کد خبر: ۳۱۰۳۶۸
تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۱:۴۳

متهم طلبکار (یادداشت روز)

 
 
«استوارت برند» را به عنوان یکی از اولین فعالان حوزه محیط زیست در دهه 1960 و 1970 میلادی می‌شناسند. او نشریات و مؤسسات متعددی برای آگاهی از شرایط زیست‌محیطی و اقلیمی تأسیس کرد و الهام‌بخش بسیاری از فعالان این حوزه شد. «استوارت برند» 
همچنین یکی از مخالفان سرسخت «انرژی هسته‌ای» بود و آن را «ناایمن»، «پرهزینه» و «ضدطبیعت» می‌دانست. او از سال 1977 تا 1979 به عنوان «مشاور ویژه» فرماندار کالیفرنیا توصیه‌های زیادی برای بهره‌گیری از انرژی خورشیدی به مقامات این ایالت کرد اما سال 2005 همه چیز عوض شد.
«برند» مقاله‌ای با عنوان «بدعت‌های زیست‌محیطی» (Environmental Heresies) در مجله «مرور فناوری ام.آی.تی» 
(MIT Technology Review) نوشت و بسیاری از دیدگاه‌های پیشین خود را پس گرفت و زیر سؤال برد. از آن زمان او به دفاعی جانانه از «انرژی هسته‌ای» پرداخت و به طرفداران محیط زیست توصیه کرد «انرژی هسته‌ای» و «مهندسی ژنتیک» را به عنوان فناوری‌هایی نویدبخش برای آینده‌ بهتر انسان‌ها و کره زمین بپذیرند.
«استوارت برند» اولین نفری نبود که دچار چنین تحولی می‌شد. «مایکل شلنبرگر» یکی دیگر از فعالان زیست‌محیطی ضد «انرژی هسته‌ای» بود که پس از چند سال با تغییر دیدگاه‌هایش به یکی از مدافعان سرسخت «انرژی هسته‌ای» تبدیل شد. آنها به همراه چندین دانشمند برجسته دیگر در حوزه محیط زیست پس از سال‌ها فعالیت و بررسی آمار و اطلاعات، عمیقا به این نتیجه رسیدند که «انرژی هسته‌ای» قدرتمندترین و پاک‌ترین نوع انرژی دست‌یافته بشر است که ضمن بازدهی بالا بیشترین سازگاری را با محیط زیست دارد.
بگذارید این موضوع را با کمی مقایسه روشن کنیم. یک قرص سوخت هسته‌ای (حاوی دی‌اکسید اورانیوم) با ابعاد و وزنی کمتر از یک باتری قلمی (قُطر حدودا یک سانتی‌متر و ارتفاع یک و نیم سانتی‌متر و وزن کمتر از 20 گرم) به اندازه تقریبا یک تُن زغال‌سنگ، بیش از 560 لیتر نفت و 480 متر مکعب گاز طبیعی انرژی تولید می‌کند. به بیان دیگر میزان انرژی ۱ کیلوگرم اورانیوم طبیعی 235، پس از غنی‌سازی مناسب و تبدیل به سوخت هسته‌ای برای تولید برق در راکتورهای آب سبک؛ معادل تقریباً ۱۰۰۰۰ کیلوگرم نفت یا ۱۴۰۰۰ کیلوگرم زغال سنگ است و امکان تولید ۴۵۰۰۰ کیلووات ساعت برق را فراهم می‌کند. انجمن هسته‌ای کانادا در این زمینه دست به مقایسه جالبی زده است. طبق آمار آنها برای تأمین انرژی یک خانوار کانادایی ​​به مدت یک سال، به صورت میانگین کمتر از ۱۰ قرص سوخت هسته‌ای مورد نیاز است. در حالی که برای تولید همان مقدار برق به 4100 لیتر نفت یا 3500 متر مکعب گاز طبیعی نیاز است. اینکه شما بتوانید با حجمی کمتر از 10 باتری قلمی برق یک سال خانه‌تان را تأمین کنید در مقایسه با سایر منابع انرژی به معنی تخریب کمتر محیط زیست، تولید کمتر کربن(یکی از عوامل مهم تغییرات اقلیمی) و کاهش چشمگیر پسماند صنعتی است.
تولید برق فقط یکی از مصارف انرژی هسته‌ای است. انرژی هسته‌ای در کاربرد نوین خود می‌تواند با راکتورهای دمای بالا، منبع تولید هیدروژن به عنوان سوخت پاک آینده باشد. کاری که ژاپن با احداث نیروگاه هیدروژن هسته‌ای در شهر اوآرای برای آن هدف‌گذاری کرده است. انرژی هسته‌ای حتی در جزئی‌ترین مسائل روزمره نیز کاربرد دارد. اگر از مصارف پزشکی آن مانند رادیوداروها و پرتودرمانی بگذریم؛ انرژی هسته‌ای کاربرد مستقیمی در شیرین‌سازی آب دریا، سیستم‌های هشدار دود، ابزارهای سنجش صنعتی، ردیابی جریان و تشخیص نشتی لوله‌های نفت و گاز، بررسی مسیر و منابع آب زیرزمینی و... دارد. انرژی هسته‌ای در کاربرد غیرمستقیمش و با پرتودهی می‌تواند ماندگاری موادغذایی را افزایش دهد، بذرهای گیاهان را نسبت به آفات مقاوم کند و از آثار باستانی در مقابل قارچ‌ها و میکروارگانیسم‌ها محافظت کند. حتی محصولی مانند «پوشک بچه» نیز از انرژی هسته‌ای بی‌نصیب نیست. در ساخت پوشک بچه و دیگر محصولات بهداشتی مانند آن، از پلیمرهای فوق‌جاذبی استفاده می‌شود که با پرتودهی به دست می‌آیند و در نتیجه استفاده از مواد شیمیایی را به حداقل می‌رسانند.
انرژی هسته‌ای حتی در غنی‌سازی‌های سطح بالای اورانیوم مانند 60 تا 90 درصد هم مصارف غیرنظامی دارد. تولید رادیوداروهای خاص، توسعه نسل جدید راکتورهای کوچک(SMRs) در نیروگاه‌ها و ساخت پیشران‌های هسته‌ای از جمله این مصارف است. بر این اساس چرا باید یک کشور با چشم‌‌پوشی از انرژی هسته‌ای این دریچه فوق‌العاده را به روی خود ببندد و نسل‌های آینده‌اش را از گستره وسیعی از فناوری‌ها و توانایی‌ها محروم و یا به دیگران وابسته کند؟!
این سؤالی است که رئیس‌جمهور و وزیر خارجه آمریکا باید پاسخ آن را به ما بدهند. «دونالد ترامپ» در گفت‌وگو با شبکه ان‌بی‌سی‌نیوز تأکید کرد که هدف او از مذاکرات هسته‌ای با ایران و «تنها گزینه‌اش» در آن «برچیدن کامل برنامه هسته‌ای» ایران است. او در ادامه گفت: «[ایرانی‌ها] با این همه نفتی که دارند به انرژی هسته‌ای برای تولید برق چه نیازی دارند؟» پیش از او «مارکو روبیو» وزیر خارجه آمریکا البته در موضعی خفیف‌تر گفته بود: «تنها کشورهایی در جهان اورانیوم را غنی می‌کنند که دارای سلاح هسته‌ای هستند.... ایران باید بپذیرد که دیگر اورانیوم را غنی نمی‌کند، نیروگاه خواهد داشت چون به انرژی هسته‌ای نیاز دارد، و اورانیوم غنی‌شده را وارد خواهد کرد.»
اما هم رئیس‌جمهور و هم وزیر خارجه آمریکا به وضوح اطلاعات نادرست و مخدوشی را منتشر کردند. آمریکا یکی بزرگ‌ترین صاحبان نفت در جهان است و در دسامبر 2024 با تولید 13 میلیون و 491 هزار بشکه، رکورد تولید نفت در جهان را شکست. با این حال آمریکا با 94 راکتور؛ بیشترین راکتورهای هسته‌ای فعال را در میان کشورهای جهان دارد. انرژی هسته‌ای یکی از سه منبع اصلی تولید برق در آمریکا است و در سال 2023 این کشور با تولید 
775 تراوات‌ساعت، یک پنجم (نزدیک به 20 درصد) از برق مورد نیاز خود را از طریق انرژی هسته‌ای تأمین کرد. با این اوصاف شاید بهتر باشد رئیس‌جمهور آمریکا این سؤال را از خودش بپرسد که کشورش با این همه نفت چه نیازی به انرژی هسته‌ای برای تولید برق دارد!
برخلاف اظهارات وزیر خارجه آمریکا نیز همه کشورهای صاحب فناوری غنی‌سازی اورانیوم، دارای سلاح اتمی نیستند. طبق گزارش «مؤسسه انرژی و تحقیقات محیط‌زیست» و «انجمن جهانی هسته‌ای» 17 کشور در جهان صاحب فناوری غنی‌سازی اورانیوم هستند. از این میان 8 کشور آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین، هند، پاکستان و کره شمالی تسلیحات اتمی دارند و ایران در کنار آلمان، هلند، ژاپن، کره‌جنوبی، استرالیا، آرژانتین، برزیل و آفریقای جنوبی از جمله کشورهای صاحب فناوری غنی‌سازی اورانیوم است که هیچ سلاح هسته‌ای در اختیار ندارند و از انرژی هسته‌ای برای مقاصد غیرنظامی استفاده می‌کنند.
در این ترکیب آمریکا از جمله کشورهای دارای فناوری غنی‌سازی اورانیوم است که سلاح اتمی نیز دارد. وزارت انرژی آمریکا در سال 2024 اعلام کرد این کشور تا سپتامبر 2023؛ سه هزار و هفتصد و چهل و هشت(3748) کلاهک هسته‌ای در زرادخانه‌های خود انبار کرده است. آمریکا تنها کشوری است که از تسلیحات هسته‌ای در جنگ استفاده کرده و یکی از بزرگ‌ترین زرادخانه‌های اتمی جهان را نیز دارد. و همیشه این سؤال باقی است کشوری که خودش در زمینه استفاده نظامی از انرژی هسته‌ای متهم است چگونه طلبکار شده و نسبت به رقابت تسلیحات اتمی در غرب آسیا و یا جهان ابراز نگرانی می‌کند؟
پاسخ را شاید بتوان در سخنان «جرج کنان» دیپلمات برجسته آمریکایی در میانه قرن بیستم میلادی که نقش قابل توجهی در طراحی راهبردهای آمریکا طی جنگ سرد داشت؛ پیدا کرد. او سال 1948 درباره سیاست پیش روی واشنگتن گفت: «ما با جمعیتی برابر 3/6 درصد از جمعیت جهان، 50 درصد ثروت آن را در اختیار داریم. در چنین وضعیتی کار اصلی در دوران پیش رو... حفظ این نابرابری است.» سیاست ساکنان کاخ سفید حفظ نابرابری در جهان به نفع خودشان است. در این چهارچوب انرژی هسته‌ای، برنامه فضائی، قدرت دفاعی و موشکی، نفوذ منطقه‌ای و... برای آنها فرقی ندارد؛ آنها هیچ‌کدام از مؤلفه‌های قدرت‌ساز ما و ابزار‌های برهم زننده این نابرابری را تحمل نخواهند کرد.
سید محمدعماد اعرابی