اخبار ویژه
از وطنفروشی و تحقیر کشور تا لاف سیاست ملی!
روزنامه غربگرای هممیهن، پس از چندینماه بازی پیاده در نقشه عملیات فریب آمریکا، مدعی شد که اکنون نوبت سیاست ملی است.
این روزنامه نوشت: «بازگشت رهبری به مجامع عمومی، در سطح خُرد، احساس ثبات و امنیت را در جامعه شکل میدهد و تقویت میکند و بستر بازگشت به زندگی عادی و کاهش ریسک فعالیتهای جاری را فراهم میآورد. اما شاید اصلیترین ابهام در شرایط کنونی، آن باشد که این بازگشت با چه رویکردها و پیامدهایی در روند اداره کشور و تصمیمگیری برای خروج از بحران حیاتی کنونی همراه خواهد شد؟
بسیاری از موضوعاتی که طی بیش از ربع قرن به عنوان تهدید و جنگ لفظی و گزینههای روی میز و... طرح میشد و تلآویو بر تنور آن میدمید، امروز به بخشی از تجربه زیسته و خاطره جمعی دو طرف تبدیل شده. اسرائیل و در پی آن، آمریکا با حملات خود به ایران، از خط قرمزی گذشتند و تابویی را شکستند که در تندترین لحظات مواجهه دو طرف، سابقه نداشت.
رخداد اخیر، نه امری موقت که نشانهای آشکار از پروژهای کلان را با خود داشت که به نظر میرسد نهفقط نظام سیاسی که کلیت ایران را بهمثابه مسئلهای میبیند که باید حل شود. بسیاری از نیروهایی که از منظری ملی به حمله بیرونی واکنش نشان دادند، سالهاست در مقام اپوزیسیون موجود تعریف میشوند
همین مواجهه قریب به اتفاق نیروهای سیاسی- فکری با جنگ 12روزه بود که انتظاری طبیعی را شکل داد که این نبرد و تجربه ملی، تغییراتی را در روند سیاست حاکم شکل دهد. نامه اخیر خانه احزاب به رئیسجمهور و درخواست از او برای طرح پیشنهاد عفو عمومی و آزادی زندانیان سیاسی، نمونهای از مطالبه سیاست ملی است».
این روزنامه بدون اشاره به نقش خود و طیف متبوعش در عملیات فریب دشمن (ادعای کنار زدن سایه جنگ با مذاکره و جذب دو هزار میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی) میافزاید: تندروها با «خالصسازی در داخل» و «تنشزایی در خارج»، عملاً برای کشور و حتی نظام سیاسی «بنبستسازی» کردهاند. اگر نگاهی ملی حاکم باشد، شائبه نفوذ را در این جریان باید پررنگ دید و هرچه سریعتر، دسترسیها و امکانات آنان را برچید. اما بازگشت قطعی ثبات و امنیت، صرفاً با حل چالشهای درونی محقق نمیشود. حال به شرایطی رسیدهایم که سیاست خارجی بهرغم همه تلاشها در ماههای اخیر، در شرایط بنبست قرار گرفته و با بازیهای لفظی ترامپ و بازیهای ضدامنیتی نتانیاهو، ناچار از رویکردهای انفعالی است. تغییر چنین روندی، فقط با یک تصمیم بزرگ ممکن است. طیف تندرو، این تصمیم را با اقداماتی چون خروج از NPT، بستن تنگه هرمز و پایان دادن به مسیر مذاکرات تعریف میکنند. در مقابل، طیفهای میانهروتر، این تصمیم بزرگ را همچنان در تقویت اقدامات دیپلماتیک، مذاکرات جدی و جامع با آمریکا و تلاش برای رسیدن به الگویی عملیاتی درباره غنیسازی میبینند».
نوشته مغالطهآلود هممیهن، مخاطب را یاد شگرد فرار به جلوی اصحاب جمل میاندازد که خبط و خطاها و جرائم خود را به امیرمومنان(ع) نسبت میدادند و امام در پاسخ به این رفتار منافقانه فرمود: «آنها حقی را مطالبه میکنند که خود، ترک کردند؛ و خونی را مطالبه میکنند که خودشان ریختند.
چه کسانی در کشور ادعا میکردند میان نتانیاهو و ترامپ یا اسرائیل و آمریکا اختلاف و شکاف هست و از طریق مذاکره، این شکاف را بیشتر میکنیم؟! چه کسانی گفتند مذاکره با آمریکا سایه جنگ را دور میکند و حال آن که به اذعان ترامپ و نتانیاهو، این دو در طول چند ماه نمایش مذاکره، در حال نهائی کردن نقشه حمله غافلگیرانه بودند؟! چه کسانی در مقابل هشدار صاحبنظران درباره منافذ خسارتبار برجام، واکنش غیرتی و ناموسی نشان میدادند و با فحاشی و توهین و تهمت از خجالت منتقدان درآمدند، اما وقتی همین ناموس موهوم از سوی ترامپ بیسر و پا لگدمال شد، با بیغیرتی تمام گفتند او تاجری میانهرو است و میتوان توافق بهتری کرد؟ آیا ناشنوا و نابینا بودند و نمیفهمیدند که ترامپ، بدیهیترین حقوق ملت ایران را انکار میکند و دنبال زورگفتن است؟ با این همه چرا مذاکره با چنین موجود فرومایهای را بزک کردند؟!
متهمان این روند خیانتبار و خسارتبار چگونه میتوانند دم از سیاست ملی بزنند و حال آن که چند سال قبل، مذاکرات برّهوار و بردهوار و حتی در اتاق بازجویی با ترامپ را عقلانیت سیاسی خواندند؟ همینها در روزنامه مبتذل هممیهن، تندادن عربستان و قطر به دوشیدهشدن توسط ترامپ و تحقیرشدن از سوی او را الگویی برای توسعه ایران وانمود کردند، به ادبیات این روزنامه در نوشتههای گوناگون در ماههای گذشته (قبل از جنگ) توجه کنید:
- «آیا مذاکرات ایران و آمریکا بعد از شرایط جدید، باز قابل دفاع است؟ پاسخ اجمالی این است که کوشش دیپلماتیک و تلاش برای مذاکره عزتمندانه برای رفع تحریمها با همه بازیگران جهانی و از جمله آمریکا نباید متوقف شود... من حتی موضع رهبری در سخنرانی اخیر در مخالفت با مذاکره با آمریکا را در چارچوب «دیپلماسی علنی» در برابر دولت ترامپ ارزیابی میکنم».
- «خیلیها متعجبند که چرا ترامپ تصمیم گرفته به نام خلیج عربی رسمیت بخشد، آن هم در شرایطی که مذاکرات در جریان است. وقتی منافع آمریکا اقتضا کند، ترامپ چرا باید به تاریخ وفادار باشد؟ باید کاری کرد که ایران هم مثل امارات و عربستان جذاب شود... درنتیجه، ضمن مخالفت منطقی، باید از نفرتپراکنی نسبت به آمریکا خودداری کنیم. ترامپ، زلنسکی را از کاخسفید بیرون انداخت، اما زلنسکی بر خشم خود غلبه کرد و توانست ورق را برگرداند. او قرارداد مواد معدنی [واگذاری اجباری نیمی از معادن اوکراین] را امضا کرد. زلنسکی الگوی بهتری است تا شوونیستهای احساسی آرمانگرا».
- «آیا مذاکرات در رُم، همانطور که ترامپ گفته «پیشرفت واقعی» داشته و «خبرهای خوبی» در راه است؟ پس چرا نشانۀ روشنی از آن دیده یا شنیده نمیشود؟ ترامپ بعد از هر دور از مذاکره همین حرف را تکرار کرده! منظور او چیست؟ واقعاً چیز عجیب و غیرقابل فهمی در آن پشت جریان دارد یا آنکه ترامپ و تیمش سیاست «سرکارگذاری» را در پیش گرفتهاند؟ به نظرم داستان همان سرکارگذاری است».
اگر احتمال جدی نفوذ را، این جماعت به اعتراف خودشان نه عقل سیاسی درستی دارند و نه غیرت و عزت ملی و بنابراین، نسبتی با ملت عزیز و شرافتمند ایران (جز نفاق و فریب و تیز کردن حربه کُند دشمن) ندارند و لاف سیاست ملی نمیتواند، بر خیانتها و خسارتهای آنها سرپوش بگذارد.
20 درصد موشکهای تاد آمریکا ظرف 12 روز جنگ با ایران تمام شد
گزارشهای جدید منتشره از داخل رژیم صهیونیستی، از موج گسترده فرار اتباع این رژیم، ته کشیدن موشکهای پدافندی، و سقوط شدید درآمد شرکتهای صهیونیستی حکایت میکند.
روزنامه هاآرتص گزارش داد: ارتش ایالات متحده از ۹۳ موشک رهگیر THAAD در ۱۲ روز جنگ برای دفاع از اسرائیل استفاده کرد. برآوردهای هزینهها در این زمینه از ۸۰۰ میلیون دلار به حدود ۱.۲ میلیارد دلار افزایش یافته است. این میزان موشک استفاده شده معادل ۱۵–۲۰٪ از کل موجودی جهانی موشکهای THAAD آمریکاست و با نرخ تولید سالانه حدود ۳۶-۴۸ موشک رهگیر THAAD، ایالات متحده تقریباً معادل دو سال تولید این موشکها را در طول 12 روز استفاده کرد.
هاآرتص افزود: اگر ایران حملات موشکی شدیدتری، از جمله استفاده از موشکهای بیشتر با کلاهکهای چندگانه، انجام میداد یا بمباران را فراتر از درگیری ۱۲ روزه ادامه میداد، توانایی سیستم THAAD در اسرائیل برای کمک به عملیات دفاع هوائی به سرعت کاهش مییافت.
در همین حال، عبدالباری عطوان سردبیر روزنامه رأیالیوم گفت: اسرائیل در برابر ایران شکست خورد؛ دو میلیون صهیونیست فقط در روزهای اخیر، اسرائیل را ترک کردند. چه کسی حتی در رویایش چنین حملاتی به قلب اسرائیل را میدید و تصور میکرد؟! جنگی که ایرانیها کردند، پروژه اسرائیلی خاورمیانه جدید را به عقب راند. موشکهای ایرانی همه را شگفتزده کرد و شوکی برای آمریکا و اسرائیل بود. این موشکها توانستند مقرهای امنیتی، اطلاعاتی و پایگاههای نظامی اسرائیل را هدف قرار دهند.
از سوی دیگر، روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت از جزئیات مخفی شدن ژنرالهای ارشد رژیم صهیونیستی در زمان حملات موشکی ایران به سرزمینهای اشغالی پرده برداشت و نوشت: در طول جنگ، فرمانده نیروی هوائی و رئیس شعبه اطلاعات و عملیات ارتش و دیگر افسران ارشد ستاد ارتش در مکانهایی بسیار حفاظت شده و مخفی حضور داشتند. جانشین ایال زامیر و دیگر افسران ارشد رژیم صهیونیستی نیز در کنار این تیم حضور داشتند.
این نشریه با بیان اینکه اسرائیل خود را برای احتمال کشته شدن رئیس ستاد ارتش هم آماده کرده بود، افزود: در مکانی مخفی، دور از رئیس ستاد، فرمانده نیروی هوائی و رؤسای ادارات اطلاعات و برنامهریزی، سرلشکر تامیر یدی، معاون رئیس ستاد، به همراه تعدادی از افسران ارشد ذخیره با درجه سرلشکر و سرتیپ مستقر بودند، زیرا پیشبینی میکردند که وضعیت اضطراری و از دست دادن فرماندهی میدانی ارتش رخ دهد.
خبر دیگر اینکه: جنگ با ایران منجر به سقوط ۱۰ تا ۷۰ درصدی درآمد شرکتهای اسرائیلی شد. بر اساس نظرسنجی اداره آمار اسرائیل، بیش از یکسوم مشاغل رژیم به دلیل جنگ ۱۲ روزه با ایران، با کاهش شدید درآمد روبهرو بودهاند. تقریباً ۳۶ درصد از کسبوکارهای اسرائیل در ماه ژوئن با کاهش بیش از ۵۰ درصدی درآمد روبهرو شدهاند. در ۲۲ درصد از شرکتها، کاهش درآمد بیش از ۷۶ درصد بوده است. این نظرسنجی نشان میدهد فقط ۱۷ درصد از کسبوکارها اعلام کردند که جنگ اخیر هیچ تاثیری بر درآمد ماهانهشان نداشته است. در صنعت غذا حدود ۶۵ درصد از مشاغل از کاهش بیش از ۵۰ درصدی درآمد خبر دادهاند.
همچنین به گزارش رسانههای صهیونیستی، ناامنی گسترده در اسرائیل باعث شده که در نیمه اول ۲۰۲۴، بیش از ۷ میلیارد دلار سرمایه از رژیم خارج شود که این رقم
۲ برابر کل خروج سرمایه در سه سال گذشته است.
گزارشگر شبکه صهیونیستی اینترنشنال هم گفت: ۱۲هزار نفر هنوز آواره هستند. سازمان وضعیت اضطراری اسرائیل میگوید بیشتر افراد آواره، هنوز از شوک ناشی از اصابت موشکهای ایرانی بهبود نیافتهاند. و هزینههای سنگین و عدمرضایتمندی آنها از دولت، مشکل اصلی آوارگان است؛ بازگشت همه این افراد به خانههای خود، چندسالی به طول میانجامد. از سوی دیگر، رادیو ارتش رژیم صهیونیستی خبر داد: انجمن پیمانکاران اسرائیل از ناتوانی خود در تعمیر ساختمانهای آسیبدیده از جنگ با ایران خبر داد
و بر نیاز فوری خود به حدود ۴۰ هزار کارگر برای پر کردن این خلأ تاکید کرد.
در این میان، دیوید هرست، تحلیلگر انگلیسی در مقالهای در پایگاه میدلایستآی نوشت: «شکست اسرائیل در مهار ایران نشان میدهد که دیگر نمیتواند نظم منطقهای را دیکته کند».
هیل: ایران در مسیر تبدیلشدن به بزرگترین تولیدکننده موشک در جهان است
«موشکهای دوربرد ایران، موجودیت اسرائیل را تهدید میکند».
این ارزیابی را نشریه آمریکایی هیل منتشر کرد و نوشت: ایران در مسیر ساخت زرادخانهای از موشکهای بالیستیک قرار دارد که قدرت تخریبی آنها میتواند با یک بمب اتمی همتراز یا حتی بیشتر باشد. این در حالی است که تمرکز صرفاً بر غنیسازی اورانیوم باقیمانده و تهدید موشکی جمهوری اسلامی تا حد زیادی نادیده گرفته شده است.
به باور فرماندهان اطلاعاتی و نظامی اسرائیل، تهدید تنها به برنامه هستهای ایران محدود نمیشود. نهادهای اطلاعاتی اسرائیل به این نتیجه رسیدهاند که تهران برنامهریزی برای تولید ۱۰هزار موشک بالیستیک را آغاز کرده است؛ موشکهایی که در مجموع، قدرت تخریبی آنها معادل دو بمب اتمی خواهد بود.
در حالی که حمله هوائی اسرائیل به تأسیسات تولید سوخت جامد ایران در مهر ۱۴۰۳ (اکتبر ۲۰۲۴) با هدف کاهش سرعت این برنامه انجام شد، شواهد نشان میدهند که نتیجه معکوس داده و جمهوری اسلامی پس از آن با سرعت بیشتری تولید را افزایش داده است.
وزارت خارجه اسرائیل نیز تایید کرده است که برنامه موشکی جمهوری اسلامی از مرحله آزمایش و توسعه گذشته و به فاز تولید صنعتی وارد شده است. ایران اکنون در مسیر تبدیلشدن به بزرگترین تولیدکننده موشک در جهان قرار دارد.
ارزیابیهای اسرائیل نشان میدهد که توسعه موشکی جمهوری اسلامی بهاندازه برنامه هستهای این کشور، تهدیدی فوری و حیاتی است.
آنچه از چشم رسانهها پنهان ماند، این واقعیت بود که جمهوری اسلامی در حال ساخت زرادخانهای است که میتواند حتی پیشرفتهترین سامانههای دفاعی را اشباع و خنثی کند. بههمین دلیل است که گزارشهای اخیر درباره احتمال توافقی میان آمریکا و ایران که تنها به موضوع هستهای بپردازد و هیچ محدودیتی برای برنامه موشکی تهران دربر نداشته باشد، بهشدت نهادهای دفاعی و اطلاعاتی اسرائیل را نگران کرده است.
ایران پس از هر دور از درگیری نظامی با اسرائیل، در فروردین، مهر سال گذشته و خرداد امسال، تاکتیکهای نظامی خود را ارتقا داده و توان عبور از پدافندهای هوائی را افزایش داده است. برخلاف راکتهای سادهای که از سوی گروههای نیابتی مانند حزبالله و حوثیها شلیک میشود، موشکهای بومی ایران بُرد بلندتر، وزن بیشتر و قدرت تخریبی وسیعتری دارند و مستقیماً مراکز شهری و زیرساختهای حیاتی اسرائیل را هدف میگیرند.
زرادخانه موشکی جمهوری اسلامی نهتنها در پناهگاههای زیرزمینی مستقر شده، بلکه در مناطق مناطق کوهستانی نیز پراکنده شده است.
سامانه تاد آمریکا چرا در برابر موشکهای ایران زانو زد؟
موشکهای ایران موفق شدند الگوریتمهای سامانه پدافندی «تاد» آمریکا را در اسرائیل سردرگم کنند و با موفقیت به اهداف بزنند.
شبکه الجزیره در گزارشی به بررسی دلایل چیرگی موشکهای ایران به سامانه آمریکایی تاد پرداخت و گفت: سامانه آمریکایی «تاد» یکی از پیشرفتهترین سامانههای دفاع هوائی در جهان محسوب میشود، برای رهگیری موشکهای بالستیک با دقت و سرعت پاسخدهی بالا طراحی شده و در چارچوب یک شبکه دفاعی یکپارچه عمل میکند اما با این وجود، جهان در روزهای گذشته مشاهده کرد که چگونه چند موشک ایرانی موفق شدند این سامانه را دور بزنند و فریب دهند. پس دلایل آن چیست؟ پنج دلیل، قابل ذکر است.
پنهان شدن در «منطقه کور». رادار آمریکایی با وجود قدرتش، به سمت بالا طراحی شده، نه به زوایای مایل پوشش جو. موشکهای ایرانی در ارتفاعاتی پرواز کردند که رادارهای تاد (۳۰ تا ۵۰ کیلومتر) آن را پوشش نمیدهند، بنابراین از دید خارج شدند.
مسیرهای متغیر. موشکهای فراصوت ایرانی مسیر مستقیم نداشتند، بلکه مدام مسیر خود را تغییر میدادند تا الگوریتمها را بهطور مداوم گیج کنند. با هر مانور، سامانه تاد باید موقعیت هدف را دوباره محاسبه کند، که این باعث میشود در صحنهای شبیه تعقیب اشباح متحرک، از رسیدن به هدف واقعی باز بماند.
سرعت خارقالعاده. موشکها به سرعتی بیش از ۱۳ ماخ (۴ کیلومتر در ثانیه) رسیدند، که تصمیم به رهگیری را از لحاظ زمانی تقریباً غیرممکن و خارج از ظرفیتهای سامانه کرده است. استفاده از شکافهای سامانهها. سامانههایی مثل «تاد» و «پاتریوت» براساس لایههای دفاعی درهمتنیده طراحی شدهاند تا محافظتی چندمرحلهای ایجاد کنند. اما در عمل، بین این لایهها شکافهایی در هماهنگی و عملکرد ایجاد میشود. موشکهای ایرانی طوری طراحی شدهاند که این شکافها را هدف بگیرند، جایی که تصمیمگیری و اجرای رهگیری دشوار میشود.
موشکی که خودش فکر میکند. گزارشهای پیشین نشان دادهاند که کشورهایی مثل ایران و چین شروع به آزمایش الگوریتمهای هوش مصنوعی در سامانههای هدایت کردهاند، تا تصمیمات حرکتی را در زمان واقعی اتخاذ کنند. به لطف این فناوری، موشکها دیگر از پیش برنامهریزیشده نیستند، بلکه در حین پرواز قادرند تصمیمات آنی
بگیرند.