کد خبر: ۳۱۴۹۹۱
تاریخ انتشار : ۳۱ تير ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۲
مسئولان تعلل نکنند

راهکارهای کارشناسان برای خنثی کردن اثرات روانی مکانیزم ماشه

در حالی‌ که بسیاری مکانیزم ماشه را تهدیدی اقتصادی می‌دانند، کارشناسان معتقدند اثر واقعی این مکانیسم بر اقتصاد ایران پیش‌تر مستهلک شده و اگر برای مواجهه با فعال شدن مکانیزم ماشه از همین الان برنامه‌ریزی و اقدام کنیم، می‌توان آثار روانی و واقعی آن را مدیریت کرد و هزینه آن بر اقتصاد را به حداقل رساند.
با نزدیک شدن به پایان ضرب‌الاجل‌های توافق هسته‌ای و تشدید مواضع کشورهای غربی، بار دیگر واژه «مکانیزم ماشه» به صدر اخبار و تحلیل‌ها بازگشته است. سناریویی که 
بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت امکان بازگشت خودکار تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران را فراهم می‌کند و در میان افکار عمومی، نگرانی‌هایی جدی درباره آینده اقتصادی کشور پدید آورده است.
اما پرسش اساسی اینجاست که آیا مکانیزم ماشه، آن‌گونه که تصور می‌شود، ضربه تازه‌ای به اقتصاد ایران وارد می‌کند؟ یا بیش از آن‌ که واقعیت اقتصادی باشد، سایه‌ای روانی است که باید مدیریت شود؟ 
«هادی پارسا» پژوهشگر اقتصادی در این خصوص در گفت‌وگو با اقتصاد معاصر گفت: اقتصاد ایران از سال ۲۰۱۸، پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام، تحت فشار شدیدترین تحریم‌های ثانویه قرار گرفته است. تحریم‌هایی که عملا همه ظرفیت‌های اصلی اقتصاد ایران، از صادرات نفت گرفته تا نظام بانکی، بیمه، کشتیرانی و حتی تجارت غیرنفتی را هدف قرار داده‌اند. در چنین بستری، بازگشت تحریم‌های شورای امنیت، به‌ واسطه مکانیزم ماشه، نه مسیر جدیدی می‌گشاید و نه حلقه تازه‌ای بر زنجیر تحریم‌ها اضافه می‌کند.
وی افزود: حتی نهادهای پژوهشی غربی نیز این واقعیت را تایید کرده‌اند. برای نمونه اندیشکده‌هایی چون «واشنگتن‌اینستیتو» و «رند» تاکید کرده‌اند که «اسنپ بک» عمدتا اثری «نمادین» دارد و ابزار روانی است نه اقتصادی. از دید این موسسات، هیچ‌کدام از قطعنامه‌های بازگشتی سازمان ملل ممنوعیت مستقیمی برای فروش نفت یا صادرات کالاهای غیرنظامی ایران ایجاد نمی‌کنند و کشورهایی مانند چین که تاکنون تحریم‌های آمریکا را نادیده گرفته‌اند، بعید است به صرف بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت، سیاست خود را تغییر دهند. 
این کارشناس با بیان اینکه آنچه نمی‌توان از آن غفلت کرد، قدرت اثرگذاری روانی مکانیزم ماشه است، گفت: حتی پیش از عملی‌شدن آن، بازار ارز واکنش نشان می‌دهد، انتظارات تورمی تشدید می‌شود، سرمایه‌گذاران دست نگه می‌دارند و افکار عمومی با نوعی «هراس از آینده» مواجه می‌شود. به عبارت دیگر، اگرچه «اثر واقعی» ماشه پیشاپیش در اقتصاد ایران مستهلک شده اما «اثر روانی» آن هنوز فعال است و می‌تواند به التهاب در بازارها و رفتارهای اقتصادی غیرعقلانی منجر شود.
پارسا ادامه داد: در چنین شرایطی، وظیفه اصلی سیاست‌گذار، نه مقابله با تحریمی تازه، بلکه مدیریت اثر روانی تحریم است. این امر نیازمند مجموعه‌ای از اقدامات هماهنگ و هوشمندانه در سطوح اقتصادی، رسانه‌ای و امنیت روانی است.
به گفته این کارشناس، تیم اقتصادی دولت باید با زبان روشن و مستند به افکار عمومی توضیح دهد که مکانیزم ماشه چه هست و چه نیست و مهم‌تر از آن، چه تاثیری بر اقتصاد ایران دارد. کاهش ابهام و ترس عمومی، اولین گام در مهار انتظارات تورمی است.
وی درباره نقش بانک مرکزی هم افزود: اگر نرخ ارز فقط به‌ واسطه اخبار سیاسی دچار نوسان شود، این به معنای غلبه فضای روانی است. حضور حساب‌شده بانک مرکزی در بازار برای کنترل نوسانات، می‌تواند پیام ثبات به فعالان اقتصادی ارسال کند.
 جلوگیری از سردرگمی 
بخش خصوصی
پارسا با اشاره به اینکه در شرایط بحرانی، شفافیت به ویژه در سیاست‌های مالی، ارزی و تجاری، به‌ ویژه در زمینه نحوه مدیریت منابع ارزی و کنترل بازارها، ضروری است، گفت: سیاست‌گذاری‌ها باید به‌ طور مؤثر و به‌ موقع برای فعالان اقتصادی توضیح داده شود تا از هرگونه سردرگمی یا نگرانی در میان بخش خصوصی جلوگیری شود. بانک مرکزی باید اطلاعات دقیق و به‌‌روز درخصوص ذخایر ارزی، نرخ‌گذاری ارز و برنامه‌های حمایت از صادرات غیرنفتی را در اختیار مردم قرار دهد.
وی تصریح کرد: برای جلوگیری از تاثیر منفی روانی بازگشت تحریم‌ها، سیاست‌های حمایتی باید متمرکز بر تقویت صادرات غیرنفتی و حمایت از صنایع داخلی باشد. ایران باید ظرفیت‌های خود را در بخش‌هایی مانند پتروشیمی، فولاد، کشاورزی و صنایع الکترونیک افزایش دهد تا از وابستگی به صادرات نفت کاسته و درآمدهای ارزی جایگزین ایجاد کند. همچنین تسهیلات مالی، حمایت از بخش خصوصی و تحریک تقاضا برای کالاهای داخلی می‌تواند به تقویت تاب‌آوری اقتصادی کمک کند.
این کارشناس یکی از بهترین راه‌های مقابله با آثار روانی مکانیزم ماشه، تقویت روابط تجاری و دیپلماتیک با کشورهای همسایه و شرکای تجاری دانست و گفت: ایران باید از روابط خود با کشورهای آسیایی مانند چین، هند، روسیه و کشورهای خاورمیانه به‌ طور مؤثر استفاده کند و راه‌های جدید برای صادرات کالا و خدمات خود ایجاد کند. تقویت شبکه‌های تجارت غیررسمی و استفاده از ارزهای ملی در مبادلات تجاری می‌تواند به کاهش اثرات تحریمی و روانی کمک کند. در این راستا، می‌توان از تجربیات موفق کشورهای هم‌پیمان برای دور زدن تحریم‌ها استفاده کرد.
مکانیزم ماشه محدودتر 
از تحریم‌های آمریکا
به گزارش مسیر اقتصاد، «محمد امینی رعیا» کارشناس اقتصادی هم ضمن بیان اینکه فعال شدن مکانیزم ماشه، تحریمی جدیدتر یا سخت‌تر از تحریم‌های آمریکا علیه اقتصاد ایران اعمال نمی‌کند، گفت: اما بازگشت قطعنامه‌های تحریمی سازمان ملل ممکن است آثار روانی داشته باشد یا هزینه مقابله با تحریم را در برخی حوزه‌ها تا حدی افزایش دهد. اگر برای مواجهه با فعال شدن مکانیزم ماشه از همین الان برنامه‌ریزی و اقدام کنیم، می‌توان آثار روانی و واقعی آن را مدیریت کرد و هزینه آن بر اقتصاد را به حداقل رساند.
وی ادامه داد: مکانیزم ماشه باعث بازگشت هفت قطعنامه تحریمی می‌شود و کشورهای عضو منشور ملل متحد، ملزم هستند به تحریم‌های مندرج در قطعنامه‌ها عمل کنند و با آن همراهی داشته باشند. با این حال تحریم‌های مندرج در قطعنامه‌ها، بسیار محدودتر از تحریم‌های یکجانبه‌ای است که در حال حاضر آمریکا علیه ایران وضع کرده 
است.
به گفته این کارشناس، ما باید به جای دور زدن تحریم که الان داریم انجام می‌دهیم و نتیجه آن شکل‌گیری یک سیستم تراستی در حوزه تجارت شده، به سمت بی‌اثر کردن تحریم برویم و تجارت رسمی خود را با کشورها شکل دهیم. اگر این کار را انجام دهیم، مهم‌ترین تحریم آمریکا بی‌اثر می‌شود و سایر تحریم‌ها نیز نمی‌تواند به اندازه‌ای که این تحریم اقتصاد ایران را متاثر کرده، اثرگذار باشد.