کد خبر: ۳۱۱۸۹۰
تاریخ انتشار : ۰۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۵
به یاد محرم و خرداد 1342

مگر شاه اسرائیلی بود؟

 
 
 
دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان
با فرا رسیدن ماه محرم 1383 هجری قمری (1342هجری شمسی)‌، حضرت امام خمینی (رحمه‌ الله علیه) طرح نهائی خودشان را برای گسترش آرمان‌های نهضت اسلامی، به مرحله اجرا درآوردند. ایشان با صدور اطلاعیه‌ای خطاب به روحانیون و وعاظ، رهنمودهای لازم را برای منبرها و مراسم سوگواری ماه محرم ارائه کردند. در بخشی از اعلامیه فوق آمده بود:
«...حضرات مبلغین عظام هیئات محترم و سران دسته‌جات عزادار‌، لازم است فریضه دینی خود را در این ایام در اجتماعات مسلمین ادا کنند و از سید مظلومان‌، فداکاری در راه احیاء شریعت را فرا گیرند و از توهّم چند روز حبس و زجر نترسند. آقایان بدانند که خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنی امیه نیست. دستگاه جبار با تمام قوا به اسرائیل و عمال آنها همراهی می‌کند... خطر اسرائیل و عمال آن را به مردم تذکر دهید و در نوحه‌های سینه‌زنی از مصیبت‌های وارده براسلام و مراکز فقه و دیانت و انصار شریعت یادآور شوید... سکوت در این ایام‌، تأیید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است. از عواقب این امر بترسید. از سخط خدای تعالی بهراسید... از اخافه و ارعاب سازمان‌ها و دستگاه شهربانی‌، هراسی به خود راه ندهید...»۱
با این رهنمودها‌، حضرت امام برای نخستین بار پس از قرن‌ها‌، سنت‌های انقلابی شیعه را احیاء کردند و اسلام انقلابی را در صحنه‌های اجتماع و مراسم سوگواری سالار شهیدان بازیافته، سیاست و مسائل اجتماعی را در عینیت و در متن فرایض دینی نمایاندند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مورد دیدگاه امام راجع به ماه محرم و تاثیر آن در مبارزات اسلامی فرموده‌اند:
«...امام‌، چنان‌که در اواخر دوران مبارزه مشخص شد‌، به محرم یک اعتقاد غریبی داشت و واقعاً ماه محرم را ماه پیروزی خون بر شمشیر می‌دانست. لذا از اول، محرم را هدف گرفت، یعنی بلافاصله بعد از حادثه مدرسه فیضیه، امام تصمیم گرفت که از این حادثه در ماه محرم استفاده کند و آن برنامه‌ای که در ماه محرم آن سال طرح کرد و اجرا شد، یک برنامه دفعی و آنی نبود، برنامه‌ای بود که اقلاً دوماه روی آن فکر و کار شده بود...»۲
طرح عظیم حضرت امام برای محرم 1342
شاه هم به دستور اربابان آمریکایی‌اش دست به سرکوب و دستگیری وسیع روحانیون مبارز و انقلابیون زد. در چنین موقعیتی و در خرداد 1342، امام بیش از هر موضوعی بر روی آگاهی دادن به مردم تأکید داشتند و مناسب‌ترین موقعیت را در ماه محرم و بهره‌گیری از درس‌های قیام حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام تشخیص دادند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره آن برنامه و طرح عظیم به خاطر می‌آورند:
«... امام برای شهرستان‌ها برنامه‌ای طرح کرد. آن برنامه عبارت بود از اینکه طلاب و فضلای قم را به اطراف و اکناف کشور بفرستد و از آنها و منبری‌های شهرستان‌ها بخواهد که دهه محرم‌، به‌خصوص از روز هفتم را اختصاص بدهند به بازگو کردن فاجعه فیضیه و آن مصائبی که در قم گذشته است و از روز نهم نیز دسته‌های سینه‌زنی، این کار را بکنند و در نوحه‌خوانی‌ها آنچه را که در مدرسه فیضیه اتفاق افتاده است، مطرح کنند تا همه مردم ایران بفهمند که در حادثه فیضیه چه گذشته است. واقعاً وقتی انسان فکر می‌کند، می‌بیند برای اینکه مردم سراسر ایران، فاجعه فیضیه را بفهمند و به مبارزه کشیده شوند و هیجان پیدا کنند، هیچ راهی بهتر از برنامه‌ای که امام طرح کرد و به اجرا درآورد‌، وجود نداشت. خود من از کسانی بودم که برای محرم از سوی امام اعزام شدم و تاثیرش را نیز دیدم...»۳
سندی از ساواک جزئیات برنامه‌های امام در آن ماه محرم و روزهای پیش از 15 خرداد را نشان می‌دهد:
«... اخبار واصله از منابع مختلف حاکی است که روحانیون تصمیم گرفته‌اند تا روز هفتم ماه محرم در مجالس و منابر مراسم عزاداری را به‌طور عادی برگزار ولی پس از آن مبادرت به تظاهراتی بنمایند. گزارش مامور نفوذی که با آیت‌الله خمینی مصاحبه نموده، حاکی است که آیت‌الله خمینی اظهار نموده، دستور داده‌ام تا هفتم محرم نظم و آرامش را حفظ کنند و چنانچه تا آن تاریخ دولت تسلیم نظرات روحانیون نشود، حملات را در مجالس و مجامع عزاداری آغاز نمایند، مخصوصاً تأکید کرده‌ام، عزاداری‌ها مرثیه‌ها و نوحه‌خوانی‌ها طوری تنظیم شود که تجسم کشتار مدرسه فیضیه قم و حادثه مسجد گوهرشاد نمودار باشد...»۴ 
حضرت امام همچنین نامه‌هایی برای آیات عظام و علمای اعلام شهرهای مختلف ایران فرستادند و از آنها خواستند در عزاداری‌های ماه محرم به فجایعی که توسط رژیم شاه بر مملکت ایران تحمیل می‌شود، توجه کنند و از همه مهم‌تر خطر اسرائیل و صهیونیسم را مدنظر داشته باشند.
مبارزه با اسرائیل در دستور کار بود
آیت‌الله خامنه‌ای که خودشان حامل پیام امام برای آیت‌الله میلانی و آیت‌الله قمی در مشهد بودند درمورد آن پیام گفته‌اند:
«... یکی از آن پیغام‌های عمومی، راجع به اسرائیل بود. امام فرمودند، شما به علمای مشهد بگویید که اسرائیل نقشه‌های سلطه اقتصادی را درباره مسائل ایران دارد و سیاست اسرائیل می‌خواهد مملکت را قبضه کند. امروز برای جوان‌ترین شما هم این مسئله واضح است که واقعاً آن روز اسرائیل، چه اتکایی در رژیم ایران داشت... آن روز، این پیغام امام بود. شما ببینید در سال 42، امام با روشن‌بینی، این مسئله را می‌فهمید. لازم بود حوزه‌های علمیه هم بفهمند تا بدانند چون این رژیم، برای اسرائیل و یهودی‌ها و صهیونیسم تلاش می‌کند، باید حرکتی بکنند...»۵
خود حضرت امام هم در قم هر شب به یکی از محله‌های شهر می‌رفتند و در مجالس عزاداری شرکت کرده و سخنگویی نیز با خود می‌بردند تا حقایق کشور را برای مردم بیان نمایند.
اما اتفاق مهمی که در آستانه عاشورای حسینی افتاد‌، این بود که شهربانی شهرهای مختلف کشور، روحانیون و وعاظ را به کلانتری‌ها احضار کرده و از آنها تعهد می‌گرفتند که درباره 3 موضوع صحبت نکنند:
۱- درباره شاه بدگویی نکنند
۲- از اسرائیل سخن نگویند 
۳- از اینکه اسلام در خطر است‌، سخنی نگویند
نکته مهم در این تعهدنامه، مسئله عدم صحبت درباره اسرائیل بود! آنچه که از قضا حضرت امام در رهنمودهایشان به خطباء و وعاظ و روحانیون تأکید کرده بودند از خطر نفوذ صهیونیسم و اسرائیل در ارکان مختلف کشور سخن بگویند و فاجعه‌ای که ایران و اسلام را تهدید می‌نماید را به مردم مسلمان گوشزد نمایند. 
از همین روی بود که امام در سخنرانی 13 خرداد خود در افشای شاه و رژیمش فرمودند:
«... ربط مابین شاه و اسرائیل چیست که سازمان امنیت‌ می‌گوید: از اسرائیل حرف نزنید، از شاه هم حرف نزنید؛ این دو تا تناسبشان چیست؟ مگر شاه اسرائیلی است؟...»۶
آنچه از التزام و تعهدنامه فوق مستفاد می‌شد‌، اثبات همان صحبت‌ها و سخنان حضرت امام بود که بارها و بارها بر خطر نفوذ صهیونیسم در کشور تأکید کرده بودند.
از جمله دیگر روحانیون مبارزی که در آن محرم و خرداد از سوی حضرت امام به شهرستان‌ها مأموریت یافتند، شهید دکتر محمدجواد باهنر بود که به همدان اعزام شد و محرم آن شهر را به محرم حرکت و قیام بدل ساخت. دکتر باهنر روز هفتم ماه محرم در بالای منبر به وسیله ساواک دستگیر شد و پس از آزادی مجدداً به سخنرانی‌های خود ادامه داد و در روز 12 محرم که ماموران رژیم، قصد دستگیری او را داشتند، مخفیانه به تهران آمد. آیت‌الله ربانی املشی نیز عازم شهرستان خود شد و در آن دیار به سخنرانی و افشاگری و روشنگری پرداخت.
رایحه انقلاب در خراسان
آیت‌الله خامنه‌ای رهسپار بیرجند شدند. ایشان از روز اول تا ششم محرم به‌طور غیرمستقیم به مردم آگاهی دادند ولی از روز هفتم، مسائل روز، اوضاع سیاسی/اجتماعی و قضایای مدرسه فیضیه و نقشه‌های پنهانی رژیم شاه را با حال و هوائی پرشور و بیانی گیرا برای مردم شرح دادند، به‌طوری که جمعیت کثیر شرکت‌کننده در آن مجلس به‌‌گریه افتادند.
صبح روز نهم محرم یعنی روز تاسوعا، آیت‌الله خامنه‌ای، منبر پرشوری را برقرار کردند و اوضاع به‌گونه‌ای دگرگون گردید که عوامل رژیم شاه به‌شدت نگران شده و ایشان را دستگیر و به مشهد اعزام نموده و تحویل ساواک خراسان دادند. آیت‌الله خامنه‌ای را به زندانی مخروبه بردند که از وسایل اولیه هم محروم بود و تحت شکنجه قرار دادند.
طرح انقلابی امام، مرزها را هم درنوردید
در مساجد مختلف تهران هم روحانیون مبارز، سخنرانی‌های پرشوری ایراد کردند. از جمله استاد شهید مطهری که سخنرانی خود را براساس حدیث معروف «مِنْ أَفْضَلِ اَلْجِهَادِ كَلِمَهْ عَدْلٍ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ» قرار داد و مرحوم محمدتقی فلسفی در مسجد آذربایجانی‌ها (مدرسه شیخ عبدالحسین) بازار تهران، بیانات تکان‌دهنده‌ای در حضور ده‌ها هزار نفر از مردم مسلمان ایراد کرد و در این سخنان دولت اسدالله علم را در 10 ماده به استیضاح کشانید که در پایان هریک از مواد این 10 ماده، مردم حاضر با تکرار عبارت «صحیح است، صحیح است»، موارد مورد نظر مرحوم فلسفی را تأیید می‌کردند. نوار این سخنرانی‌ها در کمترین زمان تکثیر و توزیع شد. حضرت امام همچنین برخی از شاگردان نزدیک خود را که برای کسب دستور مراجعه می‏‌کردند توجیه نموده و راهی شهر یا دیاری کردند. و به این ترتیب نهضت امام به بزنگاه تاریخی 15 خرداد 1342 نزدیک شد....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 1- صحیفه امام – جلد اول- صفحه 229.  2- مجله آشنا از نشریات مرکز فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی- شماره‌های 15 و 16 و 17.  3- همان. 4- سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک (جلد اول)- صفحه 383- موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)- موسسه چاپ و نشر عروج- تهران- چاپ اول، 1386. 5- آیت‌الله خامنه‌ای- 11 شهریور 1364- جلد دوم حوزه و روحانیت- صفحه 204. 
6- صحیفه امام خمینی - جلد 1 – صفحه‌‌های 247 و 248.