kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۷۷۲۴
تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۱:۲۵

اخبار ویژه

 

اقدام ترامپ در ارسال علنی نامه جایی برای خوش‌بینی باقی نمی‌گذارد

«براساس تجربه باید گفت در نامه‌نگاری و رد و بدل شدن پیام‌ها میان ایران و آمریکا هرگاه موضوع علنی شده‌، بی‌نتیجه مانده است».
سایت «عصرایران» وابسته به مدعیان اصلاحات، ضمن ابراز بدبینی به ادعای ترامپ درباره مذاکره نوشت: انور قرقاش، فرستاده رئیس دولت امارات، با سفر به ایران با وزیر امور خارجه کشورمان دیدار کرد. قبل ازاین سخنگوی وزارت خارجه ایران اعلام کرده بود فرستاده امارات، حامل نامه ترامپ است. ایران و آمریکا حالا یک میانجی جدید دارند و آن کشور امارات است.  پیش از این کشورهای سوئیس، فرانسه، عراق، قطر، ژاپن و عمان میان ایران و آمریکا واسطه بودند حالا کشور تازه‌ای به این صف اضافه شده و آن امارات است.
وقتی عراقچی گفت نامه ترامپ به رهبری ایران توسط یک کشور عربی منتقل می‌شود گزینه‌های زیادی مطرح شد، حتی نام محمد بن‌سلمان و عربستان سعودی هم به میان آمد اما هیچ کس حدس نمی‌زد امارات نیز در این میان باشد. یک دلیل این بود که روابط سیاسی ایران- امارات کج‌دار و مریز است و به اندازه‌ای مثبت و قوی نیست که بتوان بر آن میانجی‌گری ساخت. 
این موضوع برای بسیاری غافلگیر‌کننده بود.میانجی‌گری، نقطه عطف در روابط ایران- امارات است و می‌توان انتظار داشت مقدمه‌ای برای بهبود بیشتر روابط باشد چرا که فصل جدیدی را در روابط امارات با ایران گشود.  ایران، متفاوت‌ترین روابط را با امارات دارد. از یکسو امارات دومين شریک اقتصادی ایران بعد از چین است و از سوی دیگر دو طرف دارای بزرگ‌ترین و پرتنش‌ترین اختلاف مرزی‌اند. امارات مدعی حاکمیت بر بخشی از خاک ایران است؛ ایران را به اشغال ۳ جزیره خلیج‌فارس متهم می‌کند و همزمان در مجامع بین‌المللی این موضوع را پیگیری می‌کند. ایران هم با رد این ادعا و اتهام، اصل وجود اختلاف مرزی را زیرسؤال می‌برد. با این حال دو طرف توافق کرده‌اند موضوع سه جزیره روابط سیاسی دو طرف را دستخوش تنش قرار ندهد و مانع از رشد تجارت‌شان نشود. چرا به این نامه نمی‌توان خوشبین بود؟ در اتفاقی بی‌سابقه، قبل از رسیدن نامه به تهران کانال انتقال آن اعلام عمومی شد. ابتدا شبکه المیادین این خبر را منتشر کرد و سپس سخنگوی وزارت خارجه، خبر سفر فرستاده امارات به تهران به عنوان حامل نامه ترامپ را اعلام کرد. در تاریخ میانجیگری‌ها و رد و بدل شدن‌ها نامه‌ها میان ایران و آمریکا این اولین بار است که طرف ایرانی کانال را اعلام می‌کند. ممکن است این اتفاق در واکنش به اقدام ترامپ در اعلام عمومی ارسال نامه باشد.
دفعه پیش که رئیس‌جمهور آمریکا باراک اوباما به آیت‌الله خامنه‌ای نامه مکتوب فرستاد و از طریق پادشاه عمان (سلطان قابوس) به تهران فرستاد تا مدت‌ها افشا نشد. نه ارسال‌کننده (اوباما) اعلام عمومی کرد و نه گیرنده (ایران) و نه کانال (پادشاه عمان)؛ همه محرمانه باقی ماندند. با این حال این بار هم فرستنده (ترامپ) اعلام کرد حتی قبل از ارسال نامه. هم گیرنده (ایران) قبل از دریافت، کانال (امارات) را اعلام کرد تا این نامه‌نگاری در فضای عمومی انجام شود. اگر ترامپ می‌خواست اقدام او در ارسال نامه به رهبری، موفقیت‌آمیز باشد و نتیجه بدهد نباید این اقدام را علنی می‌کرد بلکه اجازه می‌داد از ابتدا تا انتها یعنی تا زمان دریافت پاسخ مکتوب یا شفاهی، محرمانه بماند. همان‌گونه که در نامه‌نگاری اوباما اتفاق افتاد و موفقیت‌آمیز بود و به مذاکرات مستقیم ایران- آمریکا و برجام رسید. براساس تجربه باید گفت در نامه‌نگاری و رد و بدل شدن پیام میان ایران و آمریکا هرگاه موضوع علنی شده، بی‌نتیجه مانده است. اقدام ایران در اعلام عمومی کانال انتقال نامه ترامپ نیز را باید دلیلی برای نگاه بدبینانه به نتیجه این نامه‌نگاری دانست.

به اقتصاد مقاومتی عمل نکردید که بدترین رکوردها را ثبت کردید

روزنامه متهم در بزک کردن آمریکا و کلاهبرداری برجام، سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی را زیر سؤال برد و حال آن که دشواری‌های امروز اقتصادی، نتیجه عمل کردن به این سیاست‌ها و هشت سال فرصت سوزی در اعتماد به آمریکاست.
روزنامه شرق به قلم مصطفی ‌هاشمی‌‌طبا می‌نویسد: «سعدی در کتاب گلستان می‌گوید: خلاف رأی سلطان رأی جستن/ به خون خویش باشد دست شستن؛ اگر خود روز را گوید شب است این/ بباید گفت: آنک ماه و پروین.
مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام، مطالبی در باب اقتصاد کشور و ازجمله تقویت پول ملی گفتند. طبعاً استقبال گسترده‌ای از این بیانات خواهد شد و شاید مانند سال 92 که اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند، حتی دژبان‌های ارتش هم روی موتورهای خود تابلوی تأیید را بالا ببرند و بانک مرکزی هرچه دلار دارد، به اسم تقویت پول ملی به بازار بریزد تا قیمت دلار پایین بیاید.
11 سال از ابلاغ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی می‌گذرد. کمی به خود بیاییم و ببینیم از 24 بند این سیاست‌ها، کدام اجرا شده، در حالی که همه مسئولان و دولت‌ها از اجرای منویات رهبری سخن گفته‌اند اما هیچ اقدامی در اجرای آن نکرده‌اند و این در حالی است که هیچ دولت و هیچ مسئولی، در اینکه کدام بند عملی نیست و کدام بند عملی است، سخنی به زبان نیاورده‌اند و تنها سخن سعدی را آویزه گوش قرار داده‌اند.
آیا در 24 بند سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی تسامح صورت گرفته، یا اجتناب از عمل مسئولان، باعث این امر شده یا آنکه اصلاً طرح موضوع اشتباه بوده و از ابتدا برای اصلاح آن اقدامی نشده است؟ در بند 13 ابلاغیه‌، افزایش صادرات گاز، افزایش صادرات برق، افزایش صادرات پتروشیمی و افزایش صادرات فراورده‌های نفتی ذکر شده است. صادرات پتروشیمی به دلیل سرمایه‌گذاری‌هایی که در آن انجام شده و واحدهای بزرگ احداث شده، از حدود 22 میلیون تن در سال 92 به حدود 45 میلیون تن رسیده و نقطه روشنی در صادرات است. اما در صادرات گاز نه تنها موفق نبوده‌ایم بلکه به دلیل افزایش مصرف، با کمبود گاز روبه‌رو شده‌ایم. آیا مسئولان، در سال 92 منحنی افزایش مصرف و پیش‌بینی آن را نداشته‌اند که به دستورالعمل اقتصاد مقاومتی تمکین کردند.
صادرات فراورده‌های نفتی هم نه تنها انجام نشده، بلکه واردات بنزین رخ می‌دهد و مجلس برخلاف دستورالعمل ولی امر برای واردات فراورده‌ها میلیاردها دلار ارز در نظر می‌گیرد.آیا دولت‌ها و مسئولان نمی‌توانستند اول کار، به مقام معظم رهبری و در رسانه‌ها اعلام کنند که افزایش صادرات فراورده‌های نفتی ممکن نیست، بلکه باید وارد کنیم؟ افزایش صادرات برق هم بیشتر به شوخی می‌ماند و ما به اصطلاح امروزی 10 هزار مگاوات ناترازی (کسری) داریم می‌بینیم تنها در همین بند 13، چه تفاوت فاحشی بین دستور‌العمل و اجرائیات دیده می‌شود. سؤال اینجاست که چرا مسئولان مانند اطرافیان ناصرالدین شاه پند بوذرجمهر حکیم را به کار برده‌اند؟
تجربه شخصی این جانب حاکی از آن است که چنانچه با استدلال و دلیل موجه مطالب نزد رهبری مطرح شود، ایشان به تغییر یا تصحیح آن شایق هستند و این جانب در دو نوبت در حضور ایشان با نظر و کلام ایشان مخالفت کرده، که ایشان با روی باز آن را پذیرفتند. بیشتر به نظر می‌رسد مسئولان بر استحکام جایگاه شغلی خود و به توهم برای رهایی از معاتبت به متابعت روی آورده‌اند. خوب است این همه نهادهای نظارتی و پژوهشکده‌ها، به دلایل موافقت اولیه همگانی با اقتصاد مقاومتی و نبود توفیق در اجرای آن همت گمارند، شاید برای آینده صواب باشد».
درباره تحلیل غلط‌انداز روزنامه شرق گفتنی است که دولت روحانی طی هشت سال، اصلاً بسیاری از سیاست‌های اقتصاد مقاومتی را نوبر نکرد، بلکه دقیقاً نقطه مقابل این سیاست‌ها، یعنی اعتماد به دشمنان بانی تحریم و شرطی‌سازی اقتصاد را به اجرا گذاشت و این در حالی بود که خود دولت، در تدوین این سیاست‌ها نقش مؤثر داشت.
مضمون سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، که ۲۹ بهمن ماه ۱۳۹۲ ابلاغ شد، در بسیاری از کشورهای پیشرفته در اولویت اجرا قرار گرفته و جواب هم داده و منحصر به ایران نبوده است. از جمله موارد ذیل در این سیاست‌ها تأکید شده است:
«- تأمین شرایط و فعال‌سازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایه‌های انسانی ... پیشتازی اقتصاد دانش بنیان... محور قراردادن رشد بهره‌وری با تقویت عوامل تولید... افزایش تولید داخلی نهاده‌ها و کالاهای اساسی و اولویت دادن به تولید محصولات و خدمات راهبردی... تأمین امنیت غذا و درمان و ایجاد ذخایر راهبردی... مدیریت مصرف با تأکید بر اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی ... اصلاح و تقویت نظام مالی کشور... حمایت همه‌جانبه‌ هدفمند از صادرات کالاها ... افزایش قدرت مقاومت و کاهش آسیب‌پذیری از طریق توسعه‌ پیوندهای راهبردی با کشورهای منطقه و جهان...  صرفه‌جویی در هزینه‌ها با تأکید بر تحول در ساختارها... اصلاح نظام درآمدی دولت با افزایش سهم درآمدهای مالیاتی، شفاف‌سازی اقتصاد و جلوگیری از اقدامات و زمینه‌های فسادزا... شفاف و روان‌سازی نظام توزیع و قیمت‌گذاری و روزآمدسازی شیوه‌های نظارت بر بازار».
این سیاست‌ها بر درونزایی و برون نگری در رشد و رونق اقتصاد تأکید داشت اما تکیه بر وعده‌های غرب و تعلل در اجرای اصلاحات اقتصادی درونزا موجب شد بدترین کارنامه در دولت برجام رقم بخورد. متأسفانه روزنامه شرق و آقای‌هاشمی‌طبا به جای اینکه اذعان کنند بسیاری از ناترازی‌های موجود، حاصل عمل نکردن به نسخه اقتصاد مقاومتی بوده، چنین وانمود می‌کنند که این سیاست‌ها عملی نبوده است.
عملکرد دولت شهید رئیسی، ابطال این ادعاست چنان که در کمتر از سه سال توانست روابط خارجی و تجاری را با استفاده به شکل چشمگیری توسعه دهد، صادرات نفت را به بیش از سه برابر دوره قبل برساند، رشد اقتصادی تقریبا صفر شده را به ۴ تا ۵ درصد برگرداند و ۸۰۰۰ کارخانه تعطیل یا نیمه تعطیل را احیا نماید، ساخت بیش از ۲ میلیون و ۵۱۸ هزار واحد مسکونی را در سراسر کشور به اجرا بگذارد، تورم را از کانال 40 درصد به کانال ۳۰ درصد تنزل دهد، واردات ۷ میلیون تن گندم را متوقف کند و خودکفایی را احیا نماید، و قطع گسترده برق در تابستان و زمستان را به شکل چشمگیری کاهش دهد.
این عملکرد را می‌توان با رویکرد دولت برجام مقایسه کرد که در موارد متعدد بر خلاف اقتصاد مقاومتی عمل کرد و بنابراین، تحریم‌ها را بر خلاف وعده «لغو» دو برابر کرد، تورم را به نزدیکی کانال ۵۰ درصد رساند‌، ۸۰۰۰ کارخانه را به تعطیلی و رکود کشاند، با حذف سهمیه‌بندی و کارت سوخت، کشور را مجدداً نیازمند واردات بنزین کرد، معدل رشد اقتصادی ۸ ساله را به تقریباً صفر کاهش داد و رکود تورمی شدید را بر اقتصاد غالب کرد، و کمترین نرخ سرمایه‌گذاری خارجی را با همه هیاهوها به ثبت رساند.
روزنامه شرق می‌داند اما کتمان می‌کند که منطق غلط «نمی‌شود» و «نمی‌توانیم» در کنار اعتماد به منویات آمریکا و اروپا موجب شد ساخت پالایشگاه کثافتکاری خوانده شود و با نیروگاه‌سازی و افزایش تولید برق لازم (به بهانه نرفتن زیر بار مافیا!) مخالفت گردد و تولید انبوه «مسکن مهر» و «خودکفایی گندم» مزخرف توصیف شود.