کد خبر: ۳۱۲۲۸۷
تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۰۳
کیهان بررسی می‌کند

قتل فجیع یک دختر جوان و موج‌سواری پادوهای اجاره‌ای روی خون مقتول

 

سرویس اجتماعی-
در پی وقوع ناگوار قتل یک دختر جوان به دست سارقی بی‌رحم، یک بار دیگر شاهد موج‌سواری برخی افراد و رسانه‌ها در مسیر سیاه‌نمایی محض و زیر سؤال بردن امنیت جامعه هستیم.
به گزارش کیهان، خبر مفقودی چندروزه و نهایتاً محرز شدن قتل وی به دست یک مسافرکش سارق، حکایت از جنایتی فجیع و بی‌رحمانه داشت که احساسات عمومی مردم و جامعه را برانگیخت.
البته در میان تلخی این جنایت، اقدام پلیس در زدن رد قاتل و شناسایی و بازداشت سریع وی مورد توجه و تحسین مردم قرار گرفت؛ تا جایی که روز گذشته پدر و مادر این دختر جوان با حضور در پلیس آگاهی تهران بزرگ قدردانی خود از اقدام سریع پلیس را اعلام کرده و خواستار اشد مجازات برای قاتل شدند.
اما موضوعی که یک بار دیگر در پس چنین حوادث تلخی خودنمایی کرد، تلاش برخی افراد و رسانه‌ها برای موج‌سواری و یا موج‌سازی از دل این حادثه بود.
این روزها در فضای مجازی و برخی رسانه‌ها شاهد حجم فراوانی از اظهارنظرهای جهت‌دهنده، تحلیل‌های هدفمند و جریان‌سازی‌ها و سیاه‌نمایی‌هایی هستیم که گویی از یک مجرای مشترک مدیریت می‌شود.
 در این بین بسیاری افراد خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه تبدیل به پادوهای جریان رسانه‌ای معاند و مهره‌های دشمن در ایجاد فشار روانی و القای حس ناامنی به جامعه شده‌اند و مشغول زیر سؤال بردن مجموعه نظام برای یک جنایت و سرقت منجر به قتل دردناک یک دختر جوان هستند.
برخی ریشه این قتل را تنها و تنها به فقر ارتباط می‌دهند و برخی دیگر به بهانه این جنایت فرصت را مغتنم شمرده و هرآنچه می‌توانند علیه تاکید قانون بر حجاب سمپاشی می‌کنند. عده‌ای طوری وانمود می‌کنند که گویی مردم ایران در یک محیط ناامن و پر از جنایت زیست می‌کنند و در سایر نقاط جهان نه سرقتی رخ می‌دهد و نه قتل و جنایتی! برخی دیگر مشغول پمپاژ حس ناامن بودن جامعه برای زنان هستند. عده‌ای به تخریب پلیس مشغولند و عده‌ای دیگر کم‌کاری قوه قضائیه را عامل ناامنی در جامعه! می‌دانند.
واقعیت آن است که دیگر حنای این نوع سیاه‌نمایی‌ها و موج‌سواری‌های نیابتی پادوهای اجاره‌ای یا مهره‌های بی‌جیره و مواجب معاندین برای بسیاری از مردم رنگی ندارد.
در شرایطی که کشورمان در زمینه جرم و جنایت و قتل و ناامنی به‌خصوص در مورد زنان به مراتب وضعیت بهتری از بسیاری از کشورهای مدعی دارد و در جدول رتبه‌بندی این‌گونه حوادث جزو ده‌ها کشور ابتدائی پرحادثه و ناامن جهان هم نیست، تلاش برای القای وجود ناامنی گسترده در جامعه به ذهن مردمی که با واقعیات جامعه زندگی می‌کنند، موفق نخواهد بود.
همچنین سیاه‌نمایی و ارتباط دادن هر سرقت و جنایتی به وجود فقر در جامعه هم استدلالی بی‌پایه است. مردم می‌پرسند؛ آیا همه کسانی که دست به سرقت و جنایت می‌زنند فقیر هستند یا زیاده‌خواه؟ آیا همه کسانی که با فقر دست‌وپنجه نرم می‌کنند و با تلاش و زحمت برای کسب رزق حلال هرچند اندک مشغول فعالیتند، حاضر خواهند بود دست به چنین جنایاتی بزنند یا خلافکارانی که طعم پول بی‌زحمت و حرام را چشیده‌اند، راضی به گذران زندگی با یک درآمد معمولی و حتی معقول هستند؟
از سوی دیگر این جماعت مدعی حفظ کرامت زن، در حالی که تاکنون نه پلیس، نه پزشکی‌قانونی و هیچ گزارشی موضوع تجاوز را در این پرونده تایید نکرده است، بدون توجه به حرمت خانواده و آن دختر مرحوم، برای بالا بردن القای حس ناامنی زنان و دختران در جامعه، بدون هیچ دلیلی داستان‌سرایی می‌کنند. 
از سوی دیگر در حالی با تکرار شائبه سابقه‌دار بودن قاتل این پرونده سعی در وارد آوردن فشار بر دستگاه قضا دارند که دیروز قوه قضائیه اعلام کرد: «طبق بررسی‌ها در سوابق متهم پرونده قتل الهه حسین‌نژاد، وی دارای سوابقی از جمله قدرت‌نمایی با چاقو، محکومیت‌های مالی، اخلال در نظم و آسایش بوده که این پرونده‌ها عمدتاً در رابطه با مسائل خانوادگی بوده است. بررسی سوابق متهم نشان می‌دهد، در پرونده این شخص سوابقی مانند سرقت، زورگیری و تجاوز وجود ندارد.»
همچنین مرکز رسانه قوه قضائیه دیروز اعلام کرد: «با وجود انجام تحقیقات اولیه و اعتراف صریح متهم مبنی بر قصد سرقت از مرحومه الهه حسین‌نژاد، برخی جریان‌های خبری معاند با انتشار گسترده خبر تجاوز به قربانی پرونده سعی بر انحراف افکار عمومی دارند. در ادعای کذب منتشرشده از سوی جریان‌های رسانه‌ای معاند به نقل از سازمان پزشکی‌قانونی کشور عنوان شده وی مورد تجاوز قرار گرفته و کشته شده است.
روابط عمومی سازمان پزشکی‌قانونی کشور ضمن رد ادعای صورت‌گرفته در این‌ مورد، می‌گوید: سازمان پزشکی‌قانونی‌ کشور در مورد علت تامه فوت و‌ یا جزئیات نتایج معاینه و آزمایش‌های پیکر مرحومه الهه حسین‌نژاد اطلاعیه‌ای صادر نکرده است. معاینات تخصصی در حال انجام است و تا زمان قطعیت‌یافتن نتیجه معاینات و آزمایش‌های لازم، هیچ اظهارنظری در این خصوص مورد تایید نیست.»
 حمله به حجاب در هر فرصت
مواردی مثل حمله به حجاب به بهانه یک سرقت منجر به قتل دختری جوان هم بیشتر بوی فرصت‌طلبی اجیرشدگان برای هدفی دیگر می‌دهد تا دلسوزی، غافل از اینکه حجاب یکی از مهم‌ترین حافظان امنیت زنان است.
در واکنش به این شبهه‌آفرینی‌ها و سیاه‌نمایی‌های هدفمند، برخی کاربران فضای مجازی و فعالان رسانه‌ای هم با پاسخ‌های مستدل خود به مقابله با این جریان پرداخته‌اند.
در همین زمینه یک کاربر و فعال فضای مجازی نوشت: «قتل و جنایت همه جای دنیا رخ میده، اما فقط تو ایرانه که یه عده از سر دشمنی و لجبازی با نظام اون جنایت رو به فقر و حکومت ربط میدن و برای یک چنین قتل وحشتناکی توجیه درست میکنن! اما جالبه که طبق آمار ایران حتی جز ۳۰-۴۰ تا کشور اول دنیا هم در قتل و تجاوز نیست و بالاترین نرخ جنایت، اتفاقاً برای کشورهایی هست که قبله آمال همین جماعته! اما مردم این کشورهای غربی و پیشرفته با هر قتل و جنایتی که رخ میده شروع به ایجاد یأس و ناامیدی و سیاه نشون دادن کشورشون نمیکنن و نمیگن و ای ما دیگه امنیت هم نداریم! ما اگه امنیت نداشتیم و قتل و جنایت روتین جامعه‌مون بود، چنین حوادثی انقدر احساسات همه مردم رو درگیر نمی‌کرد و ساده از کنارش رد میشدن چون در ناامنی زندگی کردن، جرم و جنایت رو هم عادی میکنه!»
حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمدحسین راجی از محققان و پژوهشگران کشورمان نیز نوشت: «افتخار می‌کنم در کشوری هستم که امنیت دختران در آن، به قدری مهم است، که کشته‌شدن یکی از آنان عواطف مردم، را جریحه‌دار می‌کند. و خدا را شاکرم درآمریکایی زندگی نمی‌کنم که هر ۱ساعت و ۴۶دقیقه، یک الهه حسین‌نژاد در آن توسط مردان کشته می‌شود و مردم، حساسیت در قبال ناامنی روزمره زنان را از دست داده‌اند.»
یکی دیگر از فعالان رسانه‌ای و فضای مجازی هم در واکنش به تیترها و تصاویر دیروز برخی روزنامه‌های اصلاح‌طلب با مضمون قتل این دختر جوان نوشت: «برخی رسانه‌های بدسابقه که در بزنگاه‌های خاص، به‌جای ایفای نقشی حرفه‌ای، به تریبون جریانات معاند بدل می‌شوند، با پرداخت هماهنگ به قتل تلخ الهه حسین‌نژاد، تلاشی هدفمند برای «مهسا‌سازی» می‌کنند. در حالی که پلیس به‌سرعت قاتل را شناسایی و دستگیر کرده و قوه قضائیه نیز وارد رسیدگی شده است.
این خط رسانه‌ای که در ماجرای مهسا امینی امتحان پس داده، تلاش می‌کند تا از یک پرونده جنائی با مختصات روشن، روایتی سیاسی و امنیتی بسازد! روایتی که توسط رسانه‌های ضدانقلاب پوشش داده شده و با تحلیل‌های تحریف‌شده همراه شده است!
هم‌صدایی خطرناک با شبکه‌های برانداز خارج‌نشین، نشان می‌دهد پروژه بحران‌سازی زنجیره‌ای همچنان فعال است و اعتماد عمومی به نهادهای امنیتی و قضائی را مخدوش می‌کند!...»
 تناقضات بی‌جواب یک جریان خاص
اما در این بین مثل همیشه این جریان تنیده در فضای مجازی و رسانه‌ای، در برابر تناقضات متعدد حرفی برای گفتن ندارد.
این جریان که مدعی دلسوزی برای زنان و دختران است، باید پاسخ دهد چرا چند هفته قبل که یک خانم کارشناس- مجری رسانه ملی با ضربات چاقوی پسرخاله‌اش در جریان سرقت در خانه‌اش به قتل رسید صدایی از آنها بلند نشد؟ شاید چون آن مرحوم محجبه بوده است دلیلی برای دفاع ندیده‌اند!
از سوی دیگر این جریان که همواره در جریان اغتشاشات با حمله به پلیس از هرگونه تلاش برای تضعیف این بازوی قهریه جامعه فروگذار نکرده است، اکنون که بحث امنیت مطرح است یاد پلیس افتاده است؟
سؤال دیگر اینکه مگر همین جریان مجازی و رسانه‌ای در حوادثی مانند قتل یک شهروند بی‌گناه به دست نوید افکاری یا در ماجرای قتل فجیع چند جوان بسیجی و مدافع امنیت در اغتشاشات سال 1401 مدافع قاتلان و مخالف اعدام شده بودند و اکنون مطالبه مجازات قاتل را دارند؟ 
مگر نه اینکه امنیت در جامعه از مسیر تقویت جایگاه و اقتدار پلیس، حفظ حرمت قانون و برپایی یک نظام تربیتی مؤثر در مدارس و جامعه برای آموزش کنترل رفتار از خطا در موضع و موقعیت وسوسه‌انگیز جرم می‌گذرد؛ این جریان مخرب نباید از خود بپرسند چرا در سال‌های گذشته و تاکنون همواره مشغول تخریب پلیس، تضعیف قانون و زیر سؤال بردن فعالیت‌های تربیتی و پرورشی مدارس بوده‌اند؟
سخن پایانی اینکه، همه ما از قتل یک دختر بی‌گناه و داغدار شدن یک خانواده غمگین و متأثر هستیم و منتظر اجرای هرچه سریع‌تر قانون و مجازات قاتل خواهیم بود، اما قوه قضائیه و پلیس و نهادهای امنیتی باید بیشتر و دقیق‌تر به ماهیت جریان مشکوکی که به هر بهانه امنیت روانی مردم و جامعه را هدف می‌گیرند، ورود نمایند.