اتحاد مدیران نالایق و دلالها ریشه تمام دردهای ورزش اینجاست(نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
جریان دلالی افسارگسیخته واقعیتی غیرقابل انکار در ورزش و خاصه رشتهای مثل فوتبال است. این جریان که از دیرباز در ورزش ما وجود داشته و همواره سعی کرده تا آنجا که زورش میرسد، از قبل آن حداکثر «لفت ولیس» را کند، از حدود دو دهه پیش در سایه وادادگی و اهمال و انفعال برخی از مسئولان و مدیران، به صورت یک جریان فربه و زمخت و مدعی درآمده و نقش «پدرخوانده» را برای رشتههایی مثل فوتبال بازی میکند و در جهت تامین و کسب منافع نامشروع و سیریناپذیر خود هیچ «حد یقفی» هم نمیشناسد و به هیچ ارزش اخلاقی و ورزشی رحم نمیکند و خلاصه کلام نقش سخت مخربی در ورزش مستعد و آماده جهش و پیشرفت ایران دارد.
این جریان مخرب که حالا به یک شبکه اختاپوسی تبدیل شده و بسیاری از رسانهها را در اختیار گرفته و در بعضی از آنها- حتی صداوسیما- نفوذ کرده و در فدراسیونها وارد شده و برای بعضی از مدیران بزدل و ناکارآمد ورزش نقش مشیر و مشاور را بازی میکند، اگر قبلا از فلان بازیکن و مربی و داور و بعضی از مدیران باشگاهها آویزان بود و با تهدید از آنها باج و صله میخواست، چند سالی است که دامنه دخالت خود را در سطح تیمهای ملی گسترش داده و مثلا در فوتبال در ردههای مختلف تعیین تکلیف میکند، مربی میآورد و میبرد و مربیان را وادار به اطاعت از خواستههای خود میکند.
مثلا دیده شده- و مثالهای زندهای در دست هست- که این جریان بازیکنانی را که حتی در تیمهای باشگاهی خود نیمکتنشین هستند، به تیم ملی تحمیل کرده و مربیان را وادار میکند به قیمت چشم بستن بر بازیکنان لایق و شایسته- که هیچ کارشناسی در ارزشهای فنی آنها شک ندارد- و خط زدنشان، سوگلیهای جریان دلالی را دعوت و اسمشان را درجمع نفرات نهائی اعلام کنند و آنها را از این کشور به آن کشور همراه خود ببرند.
خوشبختانه در این باره قلمهای پاک و نویسندگان و کارشناسان و گویندگان متعهد در سالهای اخیر بارها گفته و نوشته و به کرات هشدار دادهاند تا اولا جریان دلالی افسارگسیخته- که دست و چهرههایشان برای خیلی از اهالی ورزش رو شده- فکر نکند کسی متوجه رفتار مخرب و اقدامات منفعتپرستانه آنها نیست و ثانیا وظیفه خود را در قبال خطر ناشی از عملکرد این جریان رسوا که ورزش را به شدت تهدید میکند، در حد توان انجام دهند اما متاسفانه تا حالا در میان مسئولان امر کمتر گوش شنوایی پیدا شده و اقدام قاطعانهای برای دفع این خطر صورت گرفته است.
مسئولان ورزش و رشتهای مثل فوتبال با سنگر گرفتن پشت صعود تیم ملی به جام جهانی و شعارهای مضحکی مانند «سریعترین صعود» و...! طوری حرف میزنند که گویی رشتهای مثل فوتبال هیچ مشکل و گرفتاری ندارد و در جمع بزرگان جهان حاضر است و مسائل آزاردهنده هم اهمیت چندانی ندارند، در حالی که اهل فن به درستی بر این نکته واقفند که سرتاپای این فوتبال را آفات و آسیبهای جدی تهدید میکند و سلامت آن بدون اغراق در خطر است و هرگز نمیتوان و نباید این واقعیت غیر قابل کتمان را با حربه صعود به جام جهانی- که حالا بسیار آسان شده و نرفتن و صعود نکردن به آن هنر میخواهد!- توجیه و ماستمالی کرد.
علاقهمندان به فوتبال از وضعیت و شرایطی که تیم قدیمی و ریشهدار استقلال به آن گرفتار آمده اطلاع دارند. در این باره بارها به سهم خود نوشته و قبلا تذکر دادهایم که اگر مسئولان نجنبند، این شتری است که دیر یا زود جلوی خانه پرسپولیس هم خواهد خوابید. در هفتههای اخیر و با توجه به اتفافاتی که افتاد و نتایج پرسپولیس و شعارها و واکنشهایی که روی سکوها شاهد بودیم، کاملا روشن شد که آن اعلام خطرها و هشدارها از سر توهم و سیاهنمایی نبوده است. استقلال بر اثر دخالت دلالی افسارگسیخته و مخرب و مدیریت نا کارآمد و مدیران نا اهل، از لحاظ روحی و فنی چنان شرایطی پیدا کرده که نجات آن به چیزی شبیه «معجزه» میماند! پرسپولیس و کلیت فوتبال ما در آستانه ورود به وضعیتی است که صدای اعتراض و هشدار دوستداران فوتبال و اهالی فن را بلند کرده است. در چنین شرایطی پنهان شدن پشت صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی- که در جای خود موفقیتی ارزشمند هم هست- جز خودفریبی و فرار از واقعیات نام دیگری ندارد.
همه میدانیم که بعد از ناکامی تیم نوجوانان ایران در رقابتهای آسیایی، وزیر محترم ورزش مسئولان فدراسیون را فراخواند و از آنها در این باره توضیح خواست. در هفتهای که گذشت خبر انتخاب و حضور چند بازیکن در تیم نوجوانان به شدت در محافل فوتبالی مطرح شد، بازیکنانی که گفته میشود نه به دلیل شایستگیهای فنی بلکه به خاطر داشتن خانوادههای متمول، صاحب پیراهن تیم نوجوانان شده بودند. معاون فنی وزارت ورزش در واکنش به اخبار و شایعات گفت موضوع در حال بررسی است و وزارت در این باره نقش حمایتی و نظارتی خود را ایفا خواهد کرد. وی این نکته را هم گفته که فدراسیون فوتبال از این شرایط و نتایج گلهمند و دلخور است! و برای دورههای بعد باید بهتر باشیم.
امیدواریم وعده آقای اسبقیان درباره انجام نقش نظارتی وزارت ورزش و همچنین بهتر بودن در دورههای بعد، تحقق پیدا کند و این اظهارات صرفا از سر جو زدگی و ماله کشیدن بر اتفاقات و نتایج تیم نوجوانان نباشد.
به سخن اصلی برگردیم. اینکه واقعا این اتفاقات در تیم نوجوانان افتاده و مثلا کسانی به خاطر داشتن خانوادههای متمول پیراهن این تیم را پوشیدهاند یا نه، موضوعی است که باید بررسی شود ولی جواب این سؤال و نتایج بررسیها هر چه باشد، واقعیت ورزش و رشتههایی مثل فوتبال را تغییر نمیدهد. خطر دلالیسم زیادهخواه و مدیران نااهل گوش به فرمان جریان دلالی، بلایی است که به جان فوتبال و ورزش ما افتاده و ریشه بسیاری از اتفاقات ناخوشایند (نظیر وضعیت تیم استقلال و...) و نتایج ضعیف و ناکامیها (مانند ناکامی تیم نوجوانان و...) را باید در این واقعیت تلخ پیدا کرد. بنابراین مسئولان ورزش و فوتبال بهتراست به جای انکار این واقعیت و سنگر گرفتن پشت صعود تیم ملی به جام جهانی، با جرأت و درایت به قلب ماجرا بزنند و تکلیف دلالی مخرب و همدستان آنها یعنی مدیران نالایق و تحمیلی را یک بار برای همیشه روشن کنند...