محصولات کشاورزی و دامی هست اما گرانتر از توان خرید مردم
تورم انتظاری به کالاهای اساسی رسیده؛ مرغ ۱۵۰ هزار تومانی، شانه تخممرغ ۱۶۰ هزار تومانی و گوشت یک میلیونی، روایت امروز بازار است.
به گزارش خبرنگار ما؛ مرغی که تا همین چند ماه پیش کیلویی
100 هزار تومان بود حالا به 150 هزار تومان رسیده و قیمت هر شانه تخممرغ ۱۶۰ هزار تومان روی تخته نوشته شده است. هر کیلوگرم گوشت گوسفندی هم به یک میلیون تومان نزدیک شده است. همچنین به گزارش خبرگزاری فارس، در قسمت لبنیات، یخچالها پر اما سبد مشتریان تقریباً خالی است. پنیر لیقوان کیلویی 600 هزار تومان شده و پنیرهای شرکتی بیطعم و مزه هم در طول یکسال اخیر چند بار گران شده است. مردم، حجم خریدشان را کمتر کردهاند. میدان میوه و ترهبار، پر از رنگهای زیباست اما بیشتر برای تماشاست تا خرید. هلو انجیری کیلویی 100 هزار تومان، موز بالای 150 هزار تومان، انگور قرمز درشت 138 هزار تومان، خربزه کیلویی 50 هزار تومان و...
حاصل غلبه نگاه تجاری بر تولید
گفتنی است، وزیر جهاد کشاورزی اعلام کرد که «برای تامین واردات برخی اقلام، اقدام به صادرات میوه شده است.» در واقع غلبه نگاه تجاری بر تولید، باعث شده، آب را به جای دادن به کشت محصولات اساسی به محصولات صادراتی بدهند و کالاهای اساسی وارد کنند؛ یعنی هر دو طرف ماجرا به نفع تجارت و موجب وابستگی کشور است. در نتیجه خودکفایی تولید گندم از دست رفت و قیمت اغلب میوهها هم در تابستان امسال از نرخ نوبرانه پایین نیامد که نیامد. سبزیجات و صیفیجات هم بسیار گران شده است. خیار و قارچ هم با افزایش شدید قیمت، دیگر جزو «خرید همیشگی» خانوادهها نیست. وزیر جهاد کشاورزی ادعا میکند که این گرانیها به دلیل حمایت از تولیدکننده است اما منفعت آن به تولیدکننده نمیرسد بلکه نصیب دلالان عمده میشود. تعریف وزارت جهاد کشاورزی از امنیت غذایی طبق آنچه غلامرضا نوری در نشست خبری چند روز قبل گفت؛ تامین کالا به هر قیمت است؛ حال آنکه اگر مردم توان خرید نداشته باشند؛ عملا تامین رخ نداده است. ضمن اینکه بدون خودکفایی در تولید گندم، برنج، نهادههای دام و طیور و دانههای روغنی؛ ایجاد امنیت غذایی محال است؛ چرا که دستیابی به امنیت غذایی با وابستگی به واردات محصولات اساسی محال است.
خودکفایی؛ اولویت تخصیص آب
اگر آنگونه که ادعا میشود آب کم است؛ باید اولویت استفاده برای خودکفایی محصولات اساسی باشد و این مهم با وجود غلبه نگاه تجاری شدنی نیست. توجه داشته باشیم که به عنوان مثال، دولت ژاپن، دلیل کاهش تولید برنج (قوت غالب مردم این کشور) را خشکسالی اعلام کرد اما وزیر کشاورزی این کشور برکنار شد؛ چرا که اولاً توانایی و تدبیر مدیران، در سختیها نمایان میشود و ثانیاً از دست رفتن خودکفایی تولید غذای اصلی، در هیچ کشوری پذیرفتنی نیست. شاید بهتر باشد- به عنوان یک پیشنهاد- از سال آینده به بعد، یکی از ملاکهای ارزیابی وزیران کشاورزی و حتی رؤسای سازمان برنامه و بودجه (تعیینکننده قیمت خرید تضمینی محصولات اساسی) توفیق یا عدم توفیق در خودکفایی تولید گندم و نزدیک شدن به خودکفایی دیگر محصولات اساسی باشد. نهادها و دستگاههای بالاتر همچون شورای عالی امنیت ملی باید نسبت به خودکفایی تولید محصولات اساسی مخصوصاً گندم واقعاً حساسیت داشته باشند.