کد خبر: ۳۰۹۷۹۵
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۳

از حمل‌ونقل تا نفت و فناوری پروژه‌هایی برای روابط اقتصادی ایران و چین 

 
 
همکاری اقتصادی ایران و چین در پروژه‌های مختلف، می‌تواند منجر به بازتعریف و تقویت روابط دوجانبه و افزایش قدرت اقتصادی هر دو کشور در سطح منطقه‌ای و جهانی بشود. 
به گزارش خبرگزاری فارس؛ ایران و چین در سال‌های اخیر گام‌های مؤثری در جهت تقویت همکاری‌های اقتصادی در زمینه‌های مختلفی از جمله انرژی، زیرساخت‌ها، تجارت، فناوری و سرمایه‌گذاری مشترک برداشته‌اند. تحولات جهانی، رویدادهای ژئوپلیتیکی و روی کار آمدن ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، زمینه‌های همکاری نزدیک‌تر میان دو کشور را فراهم کرده ‌است.
سند جامع ۲۵ ساله میان دو کشور که در سال ۲۰۲۱ به امضا رسید؛ چشم‌انداز همکاری‌های دو کشور را ارتقا بخشید. یکی از مهم‌ترین ابعاد همکاری اقتصادی ایران و چین، حوزه انرژی است. ایران به عنوان یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نفت و گاز جهان و چین به عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده انرژی، منافع مشترکی در این زمینه دارند. چین در سال‌های اخیر بزرگ‌ترین خریدار نفت ایران بوده و این همکاری در چارچوب قراردادهای بلندمدت ادامه دارد. 
از طرفی ایران می‌تواند با بهره‌گیری از فناوری‌های پیشرفته چینی در زمینه استخراج و پالایش نفت و گاز، بهره‌وری خود را افزایش بدهد. روند تجاری دو کشور براساس آمارهای تجارت جهانی، روند نسبتا صعودی داشته است. 
چین به عنوان بزرگ‌ترین شریک تجاری ایران، واردات کالاهایی نظیر نفت، پتروشیمی و محصولات کشاورزی از ایران را افزایش داده و از سوی دیگر، ایران نیز واردات کالاهایی نظیر ماشین‌آلات، تجهیزات الکترونیکی و محصولات صنعتی از چین را در دستور کار قرار داده است.
مطابق نظر کارشناسان، همکاری اقتصادی ایران و چین با توجه به ظرفیت‌های دو کشور می‌تواند به تقویت روابط دوجانبه و افزایش قدرت اقتصادی آنها در سطح منطقه‌ای و جهانی منجر شود. با توجه به این که برای همکاری‌های راهبردی ایران با دومین قدرت اقتصادی دنیا نیازمند ایجاد بازی برد-برد در راستای منافع و ارزش‌های دو کشور هستیم و پتانسیل بازتعریف روابط بین دو کشور همچنان وجود دارد با تجمیع نظرات کارشناسان، پیشنهادهایی به منظور تعمیق همکاری‎‌های حمل‌ونقلی و ترانزیتی میان دو کشور ارائه می‌ شود. 
 4 پیشنهاد برای گسترش همکاری‌ها
این پیشنهادها عبارتند از:الف)‌ همکاری در توسعه بندر شهید رجایی: در بعد همکاری مستقیم ایران و چین، حضور چین در بنادر جنوبی کشور از جمله بندر شهیدرجایی، نیازمند بازنگری در فرآیندهای همکاری بلندمدت برای بهره‌برداری از پایانه‌های بندری و حضور کشتیرانی‌های چینی در این بندر و تبدیل آن به ‌هاب بنادر غرب آسیا است.
ب) احداث پل خلیج‌فارس-قشم: همکاری دیگری در بنادر جنوبی کشور، احداث پل ۲.۲ کیلومتری خلیج‌فارس-قشم است که ارتباط بزرگ‌ترین جزیره ایران به سرزمین اصلی را فراهم می‌کند و علاوه‌بر مزایای تسهیل حمل‌ونقل کالا و مسافر و کاهش زمان سفر، فرصت تقویت ارتباطات اقتصادی و تجاری بین جزیره قشم و مناطق دیگر ایران را در اختیار ما قرار می‌دهد. چین نیز جزیره قشم را با دارا بودن بالاترین آبخور کشتی در خلیج‌فارس، به مرکز تردد کشتی‌ها و بانکرینگ غرب آسیا تبدیل می‌کند.
پ) نقش‌آفرینی در ابتکار کمربند-راه چین: همکاری سه‌جانبه چین، کشورهای آسیای‌مرکزی و ایران برای فعال‌سازی کریدور چین-آسیای‌مرکزی-غرب آسیا که یکی از شاخه‌های اصلی ابتکار کمربند-راه چین (BRI) محسوب می‌شود و در تعهد سرمایه‌گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری آنها در ایران گنجانده شده‌ است.
ت) اتصال چین به اروپا از جنوب شرق ایران: همکاری چندجانبه میان کشورهای چین، پاکستان، ایران و ترکیه با توجه به تنش‌های دریایی چین و آمریکا در تنگه مالاکا که بستر راه‌اندازی مسیر یکپارچه ریلی حمل‌ونقل کالا میان چین و اروپا را فراهم می‌کند. در کنار آن، کریدور ریلی اسلام‌آباد-تهران-استانبول (ITI) به عنوان یکی از مهم‌ترین کریدورهای سازمان همکاری اقتصادی اکو در منطقه، رونق بیشتری پیدا می‌کند.
 دلائل سرمایه‌گذاری محدود چینی‌ها در ایران
گفتنی است، به گزارش خبرگزاری تسنیم، با وجود تمام امتیازهایی که ایران برای تولید خودرو در اختیار چینی‌ها قرار داده باز هم، خودروسازان این کشور برای تولید در ایران محتاطانه عمل کرده و در سایه بی‌اعتنایی وزارت صمت، از مسئولیت خدمات فروش و پس از فروش شانه خالی می‌کنند.
بازار ایران به دلایل متعددی از جمله جمعیت جوان، منابع طبیعی غنی، موقعیت ژئواستراتژیک و تقاضای بالا برای کالاهای مصرفی و صنعتی، برای شرکت‌های چینی جذاب است. با این حال، علی‌رغم حضور گسترده کالاها و فناوری‌های چینی در ایران، تمایل این شرکت‌ها به سرمایه‌گذاری مستقیم محدود است.
اما سؤال مهم اینجاست چرا سرمایه‌گذاری مستقیم و بلندمدت چینی‌ها در ایران محدود است؟ بخشی از این مسئله به داخل مربوط است. دولت‌های غربگرا در ایران، رابطه با چین را کاملاً کنار می‌گذارند به‌طوری که همین حالا، کشورمان در دومین اقتصاد بزرگ دنیا، سفیر ندارد! حال آنکه کشورهایی که در منطقه بدون نظر آمریکا، آب نمی‌خورند روابط اقتصادی گرمی با چین دارند.
 نگرانی از تغییرات ناگهانی قوانین گمرکی، تعرفه‌ها و مقررات واردات و صادرات باعث تردید چینی‌ها در ایجاد زیرساخت‌های تولیدی و سرمایه‌گذاری بلندمدت شده است.
البته چینی‌ها هم اگر منافع راهبردی خود را در نظر بگیرند باید سرمایه‌گذاری بلندمدت انجام دهند چرا که ایران، با وجود همه فراز و نشیب‌ها، مهم‌ترین کشور خاورمیانه به عنوان یکی از قطب‌های جهان چندقطبی است. بسیاری از برندهای چینی، ایران را نه به عنوان یک بازار استراتژیک بلندمدت، بلکه به عنوان یک بازار مقطعی و پر سود در نظر گرفته‌اند که اشتباه است.
به عنوان مثال، بسیاری از برندهای چینی در ایران اولویت را بر فروش سریع خودرو قرار داده‌اند و به توسعه شبکه خدمات پس از فروش توجه کمتری داشته‌اند. در بسیاری از شهرهای کوچک‌تر نمایندگی یا مراکز تخصصی تعمیر محصولات چینی وجود ندارد. 
همچنین تعمیرکاران به اندازه کافی با فناوری این خودروها آشنا نیستند. واردات قطعات با تاخیر مواجه می‌شود یا قیمت آن‌ها بسیار بالاست. برخی قطعات نیز نایاب است. برندهای مختلف چینی هر کدام توسط شرکت‌های متفاوت وارد می‌شوند (مانند چری، جک، دانگ‌فنگ، فوتون، بی‌وای‌دی و...) و استاندارد واحدی برای خدمات پس از فروش وجود ندارد.