کد خبر: ۳۱۰۲۷۷
تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۲:۴۷

اخبار ویژه

 
 
 
 
حمله موشکی یمن به تل‌آویو مایه تقویت ایران در مذاکرات با آمریکاست
برخلاف کج‌فهمی روزنامه «هم‌میهن» و ضد مذاکرات ایران و آمریکا تلقی کردن حمله موشکی یمن به اسرائیل، این اقدام موجب تقویت موضع ایران در مذاکرات می‌شود.
در این زمینه روزنامه وطن امروز در یادداشتی نوشت: روزنامه هم‌میهن از رسانه‌های تندرو اصلاح‌طلبان اخیراً با تیتر «اثر شلیک بر مذاکرات» مدعی شد حمله ارتش یمن یه فرودگاه بن گوریون، روی مذاکرات میان ایران و آمریکا اثر مخرب خواهد گذاشت.
این روزنامه تلاش کرد این ذهنیت را ایجاد کند که حمله موشکی به فرودگاه بن‌گوریون، اقدامی علیه مذاکرات ایران و آمریکاست. قاعدتاً این رویکرد در ادامه منجر به ایجاد گمانه‌های غیرواقع‌بینانه خواهد شد. 
درباره غلط بودن این انگاره باید گفت نزدیک ۲ ماه است دولت آمریکا با همراهی انگلیس، حملاتی را علیه مردم یمن انجام می‌دهد. بر اثر این حملات تاکنون صد‌ها غیر نظامی به شهادت رسیده‌اند. ارتش یمن از ۱۹ ماه پیش در دفاع از مردم مظلوم غزه و برای مقابله با جنایات رژیم صهیونیستی، وارد جنگ با رژیم اشغالگر قدس شده است. در واقع معادلات جنگ رژیم صهیونیستی و یمن، تابع جنگ غزه است و نه هیچ چیز دیگر.
با وجود ادعاهای آمریکایی‌ها مبنی بر هدف قرار دادن تأسیسات موشکی ارتش یمن اما ارتش یمن با حمله موشکی به فرودگاه بن‌گوریون در عمل ثابت کرد نه‌تنها حملات آمریکا و انگلیس به یمن بی‌فایده بوده، بلکه منجر به افزایش سطح حملات ارتش یمن به رژیم صهیونیستی و هدف قرار گرفته شدن مراکز حیاتی این رژیم شده است. 
بنابراین اگر قرار باشد تاثیر این حمله بر مذاکرات ایران و آمریکا محل مداقه قرار گیرد، قبل از آن، باید تحولات تأثیرگذار واقعی بر این مذاکرات‌ به صورت کامل و جامع بررسی شود، نه اینکه بدون در نظر گرفتن سایر عوامل و حوادث، صرفاً به همین یک مورد پرداخته شود. در میانه مذاکرات ایران و آمریکا، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در چند نوبت تأکید کرد به ایران حمله نظامی انجام خواهد داد. 
بدون تردید این اظهارات روی مذاکرات تأثیر مستقیم داشته است، به‌ویژه اینکه با این تهدیدات صریح، این موضع در ایران تقویت شده که در شرایطی که رژیم صهیونیستی از قطعی بودن حمله نظامی به ایران سخن می‌گوید، چرا ایران باید در مذاکراتی حضور داشته باشد که قرار است در این مذاکرات، بخش مهمی از توان بازدارندگی خود را از بین ببرد؟ البته تأثیرگذاری رژیم صهیونیستی روی مذاکرات به تهدیدات نتانیاهو محدود نشد. طی این مدت رژیم صهیونیستی و لابی‌های صهیونیستی، در کریدورهای تصمیم‌سازی آمریکا، رایزنی‌های گسترده‌ای را کلید زدند، به گونه‌ای که بسیاری معتقدند وقفه ایجادشده در مذاکرات ایران و آمریکا، نتیجه همین لابی‌ها برای طرح مطالبات زیاده‌خواهانه مانند برچیده شدن همه برنامه غنی‌سازی ایران یا اعمال محدودیت‌های موشکی بوده است.
پس از تعویق مذاکرات شنبه، منابع رسانه‌ای در آمریکا و سرزمین‌‌های اشغالی فلسطین مدعی شدند دلیل این وقفه، طرح‌ مطالبات جدید از سوی طرف آمریکایی بوده است. طرف آمریکایی در قبال برخی مبانی مذاکرات تغییر موضع داده و مطالبی از جمله برچیده شدن برنامه غنی‌سازی ایران را مطرح کرده است. 
یکی از راهبردهای دولت ترامپ و شریک استراتژیکش در سرزمین‌های اشغالی، در قبال مذاکرات با ایران، افزایش فشار در ۲ حوزه اقتصادی و امنیتی است. دولت آمریکا همزمان با ابراز تمایل برای مذاکره، از یک‌سو تحریم‌های جدیدی اعمال کرده است و از سوی دیگر تلاش کرده گزینه حمله نظامی را معتبر نگه دارد. از ابتدای شروع به کار دولت ترامپ، آمریکا نزدیک‌ ۲۰۰ تحریم‌ علیه ایران اعمال کرده. از سوی دیگر ترامپ شدیدترین تهدیدها، با بی‌سابقه‌ترین ادبیات را مطرح کرده است. ترامپ در عین حال که با ایران وارد مذاکره شد، جنگ روانی و ادراکی گسترده‌ای را نیز علیه ایران آغاز کرد. بنابراین کاملاً مشخص است همزمان با مذاکرات، یک جنگ روانی و ‌شناختی گسترده علیه ایران در جریان است.
برای فهمیدن ماهیت مذاکرات میان ایران و آمریکا، لازم است همه جوانب مربوط به این مذاکرات به صورت دقیق درک شود. اگر کسی بخواهد درباره میزان اثرگذاری حمله موشکی ارتش یمن تأمل کند، باید در چارچوب این جنگ روانی و مختصات آن، این حمله را ارزیابی کند. اگر بخواهیم تأثیر این حمله را بر مذاکرات ایران و آمریکا ارزیابی کنیم، حتماً باید به این موارد دقت شود:
- تأثیر حمله بر خنثی‌سازی تهدید آمریکا: درک و فهم قدرت مقاومت و توانمندی ایران و جبهه مقاومت برای پاسخ به هر نوع تهدید.
- خنثی کردن شیطنت‌های نتانیاهو برای مخدوش کردن مذاکرات و به شکست کشاندن آن: یادآوری قدرت و توان جبهه مقاومت برای شکستن اسرائیل و همین‌طور توان مقاومت و ایران برای پاسخ به هر نوع شیطنت؛ در واقع به نتانیاهو یادآوری می‌شود هر نوع شیطنت او چه هزینه‌ها و عواقبی را برای او و‌ رژیم صهیونیستی به دنبال خواهد داشت.
 
 
66 روز تعلل دولت در معرفی وزیر اقتصاد
با وجود سپری شدن 66 روز از استیضاح و برکناری وزیر اقتصاد، دولت همچنان در زمینه معرفی نفر جایگزین تعلل می‌کند.
عبدالناصر همتی روز 12 اسفند سال گذشته به خاطر سوءمدیریت و نقش‌آفرینی در دامن زدن به تورم استیضاح و برکنار شد اما از آن زمان تا امروز نفر جایگزین برای سکانداری و فرماندهی تیم اقتصادی کابینه معرفی نشده است!
دو هفته قبل در این زمینه، معاون ارتباطات دفتر رئیس‌جمهور گفته بود: «گزینه نهائی برای وزارت اقتصاد از سوی دولت قطعی شده و به زودی به مجلس معرفی می‌شود. البته گزینه اول آقای دکتر پزشکیان، حتماً آقای طیب‌نیا بود، اما تنها مانعی که وجود دارد عدم پذیرش ایشان است. هنوز هم گزینه اول آقای پزشکیان، آقای طیب‌نیا است، اما ایشان این مسئولیت را فعلاً نپذیرفته‌اند».
به نظر می‌رسد یک علت تأخیر و تعلل در معرفی وزیر پیشنهادی، روشن نبودن برنامه و نقشه راه اقتصادی دولت است.
بلاتکلیف مانده سکانداری اقتصادی دولت ظرف 66 روز در حالی است که برخی مدیران و حامیان دولت بارها مشکلات اقتصادی را به مذاکره با آمریکا گره زده‌اند و این در حالی است که تعیین تکلیف وزارت اقتصاد از سوی دولت، جزو بدیهی‌ترین وظایف است و هیچ ربطی هم به مذاکره و نظایر آن ندارد.
در واقع مذاکره با آمریکا، یکی از ده‌ها کار وزارت امور خارجه، و یکی از صدها کار دولت است. و سؤال این است که دولت، جز موضوع پر تعلیق و ابهام مذاکره، چه دستور کار دیگری دارد و کدام برنامه را در حوزه‌های اقتصادی پیش می‌برد؟ این پرسش از آن جهت مهم است که وزارت اقتصاد، همچنان توسط سرپرست اداره می‌شود!
در همین حال، روزنامه هم‌میهن نوشت: جای وزیر اقتصاد در هیئت دولت خالی است و این وزارتخانه فعلاً با سرپرست اداره می‌شود. البته بارها دولت اعلام کرده که وزارت اقتصاد با حضور سرپرست به‌خوبی اداره شده است.  دولت سرپرستی قوی برای این وزارت انتخاب کرد(!) حالا اما نمایندگان مجلس به دولت فشار می‌آورند تا وزیر خود را زودتر معرفی کند.
 
 
 
گزارش محافل صهیونیستی از هراس و استیصال اسرائیل
راز حملات دیوانه‌وار آمریکا و رژیم صهیونیستی به یمن ظرف دو روز گذشته چیست؟ کدام رویداد مهم، واشنگتن و تل‌آویو را چنان کلافه کرده که چند ده بمب‌افکن را برای بمباران مناطق مختلف گسیل می‌کنند؟
چند علت عمده را می‌توان برشمرد:
علت نخست؛ قدرت مانور موشک جدید و ناشناخته یمن است؛ موشک هایپرسونیک ارتقاءیافته‌ای که توانست با سرعت و قدرت مانور بالا به یکی از امنیتی‌ترین مناطق در جهان (فرودگاه بن‌گوریون/ مجاورت تل‌آویو) اصابت کند.
این عملیات موفق، به معنای امکان تکرار آن در تل‌آویو و حیفا و نقب و نواتیم است. هم از نظر قدرت و دقت فنی، هم از نظر دقت اطلاعاتی، و مهم‌تر از همه، تحقیر تاریخی اَبَرپدافند آمریکایی. سامانه «تاد»، غول مرحله آخر بود که مقهور موشک فراصوت یمن شد. بنابراین طبیعی است که آمریکا و اسرائیل بر‌ای چند دهمین‌بار، به حملات دیوانه‌وار رو بیاورند و حال آن که اگر حملات مؤثر بود، باید پیش از این اثر می‌گذاشت.
دیروز در حالی که «یمن میلیتاری» گزارش می‌داد «جدیدترین و پیشرفته‌ترین موشک‌های ما برای زدن ضربات دردناک وارد میدان شده‌اند»، روزنامه صهیونیستی «اسرائیل هیوم» نوشت: «برآوردها نشان می‌دهد موشکی که انصارالله به فرودگاه بن‌گوریون شلیک کرد، مدلی جدید از موشک‌هاست. انصارالله با وجود حملات آمریکا، همچنان در حال توسعه موشک‌ها و پهپادهای جدید است». «پسح ولیکی» کارشناس صهیونیست هم می‌گوید: «این که راهبردی‌ترین داشته اسرائیل، یعنی فرودگاه بن‌گوریون هدف قرار گرفته، بسیار نگران‌کننده است. اگر بن‌گوریون بسته شود یا آسیب ببیند، اسرائیل در محاصره قرار می‌گیرد».
عامل دوم و مهم‌تر؛ قدرت روحی و اراده بالای مقاومت یمن، بالاتر توانمندی موشکی است؛ همان که دشمن را به ستوه می‌آورد. محمد البخیتی، از رهبران انصارالله می‌گوید: ما در محاصره هوائی علیه اسرائیل جدی هستیم. حملات دشمن، اراده ما را نمی‌شکند، بلکه مصمم‌تر می‌کند. قدرت خداوند از قدرت آمریکا بالاتر است.
بازتاب این اراده قدرتمند را در ادبیات تحلیلگران دشمن ببینید:
- کانال ۱۳ عبری: ما انتظار نداریم که حمله اسرائیل و آمریکا، مانع از پرتاب موشک توسط یمنی‌ها به سمت اسرائیل شود.
- یوسی میلمن: همان داستان تکراری؛ اسرائیل و آمریکا به بندر حدیده حمله کردند. نتانیاهو، کاتز و ایال زمیر فکر می‌کنند با کمک ترامپ موفق می‌شوند. ما قبلاً هم این اقدامات را انجام دادیم اما یمنی‌ها 
هیچ اهمیتی قائل نیستند.
- کانال ۱۴ عبری: حوثی‌ها طوری ما را تهدید می‌کنند که انگار هیچ اتفاقی برایشان نیفتاده است. آنها محاصره هوائی اعلام می‌کنند و صدایشان را بلند می‌کنند، انگار که آنها بزرگ هستند و ما کوچک.
علت سوم، موفقیت در محاصره هوائی و دریایی رژیم صهیونیستی است. در این‌باره وب‌سایت صهیونیستی كالكاليست نوشت: «ده‌ها شرکت خارجی پروازهای خود به اسرائیل را لغو کرده‌اند و هنوز مشخص نیست که پروازها چه زمانی از سر گرفته می‌شود».
دیروز در حالی که مقاومت یمن، هشدار حمله به بندر حیفا را هم صادر کرد، روزنامه معاریو نوشت: «حملات یمن ظرف یک‌سال‌ونیم گذشته، نشان داد ساختن دیواری بر فراز آسمان که مانع ورود موشک یا پهپاد از سمت یمن شود، غیرممکن است. دستاورد حمله به فرودگاه بن‌گوریون، بی‌سابقه بود. آنها موفق شدند به یکی از نمادهای حاکمیت اسرائیل آسیب بزنند. همچنین در برنامه منزوی‌کردن اسرائیل از جهان، کاملاً موفق شدند. بیش از یک‌سال‌ونیم است که آمد و شد در تنگه باب‌المندب را مختل کرده و از ورود کشتی‌ها به بندر ایلات و بنادر مدیترانه‌ای اسرائیل جلوگیری می‌کنند. ما به انزوای هوائی رسیدیم. اسرائیل بار دیگر به جزیره‌ای منزوی در دنیا تبدیل شده است».
 
 
 
ساندی‌تایمز: مقاومت یمن دست برتر را در نبرد با آمریکا دارد
نشریه ساندی‌تایمز در تحلیلی به قلم مارک اوربان و درباره به وضعیت پیچیده جنگ میان آمریکا و مقاومت یمن نوشت: با وجود هزینه‌های نجومی عملیات نظامی آمریکا که به ۷ میلیارد دلار در ۱۵ ماه گذشته رسیده‌، انصارالله همچنان به حملات خود علیه کشتی‌های تجاری و اسرائیلی ادامه می‌دهد. سقوط اخیر جنگنده ۶۷ میلیون دلاری اف/ای-۱۸ پس از ناکامی در فرود روی ناو هری ترومن، فقط یک نمونه‌ از هزینه‌های سنگین آمریکا در این نبرد نامتقارن است.
نابرابری هزینه‌های تسلیحاتی طرفین، معادله را به نفع یمن تغییر داده است. برای مقابله با موشک‌های انصارالله، آمریکا و متحدانش باید هزینه‌های گزافی پرداخت. موشک‌های پدافندی پیکان اسرائیل ۴ میلیون دلار، سامانه‌های دفاع موشکی تاد آمریکا ۸.۴ میلیون دلار و موشک‌های ضدبالستیک اس‌ام-۳ نصب شده روی کشتی‌ها ۲۷ میلیون دلار برای هر واحد هزینه دارند. این در حالی است که انصارالله پهپادهایی با هزینه چند هزار دلار تولید می‌کنند. 
کارشناسان معتقدند بدون عملیات زمینی- که غرب تمایلی به آن ندارد- نمی‌توان به مهار انصارالله امیدوار بود و حتی با وجود ادعاهای پنتاگون مبنی‌بر تخریب ۶۹ درصد پرتابگرهای موشک‌های بالستیک و ۵۵ درصد سکوهای پرتاب موشک‌های کروز انصارالله، همچنان تهدید آنها علیه کشتیرانی و امنیت اسرائیل پابرجاست.
این عملیات‌ها همچنین ذخایر تسلیحاتی آمریکا را که برای مواجهه احتمالی با ایران یا چین ضروری خواهند بود، تحلیل می‌برد. 
 نویسنده چندین دلیل برای دست برتر انصارالله در مواجهه با نیروهای آمریکایی و غربی ارائه می‌کند: نابرابری اقتصادی در هزینه‌های تسلیحاتی؛ انعطاف‌پذیری تاکتیکی انصارالله و اینکه انصارالله چابکی یک گروه غیردولتی و ارتش را با پشتیبانی متحد خود یعنی ایران و زرادخانه‌ای از سلاح‌های تهاجمی ترکیب کرده و همین، آنها را به دشمنی غیرقابل پیش‌بینی تبدیل کرده است؛ عدم امکان عملیات زمینی؛ تنش داخلی در دولت آمریکا و فرسایش ذخایر استراتژیک آمریکا و اسرائیل.