کد خبر: ۳۱۸۲۳۱
تاریخ انتشار : ۲۳ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۱

«عملیات مهندسی»؛ بازنمایی وطن‌فروشان

شکوفه مظفری‌پور


 در مقایسه خرابکاری‌های داخل کشورمان، پیش و حین جنگ تحمیلی ۱۲‌روزه رژیم غاصب صهیونیستی با دوران خرابکاری منافقین در دهه شصت هر دو را شبیه هم و هدف مشترک دشمنانمان می‌بینیم، فقط نام آن تغییر یافته اما هدف اصلی آن جنگ و این جنگ ۱۲‌روزه، تجزیه ایرانمان بوده است. 
سروش محمدزاده در جدیدترین کار خود سریال «عملیات مهندسی» را راهی آنتن شبکه سه کرد. محمدرضا شفیعی، تهیه‌کننده‌ پرکار، این‌بار در کنار محمدزاده «عملیات مهندسی» را با موضوع خرابکاری‌های منافقین برای تلویزیون تولید کردند. 
در «عملیات مهندسی» می‌بینیم که چگونه ذهن نوجوانان از طریق فریبا (سوگل طهماسبی) دبیر ادبیات دبیرستان علیه ایران شست‌وشو داده شده و آنان را وادار به مواجهه با انقلاب اسلامی می‌کنند. کسی که خود فریب‌خورده‌ و طعمه همسر پزشکش، محمد (خیام وقار کاشانی) است که در نهایت هر دوی اینها در یک عملیات فریب فدای خودخواهی‌های منافقین و باعث مرگ دلخراش خودشان و جنین چند ماه‌شان می‌شوند. 
این سریال حول خانواده رضا شکوری (حمید گودرزی) یک پاسدار امنیتی که مهندس برق است، روایت شده و فقط الهام، همسرش (لیلا اوتادی) خبر از غیبت‌های طولانی او در منزل و خدمت به سپاه و پاسداری از اهداف انقلاب اسلامی دارد. مادر او (مریم سعادت) که فرزند، خواهر و همسر شهید است متوجه روابط مشکوک سمیه، دختر نوجوانش (یاسمن معاوی) با دوستانش می‌شود و با حساسیت‌های مادرانه‌اش از به دام افتادن دخترش در تله منافقین جلوگیری می‌کند. 
«عملیات مهندسی» نشان می‌دهد وقتی کسی در دام طماعان میهن‌ بیفتد فرقی ندارد پزشک باشد یا دبیر کتاب‌خوان، دختر دانشجو باشد یا یک پسر کافه‌گرد بی‌هدف؛ عملیات آنان چنان برنامه‌ریزی و هدفمند شده است که می‌توانند بسیاری را با وعده‌های رنگین و حربه‌های دل‌چسب به دامن خود با هدف تجزیه ایران دعوت کنند.
گروهکی که دیگران را پله پیشرفت خود می‌کنند و در صورت احساس خطر آنان را مجبور به پایان دادن زندگی خود با مصرف قرص سیانور می‌کنند. منافقین خود را مجاهدانی برای آزادی و منافع عمومی معرفی می‌کردند اما محافظین منافع شخصی‌شان بودند. 
از تلنگرهای حائز اهمیتی که حسین‌ تراب‌نژاد و میلاد نجفی نویسندگان این سریال به مخاطبان خود می‌دهند حضور لیلا (ناهید استواری) دختر دانشجویی که در منزل فریده (شهین تسلیمی) و افروز منش (محمود پاک‌نیت) از دوستان خانوادگی‌شان در تهران است. لیلا که با معرفی مادربزرگ مسعود (ثریا قاسمی) با مسعود (مرتضی امینی‌تبار) آشنا شده با دستور عزت (مهدی ماهانی) و خسرو (یوسف تیموری) رابطان سازمان منافقین قصد ازدواج با مسعود، خواستگارِ پاسدارِ مُصرّی که پافشاری به این ازدواج را دارد، می‌کند. اما پیش از به نتیجه رسیدن این ازدواج خرابکارانه، منافقین با فرماندهی شانه‌ساز (نادر سلیمانی) طرح ترور افروزمنش که یکی از مدیران مهم شرکت نفت است به همراه همسرش در خانه‌شان را عملی می‌کنند. تلاش مسعود و همکارانش با فرماندهی علی دهکردی برای دستیابی به عاملان این ترور آنها را به منبع نفوذ که لیلا است می‌رساند. 
سکانس به سکانس این دست از خرابکاری‌ها، این شیوه گزارش از افراد تاثیرگذار در جامعه به دشمنان قسم‌خورده همانند وقایع تلخی می‌ماند که در خرداد‌ماه امسال در جنگ تحمیلی بر کشورمان با فعالیت‌های خرابکارانه نفوذی‌های میهن‌فروش تجربه کردیم.