معاون وزیر جهاد کشاورزی:
کشاورزی باید در انتهای اولویت قطع برق باشد
معاون وزیر جهاد کشاورزی گفت: مطابق دستور رئیسجمهور، قطع برق چاهها، مرغداریها و واحدهای کشاورزی باید در آخرین اولویت ممکن قرار بگیرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، اکبر فتحی، دیروز در حاشیه همایش «افزایش بهرهوری آب کشاورزی، سرمایهگذاری و مشارکت مردم» که در محل سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی برگزار شد؛ درباره پیامدهای قطع برق در بخش کشاورزی اظهار داشت: فعالیتهای کشاورزی بهدلیل ارتباط مستقیم با موجودات زنده، نمیتواند منتظر زمانهای دلخواه برای تأمین برق بماند.
وی افزود: قطع برق در زمان آبیاری باعث کاهش شدید تولید محصولات میشود و در برخی استانها مانند سیستان و بلوچستان، آسیبهای قابل توجهی به دلیل قطع برق وارد شده که با حمایتهای تسهیلاتی و بیمهای در حال جبران است.
معاون برنامهریزی و امور اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی با اشاره به تأکید رئیسجمهور گفت: طبق دستور صریح رئیسجمهوری، قطع برق واحدهای تولیدی کشاورزی حتی باید پس از منازل روستایی صورت گیرد و اولویت آخر در برنامه مدیریت مصرف برق باشد.
تجهیز چاههای کشاورزی به انرژی خورشیدی
فتحی ادامه داد: با هدف مقابله با ناترازی انرژی و کاهش قطع برق، طرحهایی برای تجهیز چاههای کشاورزی به پنلهای خورشیدی در دست اجراست. تمام چاههای کشاورزی کشور که قابلیت استفاده از انرژی خورشیدی را دارند؛ در افق سهساله، به این سیستمها مجهز خواهند شد. وی از توافق وزارت جهاد کشاورزی با وزارت نیرو برای استفاده از منابع فنی- اعتباری در جهت تأمین برق پایدار برای چاهها خبر داد و افزود: کشاورزان میتوانند با دریافت تسهیلات، در این حوزه سرمایهگذاری کنند. معاون برنامهریزی و امور اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی به کشاورزان توصیه کرد که برای مدیریت کوتاهمدت قطع برق، نسبت به تهیه ژنراتورهای جایگزین اقدام کنند تا از خسارات احتمالی پیشگیری شود.
گلایههای گاوداران
گفتنی است احمد مقدسی؛ رئیس انجمن گاوداران در انتقاد از قطع برق بخشهای کشاورزی و دام و طیور تصریح کرد: «همه اینها یک توطئه است تا به مردم، موتور برق بفروشند.»
همچنین وحید یعقوبی؛ دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران؛ سهم صنعت فولاد از مصرف برق کشور را حدود هفت درصد اعلام کرد و افزود: این میزان، معادل ۵۵۰۰ مگاوات ساعت برآورد میشود. از این میزان، حدود چهار هزار مگاوات توسط نیروگاههای اختصاصی تحت تملک تولیدکنندهها یا مطابق ماده ۴
تأمین میشود. با این حال، متأسفانه صنعت فولاد همواره در معرض محدودیتهای برقی قرار دارد و از ثبات در تأمین انرژی بینصیب مانده است.
گره زدن برق به مذاکرات!
برخی کارشناسان، قطع برق را پروژه تسلیمطلبان برای گره زدن آن با مذاکرات میدانند. در حالی که تجربه کاهش خاموشیها در سالهای اخیر با اتکا به ظرفیتهای داخلی و همچنین صادرات نفت در شرایط تحریم رقم خورده، نظریهپرداز دولت روحانی همچنان توسعه ایران را معطل سرمایه و تکنولوژی خارجی میداند و معتقد به اقتصاد شرطی شده به تصمیم آمریکاست.
اخیرا «مسعود نیلی»؛ اقتصاددان و از نظریهپردازان دولت روحانی که یکی از بانیان وضع موجود اقتصاد ایران است در نشستی با عنوان «اقتصاد ایران و مذاکرات هستهای» مطالبی درخصوص وضعیت اقتصادی کشور در صورت توافق یا عدم توافق مطرح و تصویری از ایران با توافق یا بدون توافق ارائه کرده است.
این اقتصاددان، چند سناریو را در ارتباط با مذاکره ایران و آمریکا مطرح میکند که یک سر آنها توافق حداکثری و به زعم او «رفع روابط خصمانه با آمریکا» است که در این شرایط توسعه اتفاق خواهد افتاد و سرمایهگذاریهای خارجی و دسترسی به تکنولوژیهای بالا باعث رفع ناترازیهای حوزه انرژی، که همه چیز را تحتالشعاع قرار داده است، خواهد شد.
در سر دیگر سناریوهای مطرح شده توسط او «جنگ» قرار دارد. مشاور روحانی در میانه این دو سناریو، سناریوی دیگری مطرح میکند که آن یک توافق هستهای به واسطه «بازنگری در سیاستهای هستهای» است که هرچند گشایشهایی حاصل میکند و مقداری درآمد نفتی ایران به واسطه آن بیشتر شده و بخشی از داراییهای بلوکه شده آزاد میشود اما تحولات ملموس و قابل توجهی ایجاد نخواهد کرد و به رفع ناترازیها هم کمکی نمیکند.
در نهایت نیلی میگوید که این توافق نیز پس از مدتی به یکی از دو حالت بالا یعنی توافق گستردهتر یا جنگ ختم میشود. بنابراین عملا کشور را در دو وضعیت جنگ یا توافق کامل و آشتی با آمریکا تصویر کرده است.
تجربه خسارتبار دهه ۹۰
این رویکرد نظریهپرداز دولت روحانی دقیقا همان شرطی کردن اقتصاد و پیوند زدن توسعه کشور به اخم و لبخند غرب است که در دهه ۹۰ تجربه شد و خسارت آن تاکنون دامن ایران را گرفته است. این نگاه توسعه و پیشرفت کشور را به عوامل بیرونی خارج از اراده فعالان و سیاستگذاران در داخل کشور گره میزند و سیاستگذار را برای اصلاحات منتظر تغییر و تحولات خارجی و بیرونی نگه میدارد.
در این نگاه توسعه صنعتی، رفع ناترازیها، ایجاد رفاه امکانپذیر نیست مگر اینکه توافقی گسترده و جامع با آمریکا امضا شود که نه تنها موضوع هستهای بلکه تمام مسائل ایران و آمریکا را شامل شود و در روابط خارجی با آمریکا تغییرات بنیادین ایجاد شود.
نیلی درخصوص ناترازی انرژی میگوید که اصلاح بازار انرژی بدون بهرهگیری از سرمایه و تکنولوژی جهانی امکانپذیر نیست و بر جامعه فشار وارد میکند. این موضوع در حالی بیان شده است که مثالهای نقضی برای آن وجود دارد.
در شرایطی این اقتصاددان، کل رفع ناترازیها را به سرمایه و تکنولوژی خارجیها گره زده که در سالهای گذشته یعنی سالهای ۱۴۰۱، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ با مدیریت درست، خاموشی خانگی پایان یافت و خاموشی صنعتی و کشاورزی هم مدیریت شد.
این در حالی بود که در دولت حسن روحانی، به دلیل عدم مدیریت صحیح و بیتوجهی به راهحلهای جذابیت بازار، برق خانهها مدام قطع میشد و اینروزها با کنار گذاشتن شیوههای مدیریت
یاد شده باز هم شاهد خاموشی هستیم.
علاوهبر این موضوع، توسعه کشور بیشتر از آن که لنگ سرمایهگذاری خارجی و توافق با غربیها باشد نیازمند برنامه درست توسعه صنعتی است، چرا که تجربه نشان میدهد با وجود توافق با غرب هم توسعه حاصل نشده، بلکه تحریمها بیشتر شده است.