کد خبر: ۳۰۹۷۷۸
تاریخ انتشار : ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۲

اخبار ویژه

 
 
اصرار عجیب برای وجاهت بخشیدن به کارگروه مافیایی FATF
روزنامه غربگرای شرق گه سابقه خلاف‌گویی‌های بزرگ درباره برجام را در کارنامه خود دارد، مدعی شد به 10 ابهام درباره FATF پاسخ می‌دهد.
این روزنامه از یکی از مدیران حامی FATF پرسید «آیا حضور آمریکا و اسرائیل در ترکیب اصلی اعضای اف‌ای‌تی‌اف موجب می‌شود که خروج ایران از لیست سیاه غیرممکن شود؟». خانی پاسخ داد: «به استناد استانداردهای اف‌ای‌تی‌اف، اجماع در اجلاس‌های این نهاد بر‌‌اساس رأی‌گیری‌های متداول و رأی با اتفاق آرا نیست و به این‌ صورت عمل می‌شود که گزارش اقدامات کشور هدف به اعضا ارائه و اعضا در تأیید یا رد اقدامات با کشور مدنظر، آن‌هم در چارچوب متدولوژی اجرائی توصیه‌های اف‌ای‌تی‌اف و نه با اعمال سلیقه، وارد بحث فنی و حقوقی می‌شوند و بعد از پاسخ به سؤالات و ابهامات، اجماع رخ می‌دهد.
خانی در واکنش به اینکه آیا با پذیرش کنوانسیون‌ها و عادی‌سازی پرونده ایران، اطلاعات حیاتی اقتصادی کشور و تراکنش‌های بانکی را باید به اف‌ای‌تی‌اف ارائه دهیم؟ می‌گوید: «در کنوانسیون‌های پالرمو و سی‌اف‌تی و توصیه‌های اف‌ای‌تی‌اف، هیچ اشاره‌ای به الزام کشورها برای ارائه اطلاعات اقتصادی و حیاتی، خارج از چارچوب قوانین داخلی کشورها به اف‌ای‌تی‌اف وجود ندارد. اصولاً استانداردهایی که با مشارکت و تأیید بیش از 200 کشور و حوزه قضائی و در نهایت تصویب 39 عضو اصلی نهائی و ابلاغ شده‌، مخصوص ایران و با هدف تهدید کشورها نوشته نشده و اگر این نگرانی‌ها درست بود، هیچ کشوری همکاری نمی‌کرد.
او درباره اینکه برخورد اف‌ای‌تی‌اف سیاسی است، گفت: «اگر اف‌ای‌تی‌اف رویکرد سیاسی در قبال کشورمان اتخاذ می‌کرد، باید تحت‌ فشار کشورهای متخاصم و صرفاً به دلیل گذشت بیش از هفت سال از تاریخ انقضای مهلت اجرای برنامه اقدام و نبود تغییر جدی در پیشرفت اجرای این برنامه و البته نپذیرفتن دو کنوانسیون اشاره‌شده، برنامه اقدام ایران را مشابه کره‌شمالی ابطال و کشور را وارد تشدید اقدامات تقابلی مشابه می‌کرد. تا به امروز رویکرد همراهی اف‌ای‌تی‌اف با ایران، حفظ شده ولی تضمینی برای تداوم این رویکرد در صورت تعیین‌نشدن تکلیف کنوانسیون‌ها وجود ندارد. 
خانی در پاسخ به اینکه آیا پذیرش کنوانسیون‌ها و عادی‌سازی پرونده در اف‌ای‌تی‌اف، امکان حمایت کشور از گروه‌های مقاومت را در منطقه سلب می‌کند؟ توضیح می‌دهد: تمام کشورهای محور مقاومت یا میزبان گروه‌های مقاومت از قبیل یمن، لبنان، عراق و... کنوانسیون‌ها را پذیرفته و به آنها ملحق شده‌اند و از آنجایی که هرگونه همکاری کشورهای یادشده در چارچوب کنوانسیون‌های اشاره‌شده، به قوانین داخلی معطوف یا با حق شرط پذیرفته شده، عملاً هیچ مشکلی برای این کشورها تاکنون پیش نیامده است. 
او در پاسخ به اینکه آیا تضمینی برای عدم بازگشت مجدد ایران به لیست سیاه بعد از خروج از این لیست وجود دارد؟ می‌گوید: این تضمین نه به ایران بلکه به هیچ کشوری حتی کشورهایی که هم‌اکنون با اف‌ای‌تی‌اف برنامه اقدام دارند، داده نمی‌شود. توصیه‌های اف‌ای‌تی‌اف چالش دائمی کشور است.
درباره این اظهارات، نکات بسیاری قابل طرح است که به گزیده‌ای از آن اشاره می‌شود. FATF یک کارگروه کاملاً سیاسی و آلت دست است. بنابراین وجاهت حقوقی به آن دادن خلاف واقعیت است. بزرگ‌ترین جرائم مالی و پولشویی
(موضوع FATF) در کشورهای آمریکا و اروپا و کانادا که موسسان و گردانندگان اصلی FATF محسوب می‌شوند و از آن به‌عنوان چماق علیه دیگران استفاده می‌کنند، اتفاق می‌افتد.
FATF با وجود شعار مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم و جرائم سازمان‌یافته، هرگز سراغ متهمان اول این جرم‌ها در آمریکا و انگلیس و فرانسه و اسرائیل... نرفته است. همچنین از نگاه مافیای غربی حاکم بر FATF، گروه‌هایی مانند حماس و جهاد اسلامی و حزب‌الله و انصار‌الله که از کشور خود در برابر اشغالگران دفاع می‌کنند، تروریست هستند اما اشغالگران جنایتکار جزو اعضای FATF هستند و آنها هستند که باید درباره عضویت ایران یا خروج از لیست سیاه تصمیم بگیرند.
گردانندگان FATF به‌خاطر جنگ اوکراین روسیه را تحت فشار قرار دادند اما هرگز درباره جنایت و نسل‌کشی و تروریسم سازمان‌یافته اسرائیل و حمایت غرب سخنی نگفتند.
به‌عنوان یک نمونه، ترامپ خود متهم بزرگ فساد و سوءاستفاده مالی در آمریکاست و با این وجود توانسته پرونده خود را به حالت تعلیق دربیاورد و به قدرت برسد. او رأساً می‌گوید آمریکا فاسد است و اینکه «در آمریکا صدها ‌میلیارد در تقلب و سوءاستفاده دزدیده می‌شود». همچنین بر اساس اظهارات ایلان ماسک و گزارش یورونیوز، فساد سیستماتیک در آمریکا- از رشوه به رسانه‌ها، نهادها و افراد تا اختلاس‌ تریلیون ‌دلاری- بیداد می‌کند. آمریکا براساس شاخص جهانی به بالاترین سطح فساد رسیده است. اما چرا هرگز در لیست سیاه FATF قرار نمی‌گیرد؟ 
مقر FATF در پاریس است؛ شهری که به پناه دادن به گروه‌های تروریستی از جمله منافقین مشهور است. برخی کشورهای اروپایی دیگر هم سابقه حمایت از تروریسم دارند. 
حامیان و بزک‌کنندگان FATF مان حاضر نیستند که تضمین بدهند در صورت تصویب و اجرای لوایح باقی‌مانده، تحریم‌ها لغو یا حتی تعلیق و کاهش پیدا کند. برعکس و در حالی که دولت روحانی، 39 بند از 41 بند برنامه اقدام دیکته شده FATF را به اجرا گذاشته بود، شمار تحریم‌ها از 850 مورد به 2000 تحریم افزایش یافت. اکنون هم به‌خاطر سرسپردگی به آمریکا و غرب FATF هیچ تضمین یا حتی وعده‌ای درباره کاهش تحریم‌ها نمی‌دهد.
از سوی دیگر موضوع FATF پیش از این یک‌بار در مجمع بررسی شده بود و اعضا از دولت روحانی سؤال کرده بودند چه تضمینی هست که با نهائی کردن دو لایحه باقی مانده تحریم‌ها برداشته شود؟ و آنها مجبور شده بودند براساس عبرت‌های زنده برجام اذعان کنند هیچ تضمینی وجود ندارد! لوایح کذایی به این علت از دستور کار خارج شد و اصرار دوباره در این‌باره تعجب برانگیز است.
یادآور می‌شود رهبر انقلاب 30 خرداد 1397 در دیدار نمایندگان مجلس و درباره معاهدات و کنوانسیون‌های بین‌المللی گفتند: «این معاهدات ابتدا در اتاق‌های فکر قدرت‌های بزرگ و برای تأمین منافع و مصالح آنها پخت‌وپز می‌شود و سپس با پیوستن دولت‌های همسو یا دنباله‌رو یا مرعوب، شکلِ به‌ظاهر بین‌المللی می‌گیرد به‌گونه‌ای که اگر کشور مستقلی مانند ایران، آنها را قبول نکند او را مورد هجوم شدید قرار می‌دهند که مثلاً ۱۵۰ کشور پذیرفته‌اند، شما چطور آن را رد می‌کنید؟»
رهبر انقلاب در تبیین راه صحیح برخورد با این‌گونه کنوانسیون‌ها افزودند: «همان‌گونه که درباره برخی کنوانسیون‌های بین‌المللیِ اخیراً مطرح‌شده در مجلس گفتیم، مجلس شورای اسلامی که رشید و بالغ و عاقل است، باید مستقلاً در موضوعاتی مثل مبارزه با تروریسم یا مبارزه با پولشویی قانونگذاری کند. البته ممکن است برخی مفاد معاهدات بین‌المللی خوب باشد اما هیچ ضرورتی ندارد با استناد به این مفاد به کنوانسیون‌هایی بپیوندیم که از عمق اهداف آنها آگاه نیستیم یا می‌دانیم که مشکلاتی دارند».
 
 
آنچه شکستید تابوی مذاکره نبود کمر اقتصاد کشور بود
روزنامه اعتماد می‌گوید تفاوت امروز با مذاکرات برجام این است که منتقدان آن روز، امروز مذاکره با آمریکا را ضروری می‌دانند.
این روزنامه به قلم یک دیپلمات سابق نوشت: حدود ۱۱ سال قبل یعنی ۲۰ خرداد ۱۳۹۳، در يادداشتي تحت عنوان «تابويي كه شكسته شد» نوشتم «سال قبل در چنين روزهايي (قبل از انتخابات ۲۴ خرداد) حتي تصور اينكه ايران و آمریکا اين‌گونه فارغ از جنجال‌ها بتوانند دور يك ميز رو در روي هم به گفت‌وگو بنشينند فرضي محال مي‌نمود و اگر بزرگ‌ترين دستاورد مذاكرات ايران با قدرت‌هاي جهاني موسوم به ۱+۵ را شكست اين تابو بدانيم، بيراهه نرفته و سخن به گزاف نگفته‌ايم... مهم اين است كه رويكرد مذاكره بين دو طرف براي برون‌رفت از مشكلات و برطرف كردن موانع حداقل در موضوع پرونده هسته‌اي و دستيابي به توافق، خواست و نيازي دوطرفه است.»
امروز و پس از گذار تحولاتي سهمگين در منطقه نمايندگان ايران و آمریکا سه دور گفت‌وگو را پشت سر گذاشته‌‌اند. گفت‌وگوهايي كه اكثر تحليلگران آن را به طرز شگفت‌انگيزي دور از انتظار و مثبت ارزيابي كرده‌اند. شايد تنها تفاوت آنچه كه امروز شاهد آن هستيم با تحولات ژنو و وين (منتهي به برجام) در رفتار مخالفان داخلي است. آن زمان، روزنامه مشهوري، كه نياز به ذكر نامش نيست، كيسه‌اي به تن نويسنده يادداشت كشيد و با همان دستاويز به اصلاح‌طلبان مرعوب تاخت. امروز اما، اكثريت قريب به اتفاق همان طيف از روزنامه گرفته تا اصولگرايان صاحب‌منصب و ائمه جمعه گفت‌وگو با آمریکا را عين صواب دانسته و هر يك به زباني آن را ضروري مي‌دانند.
از زمان اتفاق ميمون و مبارك آغاز مذاكرات ايران و آمریکا، كراراً گفتم كه مفهوم واقعي و هدف غايي سياست «تامين خير و كاهش مرارت» مردم است. تغيير رويكرد حاكميت را بايد به فال نيك گرفت و از آن استقبال كرد. روشن است اين سخن به آن معنا نيست كه دو كشور وارد بهشت روياهاي خود شده‌اند و به تعبير عاميانه همه ‌چيز گل و بلبل شده است.  گسل‌هاي بين تهران و واشنگتن به قدري عميق است كه نمي‌توان به اين زودي از عادي شدن مناسبات سخن گفت. مهم قرار گرفتن اين قطار در ريل منتهي به مقصد، برداشتن موانع با نرمش و انعطاف و پذيرش منطق برد -  برد در مذاكرات است.
لازم نيست در انگيزه‌ها كنكاش كرد و نيت‌خواني را مبناي تحليل قرار داد. مسئله كاملا روشن است. اگر راهبرد دور جديد مذاكرات آنچنان كه گفته‌اند، اطمينان از راهبرد غيرنظامي صنعت هسته‌اي ايران از يك‌سو و رفع يا لغو تحريم‌ها از‌سوي ديگر است، عدم اصرار بر تحقير حريف جزء لاينفك اين راهبرد خواهد بود.
به نظر اكثر كارشناسان، در بهترين شرايط براي توافق قرار داريم. ترديد نكنيم كسي جز ترامپ نمي‌تواند تصميم به توافق گرفته و آن را اجرا كند. او هم جسارت و توانايي اين كار و هم ابزارهاي قانوني اين مهم را در دست دارد. با توجه به برخورداري از حمايت اكثريت در كنگره و علاوه‌بر اينكه مانعي براي پيشبرد توافق با ايران ندارد ترامپ مي‌تواند در صورت لزوم آن را به صورت معاهده در سنا به تصويب برساند. اقدامي كه دست رئيس‌جمهور بعدي در آسيب زدن به اين توافق را مي‌‌بندد».
درباره این یادداشت چند نکته قابل بررسی است:
1) کدام تابوشکنی؟ مگر اولین بار بود مذاکره و توافق اتفاق می‌افتاد و مگر اولین بار بود که طرف آمریکایی با وعده، سر طرف ایرانی (مدعیان اعتدال و اصلاحات) شیره می‌مالید و امتیاز نقد می‌گرفت و سپس زیر وعده و تعهداتش می‌زد؟! شماها با همین منطق مبتذل تبدیل تابوشکنی ادعایی به دستاورد مذاکره(!) به عوام فریبی پرداختید و خیال طرف مقابل را آسوده کردید! در مقابل و در میدان واقعیت، توافق افتضاحی را روی دست کشور گذاشتید که حتی در دولت اوباما نیز بارها با تحریم‌های جدید نقض شد و سرانجام 850 تحریم را به 2 هزار تحریم رساند. توافقی بدون تضمین و مکانیسم شکایتی یا پرداخت خسارت‌، نامتوازن، و در عین حال حاوی مکانیسم مسخره ماشه علیه طرف ایرانی! با این وجود برخی عوام فریبان جشن گرفته بودند که تابوی مذاکره شکست و خر برفت و خر برفت و...!
2) مذاکره و توافق قبلی نه تنها نیازی از کشور برطرف نکرد بلکه دولت وقت را گرفتار و نیازمند التماس از دشمن بدعهد و کلاهبردار کرد و به هیچ جایی هم نرساند. مذاکره با پایمال‌کننده حقوق ایران در برجام، ضرورت کشور نیست، بلکه آزمون دوباره‌ای است تا خوابزدگان سیاسی دوباره و چند باره بفهمند که دولت‌های آمریکا دنبال تعامل برابر و محترمانه و توافق معتبر برد- برد نیستند، بلکه می‌خواهند دیکته کنند (و البته با ایستادگی طرف ایرانی نخواهند توانست، چرا که روزگار خوش خیالی و اعتماد به دشمن تمام شده است).
3) چرا نباید در انگیزه طرف پایمال‌کننده حقوق ایران در توافق برجام کنکاش کرد؟! دولت آمریکا کجا گفته که در ازای مطالبات غیر قانونی‌اش حاضر است تحریم‌ها را لغو کند و تضمین معتبر هم بدهد که بدعهدی شرم‌آور قبلی را تکرار نکند؟!
4) کنگره راساً بانی بسیاری از تحریم‌های چند لایه و سختگیرانه است و قطعاً دوسوم آن حاضر نمی‌شوند تحریم‌های مذکور را لغو کنند تا ایران بتواند استفاده اقتصادی پایدار انجام دهد. ضمن اینکه حتی اگر به فرض محال کنگره تحریمی را تعلیق یا لغو کند، باز هم دستش برای احیا یا تشدید همان تحریم‌ها بسته نیست. علاوه‌ بر اینکه هر دو سال یک‌بار هم ترکیب کنگره قابل تغییر است.
5) نهایتاً باید یادآوری کرد که رشد اقتصادی نزدیک به صفر درصد در دوره دولت برجام، سقوط شدید درآمدهای صادراتی و نفتی، خالی شدن کم سابقه خزانه، حذف بی‌سر و صدای یارانه 20 قلم کالا به خاطر همین سقوط درآمد دولت، تحمیل رکورد تورم 45 درصدی به مردم، تعطیلی هشت هزار کارخانه و مصائب بسیاری از این دست، عبرتی کافی است تا یقین کنیم که معطل گذاشتن مسئولیت‌های دولت و اعتماد به دشمن، نه تنها نمی‌تواند دستاورد تلقی شود بلکه می‌تواند نتیج خسارتباری در پی داشته باشد. با این حال چون دروغ کنتور نمی‌اندازد، متهمان آن فجایع بزرگ با اعتماد به نفس می‌توانند همچنان تابوشکنی را برای مردم فاکتور کنند!
 
 
با دروغ سرمایه‌گذاری هزار میلیاردی آمریکا را کعبه آمال جا نزنید!
در شرایطی که آمریکا می‌گوید هر‌کسی می‌خواهد با من کار کند، باید بیاید داخل آمریکا سرمایه‌گذاری کند، و خودش اکنون بزرگ‌ترین متقاضی سرمایه خارجی شده، عده‌ای می‌گویند آمریکا فقط برای ایران‌، هزار میلیارد دلار کنار گذاشته است!
این هشدار انتقادی را دکتر فرشاد مؤمنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی در نقد ادبیات فریبکارانه کسانی مثل الیاس حضرتی و حسین مرعشی و فیاض زاهد مطرح کرد. او در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گفت: برای اولین‌بار در گزارش اقتصادی ۱۳۷۳ که سازمان برنامه منتشر کرد، آمده که ما پنج سال شوک نرخ ارز را اجرا کردیم، یافته کلیدی‌اش این بود که به‌ازای هر یک واحد درآمدی که از این طریق به دست می‌آورد، هزینه‌های مصرفی‌اش 3.5 برابر افزایش پیدا می‌کند. یعنی حکومت در اثر شوک‌درمانی با ‌آمیزه ناکارآمدی و ابتلا به فساد رو‌به‌رو می‌شود. این استاد اقتصاد با تأکید‌ بر اینکه باید ارتقاء بنیه تولید فناورانه و استراتژی بسط فرصت‌های شغلی مولد به‌عنوان هدف سیاستگذاری‌ها قرار گیرد، گفت: وقتی ۳۰ میلیارد دلار واردات کالاهای قابل تولید در کشور می‌کنید، برآوردهای کارشناسی خیلی جدی وجود دارد که می‌گویند به‌ازای هر یک میلیارد دلار واردات کالاهای ساخته شده قابل تولید در کشور بین ۲۵ هزار تا صد هزار فرصت شغلی از بین می‌رود. از یک طرف با سرمایه‌های انسانی داخلی‌مان این‌گونه می‌کنیم و از سوی دیگر هم گزارش‌های رسمی می‌گویند در بنگاه‌های تولیدی‌مان هم نزدیک به دو، سوم ظرفیت نصب شده بلا‌استفاده است. بعد یک‌باره برای ما آمریکا را کعبه آمال می‌کنند!
مؤمنی که از حامیان انتخاباتی آقای پزشکیان است، ادامه داد: می‌گویند اگر پای آمریکایی‌ها به این‌جا باز شود هزار میلیارد دلار سرمایه‌گذاری می‌کنند! حتی برخی هم می‌گویند از این‌هم بیشتر! در شرایطی که آمریکا پیه سیاست‌گذاری تجاری حمایتگرای افراطی را به تنش مالیده و می‌گوید هر‌کسی می‌خواهد با من کار کند، باید بیاید داخل آمریکا سرمایه‌گذاری کند، و خودش اکنون بزرگ‌ترین متقاضی سرمایه خارجی شده، عده‌ای می‌گویند فقط برای ایران که کل اندازه تولید ناخالص ملی‌اش مثلاً بین یک، هشتادم تولید ناخالص ملی آمریکا است، آمریکا هزار میلیارد دلار کنار گذاشته است. اگر ما جامعه علمی مسئله‌محورتری داشتیم؛ به 10 شکل این موضوع را به بحث می‌گذاشت. خدا می‌داند چه‌خبر است که این‌گونه آمریکا را برای ما منجی جلوه می‌دهند.
وی تأکید کرد: بحث بر سر ظرفیت جذب است. مگر مناسبات و ترتیبات نهادی ما به‌گونه‌ای است که بتواند 5 میلیارد دلار جذب سرمایه خارجی سالم داشته باشد!؟ با شواهد رسمی می‌توان گفت این‌گونه نیست. اما ببینید ما را دچار چه اوهامی می‌کنند و این اوهام در شرایط فعلی بسیار پرشمارتر شده است.
این اقتصاددان عنوان کرد: ما باید به اندیشه توسعه برگردیم و انسان‌ها هدف برنامه‌های توسعه و مهم‌ترین ابزار تحقق توسعه هستند. راه نجات ایران باز کردن مشارکت فعال مردم در سرنوشت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی‌شان است. برای تحقق آن، ما به راهبردی برای توزیع عادلانه قدرت، ثروت، منزلت، صدا و اطلاعات نیاز داریم و در میان اینها توزیع عادلانه قدرت مقدم‌بر همه وجوه دیگر است.