اخبار ویژه
سیاهبازی جدید اعتماد: به خاطر مذاکرات با بانک متخلف برخورد نکنید!
در حالی که فعالان هر دو طیف سیاسی، بر خسارتبار بودن بانک آینده اتفاقنظر دارند و کارشناسان معتقدند این بانک زیانده و تورمساز هرچه زودتر باید تعیین تکلیف شود، روزنامه اعتماد در اقدامی عجیب، سهچهارم صفحه اقتصادی خود را به دفاع از این بانک متخلف اختصاص داد و مدعی شد برخورد با تخلفات این بانک خصوصی، موجب تضعیف موضع ایران در مذاکرات با آمریکا میشود!!
اعتماد در این شبهگزارش سفارشی با عنوان «پوست خربزه زیر پای دولت چهاردهم/ پروژه چندلایه مخالفان دولت در پوشش حمله به برخی بانکها»، به سیاسی کردن انتقادها علیه زیاندهی بانک مذکور پرداخته و مینویسد: «در سایه جدال سیاسی و فشار طیفی از مخالفان دولت برای انحلال بانکهای خصوصی، هشدارها درخصوص تبعات این فشار بالا گرفته، چراکه میتواند در شرایط سخت مذاکره، آرامش بازار پولی کشور را با لغزش، بیاعتمادی و التهاب تازهای روبهرو کند.
... با توجه به اینکه تعداد سپردهگذاران و حجم سرمایههای موجود در بانکهای خصوصی، صدها و بلکه هزاران برابر مؤسسات اعتباری منحلشده است، هرگونه تلاطم و رفتار سلبی، ضمن از بین بردن اعتماد مردم به سایر بانکهای خصوصی و حتی دولتی، احتمال ایجاد تمایل شدید دوباره به بازارهای موازی همچون طلا و دلار را که طی دو ماه اخیر در آرامش به سر میبرند، بالا میبرد. به نظر میرسد، حتی اگر مخالفان سیاسی دولت چهاردهم، چنین انگیزه و برنامهای برای به چالش کشیدن روند فعالیتهای دولت و سپردهگذاران بانکها را ندارند، اما غایت و نهایت چنین هجمه و تبلیغاتی، بیاعتمادی مردم به نظام بانکی و خارج کردن دولت از ریلگذاری ایجاد آرامش و ثبات در فضای اقتصادی به ویژه پولی و بانکی باشد. بنابراین نیازمند مداقه بیشتر دولت و بانک مرکزی است، زیرا غیر از تبعات احتمالی برشمرده شده در بالا، این تحرکات انحلال در شرایطی است که مذاکره بین ایران و آمریکا در جریان بوده و اکنون به هسته سخت مواضع طرفین نزدیک شدهایم و هرگونه تصمیمی در این ابعاد میتواند مواضع ایران را تضعیف کند که این موضوع تنها آرزو و آمال یک جریان کوچک سیاسی است (که حیات و شریان اقتصادیاش در تحریم و کاسبی با تحریم تعریف شده) نه مردم!».
دفاع روزنامه اعتماد از بانک آینده و تلاش برای سیاسی کردن مطالبات کارشناسان در حالی است که روزنامه اصلاحطلب هممیهن چندی قبل درباره بانک آینده نوشت: «خصوصیسازی واقعی رؤیایی است که بعید است به این سادگی حل شود. از سوی دیگر، حتی اگر مواردی هم انجام شود، میتوانند اقتصاد را بدهکار خود کنند و زیان بدهی آنان را از طرف مردم بدهند. همان کاری که در جریان مؤسسات اعتباری انجام شد و حدود ۳۰هزار میلیارد تومان به قیمت سال ۱۳۹۶ نقدینگی روی دست دولت گذاشتند که در واقع، از جیب مردم رفت. نمونه کنونی هم بانک آینده است که اغلب اعتبارات خود را به مالک و مالکین خود و ایرانمال وام داده و نقدینگی زیادی را روی دست حکومت گذاشته است».
همچنین وبسایت اصلاحطلب «عصر ایران» معتقد است: بانک آینده، در حال تباه کردن آینده ایرانیهاست. بانک آینده در هر ۲۴ساعت بیش از ۳۶۰میلیارد تومان زیان خالص تولید و به مردم ایران تحمیل میکند، یعنی هر ساعت 15میلیارد تومان، هر دقیقه ۲۵۰میلیون تومان و هر ثانیه 4میلیون و 166هزار تومان.
یادآور میشود نمایندگان متعدد مردم در مجلس هم، خواستار تعیین تکلیف بانک متخلف آینده هستند از جمله، روحالله ایزدخواه میگوید: ما در یک شب، ۸ بانک را ادغام کردیم، چطور بانک متخلف آینده را نمیتوانیم جمع کنیم؟ شکلگیری بانک خصوصی امری اشتباه بود که در دوران آقای خاتمی شکل گرفت.
میثم ظهوریان، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هم معتقد است: بانک آینده با فاصله زیاد در نظام بانکی، متخلفترین بانک است و جرایم آن نیز صرفاً تخلف ساده نیست و جرایم سازمانیافته در آن وجود دارد. نامهای را بانک مرکزی و وزارت اقتصاد در اردیبهشت ۱۴۰۳ به شورای سران قوا میزنند که تنها راهحل مواجهه با مسئله بانک آینده، لغو مجوز و توقف کامل فعالیت این بانک است. از نامه اردیبهشت سال ۱۴۰۳ تا به امروز ۱۱۰ همت زیان انباشته این بانک زیاد شده. مهمترین مانع حل مسئله بانک آینده، شبکه ذینفعان آن است.
امیرحسین ثابتی نماینده تهران در این زمینه گفته است: طبق گزارش کارشناسی مرکز پژوهشهای مجلس، ادامه فعالیت بانک آینده هر ماه ۱۱هزار میلیارد تومان زیان تولید میکند. با ۱۱هزار میلیارد تومان، صدها پروژه عمرانی کوچک و متوسط را میشود به اتمام رساند و مشکلات مهم برخی استانها را حل کرد. وقتی بیانیه مطالبه انحلال بانک آینده در صحن چرخید ۱۴۰ نماینده امضا کردند که این خیلی امیدوارکننده بود.
محسن زنگنه، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس هم تاکید کرده: مجلس در صورت جمعبندی نهائی بانک مرکزی مبنی بر انحلال بانک آینده، بدون مماشات از اجرای قانون حمایت خواهد کرد. بانک آینده که سالهاست با چالشهای سنگین مالی و انبوهی از داراییهای قفلشده روبهروست، حالا در آستانه یکی از جدیترین مراحل تعیین تکلیف خود قرار دارد.
محمدجواد شریفزاده، معاون بانک و بیمه وزیر اسبق اقتصاد خبر داده است: شهید رئیسی یک هفته قبل از شهادتش دستور تعیین تکلیف بانک آینده را به وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی داده بود. نامه تعیین تکلیف با امضای خاندوزی و فرزین آماده شد و قرار بود شهید رئیسی آن را به جلسه سران قوا ببرد که قبل آن به شهادت رسید. شهید رئیسی گفته بود دیگر وضع بانک آینده را تحمل نخواهد کرد.
رسول بخشی دستجردی اقتصاددان و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفته است: زمین ایرانمال سند ندارد و قابل فروش نیست. پزشکیان موافق انحلال بانک آینده نیست و معتقد است رویه این بانک باید اصلاح شود. آقای رئیسجمهور! مردم دیگر نباید بیش از این برای بانک آینده هزینه بپردازند.
زباندرازی بانیان تورمهای 45 و ۴۹/۶ درصدی
معاون اول دولتی که معدل رشد اقتصادی نزدیک به صفر را برای هشت سال فعالیت به ثبت رساند و تورم 45 درصدی و تعطیلی هشت هزار کارخانه را برجای گذاشت، میگوید درباره ایران خیلی نگرانم و مالزی امروز کجاست و ما کجا؟
اسحاق جهانگیری، بین سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ به عنوان معاون اول حسن روحانی در دولتهای یازدهم و دوازدهم فعالیت کرد. او جزو مؤسسان حزب دولتساخته کارگزاران در سال ۱۳۷۴ است، یعنی همان سالی که دولت مرحوم هاشمی رکورد تورم 49/6 درصدی را به ثبت رساند. جهانگیری حد فاصل سالهای ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶ به عنوان استاندار اصفهان فعالیت میکرد و در دولت خاتمی به مدت هشت سال وزیر صنایع و معادن بود.
جهانگیری با وجود دو رکورد بد تورمی که در دولتهای متبوعش به ثبت رسیده، به ایرنا میگوید دغدغه توسعه دارد. وی با تمجید از دولت خاتمی گفته است: از نظر من اتفاق عجیبی که افتاد این بود که در انتخابات سال ۱۳۸۴ مسئولین با یک رویکرد جدیدی روی کار آمدند. مهمترین ویژگی آن مسئولین این بود که هرآنچه از گذشته است باید تعطیل شود. چیزی که میتواند روابط ما با دنیا را درست کند باید بههم بزنیم و به جای اینکه به مدیریت ایران بپردازیم به مدیریت جهان بپردازیم. یکسری شعارهای پوچ و بیاساس داده شد مثل هولوکاست که رابطه ما با دنیا را بههم زد، در داخل مدیران کشور سرخورده شدند، مردم نگران شدند، منابع عظیم نفتی که مخصوصاً در این دوره به دلیل افزایش قیمت نفت به دست آمد، به جای اینکه تبدیل به حرکت توسعه کشور شود، متأسفانه عاملی شد برای تخریب توسعه کشور.
وی افزود: مجموعهای از تصمیمات عجولانه و غیرکارشناسی گرفته شد و نتیجه این شد که به رشد ۸ درصدی که باید انجام میشد، نرسیدیم. آقای ماهاتیر محمد با مهندس موسوی تقریباً در یک زمان نخستوزیری خودشان را شروع کردند. مالزی امروز به کجا رسیده و ما در کجا قرار گرفتهایم؟
وی افزود: من راجع به ایران خیلی دغدغه دارم و خیلی نگرانم. ایران از هر نظر شایسته توسعه بوده است. حداقلش این است که ایران در منطقهای قرار گرفته که هیچ کشوری به اندازه ایران از ظرفیتهای مناسب، نیروی انسانی مناسب، جغرافیای مناسب و از فرصتهای مناسب برای توسعه برخوردار نبوده است ولی متأسفانه این مسیر خوب پیش نمیرود.
جهانگیری همچنین گفته است: در انرژی، کشوری که بزرگترین ذخایر گاز دنیا را دارد، مهمترین ذخایر نفت دنیا را دارد، در سالهای اخیر سالی چند میلیارد دلار بنزین وارد میکند، کمبود گاز دارد و در زمستان مجبور هستند به مردم بگویند گاز نیست، کم مصرف کنید. برای برق از سال گذشته و امسال از بهار شروع کردهاند به اعمال خاموشی، گازوئیل تا حدی چنین وضعی دارد، ما باید به مردم چه پاسخی بدهیم؟ در حالی که ما بزرگترین منابع انرژی دنیا را داریم، ولی این شرایط انرژی ماست. صنعت کشور هم که واقعاً نگرانکننده است. واقعاً باید دست صنعتگران را بوسید که دارند چرخ صنعت را همچنان در گردش نگه میدارند.
درباره اظهارات آقای جهانگیری باید یادآور شد که دولت متبوع وی با ادعای لغو تحریمها و چرخاندن چرخ اقتصاد، توافقی را به کشور تحمیل کرد که هم 90 درصد برنامه هستهای را به تعطیلی کشاند و هم هشتهزار کارخانه را و ضمناً شمار 850 تحریم را به 2000 تحریم رساند. این علاوه بر
خیانتی است که جریان فتنه پس از شکست در کف خیابان در سال 1388 و تودهنی خوردن از مردم، آدرس و گرای تحریمهای فلجکننده را به دولت اوباما داد اما بعداً همان گرادهندگان، نسبت به فشار تحریمها علیه مردم ابراز نگرانی کردند و همین فشار تحریمی خودساخته را ابزار تبلیغات انتخاباتی قرار دادند و دیگران را کاسبان تحریم خواندند!
در موضوع ناترازی انرژی هم حتماً آقای جهانگیری تمسخر پالایشگاهسازی و نیروگاهسازی از سوی وزیران نفت و نیرو، تعهد دادن درباره کاهش استفاده از سوخت فسیلی در نیروگاهها، تعطیلی برنامه گسترش نیروگاههای هستهای، حذف کارت سوخت و سهمیهبندی و دامن زدن به قاچاق سوخت در موضوع بنزین و گازوئیل و... را از یاد نبرده هرچند که فرافکنی میکند.
فرشاد مؤمنی: ندانمکاریهای اقتصادی دولت شرمآور است
حامی انتخاباتی آقای پزشکیان برای چندمینبار از سیاست شوکدرمانی دولت در حوزههای ارزی و قیمتی انتقاد کرد.
دکتر فرشاد مؤمنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی در نشست تخصصی «بازار مسکن با تمرکز بر مسکن استیجاری» گفت: خیلی تلخ و غمانگیز است که در حالی که جزء الفبای مدیریت اقتصادی این است که میگویند تورم ماهیتاً و در ذات خود، یک امر سیاسی است و یعنی دستپخت نظام تصمیمگیریهای اساسی است، حالا که افتضاح شوکدرمانی دوره خودشان آشکار شده، به جای اینکه بگویند ما فهمیدیم که ماجرای جهش نرخ ارز چه غلطی بود، میگویند ما نمیدانیم برویم یقه چه کسی را بگیریم!؟ مگر در امری که صددرصد تحت کنترل دولت رخ میدهد، دولت باید دنبال کسی بگردد تا یقهاش را بگیرد!؟ این آشفتگی و این اظهارات ناسنجیدهای که مطرح میکنند شرمآور است. شما با ندانمکاریهایتان و با شوکدرمانی، بحران حاد عرضه حاملهای انرژی ایجاد کردید، بعد در واکنش به این مسئله، حرفهایی میزنید که حتی شنیدنش شرمآور است.
این اقتصاددان ادامه داد: ببینید درباره نحوه مواجهه با این مسئله چه رهنمودهایی میدهند! حالا که در باتلاق شوکدرمانی گیر کردهاند، میگویند هرکسی مرد است، بیاید این ماجرای بحران برق را حل کند! بسیار تأسفبار است. دلسوزی و حسننیت برای اداره کشور اصلاً کافی نیست، شما باید بنیه فهم و یادگیریتان را بالا ببرید. شما که در اثر شوکی که زمستان سال گذشته در دولت خودتان ایجاد کردید، اکنون به این روز افتادید و اینگونه حرف میزنید، اکنون دوباره برای اینکه شوک قیمت حاملهای انرژی نقشه میکشید!؟ ببینید! وقتی میگوییم شوک باعث میشود که جهت را از دست بدهید و متوجه نشوید چه بر زبان میآورید و پریشان عمل کنید، به این معنا است. یک دوست مشفق باید به آنها بگوید که این بلا را خودتان بر سر خودتان آوردید.
مؤمنی گفت از یک طرف تا مردم به وضعیت انتقاد میکنند، میگویید ما در جنگ اقتصادی هستیم بعد در سال 1403، رکورد تاریخی واردات ایران را شکستهاند! مگر کسی که در شرایط جنگی است، در بودجهاش برای برای واردات کالاهای لوکس مثل خودرو و از این قبیل دلار میگذارد!؟ اینها مسائل پیچیدهای نیستند.
این استاد دانشگاه به بخشهایی از کتاب «هنر تحریمها» نوشته «ریچارد نفیو» اشاره کرد که در آن تشدید مصرفگرایی و حرکت به سمت سیاستهای تورمزا و سیاستهای اشتغالزدا را یکی از اهداف سیاست اعمال تحریمها عنوان کرده است و افزود: چرا ما را مرتب از پدیده نفوذ میترسانید در حالی که مطالعههایی وجود دارد که میگوید هر یک میلیارد دلار واردات کالاهای قابل تولید در کشور، بین ۲۵ تا ۱۰۰هزار فرصت شغلی را در اقتصاد ایران از بین میبرد.
وی گفت: این پارادوکس بزرگ را در مسکن داریم که مرتب خانه میسازیم اما افزایش تعداد صاحبخانههایمان هیچ نسبتی با تعداد خانههایی که ساختیم ندارد. مهر 1401، مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در گزارشی اعلام کرد در یازدهساله 1358 تا 1395 حدود یازده میلیون خانه در ایران ساخته شده! یعنی سالی یک میلیون مسکن ساخته شده اما بحران مسکن حادتر شده اما فقط حدود 2.5میلیون نفر به تعداد مالکان و حدود 3میلیون و 260هزار نفر به تعداد مستاجران اضافه شده است. عزیزان باز عبرت نمیگیرند.