آمریکا چطور از ارزشهای خود محافظت میکند و ما چطور؟ (مقاله وارده)
محمد محمدی
خبر توقیف سریال «سووشون» به دلیل عدم اخذ مجوزهای لازم برای پخش سوژهای جدید شد برای برخی از افرادی که عاشق قانونگریزی هستند.
در دنیای امروز، محتوای فرهنگی و رسانهای نقشی بیبدیل در شکلدهی به افکار عمومی، ترویج ارزشها و حتی پیشبرد اهداف سیاسی ایفا میکند. از این رو، کشورها با رویکردهای متفاوتی به نظارت و تنظیم این محتوا میپردازند. در ایران گاهی برخی از سریالها و فیلمها به دلایلی توقیف میشوند اما با گذشت زمان از توقیف خارج میشوند و یا با اصلاحاتی در همان زمان به پخش میروند. در مقابل، نگاهی به عملکرد کشورهایی مانند آمریکا نشان میدهد که در جوامع غربی و مدعی آزادی بیان، دولتها و نهادهای قدرتمند میتوانند به روشهای مختلفی بر تولید و پخش محتوای فرهنگی تأثیر بگذارند. این تفاوت در رویکردها، پرسشی مهم را مطرح میکند: آمریکا چطور از ارزشهای خود محافظت میکند و ما چطور؟
آمریکا: سانسور و حذف محتوا در سایه «درخواستهای دولتی» و «فشارهای پنهان»
در نگاه برخی دلواپسان داخلی، شاید به نظر برسد که در ایالات متحده، آزادی بیان و تولید محتوای فرهنگی بدون محدودیت جریان دارد. اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که در این کشور مکانیزمهای متعددی برای کنترل و هدایت محتوا وجود دارد که گاهی به سانسور یا حذف محتوا منجر میشود.
نتفلیکس، غول استریمینگ جهانی، خود نمونهای آشکار از این تأثیرپذیری است. بر اساس گزارشها، این شرکت تنها از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰، به درخواست دولتها ۹ مورد فیلم را حذف کرده است. این موارد شامل حذف فیلمهایی مانند «شب مردگان زنده» در آلمان و «غلاف تمام فلزی» در ویتنام میشود. نتفلیکس در گزارش حاکمیت اجتماعی-زیستمحیطی خود اذعان کرده که در برخی موارد، «به دلیل درخواستهای حذف از سوی دولتها» مجبور به حذف عناوین خاص یا قسمتهایی از آنها شده است. اگرچه نتفلیکس مدعی است که در برابر درخواستهای غیرقانونی مقاومت میکند اما موارد متعدد حذف به درخواست دولتها نشاندهنده ابزار قدرتمند دولتها در تأثیرگذاری بر محتوای این پلتفرم است.
یکی از مثالهای بارزتر، سانسور قسمتی از سریال «قانون میهنپرستی با حسن منهاج» در سال ۲۰۱۹ به درخواست دولت عربستان سعودی بود. این قسمت به شدت از عملکرد بنسلمان در قتل جمال خاشقچی انتقاد کرده بود. این اقدام، نشاندهنده نفوذ سیاست بر محتوای یک پلتفرم آمریکایی است.
فلسطین و خطوط قرمز نانوشته: فشار بر صدای مظلوم
شاید تکاندهندهترین نمونه از اعمال نفوذ بر محتوای فرهنگی در آمریکا، مربوط به روایتهای فلسطینی باشد. در ۲۵ اکتبر ۲۰۲۴، نامهای سرگشاده به تیم رهبری نتفلیکس ارسال شد که نگرانی عمیق خود را از حذف حداقل ۱۹ فیلم ساخته فیلمسازان فلسطینی یا درباره روایتهای فلسطینی از این پلتفرم در تاریخهای ۱۳ و ۱۴ اکتبر همان سال ابراز میکرد. این در حالی است که نتفلیکس سه سال پیش مجموعه «روایتهای فلسطینی» را با ۳۲ فیلم راهاندازی کرده بود تا «عمق و تنوع تجربه فلسطینیان را به نمایش بگذارد.» اما در زمان نگارش نامه، تنها یک فیلم از این مجموعه در دسترس بود.
این اقدام نتفلیکس با اعتراض گسترده هزاران نفر در شبکههای اجتماعی مواجه شد، اما نتفلیکس در قبال این اعتراضات سکوت کرد. نویسندگان نامه تأکید میکنند که «حذف تقریباً کل مجموعه فیلمهای فلسطینی توسط نتفلیکس، صدای فلسطینیان را در زمانی که بیش از
دو میلیون فلسطینی در غزه تحت نسلکشی ارتش اسرائیل قرار دارند، بیشتر به حاشیه میبرد.» آنها این اقدام را پس از دههها سرکوب زشت دیدگاهها و روایتهای فلسطینی توسط شرکتهای خبری و سرگرمی غربی میدانند و معتقدند که این «سرکوب سیستماتیک صدای فلسطینیان و سانسور محتوا» مانع از آگاهی و درک جوامع غربی از واقعیت حمایت دولتهایشان از سیاستهای وحشیانه اشغال، آپارتاید، پاکسازی قومی و اکنون نسلکشی فلسطینیان توسط اسرائیل میشود. این اتفاق به وضوح نشان میدهد که چگونه مسائل سیاسی و ژئوپلیتیکی میتوانند خطوط قرمز نانوشتهای را حتی در جوامع مدعی آزادی بیان ایجاد کنند.
علاوه بر حذف محتوا، فشارهای شدیدی بر بازیگران و فیلمسازان حامی فلسطین در آمریکا نیز اعمال میشود. بوپی لیو، بازیگر آمریکایی، از «تاکتیکهای ترس و تهدید» صحبت میکند که باعث میشود بسیاری از افراد از ترس از دست دادن شغل، نتوانند حمایت علنی خود را بیان کنند. نمونههای عینی مانند حذف سوزان ساراندون و ملیسا باررا از پروژههای سینمایی به دلیل مواضع حمایتیشان از فلسطین، و فشارهای وارده بر کندریک سمپسون پس از بازنشر یک پست حمایتی، گواه این واقعیت هستند. این نوع فشارها، اگرچه مستقیم و قانونی نیستند، اما به طور مؤثری منجر به خودسانسوری و حذف صدای متفاوت میشوند.
ایران: توقیف «سووشون» به دلیل فقدان مجوزهای قانونی
خبر توقیف سریال «سووشون» و توقف فعالیت پلتفرم «نماوا» که پخشکننده این مجموعه بود، در محافل فرهنگی و رسانهای ایران بازتاب گستردهای داشت. بر اساس اعلام معاون کاربران و تنظیمگری اجتماعی سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر (ساترا)، این مجموعه «از ابتدا، تأییدیه فیلمنامه و مجوز تولید را نداشته است.» معاون ساترا، با تأکید بر «اسناد متعدد موجود»، بیان کرده است که «سووشون» هرگز مجوزهای لازم را دریافت نکرده بود.
البته جای سؤال است که سریالی که اساساً اقدامی در جهت اخذ مجوز نکرده است پس چگونه با خیال راحت تولید شده است آنهم در مکانهای تاریخی و فرهنگی مهم کشور. همچنین در طول تولید سریال اخبار متنوعی از این سریال منتشر میشده درحالیکه مجوزی نداشته است.
ساترا مدعی است که برخلاف روال معمول و به منظور همکاری با سکوی تولیدکننده و پیگیریهای مکرر سازندگان، ضوابط قانونی را یادآوری کرده است، اما این تذکرات «با بیتوجهی، عدم اصلاح و اتلاف وقت روبهرو شد.» معاون ساترا همچنین افزود که «روند بررسی مجموعه «سووشون» با وجود بیاعتنایی مکرر سازندگان اثر به اصلاحات، در کمترین زمان ممکن انجام شد.» با توجه به ادعاهای خلاف واقع مطرح شده در بیانیه تولیدکنندگان سووشون، ساترا اعلام کرده که پیگیری حقوقی و قضائی را با ارائه اسناد معتبر آغاز کرده است. این رویکرد نشان میدهد که در کشور ما، در ظاهر رعایت چارچوبهای قانونی و اخذ مجوزهای لازم پیش از تولید و پخش، از اولویتهای نهادهای نظارتی است و در صورت عدم رعایت، امکان توقیف و پیگیری حقوقی وجود دارد. اما این تنها پوستهای از اتفاقاتی است که در کشور ما رخ میدهد. هرگاه فیلم یا سریالی توقیف میشود سازندگان و جمعیتی از به اصطلاح دلواپسان جنجال راه میاندازند و مظلومنمایی میکنند. این اتفاق سبب مطرح شدن هرچه بیشتر آن اثر شده و اتفاقا آمار مخاطبانش را به طور چشمگیری افزایش میدهد. به همین دلیل توقیف شدن اثر در ایران برای سازندگانش یک پیروزی تلقی میشود و چه بسا همین سریال سووشون نیز از عمد بدون اخذ مجوز دست به انتشار قسمت اول زده باشد تا از فواید توقیف شدن بهره ببرد.
لازم به ذکر است که این سریال یک مرتبه با اخباری مبنی بر تخریب آثار تاریخی شیراز که لوکیشنهای این سریال بودهاند و بار دیگر با مطرح شدن تغییر پلتفرم پخش این سریال از نماوا به یک پلتفرم تازه تاسیس، حاشیهساز شده بود.
وقتی قانون بهانه میشود: «سووشون» و نمایش تناقضها
با وجود قوانین علنی و غیرعلنی و شرایط سفت و سختی که در غرب و به خصوص ایالات متحده آمریکا بر آثار هنری و رسانهای وجود دارد و در مقابل قوانین قابل اغماض و گذری که در ایران وجود دارد، عمق قضیه را نشان داده میدهد.
در ایران اگر بخواهید بیشتر دیده شوید، میتوانید تبلیغات گسترده انجام دهید یا از محتوای قوی استفاده کنید و یا حتی از نظرات مثبت منتقدین و جشنوارهها بهره ببرید اما باز هم بهترین گزینه برای هرچه بیشتر دیده شدن توقیف شدن اثر شماست. بهطوریکه در خلأ مجازاتهای بازدارنده؛ تولید فیلمهای غیرقانونی برای صاحبانش هزینهزا نیست و حتی برخی از خبر توقیف شدن فیلمشان به دلیل مطرح شدن در رسانهها استقبال هم میکنند.
درحالیکه در سایر کشورها به خصوص در غرب، قوانین حرف اول را میزند؛ آنهم قوانینی که بر پایه سیاستگذاریهای غیر انسانی بنا شده است، همچون دستور بایکوت مردم مظلوم فلسطین و قدرت لابیهای صهیونیستی. جالب اما برخی دلواپسان چوب شرایط غرب را بر سر کشور میزنند. البته چه خوب میشود این افراد به اعتقاد غربزدگی خود وفادار باشند و همچون فیلمسازان و پلتفرمهای آمریکایی به قوانین کشور احترام بگذارند.
گفتنی است برخی مدعیان داخلی، با هر قانونگریزی و دور زدن چارچوبهای کشور لذت میبرند. اصلاً برای این افراد مهم نیست که چه محتوایی پخش شده و یا چه اتفاقاتی رخ داده است، از تخریب ساختارهای قانونی خوشحال میشوند و برای آن جنجالآفرینی میکنند.
برای سریال «سووشون» نیز این مدعیان از قانونگریزی آنها لذت بردند و قیل و قال به راه انداختند. اما از آنها باید پرسید که کیفیت و محتوای این سریال به کنار و اصلاً این سریال همچون یک خودرو آخرین سیستم و بسیار عالی، آیا یک خودرو هرچند باکیفیت اما بدون پلاک حق حضور در جادهها را دارد؟ این سریال اصلاً برای مجوز پخش که همان پلاک اثر است اقدامی نکرده است، بعد شما معتقدید این خودرو بیپلاک باید آزادانه بچرخد؟ هرچند که بنا به شرایط و جنجالهای رخ داده، احتمال عمدی بودن مجوز نگرفتن برای توقیف شدن و مطرحتر شدن وجود دارد.