امام رضــا(ع) و خفقان هارونی
دوران امامت ۲۰ ساله امامت امام رضا(ع) پس از شهادت پدر بزرگوارشان امام کاظم(ع) در سال ۱۸۳ ق شروع شد. ده سال از این دوران همزمان با خلافتهارون الرشید بود. (1) برای پاسخ به این سؤال که نوع تعامل امام رضا(ع) باهارون چگونه بوده است؟ بیان مختصری پیرامون عملکرد هارون در برخورد با امام کاظم(ع) ضروری است. هارون پیش از امام رضا(ع) سیاست سختگیری شدید را علیه امام کاظم (ع) و شیعیان در پیش گرفت و امام و شیعیان به دستور ایشان سیاست تقیه(2) را در پیش گرفتند. بر همین اساس هنگامی که هارون ایشان را احضار کرد، امام فرمودند: «چون تقیه در برابر حاکم واجب است، پیش هارون میروم.»(3) ایشان در نامهای از علی بن یقطین که از شیعیانشان بود و به عنوان وزیر در حکومت عباسیان نفوذ کرده بود خواستند که مدتی به شیوه اهل سنت وضو بگیرد تا خطری او را تهدید نکند.(4) در مقابل، هارون بعد از آنکه نتوانست با تمام سختگیریها و حتی با زندانی کردن امام کاظم(ع)(5) جلو گرایش و نفوذ روزافزون ایشان را در بین عموم افراد جامعه اسلامی بگیرد، آن حضرت را به شهادت رساند(6) بعد از اینکه امام کاظم(ع) به دستورهارون به شهادت رسید؛ او با توجه به ترسی که از پیامدهای این شهادت داشت سعی فراوانی کرد تا افکار عمومی و بخصوص شیعیان را متقاعد کند که امام به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. او از اینکه بخواهد امام رضا(ع) را به شهادت برساند بیم داشت. گزارشهای تاریخی نیز بازگوکننده همین امر است. به عنوان نمونه صفوان بن یحیى نقل کرده است: «یحیى بن خالد به هارون گفت: على بن موسى در خانه نشسته و مردم را به سوی خود دعوت میکند، هارون گفت میخواهی او را هم مانند پدرش بکشیم، ما که از کشتن پدر او سودى نبردیم.» (7)
امام رضا(ع) نیز فعالیتهای مرتبط با امر امامت را پیگیری میکردند و وقتی برخی یارانشان خطر هارون الرشید را به ایشان گوشزد میکردند آن حضرت بیان میکردند که هر چه کوشش کند او نمیتواند نسبت به من عملى انجام دهد.(8) یا وقتی محمّد بن سنان به حضرت گفت: شما خود را با این کار مشهور کردید و جانشین پدر شدید با اینکه از دم شمشیر هارون خون میچکد. فرمودند: «جواب من همان جوابى است که پیامبراکرم فرمود که اگر ابوجهل یک مو از سر من کم کرد بدانید من پیامبر نیستم من نیز میگویم اگرهارون یک مو از سرم کم کرد بدانید امام نیستم.»(9)
در عین حال این مسئله بدین معنا نیست که سیاست تقیه به طورکلی در زمان امامت امام رضا(ع) کنار گذاشته شد. بلکه ایشان در زمینه مسئله اعلام امامت خویش بدون تقیه رفتار میکرد اما در مواجهه با مسائل سیاسی و اعتقادی نیز مانند سایر ائمه(ع) پایبند به تقیه بود و شیعیان را به رعایت تقیه توصیه و بر لزوم آن تأکید میکرد. چنانکه آن حضرت یکی از دلایلی که تا چندین روز مانع ملاقات گروهی از شیعیان با ایشان شد، عدم رعایت تقیه از جانب آنان بود درجایی که تقیه لازم است.(10)
پی نوشتها:
1. طبرسی، فضل بن الحسن، اعلام الوری، قم، مؤسسه آل البیت لأحیاء التراث، ۱۴۱۷ ق، ج ۲، صص ۴۱-۴۲.
2. برای مطالعه و آشنایی بیشتر با مفهوم تقیه مراجعه به لینک ذیل مناسب است: https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/416140/
3. شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا، تهران، نشر جهان، ۱۳۷۸ ق، ج ۱، ص ۷۷.
4. شیخ مفید، محمد بن محمد بن نُعمان، الارشاد، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق، ج ۲، صص ۲۲۷-۲۲۸.
5. جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، قم، انتشارات انصاریان، ۱۳۸۱ ش، صص ۳۹۴-۳۹۷.
6. علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، ۱۴۰۳ ق، ج ۴۸، ص ۲۴۸.
7 و 8. طبرسی، همان، ج 2، ص 60.
9. علامه مجلسی، همان، 49، ص 50.
10. علوى، محمد بن على بن الحسین، المناقب، تحقیق: موسوی بروجردی، حسین، دلیل ما، قم، 1428 ق.
* مصطفی محسنی