کد خبر: ۳۱۲۳۵۳
تاریخ انتشار : ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۹

درمان آسیب‌های جامعه با آموزه‌های امام علی‌(ع)

 
 
بخش پایانی
حسن ‌رضایی
 
«امروز ما در شرايط مشابهى مانند دوران حضرت على‌(ع) هستيم؛ ما را هم دنياطلبى تهديد مى‌كند، ما را هم ابتلاى به كبر و خودپرستی و تبعيض، تهديد مى‌كند، طوفان فتنه‌های اجتماعى ما را هم به فروریختن تهديد می‌کند. بنابراين ما هم به آن درمان‌ها و بيش از هميشه به نهج‌البلاغه احتياج داريم. من ندیده‌ام از اين ديدگاه كسى دنبال نهج‌البلاغه رفته باشد. البته خيلى كار شده، اما اين ديدگاهی جديد است. اينك در آيينۀ نهج‌البلاغه نگاه كنيد و ببينيد شما از وضع كنونى خودتان چه چيزى را در آن می‌بینید؟ كدام درد و كدام خطر را می‌بینید؟ كدام هشدار متوجه ماست؟ و بدانيد كه درمان همۀ اينها در نهج‌البلاغه است. امروز بسيار لازم است كه محققان، نهج‌البلاغه را از اين جهات تفسير كنند.» (بخشی از سخنان رهبر فرزانه انقلاب در جریان حضور در پنجمین کنگره بین‌المللی نهج‌البلاغه در فروردین‌ماه سال 1364)
آشنایی با کتاب نهج‌البلاغه و بهره‌گیری از آن، بی‌شک درمان دردهای جامعه ما در ابعاد مختلف را ارائه خواهد داد. دستگاه‌های فرهنگی و رسانه‌ای ما اما در این زمینه چقدر موفق بوده‌اند؟ آمار دقیقی از تعداد افراد مأنوس با این کتاب شریف در سطح کشور در رسانه‌ها موجود نیست. کلیت موضوع و واقعیت مسئله اما این است که دستگاه‌های رسانه‌ای و فرهنگی توفیق قابل‌توجهی در این زمینه نداشته‌اند. اقدامات شخصی و خودجوش در این زمینه اما از گذشته وجود داشته و دغدغه‌مندان ترویج نهج‌البلاغه در سطح کشور هم اکنون نیز اینجا و آنجا فعال هستند. یکی از این حرکات مردمی و خودجوش که از سال 1393 شروع به کار کرده است، نهضت جهانی نهج‌البلاغه خوانی است. 
معرفی نهضت جهانی نهج‌البلاغه خوانی
حجت‌الاسلام مهدوی ارفع؛ مؤسس و دبیر این نهضت مردمی، می‌گوید: «شبیه‌ترین دوره به دوران ما روزگار امیرالمؤمنین‌(ع) است و امروز روزگار نهج‌البلاغه است.» وی در تشریح نهضت جهانی نهج‌البلاغه خوانی می‌گوید: «یکی از دلایلی که این کتاب غریب مانده، تصور سخت بودن آن است، زیرا عربی آن از قرآن سخت‌تر است. با روش ساده‌ای که در این نهضت کار می‌شود، هر فردی از بچه ابتدائی تا زن خانه‌دار و کاسب و راننده تا استاد حوزه و دانشگاه می‌تواند از نهج‌البلاغه استفاده کند؛ مانند قرآن که همه استفاده می‌کنند.» این مدرس و مفسر کتاب شریف نهج‌البلاغه با بیان اینکه در روش پیشنهادی ما، در دور اول مطالعه بیش از 70 درصد نهج‌البلاغه برای جوانان و نوجوانان و عوام قابل فهم است، می‌گوید:«در گام نخست نهج‌البلاغه را بدون شرح و تنها به زبان فارسی بخوانید که در این زمینه بنابر تحقیقاتی که صورت گرفته است، ترجمه استاد دشتی به عنوان یکی از بهترین ترجمه‌های کتاب نهج‌البلاغه است.» وی می‌افزاید:« نهضت جهانی نهج‌البلاغه‌خوانی یک حرکت خودجوش و مردمی در راستای تسهیل در راه‌اندازی جلسات نهج‌البلاغه‌خوانی، اعزام رایگان استاد و مربی برای راه‌اندازی جلسه نهج‌البلاغه خوانی، تأمین و ارسال نهج‌البلاغه با مبلغ بسیار مناسب، پاسخگویی به سؤالات برگزارکنندگان و مسئولین جلسات نهج‌البلاغه آماده خدمت می‌باشد، تا ان‌شاءالله بتوانیم خانه‌ها، دانشگاه‌ها و باشگاه‌ها و... را به محل نهج‌البلاغه‌خوانی تبدیل کنیم.»
روشی که این نهضت برای آسان‌سازی مطالعه نهج‌البلاغه ارائه می‌دهد؛ اما مبتنی بر چند اصل است. اول اینکه ترجمه نهج‌البلاغه را بخوانیم. دوم؛ ترجمه مرحوم دشتی را بخوانیم که فهم آن برای عموم آسان‌تر است. سوم؛ با حداقل ده دقیقه در شبانه‌روز آغاز کنیم، در این صورت در طی چهار ماه مطالعه نهج‌البلاغه را تمام می‌کنیم. چهارم؛ مطالعه نهج‌البلاغه را از بخش پایانی شروع کنیم، چرا که حکمت‌ها کاربردی و آسان‌تر است. در این روش با این ترتیب، نهج‌البلاغه را می‌خوانیم:
1- خواندن حکمت‌ها دو بار از اول تا آخر، 2-خواندن نامه‌ها از آخر به اول، 3- خواندن خطبه‌ها از آخر به اول، زیرا خطبه‌های آخر ساده‌تر و آسان‌تر از خطبه‌های اول است. پنجمین نکته مورد تاکید این نهضت اما این است که در مرحله روخوانی ترجمه نهج‌البلاغه، حفظ و خلاصه برداری ضرورتی ندارد. و نکته ششم و آخر اینکه چنانچه در طول مرحله اول جملاتی برای شما مبهم بود یا به سؤالاتی برخورد نمودید، عبور کنید. زیرا در ادامه یا در مرحله بعد به پاسخ آن خواهید رسید!
ضرورت محوریت نهج‌البلاغه 
در ساختارهای فرهنگی و رسانه‌ای 
ورای حرکات خودجوش و مردمی در جهت ترویج نهج‌البلاغه اما باید دید که دستگاه‌های فرهنگی و رسانه‌ای کشور چقدر در این زمینه برنامه و توفیق داشته‌اند؟
 این سؤال را از حجت‌الاسلام مصطفی اسحاقیان، کارشناس مسائل دینی و فعال فرهنگی در سطح دانشگاه‌های کشور می‌پرسم. وی می‌گوید: «تأکید رهبری بر بهره‌گیری از نهج‌البلاغه، فرصتی برای آشناشدن با سبک تربیتی است که این کتاب شریف ارائه می‌دهد تا ما بتوانیم نظام فکری خودمان را بر اساس آن نظم بدهیم. اگر ما بتوانیم نظام فکری نخبگان و مسئولین یا اقشار تأثیرگذاری مانند اساتید، معلمان و طلاب را با این نظام فکری هماهنگ کنیم، در نهایت روش زندگی جامعه هم در بلندمدت همان روشی خواهد شد که امیرالمؤمنین‌(ع) می‌خواهند.» وی می‌افزاید: «متأسفانه، ساختارهای فرهنگ‌ساز و رسانه‌ای ما ساختاری که نهج‌البلاغه، محور آن باشد نیست. ولو اینکه خیلی‌ها نهج‌البلاغه می‌خوانند یا دوره برگزار می‌کنند؛ مثلاً در هیئت ‌علمی‌ها و گروه‌های معارف اسلامی دانشگاه‌های ما نهج‌البلاغه جایگاه ویژه و مشخصی ندارد ولو اینکه توصیه شود و اساتید هم علاقه‌مند باشند. یعنی ما به‌خاطر اینکه از نظر برنامه‌ریزی و اولویت‌های ذهنی‌مان، نهج‌البلاغه در اولویت و ساختار ذهنی‌مان نبوده، لذا در برنامه‌ها و تشکیل ساختارها هم نهج‌البلاغه جایگاه ویژه‌ای در ساختار پیدا نکرده است. یعنی نهج‌البلاغه در ساختار درسی نیست ولو توصیه می‌شود. جزء علایق اساتید حوزه و حوزویان هست؛ ولی در ساختار نیست.»
وی می‌افزاید: «لذا در ساختارهایمان نهج‌البلاغه، محور نیست. ولو اینکه ما بنیاد نهج‌البلاغه داریم. ما در حوزه علمیه، درس حدیث خوانی داریم، نهج‌البلاغه هم می‌تواند به عنوان بخشی از منابع این درس استفاده شود ولی درس خاص نهج‌البلاغه نداریم. در ساختارهای فرهنگی‌مان در متن ساختارها و در برنامه‌های رسانه‌ای، نهج‌البلاغه نیست یا بسیار کمرنگ است. بله؛ یک حالت توصیه‌ای هست، این را نمی‌شود انکار کرد. مثل اینکه شما یک ساختاری تشکیل می‌دهید و سپس یک چیزی را به عنوان تبصره در کنارش قرار می‌دهید. عرضم این است که نهج‌البلاغه محور برنامه‌های هیچ ارگانی نیست؛ ولو گاهی از نهج‌البلاغه استفاده می‌شود یا دوره‌هایی برگزار می‌شود. اما اینکه نهج‌البلاغه محور امور فرهنگی ما، برنامه‌ریزی ما، تبلیغ ما قرار بگیرد، این نبوده است. به صورت اختیاری، توصیه‌ای یا تبصره‌ای، ما نهج‌البلاغه را داریم.»
مسجد، محور تمام تحولات 
این کارشناس مسائل دینی با اشاره به استقبال جامعه از مفاهیم ارزشمند و انسان‌ساز نهج‌البلاغه، می‌گوید: «آن بزرگوارانی که به‌صورت خودجوش محور تبلیغ، برنامه‌هایشان و تربیتشان را نهج‌البلاغه قرار داده‌اند، به‌شدت از سوی جامعه مورد استقبال قرار گرفته‌اند. شما مرحوم دشتی را که ترجمه نهج‌البلاغه را نوشتند اگر به یاد داشته باشید، در زمان حیاتشان در سطح کشور سخنرانی می‌کردند و استقبال بسیار زیادی از ایشان صورت می‌گرفت. چرا؟ چون فطرت مردم اینها را می‌پسندد، این مفاهیم و ارزش‌ها با فطرت مردم سازگار است و مردم تشنه این معارف‌اند. اینها کسانی هستند که از راه دغدغه شخصی و از راه توصیه‌ها آمدند و محور برنامه‌های خودشان را نهج‌البلاغه قرار داده‌اند. کار نکردن برای نهج‌البلاغه، محرومیت است. ما خودمان و جامعه را محروم می‌کنیم.» این کارشناس مسائل دینی با بیان اینکه هر حرکت و هر حرف امیرالمؤمنین‌(ع) درس است، می‌گوید: «ما الان اگر بخواهیم سبک امیرالمؤمنین‌(ع) در اداره جامعه را ببینیم، ایشان کاملاً در بین مردم بودند و ارتباط عمیق اجتماعی داشتند. خودشان در مسجد کوفه نماز می‌خواندند، خودشان در مسجد کوفه قضاوت می‌کردند، ایشان هر شب در مسجد کوفه بلند می‌شدند و مردم را به تقوی و یاد مرگ توصیه می‌کردند. این سبک مواجهه یک حاکم اسلامی است. حالا کسی بگوید خب محدوده حاکمیت امیر همان کوفه بوده است؛ این در حالی است که محدوده حاکمیت ایشان کشورهای غرب آسیا، شمال آفریقا، از سویی تا هند، از طرفی تا فلسطین و یمن بوده است. تمام اینها محدوده حکومت امیرالمؤمنین(ع) است. اما ایشان محور امور را محور تربیت جامعه و مرکز اداره آن را هم مسجد کوفه قرار می‌دهد. اینکه الان ما این‌قدر ساختارهای موازی با مسجد را برای کار فرهنگی تعریف و تاسیس می‌کنیم، نشان می‌دهد که از سبک مدیریت امیرالمؤمنین(ع) جدا هستیم. امیرالمؤمنین محور امر را در تمام کارهایش مسجد قرار می‌دهد. اگر ما بخواهیم در ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور به نتیجه مطلوب برسیم و به سمت آن الگویی برویم که امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه ارائه کردند، یک مورد این است که مسجد را محور امور قرار دهیم.»
جامعه ما امروز تشنه معارف ناب و مفاهیم قدسی موجود در کتاب شریف نهج‌البلاغه است. آشناکردن مردم با این کتاب شریف و بردن نهج‌البلاغه در دل ‌زندگی آنها اما نیازمند اهمیت‌دادن دستگاه‌های رسانه‌ای و فرهنگی به این مهم و داشتن برنامه مدون برای اجرای آن است. امید است توصیه ابتدای سال رهبر معظم انقلاب در این زمینه، به دستگاه‌های فرهنگی و رسانه‌ای در این زمینه تکانی داده و انگیزه‌ای دوچندان بدهد. پایان‌بخش این گزارش، این سخن رهبر فرزانه انقلاب درباره مهجوریت این کتاب شریف و تبعات محرومیت ما از آن باشد که می‌فرمایند: «ما مثل آن بيمارى كه يك نسخۀ كامل از يك طبيب حاذق در جيب خود يا در طاقچۀ اتاق خود دارد، اما درعین‌حال، لاى آن نسخه را باز نمى‌كند و به آن عمل نمى‌كند و از آن بيمارى دائماً رنج می‌برد. قرن‌های متمادى نهج‌البلاغه را داشتيم اما از آن استفاده نكرديم و از معارف آن بهره نبرديم. اين آن تأسف و افسوس بزرگى است كه هر كس با نهج‌البلاغه آشنا شود، در دلش جا خواهد گرفت... همان‌طوری‌ که قرآن خوانده می‌شود، نهج‌البلاغه هم باید خوانده شود؛ چون تالی قرآن است؛ همان‌طوری که مسلمان‌ها خودشان را موظف می‌دانند که با قرآن انس پیدا کنند و ندانستن قرآن را برای خود نقص می‌شمارند، ندانستن نهج‌البلاغه هم باید نقص به‌حساب بیاید.»