اخبار ویژه
محکومیت یک صهیونیست به اتهام طراحی ترور نتانیاهو
دادگاه رژیم صهیونیستی برای یک تبعه این رژیم به بهانه همکاری با ایران و مشارکت در طرح ترور نتانیاهو حکم زندان صادر کرد.
به گزارش روزنامه تایمز اسرائیل، دادگاه ناحیه بئرشبا برای موتی مامان حکم ۱۰ سال زندان را صادر کرد. اتهام وی ارتباط با ماموران ایرانی در داخل ایران، و گفتوگو بر سر طرح ترور بنیامین نتانیاهو نخستوزیر است. او همچنین متهم به مأموریت برای پیشبرد توطئه ترور وزیر دفاع، و رئیس شاباک، سازمان اطلاعات و امنیت اسرائیل است.
دادگاه گفت «موتی مامان» در اوان جنگ اسرائیل با نیروهای نیابتی ایران دو بار به این کشور سفر کرده است؛ وکیل مدافع او گفت درخواست تجدیدنظر در حکم «نامتناسب» خواهد داد. موتی مامان ۷۳ ساله، از اهالی اشدود، دو بار به ایران سفر کرده و برای گفتوگو بر سر ترور چهرههای ارشد اسرائیل، مانند نتانیاهو، رانن بار رئیس شاباک، و یا یوآو گالانت وزیر دفاع وقت، با ماموران اطلاعاتی دیدار کرده و به جرائمی مانند ارتباط با مأمور بیگانه، ورود بیمجوز به سرزمین دشمن محکوم شده است.
تایمز اسرائیل افزود: رئیس دادگاه میگوید این حکم میباید حاوی عنصر مهم بازدارندگی باشد و پیامی روشن و مشخص راجع به هزینه تنبیهی ارتباط ممنوع و غیرقانونی میان اتباع اسرائیل و دشمنان القا نماید. توجه کافی به بازه زمانی جرائم مامان در هنگامه جنگی که ایران دشمن بزرگ اسرائیل است و هنگامی که سربازان در خط مقدم با دشمن میجنگند، ضرورت داشت. ارتباطهای موتی مامان با مأموران ایرانی در گیر و دار نبرد اسرائیل با حماس در نوار غزه، رخ داد.
قاضی دادگاه گفت سفر دوم مامان به ایران، با علم به این که مانند سفر قبلی خواهد بود که طی آن موضوع فعالیت برای ایران مطرح شده بود، نشان میدهد او در این رابطه نامناسب، حتی اگر برای سود مادی بوده باشد، پیگیر بوده است.
از سوی دیگر، ساگی گفت، در صدور حکم، اعتراف مامان به جرائم خود، و ابراز پشیمانی او را نیز در نظر گرفته است. اما ایال بسرگلیک، وکیل مدافع وی گفت حکم مزبور «کاملاً نامتناسب» بوده است.
ترامپ به جای کسب موفقیت اقتصاد و جامعه آمریکا را بههم ریخت
ترامپ تنها رئیسجمهور پس از جنگ جهانی دوم است که در هر دو دوره خود کمتر از نیمی از حمایت عمومی را در ۱۰۰ روز اول داشته است.
شبکه دولتی انگلیس ضمن بررسی کارنامه صد روزه دونالد ترامپ نوشت: برای دههها، صدمین روز ریاستجمهوری بهعنوان نقطه عطف و آزمونی نمادین برای یک رئیسجمهور جدید در نظر گرفته شده است- لحظهای برای نگاه به گذشته و ارزیابی پیشرفت یک دولت جدید.
دادههای اولیه از این دوره به ما نشان میدهد که ترامپ در تحقق وعدههای کلیدی خود از جمله تعرفههای تجاری گسترده، دستگیری و اخراج مهاجران و کاهش شدید هزینههای دولتی چه میزان پیشرفت کرده است.
رتبهبندی میزان تأیید ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوریاش با آنچه در دوره اول داشت، مقایسه شده است. ترامپ اولین رئیسجمهور پس از جنگ جهانی دوم است که در دو دوره غیرمتوالی خدمت میکند، به همین دلیل دو مجموعه رتبهبندی دارد.
جان اف کندی از ۸۳ درصد تأیید عمومی برخوردار بود و رونالد ریگان از ۶۷ درصد.
جو بایدن و بیل کلینتون محبوبیت کمتری داشتند اما بالای ۵۰ درصد بودند.
ترامپ تنها رئیسجمهور پس از جنگ جهانی دوم است که در هر دو دوره خود کمتر از نیمی از حمایت عمومی را در ۱۰۰ روز اول داشته است. 44 درصد در دوره اول ریاست و 41 درصد در دوره اخیر.
دولت ترامپ در دوره دوم خود بیشترین شکاف در رتبهبندی میزان تأیید را داشته است، به طوری که ۹۰درصد جمهوریخواهان از او حمایت کردهاند در مقابل تنها ۴درصد دموکراتها.
ترامپ در طول کارزار انتخاباتی خود وعده داد که در مسائل اصلی خود سریع عمل کند. او قول داد که در روز اول خود قیمتها را کاهش دهد، جنگ در اوکراین را پایان دهد و کسانی را که در جریان شورش در کنگره آمریکا در سال ۲۰۲۱ نقش داشتند، عفو کند.
او به تمام اینها دست نیافته است اما اگر تعداد زیاد اقدامات اجرائی معیار باشد، سرعت ترامپ در صدور این فرمانها بیشتر از هر رئیسجمهور دیگر در دوران مدرن است.
ترامپ در ۱۰۰ روز بیشترین دستور اجرائی را در یک قرن اخیر صادر کرده است. او تاکنون بیش از نیمی از تعداد دستورات اجرائی که در دوره اول خود صادر کرده بود را صادر کرده است و تقریباً ۹۰درصد تعدادی که جو بایدن در چهار سال صادر کرده بود.
برخی از دستورات اجرائی ترامپ پیامدهای عمدهای داشتهاند، و بسیاری از آنها هدفشان معکوس کردن میراث بایدن بوده است. از جمله دستورات روز اولش، این بود که ایالات متحده دوباره از توافق پاریس در مورد تغییرات اقلیمی خارج شود، توافقی که به گفته او آمریکاییها را تحت فشار قرار میدهد- و اعلام کرد که شورای انرژی ملی برای افزایش تولید نفت آمریکا ایجاد میشود.
در زمینه عملکرد اقتصادی ترامپ در نوامبر ۲۰۲۴ با وعده کاهش قیمتها و افزایش اشتغال برای آمریکاییها پیروز قاطع انتخابات شد. پیام او در طرفداری از کسبوکارها با استقبال والاستریت مواجه و به افزایش شاخص سهام اس اَند پی۵۰۰ پس از پیروزی انتخاباتیاش منجر شد. قیمت سهام در آمریکا معمولاً در اوایل ریاستجمهوریها بهتدریج افزایش مییابد. اما در مورد ترامپ، این قیمتها ثابت ماندند و بهتدریج کاهش یافتند، زیرا لحن او درباره تعرفههای تجاری شدت گرفت. با اعلام طیفی از این مالیاتها بر واردات از سرتاسر جهان در تاریخ دوم آوریل، سقوط شدیدی در بازار رخ داد. ترامپ برخی از این تعرفهها را یک هفته بعد کاهش داد، که باعث بازگشت نسبی بازار شد. اما عدم قطعیت ناشی از تلاشهای او برای تغییر شکل تجارت جهانی، عامل نوسانات اقتصادی جهانی قلمداد میشود.
عامل مهم دیگر، احساس مردم آمریکا نسبت به اقتصاد است. این موضوع دهههاست که توسط دانشگاه میشیگان از طریق «شاخص احساس مصرفکننده» بررسی میشود. این شاخص در طول جابهجایی ریاستجمهوری تغییراتی داشته است ولی در دوران ترامپ، به میزان قابلتوجهی کاهش یافته است. مصرفکنندگان درآوریل گفتهاند که نگران جنگ تجاری هستند، همراه با پیشبینیهای بدتر درباره میزان درآمد، تورم و امور مالی شخصی. خود ترامپ احتمال وقوع رکود اقتصادی را رد نکرده، اما وعده داده که سیاستهای او در بلندمدت به ثمر خواهد نشست. آمریکا دهههاست با کسری تجاری عمل میکند - حال ترامپ میخواهد آن را از بین ببرد. اما تعرفههای جدید ترامپ ممکن است اثر معکوس گذاشته باشند - یعنی بهجای کاهش، کسری را بیشتر کردهاند. دادهها نشان میدهد بسیاری از واردکنندگان، بهدلیل ترس از افزایش هزینهها، پس از پیروزی ترامپ در انتخابات، به واردات بیشتر روی آوردند.
با وجود اعلام توقف بسیاری از تعرفههای شدید در تاریخ ۹آوریل، گزارشهایی از احتکار برخی اقلام در آمریکا منتشر شده - که بخشی از آن بهدلیل عدم قطعیت بوده است.
در برجام، کم خسارت زدند حالا میگویند گسترش هم بدهیم!
عضو سازمان منحله مجاهدین (انقلاب) موفقیت در مذاکرات با آمریکا را به اصلاح سیاست داخلی مشروط کرد!
فیضالله عرب سرخی به خبرآنلاین گفت: شرایط منطقه دستخوش تغییرات بنیادینی شده و دیگر نمیتوان با نگاه گذشته به تحولات امروز پرداخت. مذاکرات ایران و آمریکا در یک بستر جهانی جدید آغاز شده و حکومت ناگزیر است برای موفقیت مذاکرات، سیاستهای داخلی خود را اصلاح کند. بدون تغییرات واقعی در داخل کشور، حتی بهترین توافقها نیز ناپایدار خواهند بود.
وی با ادعای تغییر سیاستهای آمریکا پس از روی کار آمدن ترامپ گفت: سیاستهای منطقهای و جهانی آمریکا دچار تغییر شده و مذاکرات فعلی ایران و آمریکا باید در این چارچوب جدید فهمیده شود. مذاکرات آغاز شده تنها یکی از وجوه تغییرات جدید است و بدون شناخت کامل تحولات منطقه، تحلیل درستی از این مذاکرات نخواهیم داشت. نگاه به تحولات امروز با عینک گذشته، خطای فاحشی است. هرچند تعیین دستور کار مذاکرات مسقط اقدام مهمی بوده، اما به هیچ وجه برای برونرفت از وضعیت فعلی کافی نیست.
عرب سرخی با یادآوری تجربه برجام گفت: پس از توافق برجام، بحث برجام ۲ و ۳ هم مطرح بود و اکنون باید دید آیا حکومت حاضر به توسعه دامنه مذاکرات در حوزههای دیگر هست یا خیر. یکی از سؤالات اساسی این است که آیا حکومت برای پایداری و موفقیت مذاکرات، سیاستهای داخلی خود را اصلاح خواهد کرد یا خیر. آینده مذاکرات، میزان موفقیت آن، و پایداری نتایج آن به این «اگر»ها بستگی دارد.
او گفت: مذاکرات خارجی، به تنهائی تضمینکننده باز شدن فضای داخلی نیست، اما بهبود وضعیت اقتصادی حاصل از توافقات میتواند زمینه مساعدتری برای تنفس سیاسی ایجاد کند. سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی است؛ اگر در داخل کشور تغییر معناداری ایجاد نشود، در خارج هم نمیتوان به موفقیتهای ماندگار امید داشت.
وی افزود: اگر فشار اقتصادی از دوش مردم کاسته شود، آرامشی در جامعه شکل خواهد گرفت که میتواند هم به سود مردم باشد و هم به سود حکومت؛ اما این آرامش بدون اصلاح در سیاستهای داخلی به صورت پایدار محقق نخواهد شد.
ابراز اشتیاق این عضو حزب منحله افراطیون به برجام 2 و 3 در حالی است که اولاً هنگام مذاکرات هستهای و وعدههای گل و بلبل روحانی و ظریف و مدعیان اصلاحات، هیچ حرفی از افزایش تعهدات هستهای به تعهدات موشکی و منطقهای نبود و وعده داده میشد همه تحریمها در روز اجرای برجام یکجا و بدون بازگشت لغو خواهد شد.
اما وقتی طرف غربی امتیازات نقد را از دولت روحانی گرفت، وعده تعلیق تحریمها را به توقعات پایان ناپذیر جدید مانند تمکین از منویات FATF، تعهد آب و هوایی پاریس برای کاهش استفاده از سوخت فسیلی نیروگاهها، توقف فعالیتهای موشکی، واگذاری اقتدار منطقهای و مذاکرات جدید در اینباره کرد.
با وجود این واقعیتها و در حالی که جنازهای بیخاصیت از برجام به علاوه تهدید مکانیسم ماشه آن برجا مانده، یک سیاستباز ناشی میگوید باید برجام را به سایر ابعاد قدرت خود توسعه میدادیم و حالا هم باید همین کار را بکنیم یعنی از خود خلع قدرت کنیم!
نکته بعدی این است که عرب سرخی هیچ اشارهای به پایمال کردن برجام از سوی ترامپ نمیکند بلکه او ر ا طرفدار توافق وانمود میکند و در اینجا نه تنها خواستار گسترش مذاکرات (طلبکاریهای آمریکا) به دیگر حوزههای اقتدار ایران میشود، بلکه ادعا میکند سیاست داخلی ایران هم باید تغییر کند! برای یک توافق خارجی آن هم با رژیم بدسابقه و بدعهدی مثل آمریکا چرا باید جمهوری اسلامی سیاستهای داخلی خود را تغییر دهد. آیا امثال عرب سرخی مترجمها و دیلماجهای منویات آمریکاییها هستند؟!