غنیسازی سینمای ایران با مفاهیم عاشورایی
آرش فهیم
تاسوعا و عاشورای حسینی، نه فقط یک واقعه تاریخی، که روایتی جاری در رگهای فرهنگ و هویت ایرانی است. از قرنها پیش، آیینهای عاشورایی در سرزمین ما با شور و حرارتی بینظیر برگزارشده و هرساله بر عمق و گستره آن افزوده میشود. این حضور پُرشور مردمی، گواهی بر ریشههای عمیق نهضت حسینی در جان ملت ماست. اما جای بسی شگفتی است که با وجود این حضور فراگیر، هنر هفتم به عنوان رسانهای قدرتمند و تأثیرگذار، آنطور که باید و شاید نتوانسته است این فروغ عاشورایی را بازتاب دهد. در شرایط اکنون کشور، بهویژه در سایه جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی به کشورمان و ضرورت انتقال مفاهیم مقاومت، ایثار و ایستادگی، نقش سینمای عاشورایی بیش از پیش اهمیت پیدا میکند. سینما، با قدرت تصویر و روایت، میتواند حماسه حسینی را نهتنها در ابعاد تاریخی، بلکه در قامت یک الگوی مبارزه برای آزادی و عدالت، به نسلهای امروز و آینده منتقل کند. این رسالت، در مواجهه با هجمه رسانهای دشمن و نیاز به تبیین آرمانهای انقلاب اسلامی، از اهمیت حیاتی برخوردار است. سینمای عاشورایی باید به ابزاری برای تقویت روحیه مقاومت و مقابله با دسیسههای دشمنان تبدیل شود، و مفاهیم حسینی را در بستری هنرمندانه و تأثیرگذار به مخاطبان داخلی و بینالمللی ارائه دهد.
مروری بر گذشته
نگاهی به تولیدات سینمایی و تئاتر مدرن نشان میدهد که مفاهیم عاشورایی هیچگاه در جایگاه دغدغه اصلی و همیشگی خالقان آثار قرار نگرفتهاند. حتی در عرصه مستندسازی نیز حق مطلب درباره عاشورا آنگونه که شایسته است، ادا نشده است. در این میان، شهید سید مرتضی آوینی، تکستاره این میدان است که در برخی آثار خود به قیام عاشورا اشاراتی عمیق دارد. مستند «شب عاشورایی» او، نمونهای بیبدیل از پیوند معنایی میان قیام امام حسین(ع) و جهاد رزمندگان در دفاع مقدس است که عمق نگاه او به این حماسه بزرگ را نشان میدهد.
در سینمای داستانی، پرداختن به موضوع عاشورا به دو شیوه کلی تقسیم میشود. شیوه اول، بازآفرینی بخشهایی از متن یا حواشی قیام حسینی است که از کار بزرگ «مختارنامه» در این حوزه که یک سریال تلویزیونی است بگذریم، تنها دو اثر شاخص در این زمینه قابل ذکر است. «سفیر» به کارگردانی فریبرز صالحاعلا که روایتگر داستان قیس ابن مسهر، یکی از فرستادگان امام حسین(ع) است، در زمان خود اثری شاخص بود و تحلیلی از فضای اجتماعی کوفه در سال ۶۱ هجری ارائه داد. فیلم «روز واقعه» به کارگردانی شهرام اسدی نیز داستان جوانی نصرانی تازه مسلمان به نام عبدالله را روایت میکند که ندای «کیست مرا یاری کند» امام حسین(ع) را میشنود و به یاری امام میشتابد. البته این فیلم تا حدی به حواشی میپردازد و از متن اصلی عاشورا فاصله دارد.
تنها اثر قابل اشاره دیگر در این زمینه، فیلم «رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش است که با وجود صرف سالها زمان و دهها میلیارد سرمایه، به نتیجه دلخواه نرسید. شیوه دوم پرداختن به محرم سال ۶۱ هجری قمری، الهامگیری از حوادث و معانی عاشورایی برای خلق آثاری معاصر است.
در این دسته، فیلمسازانی کوشیدهاند تا مبارزات انقلابی مردم ایران در برابر شاه و همچنین دوران دفاع مقدس را با فرهنگ عاشورایی جاری در جامعه ما تطبیق دهند. از جمله میتوان به فیلم «شب دهم» به کارگردانی جمال شورجه اشاره کرد که پیوند مبارزات انقلابی با مفاهیم عاشورایی را به تصویر میکشد.
مرحوم رسول ملاقلیپور نیز در فیلم «پرواز در شب» با الگوگیری از تراژدی حضرت ابوالفضل(ع) در رساندن آب به لشکر امام حسین(ع)، ازخودگذشتگی یک رزمنده برای نجات همرزمانش از تشنگی در دوران دفاع مقدس را به نمایش گذاشت. آثاری چون «سینهسرخ» ساخته پرویز شیخطادی، «مصائب دوشیزه» اثر مسعود اطیابی، «دستهای خالی» از ابوالقاسم طالبی، «عصر روز دهم» به کارگردانی مجتبی راعی، «هیهات» فیلمی چهار اپیزودی به کارگردانیهادی نائیجی، دانش اقباشاوی، روحالله حجازی و هادی مقدمدوست، «خون خدا» به کارگردانی مرتضیعلی عباس میرزایی و... نیز با اشارات و الهاماتی از مفاهیم عاشورایی تولید شدهاند.
الزامات خلق اثر فاخر عاشورایی
با وجود قابلیتهای حیرتانگیز و فراوان سینما در ابعاد هنری و رسانهای، محدودیتهای سختافزاری و نرمافزاری بسیاری نیز در آن وجود دارد. اما این به معنای ناممکن بودن نمایش متن واقعه کربلا نیست. برای خلق یک اثر بزرگ سینمایی درباره عاشورا، سه ویژگی اساسی لازم است که در صورت نقص در هر یک، به فیلم لطمه وارد میشود:
یک- باور عمیق و مستحکم به عاشورا: فیلمساز یا فیلمنامهنویسی که از عمق جان به این حماسه بزرگ اعتقاد ندارد، نمیتواند اثری ماندگار خلق کند. تنها کسی از پس این اقدام برمیآید که وجودش در مفاهیم عاشورایی استحاله شده باشد.
دو- آگاهی همهجانبه از ابعاد موضوع: فیلمساز باید بداند که فلسفه عاشورا چیست، هدف و پیامدهای آنچه بوده و شخصیتهای مؤثر در این حادثه تاریخی را بهخوبی بشناسد. به طور کلی، شناخت کامل نسبت به تمام فراز و نشیبهای عاشورا ضروری است.
سه- توانایی فنی لازم: برای ترسیم سالم و واقعگرایانه حماسه عاشورا، برخورداری از توانایی فنی بالا در کارگردانی، فیلمبرداری، جلوههای ویژه و سایر جنبههای فنی سینما الزامی است. به عبارت بهتر، برای پرداختن به این موضوع، تعهد و تخصص باید در حد اعلا در یک هنرمند جمع باشد. بهندرت میتوان سینماگری را یافت که هر سه شاخصه فوق را با هم داشته باشد.
راهکارهای غنیسازی سینمای عاشورایی
نخستین پیشنهاد، توجه به روایتهای غیرمستقیم و خلاقانه از عاشورا است. بهجای پرداخت مستقیم و گاه تکراری به حادثه کربلا، میتوان از زاویه دید شخصیتهای فرعی، یا حتی بازتاب این واقعه در زندگی معاصر، روایتهایی انسانی و تأثیرگذار ارائه داد؛ آثاری که پیام عاشورا را به زبان امروز و در قالب داستانهایی باورپذیر و عاطفی منتقل کنند.
همچنین رفتن سراغ زندگینامه شهدایی که با الهام از عاشورا و حماسه حسینی، در تاریخ جاودانه شدند، یک پیشنهاد دیگر است. نکته مهم آنی است که چنین سوژههایی هم به تاریخ مقاومت و دفاع مقدس یا ایثارگری میپردازد و هم جنبه عاشورایی دارد.
استفاده از ظرفیتهای جهانی برای پرداختن به پیام عاشورا هم سوژهای جذاب و تأثیرگذار است. در نقاط جهان، بسیاری تحت تأثیر قیام و شهادت امام حسین(ع) مسلمان و یا مجذوب این قیام شدند. عاشورا پیام جهانی دارد و میتوان آن را با زبان بینالمللی سینما به مخاطبان دیگر کشورها معرفی کرد. تولید آثار مشترک با سینماگران مسلمان سایر کشورها و شرکت در جشنوارههای بینالمللی با محوریت مفاهیم عاشورایی، فرصتی برای گفتوگو و همافزایی فرهنگی فراهم میآورد.
یکی از پیشنهادهای پویا برای غنیسازی محتوایی و دراماتیک آثار سینمایی، بهرهگیری از چشمه جوشان و خروشان تعزیه است. تعزیه، منبعی زیبا و فاخر است که ضمن برخورداری از تراژدی در اوج شکوه، میتواند پاسخگوی مسائل روز انسانی و اجتماعی باشد. همچنین، تعزیه یک الگوی تمامعیار در مینیمالیسم است که سترگترین داستانها را در حداقل زمان و فضا ترسیم میکند. تلفیق این هنر کهن با امکانات مدرن سینما، میتواند به خلق آثاری بدیع و عمیق منجر شود که هم ریشههای فرهنگی ما را تقویت کند و هم پیامی جهان شمول برای نسلهای آینده داشته باشد.