کد خبر: ۳۱۷۵۶۰
تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۰

مسئولان اراده کنند مشکلات ورزش حل می‌شود!(نکته ورزشی)

سرویس ورزشی-
در شماره‌های قبل، از وجود دو جریان اصلی در ورزش به دفعات نوشته‌ایم.‌ گفته‌ایم ما در ورزش اصولگرا و اصلاح‌طلب، چپ و راست و... نداریم. این‌جا دو جریان اصلی داریم که یکی از آنها «ورزشی» است و به دنبال اصلاح و تحول و پیشرفت است - که خوشبختانه اکثریت قریب به اتفاق جامعه بزرگ ورزش را تشکیل می‌دهد - و دیگری «ضد ورزش» و آویزان است که از حضور در ورزش و ادای ورزشی‌ها را درآوردن، هدفی جز کسب درآمدهای سرشار و رسیدن به منافع و مواهب شخصی و... ندارد.
 این گروه دوم که اکثراً غریبه‌های رخنه کرده در ورزش هستند - و البته معدودی عناصر ورزشی هم در جمع آنها دیده می‌شود- در اقلیت محض اما برای دستیابی به اهداف ذکر شده، سخت مصمّم و فعال هستند و اراده‌ای محکم دارند. به همین دلیل هم عملاً در خیلی جاها خط و ربط ورزش را تعیین می‌کنند و اجازه سروسامان یافتن اوضاع و لاجرم پیشرفت و تحول و ارتقای جایگاه ورزش مستعد ایران را نمی‌دهند و با شدت و جدیت به دنبال «حفظ وضع موجود» هستند.
در این گیرودار چیزی که می‌تواند این معادله و روند حاکم را برهم بزند، عملکرد و رفتار و در یک کلام جهت‌گیری مسئولین ورزش است. آنها هستند که باید تعیین کنند به کدامین سمت و جریان گرایش دارند. باید دید آیا آنهائی که مسئولیت رسمی و قانونی دارند تا اوضاع را سامان بخشند، ورزش را در خدمت ملک و ملت، مردم و جامعه درآورند و به عنوان وسیله‌ای برای ترویج فرهنگ فتّوت و مردانگی و ارتقای اخلاق عمومی و پرورش و تربیت نسل جوان به‌کار بگیرند، به وظایف خود عمل می‌کنند و آن را جدی گرفته‌اند؟
 یا اینکه آنان مانند جریانات فرصت‌طلب یا از مرحله پرت پرمدعا، یا کسانی که خیلی هم ژست روشنفکری و امروزی بودن می‌گیرند اما انصافاً فقر و عقب‌ماندگی فرهنگی از گفتار و کردار و مواضع‌شان می‌بارد و تز «ورزش برای ورزش» را تبلیغ و ترویج می‌کنند و کمیت‌گرایی و نتیجه محوری را هدف اصلی می‌دانند، مقهور و مسحور نظراتی شده‌اند که در پیشرفته‌ترین کشورها در ورزش معنا و محلی از اعراب ندارد و لذا همه هم‌وغم و هدف و آرمان آنها در دوران مسئولیت، نتیجه گرفتن و مدال آوردن هرچه بیشتر- آن هم به هر وسیله و باج دادن به هر کس و ناکسی- شده است؟!
بحث درباره کارکردهای متنوع و تاثیرگذار ورزش البته مفصل است. ضمن اینکه وارد شدن به این بحث، ما را از هدف اصلی این نوشته دور می‌کند، هرچند پیش از این بارها راجع به این موضوع یعنی کارکردهای متنوع ورزش و نقش آن در سیاستگذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های دولت‌ها و کشورهای پیشرفته در حد اطلاع و توان و سواد خود نوشته‌ایم. حرف ما این‌جا درباره دو جریان ذکر شده و عملکرد مسئولان ورزش است که باید دید به کدام دیدگاه گرایش دارند و در کدام زمین بازی می‌کنند.
کسی در این‌باره شکی ندارد که مسئولان ورزش در دوره‌های مختلف - از جمله در مقطع فعلی- به طور طبیعی و بدیهی خود را طرفدار اصلاح و تحول و پیشرفت نشان داده و شعارهای آتشین و وعده‌های شیرین داده‌اند که ورزش را به معنای واقعی متحول خواهند کرد و فسادستیزی را سرلوحه برنامه‌های خود قرار داده و مسیر اصلاح را در پیش خواهند گرفت و اینکه ورزش را در خدمت اخلاق و فرهنگ عمومی جامعه قرار می‌دهند چون خوب می‌دانند که به قول ملک‌الشعرای بهار:
اقوام روزگار به اخلاق زنده‌اند
قومی که گشت فاقد اخلاق، مردنی است
و... 
البته کارهایی هم کرده و قدمک‌هایی هم برداشته‌اند اما- خواسته و ناخواسته- کاری می‌کنند که آن جریان فرصت‌طلب ضد ورزش احساس راحتی و چابکی می‌کند‌، کرو فر بیشتری به راه می‌اندازد و اهداف خودخواهانه و منفعت‌جویانه خود را پیش می‌برد. 
آنچه ما می‌گوییم بر اساس واقعیاتی است که وجود دارد و هر روز با آن مواجه هستیم. اگر کسی از خوانندگان گرامی و مسئولان محترم که از نزدیک دستی بر آتش ورزش دارند، مدعی هستند واقعیت غیر از این است، دست به قلم شده و نظر و استدلال خود را بنویسند که چاپ کنیم و از همه خاضعانه پوزش بطلبیم. آنچه که ما می‌بینیم و از وضعیت ورزش برداشت می‌کنیم، همین است که بارها نوشته‌ایم. 
باز تأکید و تکرار می‌کنیم ورزش ما صحنه برخورد دو دیدگاه است. دیدگاهی که ورزش را در خدمت منافع و جایگاه خود می‌خواهد و از آن طعمه‌ای ساخته تا شیره جانش را بمکد و به همین دلیل تز «ورزش برای ورزش» و نظایر آن را تقویت و تبلیغ و القا می‌کند و دیدگاهی که ورزش را در خدمت کشور و مردم وتقویت اخلاق و فرهنگ ملی و افتخارآفرینی و دشمن‌شکنی می‌خواهد. متأسفانه سالهاست که دیدگاه اول- که طرفداران آن جز منافع خود به چیز دیگری نمی‌اندیشند - بر سیاست‌ها و رفتارهای اجرائی ورزش ما حاکم است و ابتکارعمل را در دست دارد و حرف‌ها و خواسته‌های ملی و فرهنگی و عالی گروه دوم - با اینکه در اکثریت مطلق هستند- به دلیل اینکه مسئولان علی‌رغم شعارها و وعده‌ها عملاً جاده صاف کن جریان اول شده‌اند، در مرحله مطالبات بی‌پاسخ باقی مانده است. این در حالی است که اگر همت و تدبیر و اراده به میدان بیاید و کمی هم شجاعت چاشنی آن شود، می‌توان کاروبار ورزش را اصلاح و مسیر پیشرفت آن را هموار کرد. 
همین حالا آنجا که ورزش از گزند و تاثیرگذاری جریان ضد ورزش منفعت‌طلب در امان مانده و کار و بار آن در دست اهلش است، شاهد موفقیت‌ها و کامیابی‌ها و افتخارآفرینی‌ها هستیم. در هفته‌ای که گذشت، والیبال با جوانانش گل کاشت و کشتی با «شیر بچه‌هایش» قهرمان رقابت‌های فرنگی جهان شد. مسئولان باید فراتر از حرف و شعار و وعده‌های تکراری، همت و اراده کنند و ورزش را از چنگ جریانات منفعت‌جو نجات دهند.
این کار به یاری خدا حتماً شدنی است و به قول آقای رئیس‌جمهور: «به پیر و پیغمبر، اراده کنیم، همه مشکلات را می‌توانیم حل کنیم...»! سخنی صمیمی، علمی و کاملاً درست که متأسفانه خیلی جاها به آن عمل نمی‌شود و مسئولان، عافیت‌طلبی و کنار آمدن با وضعیت موجود و مسببان آن را به اراده کردن و در افتادن با مشکلات ترجیح می‌دهند.