روابط همســری از نـگاه قرآن
فرشته محیطی
شاید یکی از مهمترین و اساسیترین مواقف و عقبات قیامت مربوط به حقالناس، حقوق همسران نسبت بههم باشد؛ زیرا اگر کسی از این عقبه به سلامت بگذرد به آسانی میتواند از دیگر عقبات و مواقف پنجاهگانه بگذرد که مربوط به حقالله و حقالناس است؛ چرا که بیشترین و پرخطرترین تعاملات، در میان همسران و خانواده کوچک میافتد و در نهایت به جامعه کشیده میشود؛ بنابراین، کسی که بتواند در خانواده حقوق همسری را مراعات کند و حقالناسی از این لحاظ بهعهده نداشته باشد میتواند حقالناس دیگران را نیز مراعات کند. بنابراین، اگر گفته میشود: علیکم انفسکم؛ خودتان را دریابید؛ این نفس اولا و بالذات ناظر به همسری است که به عنوان «لباس» از جنس «من انفسکم» است و ثانیاً ناظر به دیگر همنوعان است که بهعنوان انفسکم مطرح است؛ از همینرو خدا میفرماید: وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا؛ و خدا برای شما از نوع خودتان همسرانی قرار داد.(نحل، آیه 72؛ شوری، آیه 11)
کسی که بتواند حقوق همسری را در خانواده مراعات کند، برای خود بهشت را در دنیا ساخته و شکی نیست که بهشت اخروی نیز تأمین میشود؛ زیرا آخرت انسان چیزی جز عملکرد دنیوی او نیست که در آن تمثل و تجسم مییابد؛ بنابراین، اگر کسی آرامش و مودت و رحمت و مانند آن را در زندگی خانوادگی خویش بهدست آورده باشد، این سعادت را به آخرت نیز با خود بهعنوان ملکات و مقومات هویت ذاتی و شاکله شخصیتیاش برده است. خدا زندگی خانوادگی و آثار و برکات آن را در چارچوب سنتها و قوانین حاکم بر هستی چنین ترسیم کرده و فرموده است که: از آیات و نشانههاى خدا اينكه از نوع خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بهوسیله آنها سکون و آرام گيريد و ميانتان مودت و دوستى و رحمت نهاد. آرى در اين نعمت براى مردمى كه مى انديشند، قطعاً نشانههايى است.(روم آیه ۲۱)
از نظر قرآن، همسران از جنس نفس شما هستند و از نظر نفس که همان روح دمیده در کالبد انسانی است، همجنس هستید و اگر کسی بخواهد خودش را نجات بدهد باید به این نفس در قالب همسر نگاه خاص داشته باشد، چنانکه باید به اهلبیت خویش و سپس جامعه انسانی چنین نگاهی داشته باشد تا در قالب وظیفه اجتماعی تواصی به حق و تواصی به صبر، خود را از خسران ابدی برهاند؛ قرآن میفرماید: اى كسانى كه ايمان آورده ايد خودتان و خانوادهتان را از آتشى كه سوخت آن مردم و سنگهاست حفظ كنيد؛ بر آن آتش فرشتگانى خشن و سختگير گمارده شدهاند، از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپيچى نمى كنند و آنچه را كه مامورند انجام مى دهند.(تحریم، آیه ۶)
همسران در خانواده قرآنی
زمانی خانواده در تراز قرآنی تحقق مییابد و در ترازوی قرآن جایگاه ویژهای مییابد که اصول اساسی فلسفه و سبک زندگی قرآنی را مراعات کند. بنابراین، لازم است تا این فلسفه و سبک زندگی قرآنی را در ساختار خانواده قرآنی و همسران ایمانی بشناسیم و بدان اهتمام ورزیم.
از نگاه قرآن، همه انسانها از «نفس واحده» هستند؛ زیرا وقتی آدم(ع) آفریده شد، از «نفس آدم»، همسرش آفریده شد تا آدم در سایه همسرش آرام گیرد و به آرامش برسد.(اعراف، آیه 189) این امر، اختصاص به آدم(ع) ندارد، بلکه همسران هر مردی اینگونه هستند که زنان ایشان که نوع «نفس» خودشان است، موجب آرامش مردان خویش هستند.(روم، آیه 21) این امر یکی از مهمترین نشانههای قدرت الهی است که با اندیشه در آن حقایق بسیاری برای انسان آشکار میشود.
همچنین همسران در سایه تشکیل خانواده و سنت و قانون زوجیت میتوانند به «مودت و رحمت» برسند که مهمترین نیازهای عاطفی و احساسی انسان را تامین میکند؛ زیرا انسان بدون مودت و رحمت نمیتواند زندگی انسانی داشته باشد؛ چرا که نیازهای عاطفی و احساسی در ساختار هویتی بشر بسیار مهم و اساسی است و میتوان گفت که از مهمترین تجلیات هویتی انسان همین امر مودت و رحمتی است که از مودت و رحمت الهی سرچشمه گرفته است(همان)؛ زیرا خلقت خدا بر محور رحمت است(هود، آیه 119) و از مهمترین اسمای الهی رحیم و ودود است.(رعد، آیه 90)
لازم است همسران تا میتوانند در کنار هم با صلح و صفا زندگی کنند و اگر اختلافی است آن را اصلاح کرده و با مودت و رحمت اجازه ندهند که به طلاق و جدایی بینجامد(نساء، آیه 128) تا جایی که اگر حکم طلاق جاری شد، خدا زمان چند ماههای را بهعنوان عده طلاق قرار میدهد تا زمینه بازگشت فراهم آید و همسران در کنار یک دیگر بمانند و طلاق و جدایی دائمی میان آنان رخ ندهد.(بقره، آیه 228)
حتی اگر به سبب شدت اختلاف امکان بقای زندگی مشترک وجود نداشته باشد، بایستی بهگونهای عمل کنند که این طلاق بهمعنای جدایی مطلق همراه با دشمنی و کینه و اموری دیگر از این دست نباشد، بلکه حتی در طلاق نیز روحیه احسان و رویه مودت و رحمت به نمایش گذاشته شود و با «عفو» حتی از حقوق مالی، نمایشی از تقوای الهی و فضل نسبت به یکدیگر را نشان دهند.(بقره، آیه 237)
پس از نظر قرآن، دامنه احسان و نمایش مکارم اخلاقی میان همسران تنها در زمان زندگی مشترک نیست، بلکه پس از اختلاف و حتی طلاق لازم است تا این اصول اساسی اخلاقی برتر را با عفو و گذشت مالی و پرداخت کالا و هدایای مناسب با توجه به توان مالی در قالب «سراح جمیل»(جدایی زیبا) به نمایش گذارند و از مصادیق محسنین باشند.(نساء، آیه 128؛ بقره، آیات 229 و 236؛ احزاب، آیه 49) بر اساس آموزههای قرآن، «بخل» و تنگ چشمی از مهمترین عوامل اختلافات در زندگی همسران است؛ ولی مؤمنان بر طبق تعالیم اخلاقی قرآن، همواره تلاش میکنند تا با رسیدن به قله محسنین، مکارم اخلاقی را در همه ابعاد از جمله احسان مالی به نمایش گذارند و همانگونه که در زندگی مشترک اهل بخل نیستند، در هنگام جدایی نیز از بخل اجتناب کرده و با احسان مالی اخلاق والای خود را به نمایش میگذارند؛ بنابراین، از نظر قرآن، همسران قرآنی اهل بخل نسبت به یکدیگر نیستند، بلکه هر دوشان با احسان نشان میدهند که از این رذالت اخلاقی بخل در امان هستند.(همان؛ بقره، آیات 236 و 237) اصولا همسران قرآنی بر اساس قانون متوازن حق و تکلیف عمل میکنند؛ زیرا اگر حقی برای کسی ثابت باشد، در مقابل، تکلیفی نیز برعهده او نهاده شده است؛ به عبارت دیگر هر تکلیفی حقی را موجب میشود و هر حقی تکلیفی را به دنبال دارد. بر همین اساس، اگر از حقوق شوهر نسبت به همسر، اطاعت همسر از شوهر است، در مقابل، تکلیف شوهر است تا بهعنوان ولایت وسرپرستی به تأمین مایحتاج و نیازهای ضروری همسر خویش بپردازد و او را از نظر مالی تأمین کند و در این امر و مانند آن هیچ ستمی را نسبت به همسر خویش روا ندارد.(نساء، آیه 34)
شوهر نسبت به همسر ولایت سرپرستی دارد و اصولاً قوام و عامل قیام و استقامت خانواده و ستون اصلی آن است. بنابراین، باید زن این جایگاه برتر و خاص همسر را مراعات کند و ارج نهد تا خانواده و زندگی مشترک قوام و استواری یابد و تزلزلی در آن پدیدار نشود.(همان)
همچنین از نظر قرآن، از حقوق شوهر نسبت به همسر این است که در برابر احسان و مودت شوهر خویش، تکالیفی را انجام دهد که شامل تمکین جنسی و مانند آنها است. از تکالیف دیگر همسر نسبت به شوهر عدم خیانت جنسی و مالی و قتل فرزندان و سقط آن و صیانت از اسرار خانوادگی و روابط خصوصی بین همسران است. بنابراین، زن نسبت به شوهر وظیفه دارد که امین اسرار خانوادگی باشد و از افشای اسرار و خیانت در این امور و سرقت و دزدی اموال شوهر اجتناب کرده و از افترا به شوهر از طرق گوناگون از جمله انتساب فرزند نامشروع به شوهر خودداری کند.(تحریم، آیات 3 و 10؛ ممتحنه، آیه 12)
از نگاه قرآن، همسران نسبت به یکدیگر «لباس» هستند؛ بنابراین، همانگونه که لباس نگهدارنده از گرما و سرما و تجاوزات دشمن و پوشانده عیوب و ابزار زیبایی و آراستگی است، همسران نیز باید نسبت به یکدیگر اینگونه باشند.(بقره، آیه 187؛ نحل، آیه 81؛ اعراف، آیه 26؛ فرقان، آیه 47)
تأثیر متقابل همسران در یکدیگر چنان است که سعادت و شقاوت آنان بستگی به عقاید و اعمال هم دارد تا جایی که خباثت همسر مشرک و کافر و منافق به همسر منتقل میشود؛ چنانکه طیب نفس همسر مؤمن میتواند عامل سعادت ابدی شود. از همینرو خدا فرمان میدهد تا همسری انتخاب شود که دارای عقاید و اعمال صالح ایمانی باشند که بیانگر طیب نفس اوست.(بقره، آیه 221) لذا در انتخاب همسر لازم است دقت بسیاری کرد تا گرفتار شقاوت دنیوی و ابدی اخروی نشد.
در مقابل، شوهر نیز مسئولیتها و تکالیفی چون تأمین نیازهای مالی و امنیتی و مانند آنها برای همسر برعهدهدارد.(نساء، آیه 34؛ بقره، آیات 226 تا 236) بنابراین، شوهر حق ندارد تا ضرر یا سختگیری یا اذیت و آزار یا مانند آنها را نسبت به زنش داشته باشد یا بخواهد از حق خویش سوءاستفاده کند؛ زیرا چنین چیزی از مصادیق ظلم و امری حرام و گناه و موجب عقوبت در دنیا و آخرت است.(طلاق، آیات 1 تا 6؛ تحریم، آیه 11؛ بقره، آیه 231)
اگر شوهری چندهمسری را انتخاب کرد در حالی که بهتر آن است که به یک همسر بسنده کند، میبایست حقوق ظاهری و مادی همسران خود را براساس عدالت مراعات کند، هرچند ناتوان از برآورد حقوق باطنی و نفسانی است؛ زیرا نمیتواند محبت خویش را عادلانه تقسیم کند و به شکلی به یک همسر گرایش بیشتری خواهد داشت.(نساء، آیات 3 و 29) این امور بخشی از مهمترین ویژگیهای خانواده قرآنی و روابط سالم همسری است که در قرآن برآن تأکید و اهتمام ویژهای شده است. کسانی که بخواهند زندگی قرآنی داشته باشند، باید این امر را از درون خانواده شروع کنند و حقوق همسران را مراعات کرده و به تکالیف همسری خویش بپردازند و بدان اهتمام نمایند. بیگمان برترین و بهترین سرمشق برای کسانی که بخواهند خانواده قرآنی تشکیل دهند، خانواده علوی و فاطمی است که هر دو آنان از معصومین(ع) هستند.