به بهانه تقارن نمایشگاه کتاب و روز نکبت
فاجعهای عمیقتر از اشغال سرزمین و غارت شهرها
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
«خداحافظ کتابهای من! بدرود ای عمارت حکمت، معبد فلسفه، مؤسسۀ علمی، آکادمی ادبیات!
من چقدر روغن چراغ به پای شما سوزاندم، خواندم و نوشتم، در سکوت شب، در حالی که همه خفته بودند... خداحافظ کتابهایم!
نمیدانم بعد از اینکه ما رفتیم چه بر سر شما آمد. آیا غارتتان کردند؟ سوزاندند؟ شما را با یک احترام درخور به یک کتابخانۀ عمومی یا اختصاصی منتقل کردند یا اینکه به مغازۀ سبزی فروشی راه پیدا کردید تا درون ورقهایتان پیاز بریزند؟»
این جملات دردمندانه از «خلیل سکاکینی» مبدع آموزش نوین فلسطین، ساکن یکی از محلات بیت المقدس است که پس از اشغال این شهر توسط صهیونیستها و بیرون راندن فلسطینیها از خانههایشان، کتابخانه ارزشمندش نیز به غارت رفت. خانه او اینک به مرکز فرقه صهیونیستی حدسه کانادایی تبدیل شده است.
غارت تنها به یغما بردن سرزمین و به توبره کشیدن خاک یک سرزمین با اشغال شهرها و مناطقش نیست، شاید آن اشغال را بتوان با مقاومت و نبرد استقلالطلبانه پایان داد و در دوران پیروزی و آزادسازی مناطق اشغال شده، اساسا روحیه و هویت بازیافتهای پیدا کرد که حتی قویتر از قبل باشد، اما شاید غارت فرهنگی و سرقت فرهنگ و هویت یک ملت و سرزمین، هیچ گاه نتواند جبران شود و همواره داغ و زخم آن بر تن یک ملت باقی بماند.
درست مانند اشغال ایران در زمان جنگ دوم جهانی که فراتر از لگدکوب کردن خاک یک سرزمین توسط چکمهپوشان بیگانه و خرابی شهرها و روستاها و چپاول خانه و کاشانهها، اما آنچه بیش از همه اینها در ذهن مردم آن روزگار ایران اشغال شده باقی ماند، تحقیر و خواری و خفت مردم توسط ارتشهای بیگانه و غارت حرث و نسلشان بود.
یکی از نقاط مغفول مانده اشغال فلسطین هم غارت فرهنگی این ملت است که در طول سالهای اشغال و در سایه چپاول سرزمین و خانهها و شهرها و... پنهان ماند. براساس اسناد و شواهد معتبر، صهیونیستها پس از اشغال سرزمین فلسطین، به غارت کتابخانهها و کتابهای مردمش پرداختند و تا آنجا که در اسناد اسرائیلی هم ثبت شده، 77 هزار جلد کتاب به شکل سیستماتیک از خانهها و کتابخانههای مناطق اشغالی به غارت رفت و به کتابخانههای اسرائیلی منتقل گشت.
بزرگترین سرقت فرهنگی
این سرقت فرهنگی که طی طرح عظیمی به نام «طرح جمعآوری کتاب» صورت گرفت از ژوئن 1948 یعنی یک ماه پس از اعلام موجودیت جعلی اسرائیل در تمامی شهر و روستاهای مناطق اشغالی به مرحله اجرا درآمد.
برای نخستین بار این غارت فرهنگی در فیلمی مستند به نام «سرقت بزرگ کتاب»
(The Great Book Robbery) توسط «بنی برونر» در سال 2012 در بنیاد 2911 و شبکه الجزیره ساخته شد. تحقیقات فیلم توسط یک دانشجوی یهودی دوره دکتری به نام «گیش امیت» در سطحی وسیع انجام شد و در واقع به عنوان رساله دکتری وی مطرح گردید.
براساس تحقیقات وی، عملیات غارت کتاب توسط گروهی از عناصر مؤسسه کتابخانه ملی اسرائیل به همراه نظامیان انجام گردید که برای جمعآوری کتاب به تک تک خانههای فلسطینیان رفته و به خصوص خانههایی را که به دلیل رانده شدن یا دستگیری و کشته شدن صاحبانش خالی شده بود، به سهولت غارت کردند.
«علا هلاهل» نویسنده و از فلسطینیان غارت شده در همین فیلم میگوید:
«ما رمانهای بسیاری داشتیم از کنفانی و حبیبی، ادبیات دهه 20 و 30. همه آنها را غارت کردند. ما امروز عمق تاریخ و فرهنگمان را به فراموشی سپردهایم. تاریخ فرهنگ ما را از 1960 نوشتهاند! در حالی که در 1920 ما تئاتر و ادبیات و سینما داشتیم، حتی کتابی درباره عکاسی در فلسطین. اما امروز هیچ نداریم.»
«ایلان پاپی»، مورخ یهـودی در این فیلم میگوید:
«... دو نوع غارت وجود داشـت؛ ۱-کتاب و ۲-عکس و تصویر و فیلم. خانههای 70 تا 75 هزار فلسـطینی که پر از کتاب بود، به سـرقت رفت. اسـناد اسرائیل در مه 1948 و مارس 1949 حکایت از آن دارد که محله طلبیه پر از کتاب بود.»
پاپی ادامه میدهد:
«... تصرف میراث فرهنگی فلسطینیها با تصرف زمین آنها هیچ تفاوتی نداشت. صهیونیستها با حذف فرهنگ و سابقه تاریخی فلسطینیها قصد داشتند تا هویت و تاریخ فلسطینیها را محو کنند. بنابراین حتی اگر از این کتابها مراقبتی صورت گرفته باشد از نظر من ارزشی ندارد...»
دزدی کتابها توسط اساتید دانشگاههای اسرائیل
«شـلومو شلامی» یکی از فرماندهان هاگانا که برای جمعآوری کتاب در آن سالها ماموریت داشته به گزارشگر فیلم میگوید:
«یک شبکه اطلاعاتی برای جمعآوری کتاب توسط نظامیان به وجود آمده بود و خانههایی را که در آنها کتاب وجود داشت، شناسایی میکرد تا برای سرقت برنامهریزی شود. در سال 1948 همزمان با به اسارت گرفتن فلسطینیان روستای «اشدود»، یک تیم 36 نفره هم برای جمعآوری کتابهای آنها تشکیل شد.»
غارت کتابها به دو طریق شخصی و سازمان یافته انجام میشد، مثلا در شیوه شخصی، اساتید دانشگاههای عبرانی، خود به خانههای فلسطینیها رفته و آنجا را برای یافتن کتاب زیر و رو میکردند!
برای عملیات فوق، دانشگاه عبری و ارتش، یک سری عملیات مشترک انجام دادند. کتابهای غارت شده را ابتدا در انبارها و سپس طی سالهای بعد در کتابخانههای مختلف اسرائیل جای دادند. برخی از این کتابها با علامت AP نشانه گذاری شدند یعنی کتابهایی که امانت بوده و باید برگردانده شود! «ناصر نشاشیبی» (برادرزاده اسعاف نشاشیبی ادیب معروف عرب) روزنامه نگار و نویسنده و از فلسطینیان غارت شـده، اظهار میدارد:
«... کتابهای خطی با ارزشی به سرقت رفت که بعد از 60 سال هنوز برنگشته است. مهم این است که کتابها را بردند تا هویت فلسطین را نابود کنند...»
یکی از اعضای دانشگاه عبری به ناصر نشاشیبی گفته بود کتابها را به کتابخانه خود آوردیم تا ظرفیت تحقیقاتی خود را افزایش دهیم. نشاشیبی میگوید:
«... وقتی به دانشگاه عبری اورشلیم رفته بودم، یک استاد دانشگاه به من درباره غارت کتابخانهمان گفت و خبر داد که صدها جلد از کتابهایم در این کتابخانه نگهداری میشود...»
کتابخانه رژیم صهیونیستی در ماه مه سال 2020 مجموعه نفیسی از ۲۵۰۰ دست نوشته و کتاب کم نظیر از همان کتابهای غارت شده فلسطینیان که بعضا از نسخههای خطی و دارای ارزش تاریخی دوران تمدن اسلامی بودند را به نمایش گذارد. به گزارش نشریه گاردین، این مجموعه دستنوشتهها و کتاب از قرن نهم تا قرن بیستم میلادی به زبانهای عربی، فارسی و ترکی را دربرمیگرفت.
گذشته و تاریخ و هویت فلسطین را به یغما بردند
غاده کریمی تا 8 سالگی در خانه پدریاش بوده و در آن زمان مجبورشان کردند که خانه را ترک کنند. خودش میگوید:
«... اینک یک اسرائیلی مالک خانهمان است. اما فقط این نیست. پدرم یک کتابخانه اختصاصی داشت و علاقهمند به زبان شناسی بود. او در حال تدوین یک فرهنگ انگلیسی عربی بود، مردی بود با یک کتابخانه در پشت سر، سالها برایش زحمت کشید، انواع و اقسام فرهنگها و دایرهالمعارفهای کم نظیر در این کتابخانه داشت که همه را به یغما بردند...»
محمود یازیک یک مورخ اجتماعی به وجود تئاتر در یافا و بیتالمقدس و حیفا اشاره میکند که پیش از اشغال توسط صهیونیستها در فلسطین رواج داشت. او میگوید:
«... شهر حیفا کتابفروشیها و باشگاههای فرهنگ و ادبیات و تئاتر داشت. شخصیتهای فرهنگی، دانشمندان و هنرمندان همه در 1948 فلسطین را ترک کردند و ما یتیم شدیم...آنهائی که ماندند هرگز به رسمیت شناحته نشدند...»
رونا سلا (موزهدار یهودی) نیز با چشمانی اشکبار بر این باور است که دزدیدن حتی آلبومهای خانوادگیشان که حاوی عکسهای دوران آشنایی پدر و مادرشان بوده، باعث شده که هیچ گذشته و تاریخی برایشان باقی گذارده نشود و به نوعی این تهی شدن در سطح ملی اشاعه یابد. او میگوید:
«... در جنگ سال 1948، بسیاری از گنجینههای فلسطینیها را غارت کردند. هم اکنون آرشیوهای اسرائیلی پر از گنجینههای فلسطینیهاست...»
عکسهای ماندگار و از تاریخ فلسطین هم به غارت رفت. رونا سلا از مجموعه تصاویر و عکسهای به غارت رفته، یک کتاب منتشر نمود. او عکسهای خلیل رصاص که زندگیش را وقف عکاسی از مقاومت فلسطین نمود را در آرشیو هاگانا و ارتش اسرائیل پیدا کرد و در کتابش به چاپ رساند.
به سفالهای روی دیوارها هم رحم نکردند
محمد بطراوی نویسنده و ویراستار کتاب که به عنوان زندانی مجبورش کردند برای اسرائیلیها بیگاری کرده و خانههای فلسطینیها را تخلیه نماید، میگوید حتی سفالهای روی دیوار خانهها را دزدیدند که از سفالهای درجه یک و مرغوب بود و به موزههای خود بردند!
برای هرچه بیشتر مستند شدن فیلم «سرقت بزرگ کتاب»، با نامه نگاریها و درخواستهای متعدد از مدیران کتابخانه ملی اسرائیل، سعی شد از انبارهای متروک آن فیلمبرداری شود. ولی «تالیا سولومون» که از طرف پروژه فیلم «سـرقت بزرگ کتاب» مسئول ارتباط با مدیرکل کتابخانه مذکور شده بود، پس از کوشـش فراوان موفق به کسب مجوز فیلمبرداری نگردید!
اما در مقابل، برخی فلسطینیهای بازمانده سعی کردند به طریقی، آن گنجینههای فرهنگی را به ملت فلسطین بازگردانند. از سال 1950 به رئیس اداره اموال بدون صاحب، نامه زدند و مکالمه داشتند. برخی فلسطینیان مانند «هانا ابوهانا» تعدادی از کتابهایی را که به کتابخانهها منتقل نکرده بودند با همان نشانهای AP (اموال متروکه) را خریدند و به کتابخانههای خود انتقال دادند. اما موفقیتی دیگر برای بازگرداندن آن گنجینه عظیم به صاحبان اصلیاش یعنی ملت فلسطین به دست نیامد و کتابهای غارت شده فلسطینیان همچنان مانند سرزمینشان در اشغال صهیونیستها
باقی ماند.