kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۸۲۵۷
تاریخ انتشار : ۱۸ فروردين ۱۴۰۴ - ۲۰:۲۴

ارزش و آداب سخن در قرآن

 
 
فرشته محیطی
شاید در اعمال انسانی هیچ عملی ساده‌تر و تاثیرگذارتر از سخن نباشد؛ از همین‌رو بیشترین فواید و مضرات به شخص از طریق کلام و سخن می‌رسد تا جایی که می‌توان گفت: هفتاد گناه و زیان از زبان برخیزد و هفتصد سود از زبان به جان رسد.
سخن گفتن چنان مهم و اساسی است که حتی اعمال دیگر به این شاخصه اصلی ارجاع داده شده و خدا در آیه 18 سوره ق می‌فرماید: «مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ؛ آدمى هيچ سخنى را به لفظ درنمى ‏آورد، مگر اينكه مراقبى آماده نزد او آن را ثبت و ضبط مى‌‏كند»، هرچند که فرشتگان کاتب، هر عملی که از انسان سر می‌زند خواه لفظ زبان باشد و خواه لفظ دیگر جوارح و اعضا از چشم و گوش و پا و مانند آنها را ثبت می‌کنند؛ اما از آنجا که قول که به لفظ در می‌آید و در قالب سخن گفته می‌شود، بسیار تاثیرگذار است، قول و سخن به عنوان شاخص و کامل‌ترین مصداق عمل انسانی مطرح شده است؛ پس این‌گونه نیست که فرشتگان کاتب دیگر اعمال را نمی‌نویسند، بلکه همه را می‌نویسند، اما چون این عمل بسیار تاثیرگذار است و بیشترین کارکرد را در زندگی بشر دارد و هر چه خیر و شر می‌رسد از جانب زبان است، به این شاخص اعمال، توجه و اهتمام شده است.
بنابراین، سخن به سبب آنکه بیشترین آثار را در زندگی بشر دارد، مورد اهتمام جدی است و احکام بسیاری نسبت به آن صادر شده است تا انسان به آنها توجه یابد. وقتی از آداب یا آفات کلام گفته می‌شود، حجم گسترده‌ای از اعمال انسان را در بر می‌گیرد که نه‌تنها بر زندگی دنیوی انسان تاثیر مستقیم و غیر مستقیم دارد، بلکه تاثیرات آن بر زندگی ابدی او و سعادت و شقاوتش به خوبی مشهود است.
ویژگی‌ها و آداب سخن ارزشی
سخن ممکن است ارزشی و نیک یا بی‌ارزش و باطل و لغو و مهمل باشد. سخن نیک و ارزشی آن است که آغاز آن با سلام و تحیت باشد؛ چنان‌که شیوه فرشتگان و پیامبران است.(هود، آیه 69؛ حجر، آیات 51 و 52؛ ذاریات، آیات 24 و 25) بنابراین، بر مؤمنان است که همانند پیامبر(ص) سخن خویش را با سلام و تحیت آغاز کنند؛ چرا که وقتی که خدا به پیامبرش فرمان می‌دهد تا این‌گونه عمل کند(انعام، آیه 54)، بر مؤمنان پیرو ایشان است تا در مقام پیروی از «اسوه حسنه»(احزاب، آیه 21) چنین عمل کنند و سخن را با سلام آغاز نمایند.
همچنین از نظر قرآن، سخن ارزشی آن است که « نیک» باشد و این امر اختصاص به اهل علم ندارد، بلکه مخاطب‌، هر کسی باشد باید این امر مد نظر قرار گیرد؛ زیرا توده مردم به این امر بیشتر نیاز دارند تا اهل علم با آنان به «نیکی» سخن گویند.(بقره، آیه 83)
مؤمنان باید در فضائل اخلاقی در سطح مکارم اخلاقی با دیگران تعامل داشته باشند، یعنی نه‌تنها مقابله به مثل نکنند، بلکه با عفو و گذشت از خطا با آنان تعامل داشته و حتی برتر از آن در مقام مکارم اخلاقی رفتار کریمانه در پیش گیرند. 
از همین‌رو در مقابل خطا نه تنها عفو و گذشت دارند، بلکه کریمانه با آنان سخن می‌گویند. البته این امر در همه رفتارها(فرقان، آیات 62 تا 75) از جمله سخن گفتن باید نمود داشته باشد. 
رفتار محسنانه و سخن نیک را باید نسبت به کافران و مشرکان نیز در پیش گرفت و در مقام تقابل مثلی همانند آنان سخن نگفت، بلکه با نیکوترین و بهترین سخنان با دشمنان سخن گفت
(اسراء، آیه 53)؛ زیرا در ‌شان نزول آیه آمده است مؤمنان در برابر اهانت و آزارهاى مشركان تصميم به برخورد شديد گرفتند؛ ولی با نزول آيه شريفه به آنان فرمان داده شده تا با سخن نیک با آنان برخورد شود. (مجمع البیان، ج 5- 6‌، ص 650؛ الكشّاف، ج 2، ص 672 )
از دیگر آداب سخن گفتن بر اساس آموزه‌های قرآنی، اجتناب از بدزبانى و زشت‌گویى به‌هنگام سخن گفتن به ویژه در برابر کسی است که ستمی روا داشته است(نساء، آیه 148)، هر چند که می‌تواند مقابله به مثل کند و زشتی عمل ظالم را جار بزند و او را رسوا کند، ولی نباید تعدی و تجاوز داشته باشد(همان) و اگر این کار را نکند، بهتر است؛ زیرا چنان‌که گفته شد، همواره نیک گویی بهتر است، زشت‌گویی حتی نسبت به دشمنان زشت‌گو و زشت کار زشت است.(اسراء، آیه 53)
در حقیقت انسان همواره باید «عفت کلام» را مراعات کند. این امر به ویژه در مسائل جنسی بسیار مهم است؛ زیرا در این امر دریدگی و بی‌عفتی و بی‌حیایی بسیار آسیب‌زا است. بنابراین، لازم است تا عفت کلام در همه امور به ویژه مسائل جنسی مراعات شود، چنان‌که خدا و پیامبران و معصومان‌(ع) این‌گونه عمل کرده‌اند.(بقره، آیات 187 و 197 و 222 و 230)
انسان لازم است دو امر ملاطفت و ملایمت را در کلام خویش مراعات کند. باید با اظهار علاقه و لطف نسبت به دیگران با آنان سخن گوید تا تاثیرگذار باشد و نرمی را در سخن مراعات نماید و با تندی و درشت‌گویی دیگران را از خود نرنجاند حتی اگر شخص مخاطب سخن شما‌، دشمن بد زبان و زشت گویی باشد که با تهدید با شما سخن گفته است؛ زیرا مقابله به مثل جز دریدگی و فجور و خروج از حدود سنت‌های الهی‌، چیزی به دنبال نخواهد داشت و موجب تغییر رفتار نمی‌شود. از همین‌‌‌رو در آیات قرآن بر ملاطفت با دیگران به ویژه والدین به‌هنگام پیری(اسراء، آیات 23 و 24) و با دشمن به ویژه در هنگام تبلیغ پیام و رسالت‌های الهی(مریم، آیات 42 تا 45) و نیز ملایمت و نرمی به دور از تندخویی و درشت‌گویی(آل عمران، آیه 159؛ طه، آیه 44) تاکید می‌شود تا تاثیرات مثبت و سازنده‌ای به‌ جا گذارد. بنابراین، از نظر قرآن، خشونت در كلام روشی درست در سخن گفتن و آداب آن نیست، بلکه باید کلام را به گونه‌ای ادا کرد که همراه با نرمی باشد؛ زیرا خشونت در مقابل نرمی است که دومی به معنای نرم‌خويى در گفتار در برابر تندخویی و خشونت کلامی است.(مجمع البيان، ج 1- 2، ص 868- 869) از دیگر آداب سخن گفتن آن است که «میسور» باشد و درک و فهم آن برای مخاطب دشوار نباشد؛ بنابراین، لازم است حتی سخنان علمی و مفاهیم بلند که به دیگری از طریق سخن انتقال داده می‌شود، به‌گونه‌ای باشد که قابل فهم برای مخاطب پیام باشد و به آسانی به مقصود کلام برسد.(اسراء، آیه 28)   از نظر قرآن، اگر دوست ندارید با مخاطب بدفهم و بدزبان همکلام شوید، بهتر است تا با سلام و صلوات از آنان اعراض کنید و با قول میسور از او جدا شوید بی‌آنکه موجب تنش یا افزایش آن شود.(همان؛ فرقان، آیات 62 تا 75) از دیگر آداب سخن گفتن آن است که انسان نسبت به امور آینده خواه خود متکفل انجام آن است یا دیگری، «استثنا» داشته باشد و با گفتن «ان‌شاء‌الله» تحقق آن را به مشیت الهی ارجاع دهد؛ چنان‌که حضرت موسی(ع) و حضرت اسماعیل(ع) این‌گونه عمل کردند(کهف، آیات 65 تا 69؛ صافات، آیه 102) و پیامبر(ص) مامور می‌شود تا این‌گونه در قول اعتقادی و قول کلامی به نمایش بگذارد.(کهف، آیات 23 و 24)؛ زیرا از امام صادق(ع) ضمن حديثى نقل شده كه وحى، به رسول خدا(صلى‌الله عليه وآله) چهل روز قطع شد؛ زيرا آن حضرت(ص) به قريش فرمود: «فردا، پاسخ پرسش‌هاى شما را خواهم گفت»؛ و مشيّت خدا را استثنا نكرد؛ يعنى ان‌شاءاللّه نگفت؛ پس خداوند فرمود: «و لاتقولنّ لشىء إنّى فاعل ذلك غداً اِلاّ اَن‌يشاء‌اللّه؛ و درباره چیزی مگو: همانا من فردا آن را انجام می‌دهیم مگر آنکه ان‌شاء‌الله بگویی و آن را به مشیت الهی ارجاع دهی».(تفسير قمى، ج 2، ص 31- 33؛ تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 246، ح 29) لازم است تا انسان به‌هنگام سخن گفتن «آهنگ» سخن را به‌گونه‌ای مراعات کند که نه تند و تیز و گوش‌خراش باشد که صوت خران است، و نه چنان پایین بکشد که قابل استماع نباشد؛ یعنی میان آشکار و پنهان عمل کند و به شکل نجوا و درگوشی در نیاید که دریافت آن دشوار است.(اسراء، آیه 110؛ آل عمران، آیه 19؛ لقمان، آیه 19) 
در این راستا نباید آهنگ سخن را نسبت به افراد ممتاز جامعه یا استاد و معلم  و رهبر بلند نکرد؛ بلکه صوت و آهنگ باید کمتر از صوت ایشان باشد و مراعات مقام و منزلت آنان را نگه داشت.(حجرات، آیه 2) اصولا از نظر قرآن، پرخاشگری و فریاد کردن‌، زشت و ناپسند است و باید از آن اجتناب کرد.(نساء، آیه 148)
از نظر محتوا نیز باید سخن دارای محتوایی ارزشی و مفید باشد و در حقیقت محکم و استوار از نظر معنا و محتوا باشد نه سخنی سست و بی‌پایه.(نساء، آیه 9؛ احزاب، آیه 70) همچنین لازم است سخن بر پایه علم باشد نه نادانی و جهل علمی(اعراف، آیه 62؛ یوسف، آیات 86 و 94 و 96)؛ زیرا مؤمن بر اساس شک و ظن سخن نمی‌گوید و از ظن پیروی نمی‌کند؛ بلکه همواره عالمانه سخن می‌گوید و از عالمان پیروی می‌کند و سخن عالمانه را می‌پذیرد(مریم، آیات 41 تا 43)؛ سخن عالمانه‌، برهانی و گرانبها و ارزشمن است و ارزش گوش دادن و عمل کردن را دارد؛ چنان‌که قول گرانبهای قرآن این‌گونه است و مؤمنان برای هدایت به سوی خدا و کسب کمالات از آن پیروی می‌کنند که خدا بر پیامبرش نازل کرده است.(مزمل، آیه 5)
آفات و آسیب‌های سخن 
سخن ارزشی سخن حق است، بنابراین، سخن باطل سخنان بی‌ارزش و بی‌فایده است که از آن باید اجتناب کرد. از جمله این سخنان باطل می‌توان به سخنانی چون الوهیت و ربوبیت غیر خدا و شریک قرار دادن برای خدا(کهف، آیه 14)، فرزند واقعی خواندن فرزند خوانده(احزاب، آیه 4)، ظهار نسبت به همسر(مجادله، آیه 2) و مانند آنها اشاره کرد؛ زیرا این قول زبانی ریشه در قول باطنی یعنی اعتقادات دارد؛ و اصولا از نظر قرآن، اقوال در بسیاری از موارد همان اقوال اعتقادی باطنی است که به زبان جاری می‌شود؛ بنابراین، وقتی گفته می‌شود قول فلانی این است یعنی اعتقادات باطنی او چنین است؛ زیرا قول‌، اظهار مافی الضمیر و باطن افراد است که با سخن گفتن آشکار و اظهار می‌شود.
از دیگر آفات سخن، می‌توان به دروغگویی و نسبت‌های افترا اشاره کرد که باید از آن اجتناب کرد.(کهف، آیات 4 و 5؛ احزاب، آیه 4؛ مجادله، آیه 2) استفاده از کلمات دو پهلو و کنایه‌آمیز در مقام تمسخر (نساء، آیه 46)، بدگویی(ممتحنه، آیات 1 و 2)، سخنان لغو و لهو(مریم، آیه 62؛ واقعه، آیه 25)، سخنان جاهلانه برخاسته از بی‌خردی و نادانی علمی(قصص، آیه 55) و مانند آنها از دیگر آفات سخن و زبان است که باید از آنها اجتناب کرد. از نظر قرآن، مؤمنان نه تنها از این امور اجتناب می‌کنند، بلکه در برابر سخنانی چنین آفت زده‌، واکنش نیکی نشان می‌دهند و با عبور کریمانه اجازه نمی‌دهند تا تحت تاثیر آفات آن قرار گیرند.(قصص، آیات 53 تا 55) خدا به مؤمنان هشدار می‌دهد تا مراقب سخنان فریبنده بظاهر آراسته ولی بی‌پایه  وبی اساسی باشند که دشمنان و شیاطین می‌سازند تا این‌گونه مؤمنان را به خود جلب کرده و از مسیر حق بازدارند.(انعام، آیات 112 و 113)
گوش دادن به سخنان دیگران تاثیرات مثبت و منفی به جا می‌گذارد و انسان خواسته و ناخواسته از سخن تاثیر می‌پذیرد؛ زیرا هر سخنی همانند عملی است که می‌تواند آثار مثبت و منفی داشته باشد و این‌گونه نیست که آن را باد هوا بدانیم. مؤمنان با  استماع سخنان وحیانی پیامبر(ص) ایمان می‌آورند و بر ایمان ایشان افزوده می‌شود(ال عمران، آیه 193) و موجب خیر و صلاح فرد و جامعه می‌گردد(نساء، آیه 46؛ توبه، آیه 61) و هدایت و رحمت الهی و رستگاری را به دنبال دارد(زمر، آیات 17 و 18؛ توبه، آیه 61؛ نور، آیه 51)؛ در حالی که سخنان باطل‌، موجبات گمراهی و بدبختی انسان را فراهم می‌آورد.
سخن، بیانگر باطن و اعتقادات شخص است؛ بنابراین، از کوزه همان برون تراود که دراوست، مگر آنکه منافق باشد که آن نیز با آهنگ سخن رسوا می‌شود.(محمد، آیه 30) همچنین سخن هر کسی بیانگر شخصیت و شاکله و ملکات ونیات اوست؛ زیرا قول و سخن عمل شخص است و خدا می‌فرماید: کل یعمل علی شاکلته؛ هر کسی بر اساس شاکله شخصیتی خویش عمل می‌کند.
(اسراء، آیه 84) از همین‌رو می‌توان با سخن فرد به باطن شخصیتی او پی برد(یوسف، آیه 54) و بر همین اساس گفته می‌شود: تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد.
عوامل و موانع تاثیرگذاری سخن
سخنانی تاثیرگذار هستند که دارای خصوصیات و ویژگی‌هایی چون: آراستگی و فصاحت(انعام، آیات 112 و 113)، استدلالی و برهانی(نحل، آیه 125)، بلاغت و رسایی(نساء، آیه 63)، سادگی و آسانی(مریم، آیه 97؛ دخان، آیه 58)، علمی(اعراف، آیه 62)، نرمی(طه، آیه 44)، نیکی حتی در جدل(اسراء، آیه 53؛ نحل، آیه 125))، امانتداری در محتوا(شعراء، آیات 106 و 107) و مانند آنها باشند. بنابراین، سخنانی که فاقد این ویژگی‌ها باشند تاثیری به جا نمی‌گذارند. 
البته تنها ویژگی‌های پیش گفته که ناظر به سخنگو است کفایت نمی‌کند، بلکه گاه مانع در شنونده است؛ چرا که افراد متکبر و مستکبر(نوح، آیات 5 تا 7)، ظالم و زورگو و برتری طلب(شعراء، آیات 123 تا 136)، دنیاطلب(همان)، طغیانگر(ذاریات، آیات 52 و 53)، گرفتار کوردلی ز نظر توانایی ادراکی و شناختی(بقره، آیات 6 و7؛ هود، آیه 28) و مانند آنها هرگز به سخنان ارزشی گوش نمی‌دهند و تحت تاثیر آن قرار نمی‌گیرند. از نظر قرآن، سخنان پاک و ارزشی و سخنان خبیث و ضد ارزشی مانند درخت با ریشه و بی‌ریشه است؛ زیرا درخت با ریشه میوه می‌دهد و درخت بی‌ریشه میوه نمی‌دهد.(ابراهیم، آیات 24 تا 26)