پرتـوی از دعـای هفتـم صحیـفه سجادیـه
دعا و نقش آن در هدایت زندگی مادّی و معنوی بشر از جمله اموری است که در همه ادیان الهی خصوصاً دین مبین اسلام بر آن تاکید فراوان شده است و به خاطر اهمیت والای آن «قرآن صاعدش» نامیده اند؛ بدینسبب در معارف اسلامی خصوصاً فرهنگ تشیّع نقش دعا در حیات بشری بسیار مهم تلقی شده است. در قرآنکریم که اولین و مهمترین منبع اخذ معارف دینی است. آیات زیادی به دعا و تضرّع بنده به درگاه ربوبی پرداخته و در کنار آن روایات بسیاری نیز از پیامبراکرم(صلیالله علیه و آله) و ائمۀ اطهار(ع) که حاوی دعاهای ایشان و نحوۀ درخواست از حضرت حق است نقل شده است که در مجامع روایی معتبر ضبط است.
به دلیل اهمیت این مبحث عدهای از دانشوران فریقین کتبی که خاص دعاها است تدوین کردهاند و طی آن متن دعا و نحوۀ مناجات و سایر امور مربوط به آن را از کتب معتبر روایی استخراج کرده و برای علاقهمندان به این شاخۀ معرفت اسلامی آماده نمودهاند. در این بین کتاب شریف صحیفه سجّادیه که حاوی دعاهای منقول از حضرت سیدالساجدین امام زینالعابدین(ع) است جایگاهی والا دارد به طوری که از شدت اهمیت و دارا بودن مضامین عالیۀ عرفانی، ادبی و معارفی از آن تعبیر به زبور آلمحمد کردهاند و به همین خاطر شرحها و تفسیرهای متعددی توسّط دانشوران اسلامی خصوصاً علمای امامیه بر این کتاب شریف نگاشته شده است.
در این اثر نفیس در ابتدای هر دعا، شأن صدور آن از ناحیه امام سجاد(ع) مختصراً ذکر شده تا خواننده با چگونگی آن دعا، کیفیت و خواص آن آشنا شود.
یکی از دعاهای ذکر شده در صحیفه سجادیه، دعای هفتم است که با جمله: «یا مَن تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ المکارِهِ...» آغاز میشود و در ابتدای دعا آمده است: اذا عرضت له مهمة او نزلت به ملمَّه و عند الکُرب. یعنی امام(ع) هنگامی که مطلبی مهمّ برایش رخ میداد یا امر ناخوشایندی برای او پیش میآمد و هنگام گرفتاریها به این دعا میپرداختند.
از بررسی کتب ادعیه و نیز مطالب منقول از اهل معنی بر میآید که شیوۀ رایج بین شیعیان و حتی عدهای از اهل سنّت این بوده که در موارد سختی و گرفتاری و رخدادهای ناخوشایند، با توسل به این دعای شریف هفتم، به درگاه الهی عرض حاجت کرده و رفع گرفتاری و گشایش سختیها را درخواست میکردند.
کتاب مُهَج الدعوات و منهج العبادات، تألیف دانشور بزرگ امامیه رضی الدین ابی القاسم علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن طاووس بن الحسنی الحسینی(متوفی664 ق) معروف به «سید بن طاووس» از جمله آثار قدیمی و پربهای ادعیه است که اهل معنی به آن توجه وافری دارند.
جناب سید بن طاووس در این کتاب در بخش دعاهای امام دهم حضرت علی بن محمد الهادی(ع) دعای هفتم صحیفه سجادیه را ذکر کرده و آن را به امام علی النقی(ع) منسوب کرده است و در صدر این دعا مینویسد: محمد بن جعفر بن هشام اصبغی به ما چنین گفت که یسع بن حمزه قمی برایم نقل کرد که روزی عمرو بن مسعده، وزیر معتصم خلیفه عباسی مرا بهگونهای بس نامناسب و خطرناک بازداشت کرد به طوری که بیم کشته شدن و نابودی زندگیام را دادم لذا نامهای به سرورم حضرت عسکری(ع) نوشته و شرح واقعه را برایش بازگو کردم و درخواست راهحلی را برای این مشکل نمودم. حضرت در پاسخ نامه فرمودند:
نترس و نگران مباش و با این دعا پروردگار را بخوان که او تو را به خوبی از این مشکل رهایی خواهد داد و گشایش در کارت ایجاد خواهد کرد،چرا که آلمحمد هنگام رخداد بلاها، آزار دشمنان و نگرانی از فقر و افسردگی به این دعا متوسل میشدند.
یسع بن حمزه میگوید در ابتدای روز با دعائی که امام برایم مرقوم کرده بود به درگاه الهی روی آوردم. قسم به خدا که هنوز مدت زیادی نگذشته بود که دیدم فرستاده عمرو بن مسعده وارد شد و گفت برخیز که وزیر احضارت کرده است. برخاسته و به نزد وی آمدم؛ چون مرا دید لبخندی زد و دستور داد دستبندها و زنجیرهای مرا باز کنند و یکی از لباسهای فاخر خود را به من پوشانید و عطری گرانبها نیز به من هدیه کرد و سپس مرا نزدیک خود نشاند و سر صحبت باز کرد و از آنچه بر من رفته بود پوزش خواست و دستور داد هر آنچه از اموال من مصادره کرده بودند پس دادند و ناحیهای را هم که از من گرفته بودند برگردانده و مقداری هم از زمینهای اطراف به آن اضافه کردند و دعا این است: یا مَن تُحَلُّ بِاَ سمائِهِ عُقَدُ المکاره... (ابن طاووس، رضی الدین ابوالقاسم: مهج الدعوات و منهج العبادات،با تعلیفات حسین اعلمی، بیروت، انوار الهدی، 1422ق، چاپ دوم،ص324)
البته ضبط دعای مندرج در «مهج الدعوات » با دعای هفتم صحیفه سجادیه اندکی تفاوت دارد و مقدمه دعا نشاندهنده آن است که آخرین راوی معصوم آن، حضرت امام حسن عسکری است که آن را از پدرش حضرت امام محمد تقی و او نیز آن را از طریق پدران بزرگوارش از امام علی بن الحسین (علیهمالسلام) روایت کردهاند.
دانشور دیگر امامیه جناب شیخ تقیالدین ابراهیم بن علی بن الحسن بن محمد عاملی کفعمی(متوفی 900 قمری) در کتاب دعای خویش: جنه الامان الواقیه و جنه الایمان الباقیه که به مصباح کفعمی مشهور است این دعا را به نقل از مهج الدعوات ذکر کرده و تصریح میکند که از ادعیه صحیفه سجادیه میباشد و هنگام ترس از ضرر و زیان خوانده میشود.(کفعمی، نقیالدین محمّد: المصباح، به تصحیح حسین اعلمی، بیروت، اعلمی، 1423ق، چاپ دوم، ص314)
ولی متن دعای کتاب مصباح عیناً همانند دعای هفتم صحیفه است و تفاوت اندکی که در مهج الدعوات دیده میشود در مصباح نیست.
محمد ابراهیم حسینی قزوینی مشهور به میر ابراهیم(متوفای 1149 قمری) که از دانشمندان مهم عصر خویش به شمار میرود در کتاب دعایش «سلاح المؤمنین»، این دعای شریف را در بخشی تحت عنوان دعاهایی که در وقت نزول بلا و شداید باید خوانده شود، قرار داده و به اختلاف قرائت آن با نسخه مهج الدعوات اشاره کرده و عین ترجمۀ نوشتار سید بن طاووس را در ابتدای دعا ذکر میکند.(حسینی قزوینی، سید ابراهیم: سلاح المؤمنین، با مقدمه و تحقیق محمدرضا بندرچی، قزوین، سایهگستر، 1390، چاپ اول،ص139)
بدینترتیب علاوهبر صحیفه سجادیه، مأخذ اصلی همه ناقلان این دعای شریف کتاب «مهج الدعوات» است.
گذشته از امامیه در منابع اهل سنت نیز به دعای یاد شده تصریح شده است.
به عنوان نمونه در کتاب «فرج بعد از شدت» نگارش حسین بن اسعد دهستانی(متوفای قرن هفتم) که از متون ادب فارسی نیز به شمار میرود و ترجمه فارسی کتاب «الفرج بعد الشده» قاضی ابوعلی محسنی تنوخی میباشد آمده است:
این دعا از دعاهای صحیفه سجادیّه و دعای فرجی که اسماعیل بن ابراهیم بن الحسین بن الحسن بن علی بن ابی طالب(ع) گفته است و اهلبیت او این دعا را میراث دارند و روایت کردهاند که هر که به وقت شدّت، این دعا خوانده است فرج یافته است؛ آن دعا این است: یا مَن تُحَلُّ بِهِ... (دهستانی، حسین بن اسعد: فرج بعد از شدت، به اهتمام محمد قاسم زاده، تهران، نیلوفر، 1388، چاپ اول 8،ص57)
گذشته از منابعی که یاد شد، در پارهای از نوشتههای امامیه، خواص و آثار و طرق ختم برای این دعای شریف و حاجت روایی ذکر شده است که البته برای این مباحث، منبع معتبری ذکر نکردهاند.
علاوهبر این ختومات داستانهایی موثق نیز از اهل معنی درباره آثار این دعای شریف نقل شده که ذیلاً به نقل یک خاطره اکتفا میکنیم: از قول مرحوم حاج میرزا مهدی ولایی (متوفای 1381شمسی ) که فردی متدین و بازنشسته آستان قدس رضوی است نقل شده: در سن جوانی مبتلا به وسواس شدید بودم. پدرم به خانواده میگفت: سر به سرش نگذارید که بدتر میشود. روزی با این حال از نزدیک حسینیه شوشتریها رد میشدم؛ در آنجا آقایی بود به نام سید مؤمن، خیلی سید نورانی بود و محلی به عنوان حسینیه داشت و به کمال هم معروف بود. گفتم بروم پیش او شاید چیزی بگوید و مشکلم برطرف شود. رفتم و احترام کرد و اظهار محبت، قهوه آورد... به او گفتم آقا برای علاج وسواس، ذکری، وردی، دعائی، چیزی میدانید که به من تعلیم دهید؟ گفتند: همین دعای «یا من تحلّ به عقد المکاره» که از ادعیه صحیفه سجادیه است و مرحوم محدّث قمی هم در مفاتیح آورده است. برای من منشأ سؤال شد، گفتم: آقا این دعا چه خصوصیّتی دارد؟ «آسید مؤمن گفت: زمان عثمانیها که سربازگیری بود و کمتر کسی میتوانست از آن معاف شود و من مشمول بودم... وضو گرفتم و گفتم برای توسل به ارواح مؤمنین بروم وادیالسلام، قرآنی و فاتحهای بخوانم، طلب مغفرت کنم و شاید به برکت توسل به ارواح اهل ایمان مشکل بر طرف شود. دست کردم از روی طاقچه به خیال خود قرآنی برداشتم که در وادی بخوانم، وقتی رسیدم دست کردم قرآن را در آوردم که بخوانم، تا باز کردم دیدم صحیفه سجادیه است و اتفاقاً همین دعای «یا من تحلّ...» آمد و آن را خواندم.(بحرینی، سید مجتبی: ما سمعت ممن رأیت، مشهد، آفتاب عالمتاب، 1395، چاپ دوم، ص 472) در کتاب یاد شده داستان با تفصیل ذکر شده که پس از آن، گرههای کار مرحوم ولایی باز شده و مشکل زندگیاش به خوبی حل میشود.
نتیجه
چنانکه ذکر شد دعاها و مناجاتهای قرآنی و منقول از معصومین(ع) اثر مهمی در حیات مادی و معنوی انسانها دارد و نهتنها در مواقع مشکل و سختی بلکه در حالت رفاه و تندرستی نیز توسل به ادعیه لازم است و در واقع یکی از راههای نزدیکی به حضرت حق تعالی گفتوگو و نجوا با اوست و در این راستا مناجات و دعاهای حضرت امام زینالعابدین(ع) که اکثرش در کتاب شریف صحیفه سجادیه گرد آمده، از ویژگی ممتازی برخوردار است و یکی از این توسلات دعای هفتم آن است که انسان رهجو با خواندن و تدبّر در آن میتواند راهکاری معنوی برای حلّ مشکلات و گرفتاریهای مادی و معنوی خود بیابد.