ویـژگیهـای تعصب عقلانـی و جـاهلی
محمدحسین مددپور
تعصب نسبت به امور میتواند مثبت یا منفی، ارزشی یا ضد ارزشی باشد؛ از همینرو قرآن، از «حمیهًْ جاهلیه» سخن به میان میآورد که در باطن در تضاد با «حمیهًْ عاقلیه» است.
بر اساس گزارشهای قرآنی، حمیت جاهلی برخاسته از جهل عقلی و سفاهت است که میتواند با جهل علمی و ناآگاهی همراه باشد.
این حمیت جاهلی در رفتارهای فردی و اجتماعی آثاری را دارد که سبک زندگی انسانها را میسازد و ضد ارزشها و ضدهنجارها را جایگزین ارزشها و هنجارها میسازد.
نویسنده در این مطلب حقیقت تعصب و حمیت جاهلی، عوامل و آثار آن را تبیین کرده است.
***
حقیقت تعصب و انواع آن
یکی از اصطلاحات قرآنی، «حمیهًْ الجاهلیه» (فتح، آیه 26) است که در فارسی از آن به «تعصبات قومی» تعبیر میشود. از نظر قرآن، حمیت و تعصب میتواند «عقلانی» یا «جاهلی» باشد که دومی ریشه در سفاهت و سبکمغزی افراد دارد و مذموم، ناپسند، حرام و گناه است، در حالی که نوع اول از تعصب نهتنها محبوب است، بلکه لازم و ضروری است؛ چرا که مثلا انسان نسبت به سبک زندگی عقلانی - وحیانی نهتنها باید حمیت و تعصب ورزد، بلکه برای دفاع از آن هیچگاه کوتاه نیاید و از ارزشهای عقلانی الهی حمایت و برای دفاع از آن جان و مال و عرض خویش را بگذارد؛ زیرا این اصول ارزشهای الهی است که حقیقت شاکله وجودی انسان را میسازد و او را برای زندگی بهتر در دنیا و برتر در آخرت آماده میکند.
بر همین اساس، وقتی از حمیت و تعصب سخن به میان میآید، باید توجه داشت که کدام نوع مراد و منظور است؛ زیرا نوعی ممدوح و نوعی مذموم است؛ چنانکه امام سجاد(ع) در بیان خویش به این نکته توجه داده و میفرماید: تعصبی که به سبب آن، انسانی گناهکار شمرده میشود این است که شخص، اشرار و بدان قوم خویش را بهتر از نیکان دیگر اقوام بداند.(الکافی، ج 2، 233)
بر اساس گزارشهای قرآنی و روایی، تعصب و حمیت جاهلی، خصلتی است که فرد را در امور اجتماعی به حمایت از خویشان و اقوام خود وادار میکند، بیتوجه به اینکه خویشانش ظالم باشند یا مظلوم؛ زیرا برایش فرق نمیکند که ظالم یا مظلوم باشند و فقط دفاع از قوم خویش را واجب میداند؛ خواه اهل حق و مظلوم باشند و خواه اهل باطل و ظالم. پس اهل تعصب و حمیت جاهلی بدون توجه به حق، به امری حتی جنگ اقدام کرده و برخلاف عقل و وحی رفتار میکند.
البته شخص گرفتار در تعصب و حمیت جاهلی، در رفتارهای فردی نیز بر عناصری تاکید دارد که خاستگاه آن جاهلیت و بیخردی و سفاهت است؛ از همینرو همواره علیه حق میایستد و تابع باطل و مصادیق آن است؛ در حالی که تعصب و حمیت عقلی انسان را به سوی حق و مصادیق آن میکشاند و هرگز تابع باطل نیست و ظلم نمیکند.
کسی که گرفتار تعصب جاهلی است، معیارهای عقلی و نقلی وحیانی را کنار میگذارد و ضد ارزشها و هنجارها را به عنوان ارزشها و هنجارها میپذیرد و زندگی خویش را بر اساس آن شکل میدهد و سبک زندگی جاهلی را برای خویش انتخاب میکند؛ در حالی که تعصب عقلانی مقتضی آن است که انسان معیارهای عقلی و نقلی را به عنوان ارزشهای فطری و الهی بپذیرد و سبک زندگی قرآنی را انتخاب کند که عقل فطری نیز آن را میپذیرد.
مصادیق تعصب جاهلی
تعصب جاهلی دارای مصادیق بسیاری است که شامل تعصب حزبی، تعصب قومی و نژادی، تعصب اعتقادی و فکری، تعصب فرهنگی و مانند آنها است.
خدا به صراحت از تعصب جاهلی اهل احزاب سخن گفته و میفرماید: کل حزب بما لدیهم فرحون؛ هر حزبی به آنچه در نزدشان است، فرحناک هستند.(مؤمنون، آیه 53) در حقیقت، احزاب و گروهها گرفتار تعصب جاهلی هستند؛ زیرا هر حزبی بر اساس اهداف و روشهای خاصی شکل میگیرد تا از دیگر احزاب متمایز باشند؛ اینگونه است که نوعی تعصب جاهلی در این افراد شکل میگیرد که همواره هدف و روش حزب خویش را برتر دانسته و به دفاع از آن میپردازند، بیآنکه در آن تعقل کنند و به نقد آن بپردازند.
تعبیر به «فرح» به معنای نوعی هیجانزدگی افراطی در شادی و سرور نسبت به افکار و رفتار حزب خویش است که موجب میشود تا از هرگونه نقد بپرهیزند و نقدپذیر نباشند. این گرایش تعصبآمیز، به اساسنامه حزب محدود نمیشود، بلکه گستره آن به افراد هم حزبی نیز کشیده میشود و شخص به تایید و حمایت و دفاع از همحزبی میپردازد حتی اگر برخلاف اساسنامه عمل و رفتار کند.
تعصب قومی و نژادی تا جایی انسان را کور و کر میکند که شخص بیتوجه به حق و حقانیت دنبال قوم خویش میرود و در برابر حق و حقانیت سر فرود نمیآورد؛ از نظر قرآن، عربهای صدر اسلام در تعصب جاهلی قومی چنان غرق بودند که اگر قرآن به زبان غیر عربی نازل میشد، به سبب تعصب قومی به آن ایمان نمیآوردند؛ زیرا توجهی به حقانیت آن نداشتند، بلکه تنها ارزشهای جاهلی خویش چون ارزشمندی عرب و زبانی عربی برایشان مهم بود.(فصلت، 44)
به سخن دیگر، قوم عرب دارای تعصب جاهلی نژادی شدید بود به طوری که اگر قرآن به زبانی غیرعربی و بر فردی غیر عرب نازل میشد، هرگز ایمان نمیآوردند. البته گاه ممکن است که برای توجیه عدم ایمانآوری خویش به قرآن میگفتند که آیات آن که به زبان غیر عربی نازل شده، برای ما قابل فهم تفصیلی نیست؛ زیرا از نظر آنان زبان عربی دارای «فصل» و قابلیت «تفصیل» است، در حالی که زبان غیر عربی از نظر آنان «اعجم» (گنگ) است. (همان)
بر اساس گزارشهای قرآنی، علت تمرد و عصیان ابلیس در برابر فرمان الهی برای سجده اطاعت از خلافت الهی آدم(ع)، همان تعصب جاهلی است؛ زیرا ابلیس جنی که از عصاره آتش و انرژی خلق شده، ماده خلقت خویش را در مقایسه با ماده خلقت آدم(ع) که آب و خاک یعنی «طین» است، بیتوجه به نفس آدم که از روح الهی همراه تعلیم کل الاسماء است، برتر دانسته و از سجده سر باز زد و عصیان ورزید.(بقره، آیات 20 تا 34؛ اعراف، آیات 11 و 12؛ حجر، آیات 28 تا 33؛ اسراء، آیه 61؛ ص، آیات 75 و 76) پس از نظر قرآن، کینهتوزی ابلیس نسبت به حضرت آدم(ع) و فرزندانش و نیز نافرمانی از فرمان الهی ریشه در تعصب جاهلی او به نژاد و اصالت خانوادگی خود دارد. (همان)
برخی از مردم گرفتار تعصبات دینی - اعتقادی و فکری هستند که حتی موجب سوءاستفاده دیگران قرار میگیرد، مثلا فرعون از تعصبات آنان برای مقاصد خویش استفاده کرده و آنان را به جنگ با حضرت موسی(ع) و دعوت الهی و توحید دعوت میکند تا در برابر موسی(ع) موضعگیری داشته باشند.(غافر، آیه 26) تعصبات آیینی در اقوام مهمترین مانع در سر راه پذیرش حق و ادیان آسمانی است؛ از همینرو اقوام متعصب جاهلی به عقاید شرکآمیز خویش چنان تعصب میورزند که نه تنها علیه عقاید توحیدی صف میبندند و با فشار و تهدید و خشونت خواهان بازگشت به سوی عقاید باطل خودشان هستند بلکه حتی برای قتل، سنگسار، آتش زدن اهل حق و دعوتگران به عقاید حقانی بسیج میشوند.(انعام، آیه 80؛ انبیاء، آیات 62 و 68؛ عنکبوت، آیات 17 و 24؛ کهف، آیات 15 و 20؛ اعراف، آیات 85 تا 88)
آثار تعصب جاهلی
علت اینکه تعصب و حمیت جاهلی مذموم و گناه است، بهخاطر آثاری است که بر آن مترتب میشود؛ زیرا از نظر قرآن، تعصب و حمیت جاهلی موجب اموری چون: انحراف از عدالت و حق خوری(نساء، آیه 135؛ مائده، آیه 8)، تقلید کورکورانه از دیگران(بقره، آیه 170؛ مائده، آیه 104)، حقناپذیری و مقاومت در برابر هدایت رشدی و عقلی(بقره، آیه 170؛ یونس، آیه 78؛ زخرف، آیه 22)، خشونتگرایی تا سطح قتل، سنگسار و آتش زدن(مریم، آیات 42 و 46؛ انبیاء، آیه 68؛ عنکبوت، آیه 17 و 24)، ناخشنودی و عدم رضایت از اموری چون دختردار شدن(نحل، آیه 58؛ زخرف، آیات 16 و 17)، فرو رفتن در گمراهی و گرداب هلاکت بار آن(مؤمنون، آیات 53 و 54؛ فرقان، آیات 41 و 42)، گرایش به ضد ارزشها و ناهنجار و گناه(اعراف، آیه 28)، گرایش به جرم و جنایت(شعراء، آیات 198 تا 200)، مانع شناخت درست حقایق و رهیابی به آن(مؤمنون، آیه 24)، نفهمیدن گفتار حق(هود، آیه 91)، مانع حقگرایی و ایمانآوری به اهل حق از پیامبران(یونس، آیه 78)، گرایش به شرک و گریزش از توحید حقانی عقلانی(انبیاء، آیات 52 و 53)، مانع ایمانآوری به قرآن(بقره، آیه 170؛ مائده، آیه 104)، عدم پذیرش قرآن غیر عربی در صورت نزول(شعراء، آیات 198 و 199)، مانع رفتارهای ضد اجتماعی علیه دین و دینداران حقیقی و بستن راه علیه اهل مسجد و عبادتهای اهل حق(فتح، آیات 25 و 26)، هواپرستی و عدم گرایش به علم و عقلانیت(بقره، آیه 120) و مانند آنها میشود.
خدا در قرآن گزارش میکند که تعصبات جاهلی اهل کتاب و استمرار در آیین خویش بدون مقایسه و بررسی حقایق آیات قرآن، عامل کفر به پیامبر(ص) میشود در حالی که پیامبر(ص) نه تنها تصدیقکننده حقایق کتب آسمانی و شرایع پیشین است، بلکه موارد اختلافی را بر اساس معیارهای الهی که مقبول و معتبر در نزد اهل کتاب است، حل میکند و موارد خرافی ادخالی و نیز موارد مکتوم از سوی دینفروشان اهل کتاب را آشکار و عقاید حق عقلانی را جایگزین میسازد. اما با این همه، تعصب جاهلی و اصرار بر حقانیت هر مطلب و موضوع باطل و خرافی موجب میشود که از پذیرش حق و حقانیت قرآنی و پیامبر(ص) سر باز زنند و حتی علیه ایشان توطئه کنند.(بقره، آیات 11 و 112 و 120 و 135؛ آل عمران، آیات 72 و 73)
عوامل تعصب جاهلی
تعصب و حمیت، خواه عقلانی و خواه جاهلی غیر عقلی ارتباط تنگاتنگی با ساحت «قلب» دارد؛ زیرا از نظر قرآن، نفس سلیم، بر اساس الهامات فطری، توانایی تشخیص حق و باطل و مصادیق آنها و نیز گرایش به حق و گریزش از باطل را دارد؛ از همین رو تعصب عقلانی ریشه در حق و معیارهای الهی حق دارد که با فطرت انسان آمیخته است.
البته حمیت جاهلی نیز در قلب شکل میگیرد، اما قلبی که مریض و بیمار است و پردههای جاهلیت و سفاهت بر آن کشیده شده و نور فطرت با فجور و گناه غبارآلود و دفن شده و قلب از کارکردهای اصلی و انجام مسئولیت الهی خویش محروم شده باشد، نهتنها گرفتار وارونگی شناختی میشود و جای حق را با باطل عوض میکند، بلکه دچار واسازی گرایشی میشود و ضد ارزش و ضد هنجار را جایگزین هنجار و ارزش میکند و بر همین اساس «افساد» خویش را «اصلاح» میبیند و با تمام وجود از آن یاد کرده و به دفاع و حمایت از آن میپردازد؛ چنانکه کافران و مشرکان و منافقان اینگونه هستند.(شمس، آیات 7 تا 10؛ بقره، آیات 7 تا 20؛ اعراف، آیه 179) بنابراین، از نظر قرآن، قلب جایگاه حمیتهای عقلانی و حمیتهای جاهلی است.(فتح، آیه 26) البته، قلب انسانی به طور فطری گرایش به حمیت عقلانی دارد و بر آن است تا حقایق را بشناسد و بدان گرایش یافته و از باطلگریزان باشد؛ اما وقتی قلب انسانی به فجور و گناه گرفتار شد این توانایی و ظرفیت فطری خویش را از دست میدهد و گرفتار حمیت جاهلی غیرعقلانی میشود که آثار آن تبیین شد.
تعصب جاهلی در بستر اموری شکل میگیرد که فجور و گناه و بیتقوایی از جمله اصلیترین و اساسیترین آنها است. از نظر قرآن، ریشه اصلی تعصب جاهلی همان «جهل» است که منظور از آن «جهل عقلی» است؛ یعنی انسان گرفتار سفاهت شود و ناتوان از شناخت و گرایش به حق و مصادیق آن گردد؛ از همینرو گریزش اهل سفاهت از اسلام مورد تاکید بسیار است.(فتح، آیه 26؛ بقره، آیه 130)
از نظر قرآن، اهل تعصب عقلانی در سایه تقوای الهی و گرایش به حق و مصادیق آن از حمیت جاهلی در امان هستند و از آثار حمیت عقلانی برخوردار میشوند.(فتح، آیه 26)
بیگمان روحیه تکبر باطنی و رویه استکبار رفتاری(اعراف، آیات 11 و 12؛ صافات، آیات 35 و 36)، انحصارطلبی حزبی و دینی(بقره، آیه 135؛ آل عمران، آیات 72 و 73)، سلطهگرایی اشراف و منافع گرایی دنیوی(ص، آیات 5 تا 7؛ نوح، آیات 21 تا 23)، کفر(فتح، آیه 26)، شرک(فرقان، آیات 41 و 42؛ ص، آیات 4 تا 7)، جرم و گرایش مجرمان بدان(صافات، آیات 34 تا 36)، اتراف مترفان(زخرف، آیه 23)، روحیه خودبرتربینی ملی، قومی، نژادی، زبانی، فرهنگی، خونی و مانند آنها(بقره، آیات 120 و 135؛ آل عمران، آیات 72 و 73؛ فصلت، آیه 24) و مانند آنها عامل گرایش به تعصب جاهلی است.
به هر حال، از نظر قرآن، حمیت و تعصب همواره مذموم و ناپسند یا حرام و گناه نیست، بلکه زمانی ناپسند است که بر اساس جاهلیت سفیهانه باشد نه حمیت و تعصب عقلانی که بر اساس فطرت است و اصولا لازم است تا انسان بر حق و عدالت تعصب ورزد و به دفاع تمامقد از ارزشها و هنجارهای عقلانی بپردازد که مطابق فطرت و کشفیات آن است و نقل وحیانی آن را امضا و تایید میکند.
انتخاب غلط اشرار و نیکان
از مهمترین آثار خطرناک عصبیت جاهلی میتوان به انتخاب غلط و نادرستی اشاره کرد که انسانهای جاهل بر اساس تعصبات قومی و نژادی یا فرهنگی یا حزبی، بدان و اشرار قوم خویش را برای مدیریت و نظارت و امور دیگر انتخاب میکنند و آنان را در انتخابات رسمی و غیررسمی، در سطوح مختلف مدیریتی برمیگزینند و در جایگاهی قرار میدهند که لیاقت آن را ندارند. به سخن دیگر، متعصبان جاهلی بر اساس معیارهای باطل حزبی و قومی و خرافی و جاهلی، کسانی را انتخاب میکنند و از آنان حمایت و دفاع میکنند که اشرار و بدان قوم هستند که امام سجاد(ع) از آن به عنوان بدترین بازتاب و اثر زشت تعصب جاهلی یاد میکند.
انتخاب هر کسی تنها بر اساس قومگرایی و دیگر تعصبات جاهلی و قرار دادن در جایگاهی که شایسته آن نیست در حالی افراد شایسته دیگری وجود دارند، از مصادیق انتخاب غلط و باطل است که انسان باید پاسخگوی این انتخاب و رفتار خویش باشد. بنابراین، مسلمانان لازم است مراقب باشند که در انتخابات در سطوح مختلف مدیریتی بر اساس حق و معیارهای ارزشی و حمیت عقلانی رای داده و انتخاب کنند نه آنکه بر اساس تعصبات جاهلی قومی و زبانی و فرهنگی و مانند آن به انتخاب افراد در سطوح مختلف خرد و کلان بهویژه کشوری بپردازند که خشم الهی را به دنبال خواهد داشت و باید پاسخگوی رفتار خویش در دنیا و آخرت باشند.