کد خبر: ۳۱۸۲۸۳
تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۴

دلار ابزار استعمار نوین و صادرات تورم

در اندیشه سیاسی انقلاب اسلامی مهم‌ترین مانع تحقق عدالت بین‌المللی و کرامت انسانی پدیده سلطه و استکبار جهانی است. در رأس این نظام سلطه ایالات متحده آمریکا قرار دارد که از ابزارهای گوناگون برای تثبیت هژمونی خود بهره می‌گیرد؛ اما شاید هیچ ابزاری به اندازه دلار در ایجاد و تداوم این سلطه کارآمد نبوده است. 
دلار نه صرفاً یک واحد پولی، بلکه به‌ مثابه یک سلاح و ابزار استثمار ملت‌ها عمل کرده و ایالات‌متحده را قادر ساخته است تا بدون هزینه‌های واقعی، منافع نامشروع خود را بر جهان تحمیل کند. از منظر اندیشه سیاسی اسلامی مقابله با سلطه دلار بخشی از جهاد کبیر است. 
قرآن‌کریم به صراحت دستور می‌دهد «فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَ جاهِدهُم بِه‌ جِهادًا کَبیرًا» و «وَ لَن یَجعَلَ اللَّهُ لِلکافِرینَ عَلَی المُؤمِنینَ سَبیلا». بر همین اساس نیز رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید کرده‌اند که آقایی دلار باید از میان برود و نباید اقتصاد کشور بر این پایه قرار گیرد. چرا که وابستگی به دلار، زنجیر اسارت ملت‌ها در برابر استکبار جهانی است.
ابزار نوین استعمار
آمریکا با بهره‌گیری از دلار، سازوکاری سلطه‌گرانه و بی‌سابقه بر اقتصاد جهانی بنا نهاده است؛ سازوکاری که نه‌‌تنها مبادلات تجاری بین‌المللی و ذخایر ارزی بانک‌های مرکزی را به خود وابسته ساخته، بلکه به این کشور قدرت اعمال نفوذ یکجانبه بر دیگر ملت‌ها را بخشیده است. این سلطه‌ مالی همانند ابزاری نوین از استعمار اقتصادی عمل می‌کند که در ظاهر با سازوکارهای بانکی و مالی پوشیده شده اما در باطن تداوم همان منطق استکباری «سلطه و غارت» است.
پس از جنگ جهانی دوم و طراحی نظام برتون وودز، دلار به ارز غالب تجارت جهانی تبدیل شد. امروز بیش از ۶۰درصد ذخایر ارزی بانک‌های مرکزی جهان و بخش اعظم مبادلات بین‌المللی بر پایه دلار صورت می‌گیرد. این جایگاه ویژه به آمریکا امتیاز منحصر‌به‌‌فردی بخشیده است که بدون آنکه متحمل آسیب‌های متناظر شود توانایی تأثیرگذاری بر اقتصاد جهانی را دارد. در واقع جهان هزینه سلطه آمریکا را می‌پردازد، در حالی که این کشور از مزایای فراوان آن بهره‌مند می‌شود.
یکی از مهم‌ترین ابزارهای آمریکا در این مسیر، توانایی بی‌‌حد و حصر در چاپ پول و ایجاد بدهی‌های نجومی است. از آنجا که دلار ارز ذخیره جهانی محسوب می‌شود، فدرال رزرو می‌تواند بدون دغدغه از آثار مستقیم تورم بر اقتصاد داخلی، نقدینگی دلاری عظیمی را به بازار جهانی تزریق کند. هرگاه اقتصاد آمریکا با بحران مواجه می‌شود، سیاستگذاران به‌ سادگی حجم عظیمی دلار را وارد بازار می‌کنند. کاهش ارزش دلار در ظاهر باید به زیان خود آمریکا باشد، اما چون دلار ارز مسلط جهان است اثر اصلی آن بر دیگر کشورها تحمیل می‌شود.
صادرات تورم آمریکا
این سیاست در عمل، تورم و بی‌ثباتی مالی را بر دوش دیگر کشورها تحمیل می‌کند؛ همان‌گونه که در بحران مالی ۲۰۰۸ و همه‌گیری کرونا شاهد سقوط ارزش دارایی‌ها و تورم فزاینده در کشورهای با اقتصاد وابسته به دلار بودیم. در حقیقت این مکانیسم انتقال بحران از آمریکا به جهان است؛ به‌گونه‌ای که ضعف‌ها و ناکارآمدی‌های نظام سرمایه‌داری آمریکا با مکانیسم دلاری بر دوش ملت‌های دیگر تحمیل می‌شود. این پدیده را می‌توان صادر کردن تورم نامید؛ در واقع می‌توان گفت که مهم‌ترین و اصلی‌ترین کالای صادراتی آمریکا به جهان صادرات تورم‌ است(صادرات تورم حتی به دورافتاده‌ترین روستاها و کشورهای تحت تحریم آمریکا). کشورهایی که ذخایر ارزی دلاری دارند یا وابسته به واردات کالاهای اساسی با دلار هستند متحمل بیشترین فشار می‌شوند.
ایالات‌متحده امروز بیش از 37 تریلیون دلار بدهی دارد اما سلطه دلار به آمریکا اجازه داده است که هزینه‌های سنگین نظامی و توسعه ماشین جنگی خود را بدون اتکا به مالیات داخلی و تنها با استقراض جهانی تأمین کند. در حقیقت ملت‌ها و دولت‌هایی که ذخایر دلاری و اوراق قرضه آمریکا را نگه می‌دارند، ناخواسته به تأمین مالی جنگ‌ها، کودتاها و لشکرکشی‌های امپریالیستی آمریکا یاری می‌رسانند. به‌ بیان روشن‌تر هنگامی که یک کشور آسیایی یا آفریقایی ذخایر دلاری خود را در اوراق قرضه آمریکا سرمایه‌‌گذاری می‌کند، عملاً بخشی از هزینه‌های نظامی ارتش متجاوز آمریکا را پرداخته است. این همان چهره پنهان «دلار- سلاح» است که نه‌‌فقط اقتصاد، بلکه امنیت و استقلال ملت‌ها را نشانه گرفته است.
تلاش کشورها برای دلارزدایی
همچنین آمریکا از دلار به‌ عنوان اهرم فشار سیاسی و ابزار تحریم بهره می‌گیرد. تحریم‌های مالی و بانکی علیه کشورهایی که با سیاست‌های استکباری همسو نیستند، نمونه‌ای آشکار از این کارکرد است. 
ساختارهایی مانند سوئیفت به ‌دلیل وابستگی به دلار به راحتی در خدمت سیاست‌های سلطه‌‌جویانه آمریکا قرار می‌گیرند و کشورهایی که به استقلال سیاسی و اقتصادی پایبند هستند از نظام بانکی جهانی طرد می‌شوند. 
جمهوری اسلامی ایران سال‌هاست که زیر فشار این جنگ اقتصادی قرار دارد اما با مقاومت هوشمندانه و توسعه ظرفیت‌های درون‌زا توانسته است بسیاری از این فشارها را خنثی کند. اگرچه دلار همچنان قدرت برتر نظام مالی است اما شواهد نشان می‌دهد بسیاری از کشورها در پی کاهش وابستگی به آن هستند. به طور مثال در برابر این جنگ اقتصادی، برخی کشورها مانند چین و روسیه با حرکت به سمت پیمان‌های دو جانبه از ارزهای ملی خود استفاده می‌کنند. همچنین سیستم پرداخت چینی (CIPS) به‌ عنوان جایگزینی برای سوئیفت در حال گسترش است و از طرف دیگر برخی کشورها نیز برای کاهش وابستگی به دلار به سمت افزایش ذخایر طلای خود روی آورده‌اند. 
رمزارز دشمن دلار
در این میان با ظهور رمزارزها و همچنین پروژه‌های ارز دیجیتال بانک‌های مرکزی(CBDC)، بخشی از هژمونی دلار به چالش کشیده شده است. هرچند هنوز این ارزها به ثبات و مقبولیت جهانی کافی نرسیده‌اند اما افق آینده نشان می‌دهد که اگر کشورها بتوانند زیرساخت‌های بلاکچین بومی ایجاد کنند سلطه دلار تضعیف خواهد شد و عملاً یکی از ستون‌های سلطه‌گری آمریکا فرو خواهد ریخت. این اقدامات هرچند دشوار و پرچالش است اما نشانه‌ای از بیداری کشورها و آغاز روند شکستن بت دلار به‌شمار می‌آید.
واقعیت این است که سلطه دلار نه‌‌تنها یک ابزار اقتصادی، بلکه بخشی از جنگ نرم تمدنی ایالات متحده آمریکا علیه ملت‌ها است. 
اگر کشورهای مستقل بتوانند با همگرایی اقتصادی و ایجاد جایگزین‌های واقعی برای دلار این زنجیر وابستگی را بشکنند آمریکا با بحرانی جدی مواجه خواهد شد که تبعاتی همچون کاهش تقاضا برای دلار، سقوط ارزش آن، افزایش نرخ بهره داخلی و در نهایت افول قدرت امپریالیستی ایالات متحده آمریکا را به دنبال خواهد داشت.
علیرضا معشوری