کد خبر: ۳۱۲۶۰۳
تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۶

عوامل و نشانه‌های بـرکت 

 
 
سید حسن منصوریان
برکت به معنای ثبات و پایداری خیر الهی در چیزی همراه با رشد و افزایش کمی و کیفی و بهره‌مندی تمام از نعمتی از نعمت‌های الهی است. از همین‌رو برخی آن را «خیر نافع» دانسته‌اند، خواه امری غیرمحسوس باشد یا محسوس، مادی باشد یا معنوی. البته برکت در هر چیزی به حسب هدفی است که در آن نهفته است. 
هرچند که دنیا دارالاسباب است، اما نمی‌توان اسباب را محدود به اسباب مادی کرد، بلکه دعا و نیایش یا برخی از اعمال چون صله‌رحم و امر به معروف و نهی از منکر و در یک کلمه هر آنچه با حقیقت تقوا گره خورده است، می‌تواند از اسباب برکت شود، چنان‌که خدا در قرآن بدان توجه داده است.
بر اساس تفسیر امام صادق‌(ع) از معنای برکت که در تفسير آيه «و هرجا كه باشم مرا با بركت ساخته است» ـ فرموده است:  نَفّاعا؛ يعنى بسيار بهره‌رسان(معاني‌الأخبار: ج 1 ص 212) می‌توان گفت که برکت بهره تمام است که انسان از هر چیزی می‌برد و صفر تا صد آن برایش خیر باشد. بنابراین، برکت همانند برکه آبی است که همواره قابلیت دسترسی آسان و فراوان را به آدمی می‌دهد و هرگز او را لنگ نمی‌گذارد.
اسمای الهی که دارای دو وجه جلالی و اکرامی است(الرحمن، آیه 78) خاستگاه همه برکات و خیرات همیشگی در هستی است. بر اساس این نظر، مصادیق برکت بسیار گسترده است تا جایی که همه مظاهر اسمای الهی را در‌بر می‌گیرد؛ زیرا هر چیزی در عالم می‌تواند به جهت بسیار نافع بودن، بهره‌مند از برکت باشد تا جایی که از نظر قرآن حتی زمان‌ها و مکان‌ها نیز می‌توانند دارای برکت باشند؛ از جمله «لیله القدر» که زمان و شب با برکتی است(دخان، آیات 3 و 4)، همچنین سرزمین فلسطین و پیرامونش از شامات (اسراء، آیه 1؛ اعراف، آیه 137؛ انبیاء، آیات 71 و 81) یا وادی طور(قصص، آیات 29 و 30) یا شهر مکه و کعبه(آل‌عمران، آیه 96) از مناطق و مکان‌های با برکت هستند.
قرآن از برکت آسمان‌ها به ویژه خورشید و ماه و برج‌های آسمان(فرقان، آیه 61)، آفرینش قرارگاه زمین و ساختمان برافراشته عظیم آسمان(مؤمنون، آیه 14؛ غافر، آیه 64؛ فصلت، آیات 9 و 10)، باران آسمانی(ق، آیه 9)، رشد گیاهان و میوه‌دهی آنها به برکت باران(ق، آیات 9 تا 11)، زنده شدن زمین مرده به برکت باران(همان)، بهره‌مندی از فواید زمین(فصلت، آیات 9 و 10) و انواع روزی‌های پاکیزه(غافر، آیه 64) سخن گفته است.
همچنین از نظر قرآن، امور بسیار مهم معنوی چون نور نبوت پیامبران الهی(هود، آیات 71 تا 73؛ نمل، آیه 8)، نور قرآن(انعام، آیات 92 و 155؛ انبیاء، آیه 50؛ فرقان، آیه 1؛ ص، آیه 29)، انسان مؤمن(نور، آیه 35؛ تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 605، حدیث 179)، نور خدا و تجلیات آن برای اطرافیان از جمله فرشتگان(نمل، آیات 7 و 8) و مانند آنها  از دیگر جلوه‌های برکت الهی است که انسان‌ها از آن بهره‌مند می‌شوند.
عوامل بركت‌زا
خاستگاه هر برکتی جز خدا نیست؛ زیرا خدا منبع تمام خیرات و برکات است.(نمل، آیه 8؛ المیزان، ج 15، ص 343) و این خدا است که البته گاه بنا به عوامل خاصی برکتی خاص را نیز به آفریده‌ها می‌دهد. لذا برای بهره‌مندی از برکات هر چیزی لازم است انسان عوامل اختصاصی آن را بشناسد و بدان به عنوان اسباب برکت‌زا تمسک جوید. شکی نیست که اصلی‌ترین و اساسی‌ترین عامل در برکت‌زایی، چیزی جز ایمان و تقوای الهی نیست که در سایه اعمال صالح‌، خودش را نشان می‌دهد. چنان‌که از نظر قرآن، کفر و بی‌تقوایی دو عامل اصلی برکت‌زدا است که برکت را از میان بر‌می‌دارد و بی‌برکتی رخ می‌دهد.(اعراف، آیه 96)
هر چه انسان در مراتب ایمان‌، قوی‌تر باشد و در عمل صالح «حق تقاته» داشته باشد، به همان میزان بهره‌مند از برکات خاص الهی خواهد شد: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الأَرْضِ...؛ اگر اهل شهرها و آبادى‌ها ايمان آورده و تقوا پيشه مى‌كردند قطعاً بركات آسمان و زمين را برايشان مى‌گشوديم.(همان)
برخی از عوامل خاص برکت که جزو مصادیق عمل صالح مؤمنان است، عبارتند از: 
1. صداقت: شکی نیست که صداقت در کنار عدالت، وفا، امانت، شکر و مانند آنها از مصادیق حق است که عقل انسان آن را به عنوان دین الهی می‌شناسد و بدان به عنوان سنت و قانون الهی حاکم بر هستی گرایش دارد. پس کسی که اهل صداقت باشد، از برکات انوار اسمای الهی در چارچوب دین الهی بهره‌مند می‌شود. از همین رو پيامبر خدا می‌فرماید: إذَا التّاجِرانِ صَدَقا بورِكَ لَهُما‌، فَإِذا كَذِبا و خانا لَم يُبارَك لَهُما؛ اگر دو معامله‌گر راست بگويند، براى هر دو با برکت مى‌شود و هرگاه دروغ بگويند و خيانت كنند، براى هيچ‌كدام خجسته و با برکت نخواهد بود.(میزان الحکمه، ج 1، ذیل واژه برکت) نیز می‌فرماید: اِعْلَمْ اَنَّ الصِّدقَ مُبارَكٌ وَ الْكِذْبَ مَشْؤومٌ؛ بدان كه راستگويى، پربركت است و دروغگويى، شوم.(تحف العقول، ص ۱۴) 
2. رفق و مدارا: با آنکه مؤمنان مطیع خدا و پیامبران، دارای درجات هستند که چهار دسته اصلی آنان پیامبران و صدیقین و شهداء و صالحین می‌باشند، اما با همه تفاوت فهم و ادراک و ایمان و تقوا و تفاوت رفتاری‌، با هم درگیر نیستند بلکه با رفق و رفاقت با هم زندگی می‌کنند.(نساء، آیات 69 و 70) بنابراین، رفاقت در میان مؤمنان با تفاوت درجات و مراتب ایمانی و تقوایی و معرفت و مانند آنها می‌تواند موجب جلب برکت باشد. از همین‌رو پيامبر خدا می‌فرماید: إنَّ فِي الرِّفقِ الزِّيادَهًَْ وَ البَرَكَهًَْ‌، و مَن يُحرَمِ الرِّفقَ يُحرَمِ الخَيرَ؛ در مدارا، فزونى و بركت است و هر كه از مدارا محروم باشد، از خير، محروم شده است.(میزان‌الحکمه، ج 1، ذیل واژه برکت؛ كافى، ج ۲، ص ۱۱۹، ح ۷)
3. قناعت: یکی از آموزه‌های قرآنی، قناعت به معنی بسنده کردن به داشته‌ها بدون حرص و طمع است؛ از این‌رو پيامبر خدا می‌فرماید: القَناعَهًُْ بَرَكَهًٌْ؛ قناعت، بركت است.(همان)
4. تسامح: اسلام دین «سمحه و سهله» است؛ از همین رو تکالیف‌، همواره بر اساس توان و طاقت عمومی بشر بیان شده است. در رفتار اجتماعی هم این تسامح با رفاقت و مدارا خود را نشان می‌دهد. بنابراین، از عوامل برکت می‌توان به تسامح در همه ابعاد اشاره کرد. پيامبر خدا(صلىالله‌عليه‌وآله) می‌فرماید: البَرَكَهًُْ فِي المُماسَحَهًِْ؛ بركت‌، در آسان گرفتن است.(همان)
5. عدالت و استفاده از ترازو: عدالت به‌ویژه عدالت در معاملات با استفاده از ابزار سنجش از جمله کیل و پیمانه، خود را نشان می‌دهد. از آنجا که همه هستی بر اساس عدالت سامان‌یافته است، دین الهی مقتضی آن است که عدالت در همه عرصه‌ها به‌ویژه اقتصادی نمودار شود. بر این اساس اقامه عدالت با میزان و ترازو و کیل و پیمانه و مانند آنها به عنوان عامل برکت معرفی می‌شود؛ چنان‌که پيامبر خدا می‌فرماید: كِيلوا طَعامَكُم‌، فإنَّ البَرَكهًَْ في الطَّعامِ المَكِيلِ؛ خوراك (غلاّت) خود را وزن كنيد كه بركت در خوراك توزین شده است.(همان) امام على‌(ع) می‌فرماید: بالعَدلِ تَتَضاعَفُ البَرَكاتُ؛ با عدالت و دادگرى، بركت‌ها دو چندان مى‌شود.(همان) 
6. آسان‌گیری در معاملات: مؤمنان در تعاملات با یکدیگر باید مدارا داشته باشند که نمود مدارا آسان‌گیری در معاملات است. پيامبر خدا درباره نقش آسان‌گیری در برکت‌زایی می‌فرماید: ثلاثٌ فيهنَّ البَرَكَهًُْ: البَيعُ إلى أجَلٍ‌، و المُقارَضَهًُْ‌، و إخْلاطُ البُرِّ بالشَّعيرِ للبَيتِ لا للبَيعِ؛ در سه چيز بركت است: خريد و فروش مدّت‌دار (نسيه‌فروشى)، وام دادن به يكديگر و مخلوط كردن گندم با جو براى مصرف خانه نه براى فروش.(همان)
7. رفتار سالم و صحیح اجتماعی: امام على‌(ع)- به كميل بن زياد- درباره نقش رفتارهای سالم اجتماعی در ایجاد برکت و برکت‌زایی فرموده است: يا كُمَيلُ‌، البَرَكَهًُْ في مالِ مَن آتَى الزَّكاهًَْ و واسَى المُؤمِنينَ و وَصَلَ الأَقرَبينَ؛ اى كميل! بركت‌، در مال كسى است كه زكات بپردازد‌، با مؤمنانْ مواسات داشته باشد و به خويشاوندان نيكى رساند.(همان)
8. اطاعت خدا و پیامبران: امام رضا‌(ع) در این‌باره می‌فرماید: أوحَى اللّه ُ عزّوجلّ إلى نبيٍّ مِن الأنبياءِ: إذا اُطِعْتُ رَضِيتُ‌، و إذا رَضِيتُ بارَكْتُ‌، و ليسَ لِبَرَكتي نِهايهًٌْ؛ خداوند عزّوجلّ به يكى از پيامبران خود وحى فرمود كه: هرگاه اطاعت شوم‌، خشنود مى‌گردم و چون خشنود گردم‌، بركت مى‌دهم و بركت من پايانى ندارد.(همان) امام حسن‌(ع) نیز می‌فرماید: لَوْ اَنَّ النّاسَ سَمِعوا قَوْلَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَ رَسولِهِ لاَعْطَتْهُمُ السَّماءُ قَطْرَها وَ الاَرْضُ بَرَكَـتَها وَ لَمَا اخْتَلَفَ فى هذِهِ الاُمَّهًِْ سَيْفانِ وَ لاَكَلوها خَضْراءَخَضِرَهًًْ اِلى يَوْمِ القيامَهًِْ؛ اگر مردم سخن خدا و پيامبرش را مى‌شنيدند (و عمل می‌کردند)، آسمان بارانش را و زمين بركتش را به آنان مى‌بخشيد و هرگز در اين امّت، اختلاف و درگیری پيش نمى‌آمد و همه از نعمت سرسبز دنيا تا روز قيامت، برخوردار مى‌شدند.(امالى طوسى، ص ۵۶۶، ح ۱۱۷۴)
9. عمل به معروف و محبت اهل آن: بی‌گمان حقیقت معروف چیزی جز احکام و قوانین دین آسمانی نیست؛ از همین‌رو هر چیزی که رضایت الهی در آن باشد و معصومان(ع) بدان امر کرده باشند، از مهم‌ترین مصادیق معروف است که همان واجبات و مستحبات است که در برابر منکر یعنی محرمات و مکروهات قرار دارد. بر این اساس اهتمام به معروف بسیار مهم است و موجب برکت است؛ چنان‌که پيامبرخدا فرمود: اَحِبُّو الْمَعْروفَ وَ اَهْلَهُ فَوَالَّذى نَفْسى بِيَدِهِ اِنَّ الْبَرَكَهًَْ وَ الْعافيَهًَْ مَعَهُما؛ نيكى و نيكوكاران را دوست بداريد. سوگند به آن كه جانم به دست اوست، بركت و تندرستى، با نيكى و نيكوكاران است.(كنزالعمّال، ح ۱۵۹۷۴) 
10. سلام و تحیت: پيامبر(ص) درباره نقش سلام در برکت‌زایی می‌فرماید: اِذا دَخَلَ اَحَدُكُمْ بَيْتَهُ فَلْيُسَلِّمْ، فَاِنَّهُ يُنْزِلُهُ الْبَرَكَهًَْ وَ تُؤنِسُهُ الْمَلائِكَهًُْ؛ هرگاه يكى از شما به خانه خود وارد مى شود سلام كند، چرا كه سلام بركت مى‌آورد و فرشتگان با سلام‌دهنده انس مى‌گيرند.(علل‌الشرايع، ج ۲، ص ۵۸۳، ح ۲۳)
11. سحر‌خیزی: پيامبر (ص) درباره نقش این عامل می‌فرماید: باكِروا طَـلَبَ الرِّزْقِ وَ الْحَوائِجِ فَاِنَّ الغُدُوَّ بَرَكَهًٌْ وَ نَجاحٌ؛ در پى روزى و نيازها، سحرخيز باشيد؛ چرا كه حركت در آغاز روز، [مايه] بركت و پيروزى است.(المعجم الاوسط، ج ۷، ص ۱۹۴، ح ۷۲۵۰)
12. سحر‌خوری: بی‌گمان سحر که قبل اذان صبح است؛ زمانی بس مبارک است؛ چنان‌که پيامبر می‌فرماید: اَلْجَماعَهًُْ بَرَكَهًٌْ وَ السَّحوُر بَرَكَهًٌْ وَ اِطْعامٌ مِنَ اللَّيْلِ بَرَكَهًٌْ. تَسَحَّروا تَزْدادوا قُوَّهًًْ، تَسَحَّروا تُصيبُوا السُّنَّهًَْ، تَسَحَّروا وَ لَوْ بِجُرْعَهًٍْ مِنْ ماءٍ؛ جماعت، غذاى سحر و غذا دادن در شب، بركت است. سحرى بخوريد تا نيرويتان زياد شود. سحرى بخوريد تا به سنّت عمل كرده باشيد؛ سحرى بخوريد هر چند يك جرعه آب باشد.(تيسير المطالب، ص ۲۸۲)
13. رضایت به قسمت: روزی هرکسی بر اساس قسمت مقدر است که رضایت بدان به معنای پذیرش حکم حکیمانه الهی است. پيامبر خدا این رضایت را عامل برکت‌زا دانسته و می‌فرماید: اِنَّ لِكُلِّ امْرِىٍء رِزْقا هُوَ يَاْتيهِ لا مَحالَةَ فَمَنْ رَضىَ بِهِ بورِكَ لَهُ فيهِ وَوَسِعَهُ وَ مَنْ لَمْ يَرْضَ بِهِ لَمْ يُبارَكَ لَهُ فيهِ وَ لَمْ يَسَعْهُ اِنَّ الرِّزْقَ لَيَطْلُبُ الرَّجُلَ كَمايَطْلُبُهُ اَجَلُهُ؛ هركس روزى‌اى دارد كه حتما به او خواهد رسيد. پس هركس به آن راضى شود، برايش پُر بركت خواهد شد و او را بس خواهد بود و هركس به آن راضى نباشد، نه بركت خواهد يافت و نه او را بس خواهد بود. روزى در پى انسان است، آن‌گونه كه اجلش در پى اوست.(اعلام‌الدين، ص ۳۴۲)
14. نماز: شکی نیست که بزرگ‌ترین عمل صالح تقواساز، نماز در کنار زکات است و این خود عامل برکت زا است. پيامبر می‌فرماید: اَلصَّلاهًُْ مِنْ شَرائِعِ الدّينِ وَ فيها مَرضاهًُْ الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ وَ هِىَ مِنْهاجُ الاَنْبياءِ وَ لِلْمُصَلّى حُبُّ الْمَلائِكَهًِْ وَ هُدىً و ايمانٌ وَ نورُ الْمَعْرفَهًِْ وَ بَرَكَهًٌْ فِى الرِّزْقِ؛ نماز، از آيين‌هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است و آن راه پيامبران است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدايت، ايمان، نور معرفت و بركت در روزى است.(خصال، ص ۵۲۲، ح ۱۱)
15. غذای دسته‌جمعی: پيامبر خدا درباره نقش این عامل در برکت می‌فرماید: كُلوا جَميعا وَ لا تَفَرَّقوا فَاِنَّ الْبَرَكَهًَْ مَعَ الْجَماعَهًِْ؛ با هم غذا بخوريد و پراكنده نباشيد، كه بركت با جماعت است.(بحارالأنوار، ج ۶۶، ص ۳۴۹)
16. مهریه آسان: مهریه از واجبات نکاح است، اما لازم است مناسب باشد و در آن آسان‌گیری شود. پيامبر رحمت آسان‌گیری را عامل برکت می‌داند، چنان‌که هرگونه آسان‌گیری نسبت به دیگری از برادران مؤمن این‌گونه است: اَعْظَمُ النِّساءِ بَرَكَهًًْ اَيْسَرُهُنَّ صَداقا؛ با بركت‌ترين زنان، كم‌مهريّه‌ترين آنان است.(السنن الكبرى، ج ۷، ص ۲۳۵)
17. دختران در خانواده: از دیگر عوامل برکت‌زا وجود دختران در خانواده است؛ چنان‌که پيامبر می‌فرماید: رَحِمَ اللهُ اَبَا الْبَناتِ، اَلْبَناتُ مُبارَكاتٌ مُحَبِّباتٌ وَ الْبَنونَ مُبَشِّراتٌ وَ هُنَّ الْباقياتُ الصّالِحاتُ؛ رحمت خدا بر پدرى كه داراى دخترانى است! دختران، با بركت و دوست داشتنى‌اند و پسران، مژده آورند. دختران باقيات‌الصالحات (بازماندگان شايسته)اند.(مستدرك الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۱۵،ح ۱۷۷۰۰)
18. نام‌گذاری به نام پیامبر(ص): این نیز از دیگر عوامل برکت‌زا است؛ چنان‌که پيامبر(ص) می‌فرماید: مَنْ تَسَمّى بِاسمى يَرجو بَرَكَتى وَ يُمْنى، غَدَتْ عَلَيْهِ الْبَرَكَهًُْ وَ راحتَ اِلى يَوْمِ القيامَهًِْ؛ هركس به نام من نام‌گذارى كند و بركت و خجستگى مرا اميد داشته باشد، بركت به سوى او خواهد آمد و تا قيامت (باقى) خواهد بود.(كنزالعمّال، ح ۴۵۲۲۱)
19. عیادت مریض: از دیگر عوامل برکت‌زا عیادت بیماران است؛ پيامبر می‌فرماید: عائِدُ الْمَريضِ يَخوضُ فِى الْبَرَكَهًِْ فَاِذا جَلَسَ انْغَمَسَ فيها؛ عيادت‌كننده بيمار، در بركت فرو مى‌رود و چون نزد بيمار بنشيند، در آن غوطه‌ور مى‌شود.(كنزالفوائد، ج ۱، ص ۱۷۸)
20. وجود پیران: پیران و بزرگان هر قوم و ملتی عامل برکت است؛ چنان‌که پيامبر خدا می‌فرماید: اَلْبَرَكَهًُْ مَعَ اَكابِرِكُمْ؛ بركت، با بزرگان شماست.(جامع الأخبار، ص ۲۴۲، ح ۶۱۷)
21. نشستن یتیم بر سفره غذا: پيامبر در این‌باره می‌فرماید: ما مِنْ مائِدَهًٍْ اَعْظَمُ بَرَكَهًًْ مِنْ مائِدَهًٍْ جَلَسَ عَلَيْها يَتيمٌ؛ هيچ سفره‌اى با بركت‌تر از سفره‌اى نيست كه يتيم بر سر آن بنشيند.(كنزالعمّال، ح ۶۰۴۰)
22. کشاورزی و گله‌داری: پيامبر می‌فرماید: لَمّا خَلَقَ اللّهُ الْمَعيشَهًَْ جَعَلَ الْبَرَكاتِ فِى الْحَرثِ وَ الْغَنَمِ؛ چون خداوند، وسايل زندگى مردم را آفريد، بركت‌ها را در كشاورزى و گوسفنددارى قرار داد. (كنزالعمّال، ح ۹۳۵۴)
23. ماه رمضان: این ماه خود ماه برکت است؛ چنان‌که قرآن فرموده و پيامبر بر آن تأکید دارد: شَهْرُ رَمَضانَ شَهْرُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهْرٌ يُضاعِفُ اللهُ فيهِ الْحَسَناتِ وَ يَمحو فيهِ السَّيِّئاتِ وَ هُوَ شَهْرُ الْبَرَكَهًِْ؛ ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است كه خداوند در آن حسنات را مى‌افزايد و گناهان را پاك مى‌كند و آن ماه بركت است. (بحارالأنوار، ج ۹۶، ص ۳۴۰، 
ح ۵)
24.  اذان و صف اول و عجله در نماز: پيامبر خدا می‌فرماید: ثَلاثٌ لَو يَعْلَمُ النّاسُ ما فيهِنَّ ما اُخِذْنَ اِلاّ بِسَهْمَهًٍْ حِرصا عَلى ما فيهِنَّ مِنْ الْخَيْرِ وَ الْبَرَكَهًِْ: اَلتَّـأْذينُ بِالصَّلاهًِْ وَ التَّهجيُر بِالجَماعاتِ وَ الصَّلاهًُْ فى اَوَّلِ الصُّفوفِ؛ سه چيز است كه اگر مردم آثار آن را مىدانستند، به جهت حريص بودن به خير و بركتى كه در آنها هست، به قرعه متوسل مى‌شدند: اذان نماز، شتاب به نماز جماعت و نماز در صف اول.(كنزالعمّال، ح ۴۳۲۳۵)
25. نماز شب: از دیگر عوامل برکت‌زا نماز شب است. پیامبر(ص) می‌فرماید: صَلاهًُْ اللّيلِ مَرضاهًٌْ لِلرَّبِّ وَ حُبُّ المَلائِكَهًِْ وَ سُنَّهًُْ الاَنْبياءِ وَ نورُالْمَعْرفَهًِْ وَ اَصْلُ الاْيمانِ وَ راحَهًُْ الاَبْدانِ وَ كَراهيَهًٌْ لِلشَّيْطانِ وَ سِلاحٌ عَلَى الاَعْداءِ وَاِجابَهًٌْ لِلدُّعاءِ وَ قَبولُ الاَعْمالِ وَ بَرَكَهًٌْ فِى الرِّزْقِ؛ نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايمان، آسايش بدن‌ها، مايه ناراحتى شيطان، سلاحى بر ضدّ دشمنان، مايه اجابت دعا، قبولى اعمال و بركت در روزى است.(ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۹۱)
26. زکات و صله‌رحم و یاری مؤمنین: از دیگر عوامل برکت‌زا است، امیرمؤمنان على‌(ع)می‌فرماید: اَلْبَرَكَهًُْ فى مالِ مَنْ آتَى الزَّكاهًَْ وَ واسَى الْمُؤمِنينَ وَ وَصَلَ الاَقْرَبينَ؛ بركت در مال كسى است كه زكات بپردازد، به مؤمنان يارى رساند و به خويشاوندان كمك کند.(تحف‌العقول، ص ۱۷۲)
27. نیت خالصانه: کسی که نیت خالص نداشته باشد، برکت از زندگی او می‌رود، چنان‌که امام على‌(ع) می‌فرماید: عِنْدَ فَسادِ النِّيَّهًِْ تَرْتَفِعُ الْبَرَكَهًُْ؛ هرگاه نيّت‌ها فاسد باشد، بركت از ميان مى‌رود.(غررالحكم، ح ۶۲۲۸)ًْ
28. مشورت با عاقل: از دیگر عوامل برکت است؛ چنان‌که امام كاظم‌(ع) می‌فرماید: مُشاوَرَهًُْ الْعاقِلِ النّاصِحِ يُمْنٌ وَ بَرَكَهًٌْ وَ رُشْدٌ وَ تَوفيقٌ مِنَ الله؛ مشورت با عاقلِ خيرخواه، خجستگى، بركت، رشد و توفيقى از سوى خداست.(تحف‌العقول، ص ۳۹۸)
البته عوامل برکت‌زا محدود به این موارد نیست و آنچه بیان شد به عنوان مشتی از خروار است.
عوامل بركت‌زدا
بر اساس تعالیم قرآن، همان‌گونه که ایمان و تقوای الهی عامل برکت‌زا است، کفر و فجور و بی‌تقوایی عامل برکت‌زدا و از میان برنده آن است. از همین‌رو، پيامبر خدا می‌فرماید: أرْبَعٌ لا تَدخُلُ بَيتا واحدهًٌْ مِنهُنَّ إلاّ خَرِبَ و لَم يَعْمُرْ بالبَرَكهًِْ: الخِيانهًُْ‌، و السَّرِقهًُْ‌، و شُربُ الخمرِ‌، و الزِّنا؛ چهار چيز است كه اگر يكى از آنها به خانه‌اى درآيد آن را ويران مى‌كند و با بركت آبادان نمى‌شود: خيانت، دزدى، شرابخوارى و زنا.(میزان‌الحکمه، ج 1، ذیل واژه برکت)
از مصادیق بی‌تقوایی و فجور نادیده گرفتن حق و حقوق برادران دینی مسلمان است که عامل برکت‌زدا است. پيامبر خدا در جایی دیگر می‌فرماید: مَن حَبَسَ عَن أخيهِ المُسلِمِ شَيئا مِن حَقِّهِ‌، حَرَّمَ اللهُ عَلَيهِ بَرَكَهًَْ الرِّزقِ إلاّ أن يَتوبَ؛ هركس كه چيزى از حقّ برادر مسلمانش را نگه دارد [و به او ندهد]‌، خداوند بركت روزى را بر او حرام مى‌كند مگر آنكه توبه كند.(همان)
همچنین ریاکاری و دنبال شهرت رفتن به عنوان مصادیق فجور و بی‌تقوایی مطرح شده است؛ چنان‌که پيامبر خدا(ص) می‌فرماید: مَن تَعَلَّمَ العِلمَ رِياءً و سُمعَهًًْ يُريدُ بِهِ الدُّنيا‌، نَزَعَ اللهُ بَرَكَتَهُ‌، و ضَيَّقَ عَلَيهِ مَعيشَتَهُ‌، و وَكَلَهُ الله ُ إلى نَفسِهِ‌، و مَن وَكَلَهُ الله ُ إلى نَفسِهِ فَقَد هَلَكَ؛ هركس از روى ريا و سُمعه (رسيدن به گوش مردم) و به قصد دنياخواهى علم بياموزد خداوند بركتش را از آن مى‌گيرد‌، زندگى را بر او سخت مى‌کند و او را به حال خودش وا مى‌گذارد و هركس كه خدا او را به حال خودش وا‌گذارد هلاك شده است.(همان)
سوگند در هر حالی خوب نیست، اما سوگند دروغ بسیار بد است و عامل از دست رفتن برکت از زندگی است؛ چنان‌که پيامبر خدا می‌فرماید: الحَلفُ مَنفَقَهًٌْ لِلسِّلعَهًِْ‌، مَمحَقَهًٌْ لِلبَرَكَهًِْ؛ قسم خوردن، كالا را مى‌كاهد و به پايان مى‌رساند و بركت را از بين مى‌برد.(همان)
همان‌طور که گفته شد اقامه عدالت از مصادیق برکت‌زا و در مقابل، غش و دیگر رفتارهای نادرست ظالمانه از مصادیق برکت‌زدا و فجور است؛ در این‌باره پيامبر خدا می‌فرماید: مَن غَشَّ أخاهُ المُسلِمَ‌، نَزَعَ اللهُ عنه بَرَكَهًَْ رِزقِهِ؛ هركس برادر مسلمانش را بفريبد‌، خداوند بركت روزى‌اش را از او مى‌گيرد.(میزان‌الحکمهًْ، ج 1، ذیل واژه برکت) گناهان و جنایات از مصادیق فجور است که عامل برکت‌زدا است؛ امیرمؤمنان على‌(ع) می‌فرماید: إذا ظَهَرتِ الجِناياتُ ارْتَفَعتِ البَرَكاتُ؛ هرگاه گناهان، بسيار و آشكارا گردد بركت‌ها از ميان مى‌رود.(همان)
اسراف از مصادیق گناه و فجور و خروج از دایره عدالت است. امام صادق‌(ع) می‌فرماید: إنَّ مَعَ الإِسرافِ قِلَّهًَْ البَرَكَهًِْ؛ با اسراف‌، كمىِ بركت است.(همان)
حرام‌خواری نیز از دیگر مصادیق فجور و ظلم و خروج از دایره عدالت است که عامل برکت‌زدا است. امام جواد‌(ع) يا امام هادى‌(ع)- به داوود صرمى- فرمود: يا داوودُ‌، إنّ الحرامَ لا يَنْمي‌، و إنْ نَمى لا يُبارَكُ لَهُ فيهِ‌، و ما أنْفَقهُ لَم يُؤجَرْ علَيهِ‌، و ما خَلّفَهُ كانَ زادَهُ إلَى النّارِ؛ اى داوود! مال حرام رشد نمى‌كند و اگر هم رشد كند، براى صاحبش بركتى ندارد و اگر از آن چيزى انفاق كند، پاداشى نخواهد ديد و آنچه پس از خود بر جاى گذارد ره‌توشه او به سوى دوزخ است.(همان؛ كافى، ج ۵، ص ۱۲۵، ح ۷)
همچنین آمده است که بدزبانی و دشنام از عوامل برکت‌زدا است: مَن فَحَشَ عَلى أخيهِ المُسلِمِ‌، نَزَعَ اللهُ مِنهُ بَرَكَهًَْ رِزقِهِ‌، و وَكَلَهُ إلى نَفسِهِ‌، و أفسَدَ عَلَيهِ مَعيشَتَهُ؛ هر‌كس به برادر مسلمانش دشنام دهد خداوند بركت روزى‌اش را از او مى‌گيرد و او را به خودش وامى‌گذارد و زندگى‌اش را برايش تباه مى‌كند. (میزان‌الحکمه‌، ج 1‌، ذیل واژه برکت)