اخبار ویژه
فارینپالیسی: ترامپ، شیری بود که ظرف ۱۰۰ روز برّه شد
نشریه معتبر سیاست خارجی در آمریکا با ارزیابی ریاست ۱۰۰ روزه ترامپ نوشت: او دوره دوم ریاستجمهوریاش را مانند یک شیر آغاز کرد، اما اکنون بیش از هر چیز شبیه به یک برّه است.
فارینپالیسی به قلم استیون کوک پژوهشگر شورای روابط خارجی آمریکا نوشت: ارزیابی عملکرد رؤسایجمهوری آمریکا در ۱۰۰ روز اول، یک رسم قدیمی است. دونالد ترامپ، در سه ماه اول بعد از مراسم تحلیفش وعدههای بسیار زیادی داد. ترامپ دوره دوم ریاستجمهوریاش را مانند یک شیر آغاز کرد، اما اکنون بیش از هر چیز شبیه به یک برّه است.
ترامپ، اسرائیل و حماس را وادار کرد که آتشبسی را بپذیرند که توسط رئیسجمهور پیشین آمریکا، جو بایدن، مذاکره شده بود اما رئیسجمهور و رفیق نزدیکش، استیو ویتکاف، هنوز نتوانستهاند بر مبنای آن آتشبس به پیشرفتی دست پیدا کنند. در عوض کاخسفیدِ ترامپ حمایت خود را نسبت به ازسرگیری حملات اسرائیل علیه نوار غزه اعلام کرد.
نوبت به ایران که میرسد، لفاظیهای جنجالی و جنگطلبانه ترامپ نشاندهنده این است که قصد ندارد از نیروی نظامی علیه ایران استفاده کند. مطالبات ترامپ از ایران که شامل جمعآوری کامل برنامه هستهای، پایان حمایت از گروههای نیابتی و کاهش اساسی نیروی موشکی میشود، عملی نشد و حتی تا بعد از نخستین دیدار استیو ویتکاف با وزیر خارجه ایران نیز دوام نیاورد.
حالا به نظر میرسد که ترامپ علاقهمند است به توافقی تن بدهد که بهشدت شبیه همان توافقی است که سال ۲۰۱۸ آن را نقض کرد. شاید برنامه جامع اقدام مشترک به برنامه جامع اقدام ترامپ تغییر نام بدهد و با عنوان عالیترین توافق کنترل تسلیحات همه دورانها معرفی شود. البته که چنین اتفاقی امری مبارک برای صلح جهانی است اما در عین حال میتواند فقط در حد لگد زدن به یک قوطی خالی در خیابان باشد و نهایتاً فقط به ارائه منابع جدید به نظام حاکم در ایران تبدیل شود.
برای هر رئیسجمهوری خیلی سخت است که در ۱۰۰ روز بتواند کار زیادی انجام دهد، اما ترامپ اینگونه وانمود کرده بود که قرار است موفقیتهای بسیاری در خاورمیانه رقم بزند. اینگونه به نظر میرسد که برخلاف وعدهها، خیلیها در حال باختن هستند.
فارینپالیسی در تحلیل دیگری نوشت: در سه ماه گذشته، ترامپ و تیمش گامهایی برداشتهاند که حتی برخی از ناظران باتجربه را نیز شگفتزده کرده است: از سهلانگاری «وزارت بهرهوری دولت» ایلان ماسک در بوروکراسی فدرال گرفته تا اعمال تعرفههای سنگین بر اکثر شرکای تجاری ایالاتمتحده. هرجومرجی که اکنون از کاخسفید سرچشمه میگیرد، روابط ایالاتمتحده با متحدان و دشمنان و همچنین برداشتها از واشنگتن در صحنه جهانی را تغییر داده است.
بازسازی قوانین اقتصاد جهانی برای خدمت به دستورکار «اول آمریکا»ی رئیسجمهور ترامپ، نتایج به طرز چشمگیری بدی به همراه داشته است. سیاست تجاری ترامپ از تهدیدهای پوچ تا تعرفههای گسترده و سپس به عقبنشینیهای تحقیرآمیز، آشفته کردن بازارها و از بینبردن اعتماد باقیمانده به رهبری اقتصادی ایالاتمتحده، تغییر کرده است. اگر دولت نتواند کمی نظم و انضباط به رویکرد خود بیاورد، ترامپ به هیچیک از اهداف خود نخواهد رسید و ایالاتمتحده را فقیرتر و ضعیفتر خواهد کرد.
اینبار، 100 روز اول ریاستجمهوری ترامپ، درست نقطه مقابل 100 روز اول ریاست فرانکلین روزولت در سال 1933 بوده است. در حالی که روزولت با ایجاد برنامههای دولتی و تقویت نهادهای ورشکسته به بحران اقتصادی که با آن مواجه بود، پاسخ داد، ترامپ از آغاز دوره دوم ریاست خود برای تخریب هرچه بیشتر نهادها استفاده کرده است. تاکنون، ترامپ چنان مصمم به دنبال کردن اهداف خود بوده است که حاضر شده خطر آشفتگی اقتصاد را به جان بخرد؛ همانطور که در اعلامیه او و سپس عقبنشینی جزئی از تعرفههای متقابل گسترده منعکس شد.
نگیم با سرپرست اداره میشه بگیم تقصیر دولت رئیسیه(!)
عضو تیم گرداننده روزنامه زنجیرهای هممیهن، مدعی شد انتصاب برخی افراد فاقد صلاحیت در سازمان بنادر در دولت شهید رئیسی موجب فاجعه اخیر در بندر شهید رجایی شده است. اما بررسیها نشان میدهد که سازمان بنادر ماههاست بدون سرپرست اداره میشود!
«احمد-ز» که به مهملنویسی شناخته میشود، ضمن طرح ادعایی خلاف واقع نوشت: «دوستی که به دلیل نوع تخصصش، با سازمان بنادر در ارتباط است و از آنجا شناخت عمیقی دارد، در دوران ریاستجمهوری مرحوم رئیسی بارها به من یادآوری کرد که برخی مدیران گماشتهشده در این سازمان از الفبای امور بندرداری بیاطلاعند و این مسئله بهزودی با وقوع بحران، خود را نشان خواهد داد.
بهکارگیری افراد نالایق و ناشایست در پستهای کلیدی و تخصصی که تنها هنرشان تظاهر به دینداری و حمایت از حکومت است، بزرگترین بلا و آفت مدیریت در کشور شده است. هر نهاد و سازمانی را از این قبیل نیروها چنان پر کردهاند که دستگاه دولت به موجودی آماسکرده و حجیم و بیتحرک و تنبل و کژکارکرد تبدیل شده است و بخش عظیمی از بودجه جاری کشور را هم میبلعد. این وضع، حال
هر آدم دلسوز و آگاهی را بههم میزند و نومید میکند. بدبختانه هر باندی برای خود شبکهای از رسانه هم در اختیار دارد که به محض برکناری یکی از اعضا، قیل و قالش
به آسمان میرود! مگر در برنامههای اعلامی، همیشه قرار نبوده دولت کوچک و چابک و کارآمد شود؟ پس چرا هرچه زمان گذشته، این دستگاه حجیمتر و تنبلتر و ناکارآمدتر شده و کار به این نقطه اسفبار رسیده است؟ امیدوارم پس از فرونشستن آتش بندرگاه رجایی، دولت تیم بیطرف و متخصصی را مأمور تحقیق و تهیه گزارشی از وضعیت سازمان بنادر در طول چند سال اخیر کند».
این آقای همهچیدان(!) ظاهراً داخل غار زندگی میکند و خبر ندارد که هشت ماه است دولت عوض شده و مدعیان اصلاحات، چقدر عناصر دارای با وابستگیهای حزبی و جناحی و اغلب فاقد تخصصهای کاری را در برخی مصادر مهم دولتی گماشتهاند!
ثانیاً رسم بر این است که هر دولت و مدیر ذیربطی مسئولیت حوادث رخ داده در زیرمجموعه مسئولیتی خود را برعهده بگیرد و عجیب است که کسانی با نقاب دفاع از دولت بخواهند این مسئولیت را لوث کنند. هرچند که این عناصر در دولتهای خاتمی و روحانی نشان دادهاند تظاهرشان به حمایت از دولت، پوششی برای پیشبرد منویات منافقانه خویش است.
ثالثاً آنگونه که نماینده مردم قم در مجلس عنوان کرده، چند ماه است که سازمان بنادر بدون رئیس و با سرپرست اداره میشود. منان رئیسی در اینباره پرسیده است:
۱- چرا سازمان بنادر که از زیرمجموعههای مهم وزارت راه و شهرسازی است چندین ماه است که رئیس ندارد و با سرپرست اداره میشود؟! آنهم سرپرستی که حتی یک روز هم سابقه مرتبط با سازمان بنادر ندارد و مدرک تحصیلیاش فوقلیسانس کشاورزی است!
۲- دلیل عزل ناگهانی، عجولانه و غیرقانونی رئیس سابق سازمان بنادر که نیرویی متخصص و مجرب بود و حکم ریاست ایشان نیز بهتازگی تأیید شده بود چه بود؟!
۳- چرا بعد از عزل عجولانه رئیس قبلی سازمان بنادر، چندین ماه است که برخی معاونتهای مهم سازمان بنادر بلاتصدی است و تعیین تکلیف نمیشود؟
۴- چرا بهرغم سپری شدن چندین ماه، از ۵ نفر هیئت عامل سازمان بنادر (بهعنوان بالاترین رکن سازمان) فقط ۲ نفر تعیین تکلیف شدهاند؟! این رهاشدگی و انفعال چندین ماهه نسبت به این سازمان مهم چه توجیهی دارد؟!
منافع سرمایهداران غیرمولد با مطامع آمریکا گره خورده است
کارشناس اقتصادی حامی آقای پزشکیان در انتخابات، برای چندمین بار نسبت به سیاست شوک درمانی که از سوی برخی مدیران و مشاوران دولتی ترویج میشود، هشدار داد.
دکتر فرشاد مؤمنی گفت: برخی میگویند چون جامعه حواسش پرت مذاکرات است شوک قیمتی جدیدی وارد کنیم! این نداها از حلقوم خائنان به منافع ملی بیرون میآید. کشوری میتواند با عزت و قدرت مذاکره کند که دل مردمش با او باشد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی که در نشست «سرمایهگذاری و تولید، مسائل و منافع متعارض» در دانشگاه رازی کرمانشاه سخن میگفت، تاکید کرد: شوک در میان متفکران بزرگ توسعه مذموم است؛ چرا که هر شوکی که وارد میشود آنچه که به آن شوک اصابت کرده جهت را از دست میدهد و دچار عارضه خود تخریبی و عارضه آشفتگی و آنومی میشود.
وی اضافه کرد: اگر میخواهید بحران سرمایهگذاری حل شود، دیگر نباید به نام دولت، سیاستهای شوک درمانی را در دستور کار قرار دهید.
مؤمنی همچنین گفت: کمیسیون اقتصادی مجلس در اردیبهشت 1400 گزارشی به مناسبت بیست سال فعالیت بانکهای خصوصی منتشر کرد که در آن عنوان شده از سال 1380 تا پایان 1399، رشد تولید 36 درصد بوده اما رشد نقدینگی در همین دوره 10 هزار و 250 درصد بوده است.
وی با تاکید بر اینکه تا زمانی که بانکهای خصوصی متوقف نشوند یا تحت کنترل درنیایند، محال است اقتصاد روی خوش ببیند و انگیزههای سرمایهگذاری تولیدی ایجاد شود، گفت: استاد ارجمند آقای دکتر عباس شاکری، میگوید از وقتی بانکهای خصوصی در ایران ایجاد شدند، مسئله فقط جهش قدر مطلق تقاضای کل نیست، آنها کیفیت نقدینگی را هم به ابتذال و انحطاط کشاندند. یعنی نقدینگی نه تنها تمایل به سمتگیری به سمت تولید ندارد، بلکه تا میتواند، از طریق رونق بخشی به واردات در این کشور علیه تولید نقش ایفا میکند.
رئیس مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد با یادآوری اینکه تقریبا اندکی کمتر از دو سوم ظرفیتهای تولیدی تولیدکنندگان بلااستفاده است، خاطرنشان کرد: از سال 80 تا سال 99، حجم نقدینگی بیش از صدبرابر شده. شما این مناسبات را تشویق میکنید. اینها که چنین هیولاهایی شدهاند، روشن است که میتوانند آدم استخدام کنند و آدرسهای غلط بدهند و با رایج کردن دروغ، همه را دچار تحیر و گیجی کنند.
وی گفت: یکی از آفتهای بسیار بزرگ این مناسبات، ایجاد حس سرخوردگی و ناتوانی و پناه بردن به خارجیهاست. اینها ژست بومی میگیرند و حلیم خارجیها را هم میزنند.
مؤمنی ادامه داد: به کرات این ایده مطرح میشود که نفس اینکه ما با یک کشورهایی رابطه برقرار کنیم، گره گشاست! گویا این بحران یادگیریگریبان همهمان را گرفته است! ما از شدت هم پیوندی با آنها 45 سال پیش حالمان به هم خورد، یادتان رفته است!؟ کار جان فوران و مارک گازیورفسکی را نگاه کنید. گازیورفسکی پدیده دست نشاندگی حکومت پهلوی به آمریکاییها را صورتبندی مفهومی و نظری کرد و برای آن شاخص ارائه کرد. او گفت ریشه انقلاب اسلامی این بود که شدت دست نشاندگی از حدود قابل هضم این جامعه عبور کرده بود.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی افزود: عدهای میگویند حالا که بحث از مذاکره شده، بهترین وقت است که در این شلوغی، شوک قیمتی جدیدی وارد کنیم! این نداها از حلقوم خائنان به منافع ملی ایران بیرون میآید. کیست که الفبای مذاکره را بداند و نفهمد در شرایط مذاکره آن کشوری میتواند با عزت و قدرت چانهزنی و مذاکره کند که دل مردمش با او باشد. اینها چه کسانی هستند که میگویند چون جامعه حواسش پرت مذاکرات است، بیاییم دوباره یک زخم جدید به این جامعه بزنیم!؟ میخواهند از طریق تشدید بحران در رابطه بین مردم و حکومت، در واقع ما را در ورطههای خیلی خطرناک بیندازند.
مؤمنی تاکید کرد: نشانههای بسیار خطرناکی هست مبنی بر این که با پیوند شوم و منحوسی که بین گروههای غیرمولد در ایران با منافع خارجیها وجود دارد، هر روز برای ما جریان سازی و ایدههای مشکوک بحرانآفرین عرضه میکنند.
ادعای سرمایهگذاری آمریکا در ایران حرف مفت است
استاد دانشگاه تهران و تحلیلگر ارشد مسائل آمریکا تصریح کرد: ادعای سرمایهگذاری آمریکا در ایران حرف مفت است.
دکتر فواد ایزدی در گفتوگو با نامهنیوز و درباره اخذ تضمینهای لازم از آمریکا گفت: اگر هدف از مذاکره تعلیق تحریمهاست، کنگره مرجع تصمیمگیری درباره این موضوع است نه رئیسجمهور آمریکا. یعنی کنگره باید جلسه بگذارد و قانون دیگری را تصویب کند. اگر آقای ترامپ نیز بخواهد تحریمها را به صورت محدود تعلیق کند مجوز درونمتنی میخواهد، یعنی قانون اجازه چنین کاری را به او داده باشد و الا همان اتفاقی که زمان برجام افتاد، امکان تکرار ندارد.
وی افزود: بعد از برجام تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال شدند، مثلاً بانک مرکزی ایران به دلیل حمایت از برنامه هستهای تحریم شد اما بعد از تصویب قوانینی همچون کاتسا، بانک مرکزی ایران در کنار موضوع حمایت از برنامه هستهای، به اتهام حمایت از تروریزم نیز تحریم شد. حالا اگر موضوع هستهای بعد از توافق جدید پروندهاش بسته شود، همچنان بانک مرکزی ایران به اتهام حمایت از تروریزم در تحریم باقی میماند چون موارد دیگر تحریمی دارد.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی یادآور شد: مسئله اصلی امروز برای ایران امکان دستیابی به توافق نیست بلکه آن است که آیا بعد از توافق، امکان گشایش اقتصادی برای ایران فراهم میآید؟ با وضعیتی که مشاهده میکنیم گشایش اقتصادی بعد از توافق خیلی سخت است و این موضوع در جریان مذاکره باید مورد توجه قرار گیرد. وی درباره تصویب توافق در کنگره آمریکا اظهار کرد: حتی تصویب توافق در کنگره نیز سایر قوانین را تغییر نمیدهد. تغییر قوانین زمانی اتفاق میافتد که نمایندگان کنگره سایر قوانین تحریمی را نیز ملغی کنند، بنابراین نباید مانند سال 1394 موضوعات را سادهسازی کنیم چون همان زمان رئیس کل وقت بانک مرکزی نتیجه اقتصادی برجام را هیچ اعلام کرد.
این استاد دانشگاه تهران بیان کرد: حرف مفتی است که برخی میگویند «چون دولت ترامپ و جناح اکثریت کنگره از جمهوریخواه هستند، ترامپ میتوانند توافق را بهراحتی در کنگره به تصویب برساند و فقط کافی است شروطی را در توافق گنجاند که با تصویب در کنگره سایر قوانین تحریمی نیز ملغی شوند».
وی افزود: امروز نباید انتظاری را از ترامپ و دولت آمریکا داشت که نمیتوانند انجام دهند. نمایندگان دموکرات کنگره که روزی اوباما آنها را برای حمایت از برجام به خط کرد، امروز نامه اعتراضی به ویتکاف نوشتند و مخالفت خود را با توافق جدید اعلام کردند. نمایندگان جمهوریخواه کنگره نیز بیشتر تحت نفوذ اسرائیل هستند تا ترامپ، از این جهت چنین تحلیلهایی را فقط باید شنید اما باور نکرد.
ایزدی درباره ادعای پیشنهاد هزار میلیارد دلاری به آمریکا برای سرمایهگذاری در ایران، گفت: این نیز حرف مفت است. ترامپ امروز به سایر کشورها میگوید «بیایید در آمریکا سرمایهگذاری کنید»، چنین کسی چطور حاضر میشود در ایران سرمایهگذاری کند؟ بنابراین اگر ما گزینه سرمایهگذاری هزار میلیارد دلاری را روی میز مذاکره بگذاریم، طرف آمریکایی به ما میخندد. حتی اگر ترامپ بتواند تصویب لغو تحریمهای ثانویه را از کنگره بگیرد، نمیتواند مجوز لغو تحریمهای اولیه را از کنگره بگیرد.
وی افزود: کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس همپیمان آمریکا هستند، چقدر آمریکا در آن کشورها سرمایهگذاری کرده است؟ پس نباید به رویاپردازی برخی افراد کمسواد اعتنا کرد. آنچه آقای عراقچی تا به حال درباره سرمایهگذاری آمریکاییها مطرح کرده، آن است که ایران 19 راکتور هستهای میخواهد و آمریکا و سایر کشورها میتوانند در این زمینه سرمایهگذاری کند.