کد خبر: ۳۰۹۰۴۹
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۲

عوامل امنیت‌آفرین از نگاه قرآن

 
 
علی جواهر‌دهی
امنیت حاصل مصدر «أمن» به معنای آرامش ضد‌ترس‌، حالتی باطنی و نفسانی است که در درون انسان به سبب عواملی خاص ایجاد می‌شود. از نظر آموزه‌های قرآنی، «ایمان» به خدا مهم‌ترین عامل رهایی از ترس ابدی و رسیدن به آرامش و سعادت است و همان‌گونه که سعادت انسان بستگی به آسایش بدنی دارد، فراتر از آن به آرامش روانی بستگی دارد. 
امنیت و سلامت فراگیر و همه‌جانبه در همه شرایط (مریم، آیه 15)، امری بسیار مهم برای انسان‌ها است که به عنوان نخستین خواسته انسانی مطرح می‌شود (بقره، آیه 126)؛ از این‌رو همه انسان‌ها خواه مؤمن و خواه کافر دنبال تحقق امنیت خویش به عنوان نخستین و اصلی‌ترین خواسته هستند. (نساء، آیه 91) البته امنیت دارای انواع و اقسام چندی است، ولی همه انواع آن برای انسان مهم و اساسی است، هر چند که امنیت روانی بیشتر از دیگر انواع آن مورد اهتمام بسیاری از مردم است؛ اما امنیت جانی، مالی، عرضی، اجتماعی، فردی، شخصی، جمعی و مانند آنها نیز مورد اهتمام است.
اصولا کسی که بخواهد به جایی مسافرت کند اولین دغدغه‌اش وجود امنیت در آن سرزمین است، به طوری که اگر سرزمین فاقد امنیت باشد بدان‌جا مسافرت نمی‌کند. بر همین اساس، یکی از روش‌های جلب گردشگر، خواه مذهبی (مائده، آیه 2؛ ابراهیم، آیه 35)، و خواه اقتصادی یا سکونت (یوسف، آیه 99) موضوع امنیت فراگیر است.
از نظر توده مردم، امنیت و اطمینان نه‌تنها عامل اصلی سعادت، بلکه عامل اصلی رشد اقتصادی و شکوفایی آسایشی جوامع است (نحل، آیه 112)، بنابراین، هر کسی دوست دارد در جایی سکونت و زندگی کند که نخست امنیت وی تامین شود تا آسایش نیز تحقق یابد. (همان) از همین رو اگر جایی باشد که امنیتش تامین نشود، نسبت به آن گرایشی ندارد. بنابراین، خدا در توصیف مکه به عنصر اساسی امنیت اشاره می‌کند (تین، آیه 3؛ ابراهیم، آیه 35) سپس به عنصر آسایش توجه می‌دهد.  (نحل، آیه 112) 
یکی از وعده‌های الهی به مؤمنان صالح این است که از خوف به امنیت می‌رسند (نور، آیه 55) و مشکلاتشان این‌گونه برطرف می‌شود. 
به هر حال، از نظر قرآن، سعادت با دو عنصر اساسی امنیت و رفاه یا همان آرامش و آسایش تحقق می‌یابد و انسان دوست دارد در چنین اجتماعی زندگی کند. (قریش، آیه 2؛ نحل، آیه 112؛ مائده، آیه 2) بر همین اساس اسلام و امت اسلامی تحقق بخش چنین اجتماعی است که تامین‌کننده آرامش و آسایش است. 
لذا از همه مردم می‌خواهد تا در «سلم» وارد شوند که تامین‌کننده صلح و امنیت است؛ در‌حالی که غیر اسلام و تبعیت از گام‌های شیطانی موجب زوال این دو عنصر است. (بقره، آیه 208)
ایمان خالصانه به پروردگار هستی (انعام، آیه 82؛ نحل، آیه 112)، عمل صالح (سباء، آیه 37)، هدایت‌یافتگی (طه، آیه 37)، شکرگزاری و عدم کفران نعمت‌ها (نحل، آیه 112)، تقوای الهی (شعراء، آیات 142 و 146) جهاد در راه خدا علیه کافران و جنگ‌طلبی آنان (نساء، آیه 84)، تلاش برای کسب خشنودی خدا در سایه حرکت در راه صلح (مائده، آیه 16)، تقویت بنیه نظامی با تشکیلات و نفرات و تجهیزات مناسب (انفال، آیه 60)، ایجاد مانع در برابر متجاوزان و مفسدان (کهف، آیات 94 و 97)، برخورداری از امدادهای الهی (فیل، آیات 1 و 5؛ قریش، آیات 1 و 4)، ایجاد پیمان‌های صلح با دیگران (فتح، آیه 27) و مانند آنها از مهم‌ترین عوامل ایجادی امنیت و آرامش است.
از آنجا که منشا هر کمالی از جمله نعمت امنیت، خدا است، انسان باید به این نکته توجه داشته باشد که امنیت تنها در سایه مشیت و اراده الهی تحقق می‌یابد. (یوسف، آیه 99؛ بقره، آیه 125؛ انفال، آیه 26؛ حشر، آیه 23) بنابراین لازم است تا با ایمان به خدا و عبادت خدا (قریش، آیات 3 و 4) امنیت حقیقی را از خدا بخواهند تا از هر‌گونه گزندی در امان مانند. (فتح، آیه 27)
به سخن دیگر، اگر خاستگاه امنیت مشیت الهی و خدا است (یوسف، آیه 99)، هر کسی نعمت امنیت را در سایه مشیت و سنت الهی تجربه خواهد کرد نه در جای دیگر. (انفال، آیه 26؛ نحل، آیه 112؛ قریش، آیات 3 و 4) همچنین ارزش و اهمیت والای امنیت موجب می‌شود تا مهم‌ترین ویژگی بهشت افزون‌بر آسایش همان آرامش و امنیت باشد که خدا برای مؤمنان صالح فراهم کرده است. (دخان، آیات 51 تا 55) خدا در قرآن به طالبان امنیت هشدار می‌دهد که هر‌گونه شرک، کفر، کفران و اعمال ناشایست می‌تواند موجب سلب امنیت و آرامش باشد و کسانی که کفر یا کفران می‌کنند، گرفتار خوف شده و امنیتشان از دست می‌رود. (نحل، آیه 112؛ سباء، آیات 18 و 19؛ انعام، آیه 81؛ اعراف، آیات 97 و 98)
رفتارهای زشت و گناهی همچون آدم‌ربایی (انفال، آیه 26؛ قصص، آیه 67)، راهزنی (اعراف، آیات 85 و 86)، افشای اخبار امنیتی پیش از ارجاع آن به متصدیان امور (نساء، آیه 83) و مانند آنها می‌تواند عامل سلب نعمت امنیت شود.
اقسام و آثار امنیت
از منظر قرآن امنیت لازم است در همه ساحات تحقق یابد که شامل: امنیت گردشگری و اقتصادی (سباء، آیه 18؛ مائده، آیه 2)، امنیت اجتماعی (نحل، آیه 112؛ کهف، آیات 94 تا 98)، امنیت عبادی (بقره، آیه 126؛ آل عمران، آیه 97)، امنیت جانی (قصص، آیه 57؛ عنکبوت، آیه 67)، امنیت شهری (عنکبوت، آیه 67)، امنیت راه‌ها (اعراف، آیات 85 و 86؛ سباء، آیه 18)، امنیت خانه و کاشانه (احزاب، آیه 13؛ نور، آیه 47)، امنیت مراکز عبادی (آل عمران، آیات 96 و 97؛ بقره، آیه 125)، امنیت روانی (انعام، آیات 81 و 82)، امنیت در عوالم هستی به‌ویژه زمان تولد، مرگ و رستاخیز (مریم، آیه 33)، امنیت مهمان و میزبان (هود، آیه 81) و مانند آنها می‌شود.
اصولا شکوفایی و رشد و توسعه اقتصادی در گرو امنیت به‌ویژه امنیت اقتصادی و امنیت راه‌ها و مانند آن است؛ از همین‌رو پیامبران تلاش داشتند تا برای شکوفایی اقتصادی با بهره‌گیری از ابزارهای عدالت اقتصادی همچون ترازو و پیمانه و ایجاد امنیت در راه‌ها به شکوفایی اقتصادی و سلامت و رشد آن کمک کنند. (اعراف، آیات 85 و 86)
عبادت برای مؤمنان زمانی خواهد بود که امنیت به‌ویژه امنیت عبادی در مراکز عبادی و شهرهای آن فراهم باشد؛ لذا حضرت ابراهیم(ع) از خدا خواهان تحقق امنیت عبادی است (بقره، آیه 126) و خدا چنین امنیتی را برای ایشان فراهم آورده است. همچنین با بهبودی وضعیت اقتصادی و در نتیجه افزایش ثروت‌، امکان تناسل و زندگی سالم در محیط‌های امن فراهم می‌شود. از همین روست که حضرت یوسف(ع) خواهان ورود خانواده به مصر می‌شود که در آنجا در سامانه عدالت آن حضرت(ع) رشد و شکوفایی اقتصادی فراهم آمده و امنیت کامل با اقامه عدالت برقرار شده بود. (یوسف، آیه 99) چنان‌که اقدامات حضرت شعیب(ع) نیز موجب شده بود تا امکان پناهجویی برای حضرت موسی(ع) فراهم آید و در امنیت قرار گیرد و زندگی سالمی را تجربه کند. (قصص، آیات 20 تا 25)
لازم است تا با تامین امنیت برای مشرکان و کافرانی که خواهان معرفت و شناخت به اسلام هستند، بستری برای تبلیغ و ابلاغ و اتمام حجت فراهم آید، هر چند که این افراد پس از دوره چند ماهه اسلام نیاورند، ولی چنین فضائی می‌بایست برای افراد فراهم شود تا حقیقت گفته و شنیده شود. (توبه، آیه 6) 
شگفت اینکه در اسلام برخی از اماکن همچون حرم امن الهی نه‌تنها برای مؤمنان امنیت دارد، بلکه باید به گونه‌ای عمل شود که مجرم پناهجو تا زمانی که در آنجاست از امنیت برخوردار باشد و کسی متعرض او نشود. (آل عمران، آیه 97؛ کافی، ج 4، ص 226، حدیث 1) بنابراین، امنیت جانی ساکنان حرم ضروری است (قصص، آیه 57؛ عنکبوت، آیه 67) و لازم است تا این شرایط برای حتی مجرمان پناه‌جسته نیز فراهم آید.
از نظر قرآن، امنیت عبادی باید برای حجاج از نظر جانی و اقتصادی و مانند آنها فراهم شود (مائده، آیه 2)؛ زیرا وجود امنیت از مهم‌ترین و اساسی‌ترین شرایط انجام واجب دینی حج است. (بقره، آیه 196) بنابراین بر دولت‌ها و مؤمنان است تا چنین شرایطی را حجاج کعبه فراهم کنند. (همان)
شکی نیست که ایجاد امنیت کامل و فراگیر و در همه ابعاد و ساحات نه‌تنها می‌تواند موجب شکوفایی اقتصادی و رفاه و فراوانی نعمت (بقره، آیه 126؛ نحل، آیه 112؛ قصص، آیه 57) و افزایش گردشگری و مسافرت (سباء، آیه 18) و مانند آنها شود، بلکه می‌تواند موجبات افزایش رویکرد مردم به عبادت و رشد و تعالی انسانی (نور، آیه 55؛ قریش، آیات 3 و 4) و دستیابی به کمال را فراهم آورد که سعادت اخروی و ابدی انسان در گرو آن است. از همین‌رو جامعه‌ای که به امنیت و اطمینان دست یافته است، از همه ابعاد در سلامت و رشد و شکوفایی قرار می‌گیرد و آسایش دو سرای مردم آن فراهم می‌شود. کافران و مشرکان، گرفتار احساس امنیت کاذب هستند که ایشان را جزو زیانکاران قرار می‌دهد (اعراف، آیه 99)؛ زیرا کفر و کفران و شرک و مانند آنها، عامل خشم الهی است و کسی که گرفتار خشم خدا شود، گرفتار مکر الهی می‌شود و این‌گونه است که احساس امنیت کاذب به او دست می‌دهد، ولی ناگهان این امنیت کاذب از میان می‌رود و به زیان ابدی گرفتار می‌شود. (همان) بنابراین کافران و مشرکان و کفران‌کننده نعمت‌ها از جمله نعمت اسلام و ایمان نمی‌توانند خود را در امنیت ببینند؛ زیرا از جایی که احساس امنیت می‌کنند، ضربه می‌خورند؛ یعنی ممکن است شبانه در حال استراحت و یا در روز موقع سرگرمی و بازی و کار و فعالیت خدا آنان را بگیرد. (اعراف، آیات 97 و 98؛ نحل، آیات 45 و 46) بسیاری از مردم در مکر الهی گرفتار می‌شوند و حتی در بیابان که آبی نیست با سیل غرق می‌شوند یا زمین آنان را می‌بلعد. (اسراء، آیات 68 و 69؛ ملک، آیه 16) بنابراین بدکاران و بداندیشان نباید از مکر الهی، خود را ایمن بدانند؛ زیرا از جایی که گمان نمی‌کنند ضربه می‌خورند حتی اگر در جایی بسیار محکم و استوار یا در خانه و مانند آن به ظاهر در سلامت و امنیت باشند. (حجر، آیات 80 تا 82؛ نحل، آیات45 تا 47) چنین افرادی نمی‌دانند که در دام سنت استدراج و امهال افتاده اند (انعام، آیه 81)؛ زیرا مشیت حکیمانه الهی و نیز رأفت و رحمت الهی برای ایجاد شرایط توبه و مانند آنها موجب می‌شود تا افرادی از این دست احساس امنیت کاذب کنند، در‌حالی که ناگهان امنیت از آنان گرفته شده و گرفتار عذاب الهی می‌شوند. 
(نحل، آیات 45 تا 47)