پاسخ ۱۸۰۰ استاد دانشـگاه آزاد اسـلامی بـه بیانیـه ۱۸۰ اقتصــاددان
در پی انتشار بیانیه جمعی از اساتید دانشگاهی، تحت عنوان «تغییر پارادایم حکمرانی برای تضمین امنیت، ثبات و توسعه ایران» که در فضای رسانهای تحت عنوان بیانیه ۱۸۰ اقتصاددان مطرح شده است، ۱۸۰۰ نفر از اساتید حوزههای تخصصی گوناگون، ضمن تأکید بر اهمیت نقش رشادتها و فداکاریهای مردم شریف و نیروهای مسلح و سایر نهادهای پشتیبان همانطور که در بیانیه مذکور به آنها اشاره شده بود و نیز نقش بیبدیل و بینظیر، حکیمانه، شجاعانه، هوشمندانه و مدبرانه فرماندهی معظم کل قوا که به اذعان و اعتراف دوست و دشمن، و رسانههای بیگانه حتی مغرض و معاند، متأسفانه با نگاه خوشبینانه مورد غفلت قرارگرفته و با نگاه بدبینانه رکن رکین قانون اساسی که میثاق ملی تمامی ملت قهرمان ایران و جریانهای سیاسی که دل در گرو ایران سرافراز دارند مورد خطای راهبردی قرار گرفته است، با رویکردی تحلیلی، برخی ابعاد و کاستیهای مفهومی و اجرائی این بیانیه را واکاوی و مورد نقد قرار دادهاند.
از نظر اساتید امضاکننده این نوشتار، اساساً بیانیه مذکور، نهتنها دلسوزانه به دنبال ارائه راهکار راهگشا نیست، بلکه میتواند به دلیل لحن و مفروضات سیاسی آن، عملاً در امتداد خواستههای جریانهای معارض و دشمنان قسمخورده کشور، و مغایر با منافع ملی و در صدر این منافع امنیت ملی تعبیر گردد.
نقد بیانیه مذکور در چند بخش، به شرح زیر است:
۱. گرهزدن حل مسائل اقتصادی به «مذاکره با غرب»
خلأ اساسی این بیانیه فقدان یک مدل و الگوی اقتصادی کارآمد است، و صرفاً تأکید بر مذاکره با کسانی دارد که در یک فرآیند مذاکره- فریب اقدام به حمله ناجوانمردانه به کشور کردند، گویی که تنها راه «مذاکره» است و لاغیر. حال سؤالی که تکتک آحاد مردم و نیز جامعه نخبگانی باید از بیانیهنویسان بپرسند آن است که، چه زمان مورد حملات ناجوانمردانه و وحشیانه آمریکای جنایتکار و اسرائیل کودککش قرار گرفتیم؟! نسخههای تکراری مانند «نجات از طریق مذاکره با غرب» نهتنها تازگی ندارند، بلکه در تجربه گذشته ناکارآمدی آنها آشکار شده است.
از تجربه تجاوز آشکار و تحمیل جنگ آن هم در وسط فرآیند مذاکره چه درسی میتوان گرفت واضحتر از آن که راه برونرفت از مشکلات اقتصادی و مقابله با تحریمهای غیرانسانی، عملنمودن به سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در اقتصاد مقاومتی است که هیچ منافاتی با تعامل عادلانه با کشورهای جهان ندارد. باید باور داشته باشیم تعامل با جهان تنها تعامل با غرب آن هم آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه نیست.
۲. انتقاد از وضع موجود یا فرار رو به جلو
در میان امضاکنندگان این بیانیه چهرههایی وجود دارند که سالیان متمادی سکاندار بخشهای مختلف سیاستگذاری، اقتصادی و اجرائی کشور بودهاند و امروز به جای پاسخگویی نسبت به عملکرد غلط و اشتباه خود در پیشگاه ملت قهرمان ایران، نقش مطالبهگر و منتقد را بازی میکنند.
۳. کلیگویی در توصیهها، فقدان نسخه اجرائی
در تمام موارد مطرحشده در بیانیه، به جز کلیگویی و سیاهنمایی چیزی مشاهده نمیشود و نسخههای تکراری و بیاثر برای برونرفت از مشکلات ارائه گردیده است.
۴. عدم توجه به واقعیتهای اجتماعی و مقاومت ملی
در شرایطی که مردم ایران، با وجود فشارهای سنگین اقتصادی، همچنان به اصول استقلال، عزتمندی و مقاومت باور داشته و در عمل نیز یکپارچگی و یکصدایی در مقابل تجاوز رژیم منحوس و شیطان بزرگ آمریکا را چنان به نمایش گذاشتند که دشمن را نیز متعجب ساخت و از آن به عنوان مهمترین عامل شکست نقشه دشمن یاد میشود، بیانیه مذکور با لحنی هشدارآمیز، جامعه را در آستانه فروپاشی اجتماعی معرفی میکند. این تصویرسازی نهتنها برخلاف دادههای واقعی موجود است، بلکه از نظر روانی نیز عامدانه یا سهوی، به القای بنبست و تسلیم در برابر دشمن دامن میزند.
۵. غفلت از نقش دشمنان در ایجاد بحران
یکی از ضعفهای فاحش بیانیه آن است که تقریباً هیچ اشارهای به نقش تحریمها، فشارهای سیاسی خارجی، عملیات رسانهای دشمنان، منافقین و جنگ ترکیبی علیه ملت ایران ندارد. حذف عامدانه این متغیرهای کلیدی، موجب وارونهسازی تحلیل و خطاکردن در نسبت دادن مسئولیتها
میشود.
در پایان امضاکنندگان محترم بیانیه مذکور را چه در رسانه ملی چه در سکوهای فضای مجازی، جهت تنویر افکار عمومی دعوت به مناظره مینماییم. تکتک امضاکنندگان این نوشتار، ضمن تجدید میثاق با آرمانهای امامین انقلاب و شهدای والامقام، و قدردانی از ملت قهرمان ایرانِ ولایی و عاشورایی در یک بزنگاه تاریخی، و حمایت قاطع از نیروهای پرافتخار مسلحمان و مسئولین اجرائی، آمادگی خود را در اجرای فرامین مقام عظمای ولایت در راه اعتلای ایران اسلامی سرافراز اعلام میداریم.