کد خبر: ۳۱۸۷۵۰
تاریخ انتشار : ۳۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۴

انسان؛ اشرف همه مخلوقات؟!(شبهه ها و پاسخ ها)

شبهه: در قرآن آمده که ما انسان را بر بسیاری از موجودات برتری دادیم حال سؤال این است که مگر انسان مقام اشرف مخلوقات را دارا نیست پس چطور در قرآن نگفته بر همه موجودات برتری دادیم، بلکه گفته بر بسیاری. آیا موجوداتی هستند که از انسان برتر باشند؟
پاسخ: درباره اینکه انسان اشرف مخلوقات است یا ملائکه‌، بین فرقه‌های اسلامی اختلاف است. (1) فرقه معتزله معتقد به اشرف‌ بودن فرشتگان بودند. 
ازجمله ادله آنها آیه 70 سوره اسراء است: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی اَلْبَرِّ وَ اَلْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ اَلطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِیلاً؛  بی‌گمان به فرزندان آدم کرامت دادیم و آنان را در خشکی و دریا [بر مرکب‌هایی که در اختیارشان گذاشتیم] سوار کردیم و به آنان از نعمت‌های پاکیزه روزی بخشیدیم و آنان را بر بسیاری از آفریده‌های خود برتری کامل دادیم.»
به باور معتزله علت اینکه خداوند نفرمود: بنی‌آدم را بر همه مخلوقات برتری دادیم، این است که فرشتگان از انسان‌ها برتر هستند؛ اما در نقطه مقابل، اشاعره و شیعه معتقدند انسان اشرف مخلوقات است؛ البته مقصودشان از انسان تنها مؤمنان است؛ چراکه کافران و انسان‌های ناسپاس نه‌تنها از ملائکه اشرف نیستند، بلکه می‌توانند «گمراه‌تر»(2) از چهارپایان هم ‌باشند. (3)
آیا انسان‌ها از سایر مخلوقات افضل هستند؟
درباره آیه 70 سوره اسراء و اینکه چرا خداوند فرموده است ما انسان‌ها را بر بسیاری از مخلوقات برتری دادیم و نه همه آنها، شاهد تفاسیر و دیدگاه‌های مختلفی هستیم. ما نخست چکیده‌‌وار به مهم‌ترین تفاسیر و دیدگاه‌های مطرح‌شده از سوی مفسران اشاره می‌کنیم و در ادامه، دیدگاه علامه طباطبائی را متذکر می‌شویم. حُسن‌ختام این نوشته نیز حدیثی از امیرالمؤمنین‌(ع) خواهد بود.
تفاسیر را می‌توان در دو دسته کلی قرار داد:
۱. واژه «کثیر» در آیه به معنای «همه» نیست.
بسیاری از مفسران معتقدند که واژه «کثیر» در این آیه در معنای حقیقی خودش یعنی «بسیاری» به‌‌کار رفته‌ است. مطابق این قول، مخلوقات بر پنج قسم هستند: 1. اِنس (انسان)، 2. جِنّ، 3. مَلَک (فرشته)، 4. حیوان و 5. جَماد (اشیای بی‌جان). انسان بدون شک بر جن، حیوان و جماد فضیلت و برتری دارد؛ بنابراین، تنها ملک باقی می‌ماند که بر انسان برتری دارد و به‌ خاطر همین، خداوند فرمود ما بنی‌آدم را بر بسیاری از مخلوقات و نه همه آنها برتری دادیم.
مفسران در مقام توضیح چرایی فضیلت انسان بر مخلوقاتی همچون حیوانات به این امور اشاره‌کرده‌اند: عقل، قدرت تشخیص خیر و شر از هم‌، سخن گفتن، نگارش خط، نیکویی صورت، تسلط بر حیوانات و مُسَخَّر و مدیریت‌ کردن آنها،(4) راست‌ قامت‌ بودن(5) و توانایی خاص در استفاده از انگشتان.(6) برخی نیز برتری‌های جسمانی را رد کرده و گفته‌اند: حیوانات نیز از برخی از جهات جسمانی برتری‌هایی بر بشر دارند؛ بنابراین، مراد از فضیلتی که سبب برتری انسان شده، عقل او است.(7) برخی دیگر معتقدند که آیه اصلاً شامل حیوان و جماد نمی‌شود؛ چراکه در آیه اسم موصول «مَن» به‌ کار رفته‌ است و این اسم در زبان عربی تنها برای عاقل به‌‌کار می‌رود؛ بنابراین، مراد از «مِمَّن خَلَقنَا» تنها موجودات عاقلی همچون جن و ملک است. انسان قطعاً بر جن برتری دارد؛ پس مراد از «کثیر: بسیاری» جن‌ها هستند و ملائکه باقی می‌مانند که برتر از انسان هستند. (8) در مقام توضیح چرایی برتری انسان بر جن گفته‌شده است: خداوند برای انسان‌ها رسول فرستاد و کتاب نازل کرد، اما برای جنیان نه رسولی فرستاد و نه کتابی نازل کرد. (9)
گروهی دیگر از مفسران معتقدند انسان‌ها نه‌تنها از جن‌ها بلکه حتی از ملائکه نیز برتر هستند، اما این برتری شامل ملائکه مُقرّبی همچون جبرئیل، میکائیل، عزرائیل و اسرافیل نمی‌شود. (10)
به باور برخی‌، خداوند در آیه 70 سوره اسراء موجودات مادی را با هم مقایسه و فضیلت وبرتری انسان را بر سایر موجودات مادی بیان کرده است؛ حال آنکه فرشتگان اصلاً از موجودات مادی نیستند؛ بنابراین، این آیه اصلاً در مقام مقایسه انسان با فرشته و بیان برتری فرشتگان بر انسان‌ها نیست. (11)
۲. واژه «کثیر» در آیه به معنای «همه» است.
به باور برخی از مفسران واژه «کثیر» در این آیه نه برای تخصیص بلکه برای توصیف است. چراکه عرب گاهی می‌گوید «کثیر: بسیاری» اما از آن «کُلّ: همه» را اراده می‌کند. (12) همانند «اَکثر: بیشتر» در آیه 221 سوره شعراء که به معنای «کُلّ: همه» است. (13) توضیح آنکه مثلاً وقتی عرب می‌گوید: «اَعطَیتُه الکَثِیرَ مِن مَالِی» قصد او این نیست که بگوید: «بسیاری از مالم را به او بخشیدم»؛ بلکه می‌خواهد بگوید: «همه مالم که کثیر و بسیار بود را به او اعطا کردم.» مراد از آیه مورد بحث هم این است که ما بنی‌آدم را بر همه مخلوقات که شمارشان فراوان است، فضیلت و برتری دادیم. (14) بنابراین، انسان از همه مخلوقات حتی فرشتگان نیز برتر است.
اما در نقطه مقابل، برخی معتقدند که این قول سخیف و سُست است؛ چراکه «کثیر» نمی‌تواند به معنای «کل» باشد و چنین  استعمالی خلاف ذوق و فصاحت است. (15)
دیدگاه علامه طباطبائی 
درباره اشرف مخلوقات بودن انسان
 برخی در مقام اثبات اشرف‌ بودن انسان بر فرشته گفته‌اند: انسان برخلاف فرشتگان، دارای اختیار و حق انتخاب است. انسان مختار دارای دو قوه عقلانی و شیطانی است و با وجود اینکه می‌تواند از غضب و شهوت خود پیروی و در نتیجه، معصیت و گناه کند، از خداوند اطاعت و پیروی می‌کند؛ اما فرشتگان شهوت و غضبی ندارند و به‌ خاطر همین، اصلاً صدور معصیت از آنها ممکن نیست. 
به باور «علامه طباطبائی» این استدلال درست نیست؛ چراکه اگر چنین باشد اطاعت فرشتگان دیگر اصلاً ارزشی ندارد. این در حالی است که اطاعت فرشتگان و گناه‌ نکردنشان بارها در قرآن مورد مدح و ستایش خداوند قرار گرفته است. (16) 
حقیقت امر این است که ملائکه چه از جهت ذات (اصل آفرینش) و چه از جهت عملکرد، برتر از انسان هستند اما انسان می‌تواند تدریجاً رشد و تکامل پیدا کند و حتی از ملائکه نیز برتر شود. به باور این مفسر، سجده ملائکه بر حضرت آدم‌(ع) نیز نه به اعتبار تک‌تک مصادیق انسان، بلکه به‌ خاطر همین مقام کمال انسانی بوده است. (17)
انسان‌، برتر از ملائکه یا پست‌تر از حیوانات؟
حُسن‌خِتام این نوشته را سخنی از امیرالمؤمنین‌(ع) قرار می‌دهیم. شخصی از حضرت امام صادق‌(ع) پرسید: الْمَلَائِکَهُ أَفْضَلُ أَمْ بَنُو آدَمَ فَقَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ‌(ع) إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَکَّبَ فِی الْمَلَائِکَهِ عَقْلًا بِلَا شَهْوَهٍ وَ رَکَّبَ فِی الْبَهَائِمِ شَهْوَهً بِلَا عَقْلٍ وَ رَکَّبَ فِی بَنِی آدَمَ کِلَیْهِمَا فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ‏ فَهُوَ خَیْرٌ مِنَ الْمَلَائِکَهِ وَ مَنْ غَلَبَتْ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ الْبَهَائِمِ؛ ملائکه برتر هستند یا بنی‌آدم؟ امام در مقام پاسخ به این پرسش به حدیثی از حضرت امام علی‌(ع) اشاره کردند: «خداوند به فرشتگان عقل داد اما شهوت نداد؛ به حیوانات شهوت داد اما عقل نداد؛ اما به انسان هم عقل داد و هم شهوت. اگر عقل انسان بر شهوتش غالب شود، از فرشتگان برتر است؛ و اگر شهوتش بر عقلش چیره گردد، از حیوانات پست‌تر است.»(18)
نتیجه:
هرچند انسان به جهت اصل خلقت و برخورداری از نعمت‌هایی همچون عقل بر موجوداتی همچون جن، حیوان و جماد برتری دارد اما ملائکه که عقل محض هستند از این‌ جهت از بنی‌آدم برتر هستند. 
وجه تمایز انسان با سایر موجودات این است که می‌تواند با اختیارش وضعیت و جایگاه خودش را تغییر دهد. انسان‌ می‌تواند با پیروی از عقلی که خداوند به او اعطا کرده، غضب و شهوتش را کنترل کند و به‌مرور برتر از همه فرشتگان حتی ملائکه مقرّب بشود و به مقام و جایگاه «قاب قوسین» برسد؛ (19) 
به‌ خاطر همین، شیعیان اجماع دارند که پیامبران برتر از فرشتگان و امامان برتر از پیامبران‌(ع) هستند. چنان‌که آدمی می‌تواند افسار عقل خود را به دست شهوت و غضبش بدهد و در نتیجه، به مرحله‌ای از سقوط و تباهی برسد که حتی از چهارپایان نیز پست‌تر و گمراه‌تر بشود.
پی‌نوشت‌ها:
1. بغوى، حسین، تفسیر معالم التنزیل، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1420 ق، ج‏3، ص 145.   2. اعراف، آیه 79؛ فرقان، آیه 44.   3. طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان‌، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات‏،1390 ق، ج‏13، صص160-165.   4. سمرقندی، نصر، تفسیر بحرالعلوم، بیروت، دارالفکر، 1416 ق، ج‏2، ص 321؛ ثعلبی، احمد، الکشف و البیان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، 1422 ق، ج‏6، ص 114.   5. عیاشی، محمد، تفسیر العیاشى، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه،1380 ق، ج‏2، ص 302.   6. طبری، محمد، جامع‌البیان‌، بیروت، دارالمعرفه، 1412 ق، ج‏15، ص 85؛ طبرانی، سلیمان، التفسیر الکبیر: تفسیر القرآن العظیم (الطبرانى)، اربد اردن، دارالکتاب الثقافی، 2008 م،  ج‏4، ص 125.   7. ابن عطیه، عبدالحق، المحرر الوجیز فى تفسیر الکتاب العزیز، بیروت، دارالکتب العلمیه، منشورات محمدعلی بیضون‏، 1422 ق، ج‏3، ص 473.   8. سید مرتضی علم‌الهدی، علی، تفسیر الشریف المرتضى المسمى ب: نفائس التأویل‏، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات‏، 1431 ق، ج‏3، ص 39.   9. ماتریدی، محمد، تأویلات أهل السنه، بیروت، دارالکتب العلمیه، منشورات محمدعلی بیضون‏، 1426 ق، ج‏7، ص 87.   10. ثعلبی، الکشف و البیان، ج‏6، ص 114.    11. المیزان‌، ج‏13، ص 158-160.   12. ابن جوزی، عبدالرحمن، زاد المسیر فى علم التفسیر، بیروت، ‏دارالکتاب العربی‏، 1422 ق، ‏ج‏3، ص 40.   13. بغوى، تفسیر معالم التنزیل، ج‏3، ص 145.   14. نفائس التأویل، ج‏3، ص 40 و 41؛ طبرسی، فضل، مجمع‌البیان‌، تهران، ناصرخسرو، 1372 ش، ج‏6، ص 662.  15. زمخشری، محمود، الکشاف‌، بیروت، دارالکتاب العربی، ‏1407 ق،‏ ج‏2، ص 682؛ ابو حیان، محمد، البحر المحیط فى التفسیر، بیروت، دارالفکر، 1420 ق،‏ ج‏7، ص 86؛ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏13، ص 160.  16. انبیاء، آیه 27؛ تحریم، آیه 6.   17. طباطبائی، المیزان‌، ج‏13، ص 160-165.  18. شیخ صدوق (ابن‌بابویه)، محمد، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، 1385 ش، ج‏1، ص 5: باب العله التی من أجلها صار فی الناس من هو خیر من الملائکه و صار فیهم من هو شر من البهائم. ۱۹. نجم، آیه ۹.
‌هادی غلامرضایی