اخبار ویژه
افزایش ۱/۴ میلیون بشکهای تولید و صادرات نفت در دولت رئیسی
در حالی که میزان صادرات نفت ایران قبل از دولت شهید رئیسی به حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز و تولید نفت نیز به حدود ۱.۹ میلیون بشکه در روز کاهش یافته بود، تولید و صادرات نفت مجدداً در دولت رئیسی رونق گرفت.
در این باره رجانیوز ضمن مرور برخی آمارها در اینباره نوشت:
صنعت نفت در سالهای اخیر، تحت شدیدترین تحریمها قرار گرفت؛ بهگونهای که در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی و با آغاز دور جدید تحریمهای آمریکا پس از خروج دولت ترامپ از برجام، صادرات نفت ایران به پایینترین سطح خود در دهههای گذشته رسید و موجب شد کشورمان جایگاه خود را بهعنوان دومین تولیدکننده بزرگ اوپک از دست دهد و به رتبه پنجم سقوط کند. در این مقطع، میزان صادرات نفت ایران بعضاً به حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز و تولید نفت نیز به حدود ۱.۹ میلیون بشکه در روز کاهش یافت که پایینترین سطح طی دهههای اخیر محسوب میشود.
با این حال، در دولت سیزدهم و با تلاش برای افزایش تولید و صادرات نفت، جایگاه ایران بهبود پیدا کرد؛ بهطوری که کشورمان در سال ۲۰۲۱ به رتبه چهارم و در سال ۲۰۲۳ با پیشی گرفتن از امارات متحده عربی، به رتبه سومین تولیدکننده بزرگ اوپک صعود نمود.
آمارهای انرژی و کشتیرانی نشان میدهد که صادرات و تولید نفت ایران، با وجود تداوم تحریمهای آمریکا، به رکوردهای جدیدی در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ دست یافت. بر اساس گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA)، درآمد نفتی ایران در سال ۲۰۲۲ بین ۴۲.۶ تا ۵۴ میلیارد دلار (طبق نوع برآورد) برآورد شده که در بین اعضای اوپک، پنجمین جایگاه را دارد. این رقم نسبت به سال ۲۰۲۰ که تنها ۷.۹ میلیارد دلار-کمترین میزان درآمد نفتی ایران در دو دهه اخیر-ثبت شده بود، افزایش فوقالعادهای به شمار میرود. این روند صعودی در سال ۲۰۲۴ نیز ادامه پیدا کرد، بهطوری که طبق برآوردها، در سهماهه نخست ۲۰۲۴ میانگین صادرات نفت خام به بیش از ۱.۵۶ میلیون بشکه در روز رسید که بالاترین سطح در شش سال اخیر و معادل درآمدی بالغ بر ۳۵ میلیارد دلار برای کشور است.
بر اساس آمار آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، تولید نفت ایران در سال ۲۰۲۳ به رکورد ۲.۹۹ میلیون بشکه در روز رسید و بالاترین رکورد تولید دولت سیزدهم نیز در فروردین ۱۴۰۳ (آوریل ۲۰۲۴) با رقم ۳.۳ میلیون بشکه در روز به ثبت رسید؛ که نشانگر جهشی بیش از ۱.۳ میلیون بشکه نسبت به کمترین میزان پایان دولت قبل است. ظرفیت تولید پایدار نفت ایران طبق همان برآوردها، هماکنون به ۳.۸ میلیون بشکه در روز ارتقاء یافته است.
به گفته جواد اوجی، وزیر نفت دولت سیزدهم، در حالی که طی این دولت ۶۰۰ تحریم جدید نفتی علیه ایران وضع شد، صادرات نفت ایران ۱.۴ میلیون بشکه در روز افزایش یافته و سطح تولید نسبت به پایان دولت گذشته حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد رشد داشته است.
آمار اوپک نیز نشان میدهد میانگین تولید نفت ایران در سال ۲۰۲۳ حدود ۲.۸۷ میلیون بشکه در روز بود و ایران رکورددار افزایش تولید میان اعضای اوپک شد. علاوهبر این، در سهماهه اول ۲۰۲۴، ایران بار دیگر بالاترین رکورد صادرات و تولید شش سال اخیر خود را به ثبت رساند.
با وجود تلاشهای رسانههای غربی برای کوچکنمایی این دستاوردها در دوران فعالیت و حتی پس از شهادت رئیس دولت مردمی، دکتر رئیسی، جهش بیسابقه صادرات و درآمد نفتی ایران علیرغم تحریمها، واقعیتی انکارناپذیر است.
استرداد بقایای جسد جاسوس اسرائیلی به تلآویو پس از 60 سال!
نشریه الاخبار لبنان در گزارشی اعلام کرد دولت احمد الشرع (الجولانی)، رئیس موقت سوریه موافقت خود را با استرداد بقایای جسد«الی کوهن»، جاسوسی مشهور اسرائیلی به تلآویو پس از ۶۰ سال در چارچوب یک توافق امنیتی محرمانه با اسرائیل و آمریکا ابراز داشته است.
اما «الی کوهن» که بود و در زمان رئیسجمهور وقت سوریه تا چه میزان در دستگاه حاکمیت این کشور نفوذ پیدا کرده بود و چرا اعدام شد؟
«الی کوهن»، جاسوس اسرائیلی با نام مستعار «کمال امین ثابت»، یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین جاسوسان تاریخ جهان است که با نفوذ در سیستم امنیتی و نظامی سوریه در دهه 1960 میلادی، توانست اطلاعات حیاتی برای اسرائیل فراهم کند.
«الیاهو بن شائول کوهن»، که به نام« الی کوهن» شناخته میشود، در 26 دسامبر 1924 در اسکندریه مصر متولد شد. خانواده او از یهودیان ارتدوکس و صهیونیست بودند که از سوریه به مصر مهاجرت کرده بودند. در دوران جوانی، کوهن به شدت درگیر فعالیتهای صهیونیستی بود. او به دلیل فعالیتهای سیاسیاش و حمایت از مهاجرت یهودیان به اسرائیل، مورد توجه دولت مصر قرار گرفت و در سال 1951 پس از کودتای نظامی در سوریه و اوجگیری نهضت ضد صهیونیستی در منطقه، بازداشت شد. با این حال، به دلیل کمبود شواهد علیه او، دولت مصر نتوانست او را محکوم کند و در نهایت او مصر را ترک در سال 1956 به اسرائیل مهاجرت کرد.
پس از مهاجرت به اسرائیل، الی کوهن ابتدا به ارتش اسرائیل پیوست. در سال 1957، تصمیم گرفت که به موساد، سازمان اطلاعاتی و عملیات ویژه اسرائیل، ملحق شود. نیاز سازمان به یک فرد با تواناییهای خاص برای نفوذ به سوریه، الی کوهن را به خدمت موساد درآورد.
در این زمان، موساد تصمیم گرفت که کوهن را برای یک مأموریت حساس در سوریه آموزش دهد. او تحت دورههای آموزشی فشرده جاسوسی قرار گرفت و توانست مهارتهای لازم برای عملیاتهای پیچیده را به دست آورد. موساد برای او هویتی جعلی به عنوان یک بازرگان سوری به نام «کمال امین ثابت» ساخت. این داستان شامل بازگشت یک تاجر سوری از آرژانتین به کشور خود بود که با هدف نفوذ به دستگاههای دولتی سوریه طراحی شده بود.
در سال 1962، کوهن به سوریه اعزام شد. او ابتدا به آرژانتین سفر کرد تا هویت جعلی خود را تقویت کند و با شخصیت «کمال امین ثابت» شناخته شود. او به عنوان یک تاجر موفق و وطنپرست سوری که از آرژانتین به کشورش بازگشته بود، توانست اعتماد افراد مهم و مقامات بلندپایه سوریه را جلب کند. کوهن به سرعت در محافل سیاسی و نظامی سوریه نفوذ کرد و با افراد بلندپایهای مانند امین الحافظ (حافظ اسد)، رئیسجمهور آینده سوریه، روابط نزدیکی برقرار کرد. کوهن در مجلس ملی سوریه با فریادهایش اسرائیل را به بدترین اقدامات متهم میکرد. دستور موساد به او این بود که تا میتوانی علیه اسرائیل بگو و بنویس تا وانمود کنی دشمن شماره یک اسرائیل هستی.
بین سالهای 1962 تا 1965، الی کوهن توانست اطلاعات بسیار مهمی از وضعیت نظامی و اقتصادی سوریه به اسرائیل منتقل کند. او یکی از مهمترین عوامل موفقیت اسرائیل در جنگ شش روزه (1967) بود. یکی از برجستهترین دستاوردهای او، ارائه اطلاعات دقیق از استحکامات نظامی سوریه در بلندیهای جولان بود. کوهن با هوشیاری توانست به بهانه کاشت درختان برای ایجاد سایه برای سربازان سوری، به این منطقه دسترسی پیدا کند. این درختان بعدها به عنوان نقاط هدفگیری برای نیروهای اسرائیلی در جنگ استفاده شدند.
اگرچه کوهن توانسته بود با موفقیت اطلاعات بسیار مهمی را به اسرائیل منتقل کند، اما در نهایت توسط نیروهای اطلاعاتی سوریه شناسایی شد. دلیل اصلی دستگیری او استفاده مکرر و بیش از حد از رادیو برای ارسال اطلاعات به اسرائیل بود. نیروهای اطلاعاتی سوریه با کمک شوروی و تجهیزات پیشرفته ردیابی رادیویی، توانستند منبع سیگنالهای ارسالی را شناسایی کنند و در ژانویه 1965، الی کوهن در حالی که در حال ارسال اطلاعات بود، دستگیر شد.
پس از دستگیری، کوهن تحت بازجویی قرار گرفت، اما هیچیک از اسرار موساد را فاش نکرد. او به سرعت در یک دادگاه نظامی محاکمه شد و به جرم جاسوسی برای اسرائیل به اعدام محکوم شد.
«احمد الشرع» یا همان «ابومحمد الجولانی» در حالی به درخواست مقامات رژیم صهیونیستی برای انتقال بقایای جسد این جاسوس اعدام شده 60 سال پیش که معلوم نیست استخوانهای باقیمانده او در چه وضعیتی است، موافقت کرده است که پس از سقوط دولت بشار اسد، بیش از 440 کیلومتر مربع از خاک سوریه - علاوهبر مناطق اشغال شده قبلی بلندیهای جولان- به اشغال رژیم صهیونیستی در آمده است و هر روز این رژیم، مناطق مختلف سوریه را آماج حملات هوائی و توپخانهای خود قرار داده و دولت موقت احمد الشرع کوچکترین اعتراضی به صهیونیستها نمیکند. اسرائیل بقایای جسد جاسوس 60 سال پیش خود را مطالبه میکند و دولت جولانی متعهد به اجابت آن میشود ولی همین دولت که باید حافظ جان ملت سوریه باشد در مقابل ریختن روزانه خون شهروندان سوری بیاعتنا بوده و نَرد دوستی و عشق به کودککشان صهیونیستی میسپارد.
حالا میتوان میزان ارادت و علاقه ترامپ رئیسجمهور آمریکا را به رئیسجمهور تروریست سوریه زمانی که او دست جولانی را در دستان خود در سفر به امارات میفشرد و میگفت: «رهبر جدید سوریه فردی مقتدر، جذاب و جوان است و به دنبال این است که کارهای خیلی خوبی در سوریه انجام بدهد»را درک کرد. کارهایی از جنس چشم بستن بر تصرف خاک سوریه و کشته شدن مردم در زیر بمبارانهای شدید هواپیماهای صهیونیستی و خوش رقصی برای اسرائیل و بازگرداندن بقایای جاسوس 60 سال پیش رژیم صهیونیستی!
بازار داغ خبرسازیها در مذاکرات هستهای
هر دور از مذاکرات که سپری میشود بازار یک شایعه داغ میشود. روزنامه انگلیسی «گاردین» اخیرا مدعی شده است دولت ایران به تازگی پرده از پیشنهادی برای ادامه غنیسازی اورانیوم داده است.طبق این طرح، دو کشور از کشورهای حوزه خلیجفارس با ایران مشارکت خواهند کرد.
نیویورک تایمز هم خبر داد که ایران در مذاکرات با آمریکا پیشنهاد داده است مرکز مشترک غنیسازی ایران با مشارکت آمریکا، عربستان سعودی و امارات ایجاد شود.
گاردین در تقویت این خبر نوشت: ایران از طریق عباس عراقچی وزیر خارجه خود پیشنهادی را برای شراکت با امارات متحده عربی و عربستان در زمینه غنیسازی اورانیوم ارائه کرده است.
به گفته این رسانههای غربی، هدف ایران از این اقدام، تضمین صلحآمیز بودن غنیسازی اورانیوم در ایران است.
گاردین مدعی شد: ایده تشکیل یک کنسرسیوم متشکل از ایران، امارات متحده عربی و عربستان سعودی برای غنیسازی اورانیوم جدیدترین تلاش ایران برای غلبه بر مخالفتهای آمریکا با ادامه غنیسازی اورانیوم توسط این کشور است.کارشناسان مسایل بینالمللی بر این باورند که ایران با ارائه این پیشنهاد، قصد دارد کشورهای حوزه خلیجفارس را وادار به حمایت از موضع ایران برای احقاق حق خود در مورد غنیسازی اورانیوم کند.
غربیها در رسانههای خود پیشنهاد این ایده را به ایران نسبت میدهند و مدعی هستند ایران بر این باور است که این پیشنهاد در نوع خود یک نوع امتیازدهی محسوب میشود زیرا امکان دسترسی کشورهای همسایه خود را به دانش فنی ایران میدهد و حتی میتواند آنها را سهامدار این کنسرسیوم بکند.
مسئولان تیم هستهای کشورمان تاکنون اظهار نظر صریحی در این باره نداشتهاند ولی برخی منابع نزدیک به تیم هستهای میگویند احتمال اینکه وجود چنین کنسرسیونی با این تفاوت که غنیسازی در ایران صورت پذیرد و دو کشور عربستان و امارات از آن بهره ببرند، ممکن است مورد قبول ایران قرار گیرد. اما این چیزی است که اما و اگرهای زیادی در آن وجود دارد. در صورت پذیرش چنین وضعیتی توسط ایران، جمهوری اسلامی باید بپذیرد که دوباره سطح غنیسازی اورانیوم خود را به سطح 3.67 درصد (طبق برجام) برساند. توافقی که در سال 2015 بین ایران و 6 کشور دیگر امضا شد و با خروج آمریکا از آن و بدعهدی طرف اروپایی در اجرای تعهدات برجامی با چالش مواجه شد.
هنوز این خبر از خروجی رسانههای خارجی خارج نشده است که خبر دیگری فضای رسانهای را در رابطه با مذاکره ایران و آمریکا پر کرده است. سایت «خبر آنلاین» که معمولا بازتاب دهنده اخباری از این دست در داخل است و با ذوقزدگی این دسته اخبار را منعکس میکند و رسانههای اصلاحات بازتابدهنده آن هستند، در آستانه دور بعدی مذاکرات درباره تحول در روند مذاکرات نوشته است: یک تحول بزرگ در مذاکرات رخ داده است؛ پیشنهاد جدید آمریکا به ایران این است: «فقط ۳ سال غنیسازی نکنید تا توافق کنیم و بعد از این دوره که اعتمادسازی شد، مجدداً به غنیسازی اورانیوم بپردازد.».
این سایت مدعی است: ایران در حال بررسی این پیشنهاد است و اگر طرفین این بار به توافق برسند، هم تاسیسات غنیسازی ایران باقی میماند و هم نگرانیهای امنیتی آمریکا درباره دسترسی ایران به سلاح هستهای مرتفع خواهد شد.
آنچه مسلم است اینکه طرف آمریکایی و غربی بهدنبال آن است که با برخی خبرسازیها و برجسته کردن آن، طرف ایرانی را در تنگنای تصمیم گیری قرار دهد و برخی رسانههای داخلی هم تلاش دارند با وزن دادن به این دسته خبرها انگیزههای درونی خود در مذاکرات را دنبال کنند.
درباره شایعه طرح کنسرسیوم بیان ۵ نکته ضروری است:
۱- برخلاف ادعای رسانههای آمریکایی تشکیل کنسرسیوم مشترک غنیسازی بخش جدی از مذاکره جاری ایران و آمریکا نیست.
۲- آمریکا در ادوار اولیه مذاکرات این طرح را به عنوان جایگزین غنیسازی در ایران مطرح کرده که رد شده است.
۳- ایران تاکید دارد برنامه هستهای آن باید مستقل، یعنی بدون وابستگی به خارج باشد.
۴- ایران هیچ طرحی را که مستلزم برچیدن برنامه داخلی غنیسازی باشد نمیپذیرد.
۵- اولویت مذاکرات تعهد تضمین شده درباره لغو مؤثر تحریمها است و نه چانهزنی درباره کیفیت غنیسازی محدود یا تعطیلی کامل آن و تشکیل کنسرسیوم با کشورهای دیگر.