کد خبر: ۳۱۲۴۳۳
تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۱
سالگرد شهادت آیت‌الله سید محمدرضا سعیدی

مردم را دعوت به قیام علیه سرمایه‌داران آمریکایی کرد

 
 
 
دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان 
«... سال 1349 فرا رسید. خردادماه بود که دو مطلب بسیار مهم برای شهید سعیدی پیش آمد. یکی جریان نوارهای ولایت فقیه امام که از نجف می‌آمد و شهید آیت‌الله سعیدی آن نوارها را تحویل می‌گرفت و چون دستگاه تکثیر آنچنانی هم نبود، در منزل خودمان با اینکه تحت کنترل بود به صورت خیلی عادی دو تا ضبط صوت کنار هم می‌گذاشت و نوارها را تکثیر می‌کرد و به هر کسی که لازم بود می‌داد و مسئله دیگر، قضیه سرمایه‌گذاری سرمایه‌داران آمریکایی بود که 45 نفر به سرکردگی راکفلر آمریکایی به تهران آمدند... این دو وظیفه‌ای بود که در آن روزها بر شانه‌های شهید آیت‌الله سعیدی سنگینی می‌کرد. برای قضیه سرمایه‌گذاران آمریکایی به قم رفت و با برخی فضلا و دوستانش تماس گرفت که بیایید یک اعلامیه مشترک علیه آنها امضاء و منتشر کنیم... بالاخره خودش آمد تهران و اعلامیه را نوشت و منتشر نمود و یکایک برای همه علما فرستاد. در این اعلامیه که به زبان عربی نوشته شده‌، فریاد برآورده بود که چرا نشستید؟ چرا ساکتید؟...داستان سرمایه‌گذاران آمریکایی یعنی استثمار یعنی غارتگری، بنابراین فریاد کنید تا پیش امام زمان روسفید باشید.... اعلامیه در سطح وسیعی انتشار یافت و به دست ساواک هم رسید و...»1
این روایت حجت‌الاسلام سید حسن سعیدی فرزند آیت‌الله شهید سید محمدرضا سعیدی درباره آخرین مبارزات پدرش بود. آیت‌الله سعیدی چهارشنبه 20 خرداد 1349 در زیر شکنجه‌های وحشیانه ساواک شاهنشاهی به شهادت رسید، در حالی که نه علیه رژیم شاه اسلحه کشیده بود، نه مبارزه مسلحانه داشت و نه حتی به مبارزین مسلح کمک می‌کرد. تنها جرم او تبلیغ اسلام و دفاع از مرجع تقلید شیعیان، حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خمینی بود.
برخلاف گزارش‌های ضدونقیض ساواک، رئیس اداره پزشکی قانونی پس از تشریح و کالبدشکافی پیکر آیت‌الله سعیدی اعلام کرد:
«مرگ نامبرده شوک ناشی از ضربه به شبکه عصبی خورشیدی تعیین می‌شود که ناشی از ضربات متعدد به ناحیه شکم بوده»2
و همین سند، موجبات رسوایی ساواک و مدعیان حقوق بشر و آزادی و دموکراسی شد که از شاه و رژیمش دفاع می‌کردند و می‌کنند.
جرمش این بود که مرید امام بود
آیت‌الله شهید سعیدی تبلیغ اسلام و دفاع از امام را به طور رسمی از مسجد امام موسی بن جعفر علیه‌السلام واقع در خیابان غیاثی تهران آغاز کرد و آن مسجد را به پایگاه نهضت امام تبدیل کرد. او ضمن برپایی کلاس‌های مختلف آموزشی، به سخنرانی‌های افشاگرانه و روشنگرانه پرداخت. آنچه که همواره در این سخنرانی‌ها از سوی آیت‌الله سعیدی مورد تاکید قرار می‌گرفت؛ اول بیان آرمان‌های حضرت امام بود، دوم شناساندن آمریکا به عنوان دشمن اصلی مردم و سوم لزوم ایجاد تشکیلات برای مبارزه. 
این بخشی از سخنرانی وی به تاریخ 31 تیرماه 1345 در همین مسجد حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام است:
«... در چنین موقعیت زمانی که همه جا معلوم شده خیانت آمریکا... و همچنین بهائی‌ها تا حدودی الحمدلله خیانت‌شان معلوم شده... امروز خورشید جمال دل آرای آیت‌الله‌العظمی خمینی (صلوات دسته‌جمعی حاضرین)... بهتر در دل‌ها تابش کرده. امروز دولت و ملت بهتر می‌فهمند که حق با خمینی بود که سه سال پیش داد زد، امروز روز حرف است. منتهای مطلب عرض کردم کار را با شعار و صلوات تمام نکنید، بنشینید نزد علما و منبری‌ها، ازشان خواهش کنید این مطالب را به نحو درس به شماها یاد بدهند، یهودی‌ها را به شما بشناسانند... بهائی‌ها را به شما بشناسانند، کمونیست‌ها را به شما بشناسند، عوامل استعمار را به شما بشناسانند. راه مبارزه را به شما یاد بدهند که شما چه بکنید در این دوره که زیر بار اینها نروید. دین‌تان را حفظ کنید، ایمانتان را حفظ کنید، مملکت‌تان را حفظ کنید، استقلال‌تان را حفظ کنید...»3
شهید سعیدی همچنین به عوامل و دست‌نشانده‌های آمریکا و اسرائیل به خصوص بهائی‌ها، می‌پرداخت که چگونه در دستگاه‌های مختلف رژیم شاه نفوذ کرده و برنامه‌های خود را پیش می‌بردند. او می‌گفت: 
«... عیب شما این است که تشکیلات ندارید و‌ الاّ چرا چهارتا بهائی بی‌سر و بی‌پا در پست‌های حساس باشند ولی هزاران هزار جوان‌های ما بیکار و بی‌عار بگردند در مملکت؟ این برای چیست؟ چون تشکیلات دارند آقا! چرا چند تا یهودی کارشان به این جا برسد که یک میلیون هکتار زمین‌های بین قزوین و زنجان را بگیرند و مشغول باشند و در دست خود مسلمان‌ها هیچی نباشد. چرا کار به این جا برسد؟ برای این که اینها تشکیلات دارند. چه طور شده که بهائی‌ها جلسات داشته باشند و ما نداشته باشیم؟...» 4
همچون امامش شجاع و صریح بود
به دنبال این سخنرانی‌ها، آیت‌الله سعیدی در سال 1345 دستگیر شد اما بعد از آزادی هم دست از مبارزه برنداشت و تشکُل انقلابی ایجاد کرد و کانون مبارزه را در مسجد امام موسی بن جعفر (علیه‌السلام) فعال ساخت.
او در مسجد امام موسی‌بن‌جعفر علیه‌السلام، نشریات دینی و انقلابی منتشر کرد‌، اردوهای آموزشی برای آقایان و خانم‌ها برقرار نمود‌، کلاس‌های درس و تفسیر برپا کرد و سخنرانی‌هایی ایراد نمود که در آن روزگار و محیط خفقان، هر یک گنجینه‌ای از روشنگری و افشاگری بودند. آیت‌الله سعیدی شجاعانه و بی‌پروا و جسور سخن می‌گفت و همچون امامش اساسا با ترس و محافظه‌کاری میانه‌ای نداشت. او می‌گفت:
«...آقا ملاحظه از کی بکند انسان؟ وقتی که ما حرف حق داریم، منطق داریم، استدلال داریم، مملکت هم که مملکت مسلمان‌هاست، همه دم از دینداری می‌زنند، چرا نگوییم؟ البته معلوم است، آن دست‌هایی که نمی‌خواهد در این مملکت، اشهد انّ محمداً رسول‌الله گفته شود، آنها نمی‌توانند ببینند البته، لذا مزاحمت ایجاد می‌کنند، خمینی‌های ما را تبعید می‌کنند، علمای ما را به زندان می‌فرستند، بازاری‌ها را به زندان می‌اندازند و چه می‌کنند و چه می‌کنند...»
دشمن اصلی را معرفی کرد
او مانند امامش، به درستی از همان ابتدا آمریکا را ارباب شاه می‌دانست و از همین روی به افشای جنایات آمریکا پرداخت: 
«... برتراند راسل همان‌طوری که در روزنامه مطالعه فرمودید، یک دانشمند و فیلسوف است و مرد مذهبی نیست. دانشمند فیلسوف 94ساله عصر است... این آدم می‌گوید که محاکمه کردن خلبان‌های آمریکایی در ویتنام و رساندن آنها به جز ایشان، مطلبی است درست و صحیح. اینها جنایت کردند، مردم بی‌گناه ویتنام را، مردم آزادی‌طلب ویتنام را بی‌خود به خاک و خون کشیدند‌، باید اینها محاکمه بشوند‌، باید محکوم بشوند... کار جنایت آمریکا به این جا رسیده که این دانشمند شهیر هم این معنا را تصدیق می‌کند...»
روز هفتم اردیبهشت سال 1349 در روزنامه‌ها و جراید اعلام گردید که «دیوید راکفلر»، «چیس»، «مانهاتان» و «دیوید لیلیانتال» از کلان‌سرمایه‌داران یهودی آمریکایی به منظور بررسی امکانات سرمایه‌گذاری در ایران و شرکت در کنفرانسی با همین هدف به تهران آمدند. هجوم سرمایه‌داران آمریکایی در اردیبهشت 49 به ایران به حدی گسترده و سنگین بود که استقلال اقتصادی و سیاسی را به کلی در معرض سقوط و نابودی قرار می‌داد. آیت‌الله سعیدی ابتدا و به تاریخ 18 اردیبهشت 1349، در جلسات سخنرانی خود در مسجد امام موسی بن جعفر(علیه‌السلام)، سخنان افشاگرانه و روشنگرانه‌ای بیان نمود که در بخشی از آن آمده بود:
«... قرار است 35 نفر از آمریکاییان به ایران آمده و در این مملکت سرمایه‌گذاری کنند. آیا می‌دانید که این استعمارگران و یاران‌شان چه تصمیماتی دارند و چه ظلم‌هایی خواهند کرد؟ آخر من با این وضع در این پست حساس چه کنم؟...»5
و بعد در اواخر اردیبهشت 1349، اعلامیه شدیداللحنی منتشر کرد. گزارش ساواک، اقدام آیت‌الله سعیدی علیه سرمایه‌داران آمریکایی را این‌گونه شرح داده است:
«... به‌طوری که استنباط می‌شود سید محمدرضا سعیدی اعلامیه مذکور (درباره سرمایه‌گذاران آمریکایی) را تهیه و توزیع کرده و... و مردم را دعوت به قیام علیه سرمایه‌داران آمریکایی در ایران نموده است‌، ثانیا تجلیل از آیت‌الله خمینی (نموده)... تاکنون سابقه نداشته که در اعلامیه، فتوای مرجع تقلید نقل گردد...»6
آخرین دستگیری و شهادت
آیت‌الله سعیدی 9 خرداد 1349 مجددا دستگیر شد و11 روز بعد در زندان قزل‌قلعه تهران و توسط مزدوران ساواک به شهادت رسید. پس از سال‌ها در پشت قرآن جیبی شهید سعیدی در زندان، وصیت‌نامه‌ای به خط او به دست آمد که تاریخ اول ربیع‌الثانی 1390 هجری قمری (برابر با 16 خرداد 1349 شمسی) را داشت و نشان می‌داد که شش روز پس از دستگیری و پنج روز پیش از شهادت، وی را مجبور به نوشتن وصیت‌نامه کرده‌اند. وصیت‌نامه‌ای که تا پیروزی انقلاب اسلامی، خانواده شهید آیت‌الله سعیدی از آن خبری نداشتند.
خبر شهادت آیت‌الله سعیدی، جامعه مسلمانان و آزادی‌خواهان را تکان داد. حوزه قم و نجف در سوگ فرو رفت و مردم به سوی مسجد امام موسی بن جعفر(علیه‌السلام) که توسط ماموران رژیم شاه محاصره و تعطیل شده بود، سرازیر شدند. مجالس بسیاری در مساجد و مدارس علمیه و دانشگاه‌ها و بازار برگزار شد و مردم مسلمان برای انتقام خون اولین روحانی شهید در زیر شکنجه ساواک، با مزدوران شاه درگیر شدند. خون شهید سعیدی فصل تازه‌ای از نهضت امام را رقم زد.
امام خمینی طی اطلاعیه‌ای درباره شهادت آیت‌الله سعیدی نوشتند:
«... این تنها مرحوم سعیدی نیست که با این وضع اسف‌انگیز در گوشه زندان از پای درمی‌آید... سرمایه‌داران بزرگ آمریکا به اسم عظیم‌ترین سرمایه‌گذاری خارجی برای اسارت این ملت مظلوم به ایران هجوم نموده‌اند... این آخرین چوب حراج نیست که به مخازن زیرزمینی و روی‌زمینی این کشور زده شده است... من قتل فجیع این سید بزرگوار و عالم فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را از دست داد، به ملت اسلام عموماً و خصوص ملت ایران تعزیت می‌دهم و از خداوند متعال رفع شر دستگاه جبّار و عمّال کثیف استعمار را مسئلت می‌نمایم...»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- مجموعه مستند «محراب انقلاب» – قسمت چهارم – شبکه قرآن و معارف سیما – 15 بهمن 1384
2- یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت‌الله سیدمحمدرضا سعیدی- صفحات 480 تا 485
3- همان
4- همان
5- پرونده سید محمدرضا سعیدی در ساواک- جلد 4- سند شماره 22
6- نهضت امام خمینی - جلد دوم - سید حمید روحانی - انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی- چاپ دوم - 1376 - صفحه 456