کد خبر: ۳۱۳۶۶۷
تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۰
مصادیق اتحاد و ایستادگی مردم ایران در برابر تهاجم صهیونیستی - آمریکایی

همبستگی ملی و تداوم راه مقاومت

تارا وحیدی

بخش پایانی

مهمان‌خانه‌داری در یکی از محله‌های مرکزی تهران نوشت: «همشهری عزیز! حالا اسرائیل یک غلطی کرد، ما که نمردیم. خانه اگر نداری قدمت سرچشم.»
بوتیک هتل‌داری در منطقه ییلاقی شمال شرقی شهر اطلاع‌رسانی کرد: «آمادگی خود را جهت اسکان خانواده‌هایی که منازل خود را در اثر حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی ازدست ‌داده‌اند، اعلام می‌کنیم.»
مسافر خانه‌داری قدیمی حوالی میدان راه‌آهن که سواد و حوصله فضای مجازی نداشت، کاغذ به شیشه پُر لَک و لُک ورودی محل کسبش چسباند: «اینجا شهر خودت هست و این مسافرخانه هم خانه خودت. غریبی نکن و رایگان مهمان باش.»
کمی بعدتر این مهربانی‌ها در چابهار، کیش، شیراز، مشهد، مازندران، کرمانشاه و یزد ریشه زد و آگهی‌های امیدوارکننده ازاین‌دست پی‌درپی منتشر شد. قیمت هر شب اقامت در اتاق‌های بوتیک هتل از 5 تا 8 میلیون‌ تومان است که روزهای جنگ رایگان پذیرای جنگ‌زدگان است. مدیر این بوتیک هتل می‌گوید: «از دومین شب حمله اسرائیل تاکنون میزبان 11 خانواده بودیم. متاسفانه ظرفیت محدود داریم، ولی با این حال دست رد به سینه آنها که خانه‌شان غیرقابل سکونت شده و از کلانتری محل گواهی تخریب ساختمان‌شان را می‌آورند، نمی‌زنیم.»
خانه برای ماندن است، نه رفتن
صهیونیست‌ها بعد از ماه‌ها نقشه‌کشی به‌یک‌باره جنگ را ددمنشانه آغازگرش‌ شدند، اما ما ایرانی‌ها ظرف فقط چند ساعت زیر چتر اتحاد و ایستادگی توانستیم دست‌به‌دست هم دهیم و آرامش را به خود و شهرهایمان باز گردانیم. خیلی از تهرانی‌ها امکانش را هم داشتند، اما حاضر نشدند میدان را ترک کنند، ماندند و مشغول کشیدن تابلو مقاومت بر بوم زندگی شدند؛ آن‌چنان که در موشکباران تهران زمان جنگ تحمیلی در برابر صدام و متحدینش ایستادند.
ملیحه رضایی، شهروند تهرانی می‌گوید: «حتی اگر شب‌ها از ترس صدای ممتد پهپاد و ریزپرنده، خواب برخی عمیق نبود و یا به پُر کردن چمدان و رفتن فکر کرده بودند؛ همان‌ها دست آخر، پای رفتنشان نمی‌شد و صبح در میدان میوه و تره‌بار محله پی مواد غذایی برای پخت ناهاری خوش‌خوراک بودند.»
شهروند دیگری که می‌خواهد برای روزهای اولیه آتش‌بس خورشت کرفس بار بگذارد و دوباره کل خانواده را دور هم جمع کند، به گزارشگر کیهان می‌گوید: «ترس و اضطراب شبانه‌مان بود، ولی خب چاره کار هم در رفتن نبود. وقتی مهربانی این روزهای مردم را می‌بینم مطمئن می‌شوم که خانه برای ماندن است نه رفتن.» 
نسرین، بانوی دیگری ا‌ست که چند زردآلو به کیسه نایلونی دست‌چین می‌کند و اجازه ورود به گفت‌وگو می‌خواهد: «خاک، مادر ماست و خانه، پدرمان... در هر خاک و خانه‌ای هم اختلاف هست، ولی هیچ‌کس جز خودمان ربطی ندارد. نتانیاهو هم دست‌وپای بی‌خود می‌زند.»
ایستادگی محکم‌تر از قبل
وقایع سخت جمعی، روح ما را مانند طوفانی سهمگین می‌لرزاند. طبیعی است اگر این روزها نفس‌هایتان سنگین شده، خواب‌ها آشفته است و ترس بی‌دلیل گاهی گلویتان را می‌فشرد. اما بدانید: این واکنش‌ها نشانه آسیب‌پذیری نیست، بلکه گواه انسان بودن شماست. برای بازگرداندن آرامش، این گام‌ها را با هم برداریم:
 سیده فروغ فتحی یک مشاور و پژوهشگر اختلالات اضطرابی توصیه دارد: «هنگامی که اضطراب هجوم می‌آورد:
۱) پاهایتان را محکم روی زمین فشار دهید. این ساده‌ترین تکنیک برای برگشت به اکنون است و با خود تکرار کنید، من اکنون در امنیت هستم.
۲) دست‌هایتان را روی شکم بگذارید و آهسته تا شماره ۴ نفس بکشید، ۷ ثانیه نگه دارید، و با صدای «هووو» تا ۸ بازدم دهید.
این تمرین را روزی ۳ بار انجام دهید - تحقیقات ثابت کرده پس از دو هفته، ۴۰ درصد از واکنش‌های جسمانی اضطراب کاهش می‌یابد.»
این مشاور در گام دوم توصیه دارد: «زخم‌های نامرئی را پانسمان کنی. 
- برای کودکان: با هم قهرمان داستان بسازید. از کودکتان بپرسید: اگر قهرمان تو در این موقعیت بود، چطور مشکل را حل می‌کرد؟ این بازی ساده، حس کنترل را به آنها بازمی‌گرداند.
- برای بزرگسالان: نامه‌های نگفته بنویسید. هر آنچه نمی‌توانید بگویید روی کاغذ بریزید و سپس- به انتخاب خود- آن را در آب انداخته یا خاک 
کنید.»
وی در گام سوم مهار اضطراب بعد از جنگ برایمان تبیین می‌کند: «تارهای پاره اجتماع را بدوزید.
- با خانواده‌های محله درخت امید بکارید. هر نهال، نماد زندگی‌ای است که ادامه می‌یابد.
- با سالمندان محله هم صحبت شوید و خاطرات مثبت و شیرین محله را از آنها بپرسید.
این اقدامات، مغز را از حالت بقا خارج کرده، با فعال‌سازی شبکه‌های عصبی همدلی و برنامه‌ریزی بلندمدت، تاب‌آوری جامعه را بازمی‌گرداند.»
پژوهش‌های جهانی ثابت کرده‌اند، جوامعی که پس از بحران دست در دست هم دادند، نه‌تنها زودتر بهبود یافتند، بلکه محکم‌تر از قبل ایستادند. 
 ‌اضطراب کودکان را کم کنیم‌ 
مهشید سلیمانی، ‌جامعه‌شناس نیز با یادآوری اینکه ایران در جغرافیای جهان و با سیر تاریخی که داریم هیچ‌گاه ایرانیان به هیچ کشوری چه همسایه و چه کشورهای دور حمله و تجاوز نکرده و آغازکننده جنگ نبوده است، می‌گوید: «مردم ایران به دلیل اصالت و فرهنگی غنی که دارند، جنگ‌طلب نیستند.»
مهشید سلیمانی می‌افزاید: «در شرایط کنونی که رژیم صهیونیستی به کشور ایران حمله کرده است و باعث شهادت تعدادی از کودکان و زنان شده است، برای کاهش اضطراب نیاز است که خانواده‌ها توجه بیشتر به فرزندان خود داشته باشند.»
به گفته وی، در این شرایط بحران اگر بزرگ‌ترها با روحیه خوبی با این مسئله رو‌به‌رو شوند کودکان نیز به دلیل الگوپذیری که دارند با این مسئله به‌خوبی برخورد خواهند کرد و اضطراب و ترس در بین آنها کاهش پیدا می‌کند.
وی اظهار می‌دارد: «در شرایط پس از جنگ حضور در جمع‌های دوستانه، خانوادگی و فامیل‌ها باعث افزایش صمیمیت و کنار یکدیگر بودن می‌شود که این امر باعث انسجام فکری، عقلانی و عاطفی افراد می‌گردد.»
مهرداد رضاپور، کارشناس مشاوره خانواده نیز توصیه دارد: «در شرایط کنونی یکی از مسائلی که باید بیش از هر زمان دیگر به آن توجه شود، مسئله رویارویی کودکان با ترس‌ها و اضطراب‌هایی است که به‌خاطر شنیدن اخبار با آن مواجه می‌شوند. امروز با گسترش فضای مختلف اطلاع‌رسانی، اخبار جنگ به‌راحتی در دسترس کودکان قرار می‌گیرد و والدین باید بااحتیاط به این موضوع توجه داشته باشند تا به حفظ سلامت روان کودکان کمک کنند.»
وی ادامه می‌دهد: «در شرایط بروز بحران از جمله در زمان جنگ، وقوع حوادث طبیعی و یا شیوع و همه‌گیری یک بیماری، کودکان ترس ازدست ‌دادن والدین، اطرافیان و نزدیکان خود را دارند و والدین باید این ترس را با انجام برخی فعالیت‌ها از جمله ادامه ‌دادن فعالیت‌های روزمره به‌صورت طبیعی ادامه دهند.»
این دکترای مشاوره می‌افزاید: «درصورتی‌که فرزندان از مسائل روز از طریق رسانه، محیط بیرون از خانه و یا صحبت‌های پدر و مادرش متوجه شدند، به آنها اجازه داده شود تا صحبت و گفت‌وگو کنند و سرکوب نشود و با آنها در مورد مسائل و اتفاقات به‌صورت منطقی و در حد توان و فهم آنها صحبت شود، نه اینکه همه مسائل به‌صورت جزئی و واقعی بیان شود.»
رضاپور با بیان اینکه کودکان زمانی که دچار اضطراب می‌شوند پرتحرک‌تر می‌شوند، می‌گوید: «در این شرایط سعی شود با کودکان همبازی شویم تا آنها با انجام فعالیت بدنی و حرکتی بیشتر و ورزش انجام دهند و اینکه والدین را در کنار خودشان احساس کنند و اضطراب آنها تخلیه و هیجانات درونی آنها برون‌ریز می‌شود.»
رضاپور اظهار می‌دارد: «تعاملات منطقی و رفت‌وآمد با افراد نزدیک و خانوادگی مانند پدربزرگ، عمو، خاله و نزدیکان در این شرایط برقرار شود تا بچه‌ها بیشتر احساس آرامش کنند.»
بعد از جنگ
جنگ 12روزه ایران و اسرائیل که با حمله ناگهانی صهیونیست‌ها همراه بود، فعلا به پایان رسیده است، اما بیشتر شهروندان ما چنین نگرانی‌ها و ترس‌هایی را به واسطه امنیت موجود در کشور تا به حال تجربه نکرده‌ بودند. ممکن است این اضطراب‌ها و نگرانی‌ها تا مدتی تداوم داشته باشند یا برای برخی که حساس‌ترند، نشانه‌هایش همیشگی باشد. حالا که در مرحله آتش‌بس هستیم، بد نیست نکاتی را در این‌باره بدانیم. در این‌ مورد با دکتر امیرحسین جلالی ندوشن، روان‌پزشک و سخنگوی انجمن علمی روان‌پزشکان به گفت‌وگو نشسته‌ایم. توصیه‌های این متخصص را پیش‌رو دارید:
سندرم‌های دنباله‌دار: تهدیدات جدی که می‌توانند باعث ازبین‌ رفتن ما شوند یا حتی نشوند، ما را دچار وحشت و احساس گیر افتادن در حادثه و ناتوانی می‌کنند. این موقعیت می‌تواند سندرم‌های اضطراب پس از حادثه ایجاد کند؛ یعنی آثار حادثه در ذهن، روح و روان ما به‌نوعی باقی بماند.
ترومای ماندگار: اتفاقاتی مانند سیل و زلزله یا موضوعاتی مانند جنگ و حوادثی که به‌صورت انفجار، صدای انفجار یا ویرانی‌هایی که پیش می‌آید، بروز می‌یابد یا مواجهاتی که افراد با افراد آسیب‌دیده در این حوادث داشته‌اند، ازجمله اضطراب‌هایی است که امکان دارد آثارشان باقی بماند.
حساسیت سیستم روانی ما: در این موارد، سیستم روانی نوعی افزایش حساسیت پیدا می‌کند؛ به دلیل اینکه آن موقعیتی که ما تجربه کرده‌ایم، موقعیت مهمی بوده و اصولاً سیستم ذهنی و روانی ما وظیفه دفاع از ما را دارد؛ در نتیجه با اتفاقات شبیه به آن مثل یک سروصدای معمولی، ممکن است واکنش نشان بدهد؛ مثلاً صدای افتادن یک ظرف یا ترمز ماشین را ساده نمی‌گیرد.
علائم و واکنش‌های تروما در شرایط جنگی: اگر بر اثر بمباران هواپیمای دشمن خوابتان خراب می‌شود و بد می‌خوابید، از خواب می‌پرید و واکنش نشان می‌دهید، این نشانه‌ها در حالت عادی واکنش‌های طبیعی هستند، اما درواقع این واکنش غیرعادی به شرایطی غیرعادی است که طبیعی است. اگر غیر از این باشد باید کمی شک کنیم. در حقیقت یک‌جور سیستم دفاعی است که در جهت بقا کار می‌کند.
  به زندگی عادی برگردید: پس از وقوع این حوادث بهترین کار این است که مردم به زندگی عادی خود بازگردند. طی یک‌ماه آینده این احتمال وجود دارد که خیلی از مردم بترسند، دل‌ودماغ نداشته باشند، بد بخوابند، کابوس ببینند و نگرانی‌هایی داشته باشند. نگرانی چرخه دارد؛ من از نگرانی نگران می‌شوم و نگرانی‌ام بیشتر می‌شود. باید این چرخه را شکست و به زندگی عادی برگشت.
تدابیر ویژه برای دوران جنگ: انجمن علمی روان‌پزشکان در این روزها، به‌عنوان نهاد مشورتی در کنار وزارت بهداشت و انجمن‌های مختلف بوده است.