جاهلیت مدرن و طلوع دوباره خورشید محمد(ص)(یادداشت روز)
در شرایطی که سرزمین حجاز درگیر بالاترین و سختترین سطح از جاهلیت بود و زندگی انسانی جای خود را به باورهای انحرافی و متعفن داده بود، با تولد و بعثت نبی مکرم اسلام(ص) خورشید هدایت از سرزمین مکه طلوع کرد و به زندگی انسانها رنگ و بویی تازه داد تا انسان غوطهور در جاهلیت، زندگی الهی بر پایه ارزشها، معنویت و انسانیت را تجربه کند.
در سرزمینی که اشرافیتی ظالمانه حاکم بود و غیر از برای طبقه اشراف حق و حقوق و جایگاهی برای مردم عادی قابل تصور نبود، با ورود اسلام و گسترش آموزههای الهی آن، حتی بردگان نیز به اندازه صاحبان ثروتمند خود از حق و حقوق انسانی بهرهمند شدند و ارزش انسانها نه با ثروت و تعداد شتران و سکهها و... بلکه با میزان تقوای آنها سنجیده میشد.
دخترانی که در عصر تاریک جاهلیت تنها به این گناه که پسر نبودند و تولدشان مایه ننگ و شرمساری پدر دانسته میشد، در اولین روزهای تولد زنده به گور میشدند، در پرتو دیدگاه مترقی و انسانی اسلام، عزیز و مورد احترام شدند و به بالاترین درجه کرامت و رشد و حقوق دست یافتند.
جامعهای که گرفتار سختترین و بالاترین انحرافات بود و پاسخ به نیاز فطری پرستش معبود را در تعظیم به بتهای چوبی و سنگی ساخته شده به دست خود جستوجو میکرد، با طلوع اسلام طعم شیرین پرستش خالق قادر متعال را تجربه کرد و به جای تکیه به خداهای ناتوان و دست ساز خود به کوه عظیم و قدرت بیپایان پروردگاری که همه قدرتهای عالم از آن اوست تکیه داد و قوی شد.
انسانهایی که در جامعهای گرفتار به انواع انحرافات اخلاقی و پستترین چارچوبشکنیها در حال سقوط به عمیقترین درهها بودند، با تربیت اسلامی به اخلاقیترین و پاکترین انسانها تبدیل شدند.
گسترش اسلام به دیگر سرزمینها نیز دایره نجات انسانها از ظلمت و گمراهی و تربیت آنها در پرتو آموزههای نورانی اسلام را وسعت بخشید.
در واقع ولادت و بعثت حضرت محمد مصطفی(ص) نقطه عطف تاریخ بشریت نهتنها در سرزمین حجاز بلکه در تمام عالم شد.
در پرتو اسلام بود که بشریت، دست یافتن به بالاترین قلههای معنویت، معرفت، علم، انسانیت، اخلاق، حیات طیبه و رشد و تعالی را تجربه کرد.
در سوی دیگر اما در تقابل همیشگی حق و باطل و خیر و شر، جبهه شیطانی هم که با گسترش اسلام موجودیت خود را در خطر میدید برای تسلط بر زندگی و روح انسانها تلاش کرده و میکند. با این حال در همین عصر حاضر و در ابعادی فوق تصور سردمداران این جبهه شیطانی، جهان روز به روز با آگاهی مردم از حقانیت اسلام و آشنایی با آموزههای نورانی و مترقی قرآن، بیش از گذشته به اسلام گرایش پیدا کرده است. موج گرایش به اسلام در اعماق اروپا و آمریکا به حدی جدی است که سردمداران برخی کشورها که خود میدانداران همان جبهه شیطانی هستند را به تکاپو انداخته است تا با همه امکانات و ظرفیتهای خود مانع گسترش اسلام و موج خروشان گرایش مردم به آن شوند.
یکی از پستترین تلاشهای جبهه شیطان برای جلوگیری از گرایش مردم در اروپا و آمریکا و دیگر مناطق به اسلام، تلاش برای تحریف چهره نورانی پیامبر اکرم(ص) است که تهیه و انتشار کتاب «آیات شیطانی» به دست «سلمان رشدی» ملعون از جمله این تلاشهای بیثمر بود. اسکورت و تلاش برای حمایت و مراقبت از سلمان رشدی با صرف هزینههای گزاف خود گواه این است که کارفرمای نویسنده این کتاب انحرافی چه کسانی و کدام دولتها و با چه اهدافی بودهاند.
در سالهای اخیر نیز انتشار کاریکاتورهای توهینآمیز و بدون محدودیت برای تمسخر و پوشاندن جلوه نورانی نبی اکرم(ص) به عنوان پیامبر و عزیزترین چهره قریب دو میلیارد مسلمان در مجلات کشورهایی که کوچکترین مطالب در زیر سؤال بودن مواردی همچون هولوکاست یا اهانت به صهیونیستها را ممنوع میدانند یکی دیگر از تلاشهای مذبوحانه جبهه شیطانی بوده است، اما مگر چهره خورشید با پاشیدن مشتی خاک محو میشود؟
مخالفان گسترش اسلام که نمیتوانند وحشت خود از گسترش روزافزون اسلام در جهان از جمله اروپا و آمریکا را پنهان کنند، وقتی توان مقابله از طریق بحث و منطق و استدلال را در خود نمیبینند چارهای جز آتش زدن کتاب قرآن به فکر پلیدشان نمیرسد غافل از اینکه با این اقدامات و مخالفتهای بیمنطق، کنجکاوی مردم در جهان را برمیانگیزند که این کتاب چیست و چه گفته است که به جای پاسخگویی آن را میسوزانند؟ یا اینکه این پیامبر چه گفته است که به جای پاسخ و استدلال به کشیدن کاریکاتور و تمسخر مجبور شدهاند؟
یکی دیگر از اقدامات جبهه کفر و شیطانی در سالهای اخیر برای جلوگیری از موج گرایش به اسلام در جهان، تلاش برای معرفی چهرهای خشن، خونریز، بیمنطق و ترسناک از اسلام و مسلمانان بود که اوج این خباثت را میتوان در ایجاد و بهکارگیری گروههایی منحرف و خارج از چارچوب حقیقی اسلامی یعنی تکفیریهای همچون داعش و امثالهم مشاهده کرد. اعتراف «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه وقت آمریکا به ایجاد و تجهیز داعش، اذعان «ترامپ» در مناظرات انتخاباتی به ایجاد داعش توسط آمریکا و همچنین ترور ناجوانمردانه سردار دلها حاج قاسم سلیمانی به عنوان بزرگترین دشمن و تهدید حیات داعش و گروههای تکفیری خود گواه این است که پشت ایجاد و تجهیز و نمایش با آب و تاب و با بالاترین کیفیت صحنه جنایات داعش چه کسانی و با چه اهدافی قرار داشتند.
اما از آنجا که اراده خدا بالاترین ارادههاست، نه تنها نتوانستند چهره نورانی اسلام و جمال آسمانی حضرت ختمی مرتبت(ص) را خدشهدار کنند بلکه به گواهی مراکز تحقیقاتی خود کشورهای غربی، موج گرایش به اسلام در غرب روز به روز بیشتر میشود.
این همان وعده پرودگار قادر متعال در قرآن کریم است که فرمود: «یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَی اللَّهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ»-«همواره مىخواهند نور خدا را با دهان خود (سخنان باطل و تبليغاتِ بىپايۀ خود) خاموش كنند؛ ولى خدا جز اينكه نور خود را كامل كند، نمىخواهد، هر چند كافران خوش نداشته باشند». (توبه-32)
امروز جهان همچنان صحنه تقابل دو جبهه حق و باطل و ارزشهای الهی و شیطانی است، در این رقابت سخت، انسانها هرکجا که با آموزههای الهی طی طریق کردهاند به اوج رسیده و هرکجا دنبالهرو معیارها و ارزشهای جنود شیطان شدهاند راه به تباهی و سقوط در ظلمت یافتهاند.
امروز دین نجات بخش اسلام که 1400 سال قبل آغازگر نابودی جاهلیت و مبارزه با زندگی برپایه ظلم و تبعیض بود، در نقطه تکاملی این ماموریت به مصاف جاهلیت مدرنی رفته است که بسیار بیشتر از جاهلیت 14 قرن گذشته در سرزمین حجاز، خطرناکتر و گمراهتر و گمراهکنندهتر است. اگر روزگاری در دوران جاهلیت؛ دختران بیگناه زنده به گور میشدند، امروز در دوران جاهلیت مدرن تعداد کودکان شهید نوار غزه در طول نزدیک به ۲۳ ماه جنگ رژیم صهیونیستی علیه زنان و کودکان در این منطقه، از ۲۰ هزار نفر
فراتر رفته است، این بدان معناست که حداقل یک کودک فلسطینی در هر ساعت جان خود را از دست داده است و ۲۱ هزار کودک دیگر دچار معلولیت دائمی شدهاند و هزاران نفر دیگر از آنها همچنان مفقود هستند یا گمان میرود که زیر آوار دفن شده باشند.
گزارشها همچنین نشان میدهد که در این مدت حداقل یکهزار کودک زیر یک سال به شهادت رسیدهاند که تقریباً نیمی از این کودکان (۴۵۰ نفر) در طول جنگ متولد و شهید شدهاند.
در نوار غزه، حداقل ۱۳۲ هزار کودک زیر پنج سال به دلیل سوءتغذیه شدید در معرض خطر جان باختن هستند و حداقل ۱۳۵ کودک تاکنون بر اثر گرسنگی جان خود را از دست دادهاند.
و تنها در دوران جاهلیت مدرن است که دنیای کفر و جبهه شیطانی که دستش به خون بیش از 64 هزار نفر مردم بیگناه از جمله دهها هزار زن و کودک فلسطینی در جنگ اخیر غزه آلوده است و کسانی که با سکوت خود یا ارسال تجهیزات، قاتل این بیگناهان را تشویق و حمایت میکنند، بر سر تصاحب جایزه صلح نوبل رقابت میکنند و ژست دفاع از حقوق بشر میگیرند! حال آنکه تربیتیافتگان در مکتب اسلام، جان و مال خود را در مسیر حمایت و دفاع از مظلومان و ایستادگی در برابر ظلم فدا میکنند.
امروز تفکر دفاع از مظلوم و ایستادگی در برابر ظلم از مکتب نورانی اسلام به مردمان آزاده در دنیا نیز منتقل شده است و میتوان سیل انسانهای حق جو با وجدانهای بیدار شده در اقصی نقاط دنیا را دید که در برابر ظلم همان حرفی را میزنند و همان کاری را میکنند که اسلام میگوید. یک جلوه مهم تقابل حق و باطل و جاهلیت مدرن و راه هدایت را امروز میتوان در حوزه زنان به وضوح دید. در حالی که اسلام توانست زن را که اگر از زنده به گور شدن در بدو تولد در امان مانده بود هم ارزش و حقوق و جایگاهی نداشت جز خدمت به مردان، به حقوق و جایگاه و ارزش واقعی خود برساند امروز در سایه جاهلیت مدرن، زن در جوامع غربی و جوامع متاثر از فرهنگ غرب، به عنوان کالا محسوب میشود که میتواند صنعت کثیف غیراخلاقی را رونق بدهد، یا به عنوان زینتبخش تبلیغات و وسیله لذتجویی مردان هوسران مورد توجه قرار بگیرد. هرچه قدر در اسلام فکر، شخصیت، تقوا، علم و ارزش ذاتی زن به عنوان ملاک ارزیابی و برتری او محسوب میشود، در جاهلیت مدرن، چهره، اندام، میزان برهنگی و عشوهگری زن ملاک برتری و ارزش او محسوب میشود. در این فضا، زنها به انواع جراحیهای زیبایی و مصرف انبوه لوازم آرایش و برهنگی سوق داده میشوند تا شاید به چشم بیایند و ارزشمند انگاشته شوند، اما در تفکر اسلامی، زن جایگاه شخصی، خانوادگی و اجتماعی ارزشمند خود را میشناسد و به ارزش بینظیر آن میبالد و آن قدر برای خود ارزش قائل است که نمیخواهد به هر قیمتی خود را به نمایش بگذارد و چشمهای گناه آلود را
پر کند. زن مسلمان، با اعتماد به نفس کامل، توانایی علمی، معنویت، تفکر و زن بودن خود را ارزشمندتر از ملاکهای خوارکننده ارزشگذاری زن در غرب میداند.
یکی از بیشترین علتهای افزایش روزافزون گرایش به اسلام همین تفاوت دیدگاه به زن در تفکر غربی و تفکر اسلامی است، چرا که زنان غربی وقتی از حقوق و ارزش و جایگاهی که اسلام برای آنها در نظر گرفته است آگاه میشوند و آن را با بیارزشی خود در تفکر غربی مقایسه میکنند، با تحسین قلبی به سوی اسلام پناه میآورند.
و این چنین است که یک بار دیگر خورشید محمد مصطفی(ص) در حال طلوع است تا در سایه پرتو نورانی اسلام همانطور که جاهلیت 1400 سال قبل را ریشهکن کرد، بساط جاهلیت مدرن را نیز جمع کند، این خورشید که اینبار در غرب طلوع کرده است انسان گرفتار در دامهای جبهه کفر و شیطان را نجات خواهد داد. و چه بیچارهاند سادهباورانی که هنوز دل به فرهنگ و تفکر مخرب غرب داده و به دام تلاش جنود شیطان برای تغییر سبک زندگی در جوامع اسلامی میافتند. سبک زندگی غربی اگر راه چاره بود، امروز گرایش به اسلام در اروپا و آمریکا تا این حد گسترش نیافته بود.
عباس شمسعلی