ضرورت حسابرسی شخصی اعمال در پایان سال
سنجش اعمال نیـک و بـد در پیوند با معادباوری
بخش دوم
خدا درباره کیفیت دادن کارنامه اعمال نیز قائل به تفکیک و جدایی است تا اینگونه نشان دهد که ارزشگذاری انسانها بر اساس عملکرد خودشان در دنیا است. از همین رو نیکان و اصحاب یمین، کارنامه را به دست راست دریافت میکنند و بدان و اصحاب شمال با دست چپ، کارنامه را میگیرند که خود بیانگر وضعیت خوب و بد عملکرد آنان در دنیا است. از نظر قرآن، بدتر از گروه اصحاب شمال، گروهی هستند که نامه اعمال خویش را از پشت سر میگیرند که بیانگر اوج حقارت است، بهطوری که حتی توان نظاره را نخواهند داشت. (انشقاق، آیات 10 تا 12)
همانطوری که برخی از مؤمنان در سطح عالی هستند که حسابرسی قیامت ندارند، برخی از کافران هستند که در پایینترین سطح قرار میگیرند بهطوری که حتی نامه اعمالشان از پشت سر به آنها داده میشود. (انشقاق، آیات 10 و 12) ظاهراً اینان همان کسانی هستند که بهعنوان ائمهالکفر مطرح هستند که سوخت آتش دوزخ هستند و در «اسفلالسافلین» قرار میگیرند. در قرآن بیان میشود که این افراد همین که با نامه اعمال خویش با چنین وضعیت مواجه میشوند خواهان مرگ خویش هستند که هیچ سودی ندارد (همان)؛ زیرا دیگر مرگی نیست و میبایست میان مرگ و زندگی سخت و دوزخیان و عذابهای آن دستوپا بزنند. (اعلی، آیه 13)
حسابرسی امتها، اشخاص و قوای نفس
همانطوری که اشخاص حسابرسی جداگانهای دارند که بیان شد، همچنین امتها دارای حسابرسی هستند (بقره، آیات 134 و 141)؛ زیرا رفتار امتها مبتنی بر رفتار پیشوایان آنان است؛ پس هر کسی به نام پیشوای خویش خوانده میشود. امتهای کافر نیز به نام ائمهالکفر خوانده میشود. (جاثیه، آیات 28 و 29) باید توجه داشت که در مورد اشخاص، برخی از قوا و تواناییها همچون شنوایی و بینایی و قلب نیز حسابرسی جداگانهای دارند؛ زیرا این قوای نفس نقش اساسی در عملکرد انسان دارند که میبایست پاسخگو باشند. (اسراء، آیه 36) البته برخیها از این حسابرسی تعبیری اشتباه دارند؛ و تصور میکنند گوش و چشم محاسبه میشوند درحالی که چشم و گوش تابع «نفس» هستند و از خود هیچ اختیاری ندارند و آنان همانند فرشتگان هستند که مأموران بیاختیارند و از خود هیچ اراده و اختیار و حق انتخابی ندارند که چیزی بگویند یا بشنوند یا ببینند؛ بنابراین، مراد بازخواست از قوای نفس است؛ زیرا آنچه مورد مؤاخذه خاص قرار میگیرد، قوای شنوایی و بینایی و ادراکی انسان است (همان)، نه گوش و چشم؛ یعنی عین و اذن.
از نظر قرآن، حسابرسی اعمال آنچنان سریع است که اصولاً زمانمند نیست (بقره، آیه 202)؛ زیرا هر کسی عمل و نیت خویش را حاضر مییابد و شخصیت او نشان میدهد که اعمال و نیات او چگونه بوده است؟ البته هرگز این سرعت در حسابرسی فدای دقت نمیشود، بلکه چنان حسابرسی سریع، از دقت بالایی برخوردار است که هیچ چیزی حتی در اندازه مثقال ذرات معلق در هوا نیز از حسابرسی دور نمیماند(زلزله، آیات 7 و 8؛ انبیاء، آیه 47؛ یونس، آیه 61)؛ زیرا هر ذرهای که در شخصیت انسان تاثیرگذار است، به شکل تجسم اخروی در هویت شخص دیده میشود.
آثار ایمان به حسابرسی
ابراهیم کریمزادگان، ۴۶ساله و ساکن شیراز درباره حسابرسی اعمال خود میگوید: «بهتر است روزانه این کار انجام شود و نباید از آن غفلت کرد. من سعی میکنم هر روز این کار را انجام دهم و فقط مختص به آخر سال نباشد.»
پذیرش معاد زمانی میتواند در شخص تأثیرات مثبت بهجا گذارد که این ایمان به معاد، با ایمان به حسابرسی پیوند خورده باشد و انسان معاد را برای آن بداند که باید پاسخگوی اعمال و نیات خوب و بد خویش باشد که در دنیا انجام داده است. چنین ایمانی موجب میشود تا انسان در زندگی دنیوی خویش بهگونهای عمل کند که مطابق آموزههای الهی است و عقل سلیم و نقل معتبر وحیانی بر آن دلالت دارد. از نظر قرآن، نیاز نیست تا انسان بهیقین شهودی نسبت به معاد و حسابرسی آن برسد، بلکه همین ظن معتبر که در اصطلاح ظن علمی گفته میشود کفایت میکند؛ از همینرو اصحاب یمین با همین ظن معتبر در زندگی دنیوی کاری میکنند تا در قیامت سربلند بیرون آیند. (حاقه، آیات 19 و 20) بر همین اساس، انسانهایی که با ظنون معتبر خویش زندگی خود را سامان میدهند اهل خشوع در برابر خدا بوده و به نماز و اعمال صالح دیگر میپردازند (بقره، آیات 45 و 46). در مقابل، کسانی که علم و ایمانی به آن ندارند، به تکبر و استکبار و مانند آنها رو میآورند و اهل فسق و فجور میشوند (غافر، آیه 27؛ حاقه، آیات 25 و 26). یکی از مهمترین آثار ایمان و عدم ایمان به قیامت و حسابرسی آن، تقوای الهی و فجور است؛ یعنی هر کسی اهل ایمان باشد، تقوای الهی پیشه میگیرد و صفر تا صد زندگی خویش را بر اساس سبک زندگی اسلامی و احکام آن قرار میدهد و میکوشد تا اینگونه رضایت خدا را به دست آورد (مائده، آیه 4)؛ درحالی که صفر تا صد زندگی کافر برخلاف آن خواهد بود؛ زیرا سبک زندگیاش مبتنی بر پندار باطل و هواهای نفسانی و شهوانی و فسق و فجور است. (قیامت، آیات 1 تا 5؛ نجم، آیه 23)
پیامبر اکرم (ص) به اباذر فرمودند: یا اباذر، حاسِب نَفسَکَ قَبلَ أن تُحاسَبَ فَهُوَ أهوَنُ الحِسابِ غَداً وَزِن نَفسَکَ قَبلَ أن تُوزَنَ وَ تَجَهَّزَ لِلعَرضِ الأکبَرِ یومَ تَعرَضُ لاتَخفی مِنکَ عَلَی اللهِ خَافِیهًْ ای اباذر، اعمالت را پیش از آنکه دیگران محاسبه کنند خودت محاسبه کن، این برای حسابرسی تو در قیامت بهتر است و خودت را وزن کن و بسنج پیش از آنکه تو را بسنجند و وزن کنند و خودت را برای روز قیامت، روزی که عرضه میشوی و هیچ چیزی از تو بر خدا پوشیده نیست آماده کن. از نظر قرآن پیامد ایمان به حسابرسی در روز قیامت و معاد موجب میشود تا شخص از اموری چون اختلافات از جمله اختلافات دینی (مائده، آیه 48)، تحقیر دیگران (شعراء، آیات 111 تا 113)، تکاثر و ثروتاندوزی (تکاثر، آیات 1 و 8)، کتمان حقیقت و شهادت (بقره، آیات 283 و 284)، دشنام دادن (انعام، آیه 108)، ضرر به دیگران (غافر، آیات 26 و 27) و دیگر اموری که گناه است، اجتناب کند و به جای آنها به اموری چون اصلاح خود (مائده، آیه 105)، اطاعت خدا (نساء، آیات 85 و 86)، اعمال نیک (نساء، آیه 86)، پایبندی به توحید (لقمان، آیه 15)، عمل به تعهدات نسبت به خالق و خلق (لقمان، آیات 14 و 15)، رعایت حقوق دیگران (نساء، آیات 5 و 6)، مراقبت بر هدایت الهی (مائده، آیه 105)، خشیت و خوف عالمانه از خدا و بازخواستش (احزاب، آیه 39) و مانند آنها بپردازد.
دقّت و سختگیری در حسابرسی قیامت
محرم مختاری، ۴۶ساله مهندس مکانیک و ساکن تبریز به گزارشگر کیهان میگوید: «هر شب که سرم را روی بالش بگذارم به اعمالم رسیدگی میکنم و سعی در اصلاح روزانه خود دارم. آخر سال به امور کلی و بدهیهای احتمالی میپردازم و همیشه وجدان راحتی نسبت به کارهایم دارم.» از آیات مختلف قرآن بهخوبی استفاده میشود که برای حسابرسی اعمال در روز قیامت فوقالعاده دقت و موشکافی میشود. قرآن در این باره میفرماید: «(یا بُنَی إِنَّهَا إِنْ تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَهًْ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یأْتِ بِهَا الا إِنَّ الله لَطِیفٌ خَبِیرٌ)؛ پسرم، اگر به اندازه سنگینی دانه خردلی (کار نیک یا بد) باشد و در دل سنگی یا در گوشهای از آسمانها یا زمین پنهان شود، خداوند آن را (در قیامت) برای حسابرسی میآورَد، خداوند دقیق و آگاه است.» خردل دانه بسیار کوچک از گیاه معروفی است که در حقارت و کوچکی ضربالمثل است. این تعبیرات نشان میدهد که در آن دادگاه عدل، کوچکترین کارها محاسبه میشود. در ضمن این آیات هشدار میدهد که نه گناهان کوچک را کماهمیت بشمرند و نه اعمال خیر کوچک را، چیزی که مورد محاسبه الهی قرار میگیرد هر چه باشد کماهمیت نیست. از اینرو برخی مفسّران گفتهاند: این آیات زمانی نازل شد که برخی یاران پیامبر اکرم (ص) در مورد انفاق کماعتنا بودند و میگفتند: پاداش بر چیزهایی داده میشود که ما آن را دوست داریم و اشیای کوچک چیزی نیست که مورد علاقه ما باشد. همچنین در مورد گناهان کوچک بیاعتنا بودند. آیات 1 تا 8 سوره زلزله نازل شد و آنها را به خیرات ترغیب کرد و از گناهان کوچک برحذر داشت.
حساب روز قیامت در کلام امام صادق(ع)
در حدیثی امام صادق (ص) فرمود: «لَو لَم یکُن لِلحِسابِ مَهوَلَهٌ اِلّا حَیاءُ العَرضِ عَلَی اللهِ تَعالی وَ فَضیحَهُ هَتکِ السِترِ عَلَی المَخفِیاتِ لَحقَّ لِلمَرءِ أن لایهبِطَ مِن رُؤسِ الجِبالِ وَ لا یأوِی اِلی عُمرانِ وَ لایأکُلَ وَ لایشرَبَ وَ لاینامَ اِلّا عَن اضطرارٍ متّصلٍ بِالتَّلَفِ وَ مِثلُ ذَلِکَ یفعَلُ مَن یری القِیامَه بِأهوالِها وَ شَدائدِها قائمَه فِی کُلِّ نَفسٍ وَ یعاینُ بِالقَلبِ الوقوفَ بَینَ یدَی الجَبّارِ حینَئِذٍ یأخُذُ نَفسَهُ بِالمُحاسَبَه کَأَنَّهُ إلی عَرَصاتِها مَدعُوٌّ وَ فی غَمَراتِها مَسؤولٌ؛ اگر برای حساب روز قیامت گرفتگی و زحمتی نباشد مگر ناراحتی و هول عرضه کردن اعمال به پروردگار متعال و حالت شرم و حیایی که در آن هنگام حاصل میشود و رسوایی و فضیحت دریده شدن پردهای که برای کارهای خلاف و نامطلوب کشیده شده بود، هر آینه جا دارد که آدمی از سر کوهها به زیر نیامده و در آبادی سکنی نگرفته و از خوردن و خوابیدن امساک کند، مگر به مقدار ضرورت و برای جلوگیری از تلف و همچنین باشد حال آن کسی که قیامت را با آن سختیها و هول و وحشت خاصّش تصوّر کند آنها را واقع شده و برپا بیند و تصوّر کند که او در پیشگاه خداوند حاکم قهار و سلطان عظیم ایستاده است و در این هنگام خداوند او را خطاب و بازخواست کند و از جریانها و اعمال گذشته او پرسش و حساب میخواهد، گویی که او برای حضور در آن عرصات و مراسم دعوت شده است و در میان آن در همهگیری و فرورفتگی و گرفتاریها بازخواست شود.» حساب نفوس از همان زمان عمل صورت میگیرد و تمام کردار و گفتار و پنداری که از انسان سر میزند، مانند نوار ضبطصوت در نفس او ثبت شده و همچو ماشینهای محاسبه خودکار جمع و تفریق کرده و نتیجه روشن و معلوم میشود. این عمل همیشه در نوار نفس جریان پیدا کرده و حاصل عمل در هر دقیقه مانند دفترهای دقیق تجاری معین است. البتّه این جریان در پیشگاه پروردگار متعال همیشه روشن و حاضر بوده و از همه جزئیات آگاه است و معنای عرضه شدن اعمال به پیشگاه حضرت احدیت همین است. ممکن است حسابی دیگر نیز در قیامت کبری منعقد شود که خصوصیات و جزئیات آن برای ما مجهول است، اما شداید قیامت هم دو مورد است: در قیامت صغری که با مرگ صورت میگیرد، زیرا «مَن مَاتَ فَقَد قَامَت قِیامَتُهُ؛ کسی که بمیرد، قیامتش برپا شده است» و در روز قیامت کبری که جزئیات آن نیز برای ما مجهول است.
البته منظور از محاسبه و وزن اعمال و رسیدگی کردن، بهدست آوردن نتیجه آنچه از او سر میزند از خیر و شر و صلاح و فساد و طاعت و معصیت است. هر چند در این صورت پیوسته مراقب اصلاح و جبران کردن نواقص و عیبها و معاصی خود خواهد بود و چون چنین کسی در ایام زندگی دنیوی و پیش از فرارسیدن مرگ، اعمال و رفتارش حساب و وزن شده و تحت بررسی و کنترل قرار گرفته، از جریان حساب آخرت و از ناراحتی و اضطراب خاطر آنجا محفوظ خواهد بود.
تفاوت حساب و وزن این است که حساب یعنی شماره کردن کارهای خوب و بد، بررسی کردن اعمال از جهت خوب و بد و طاعت و معصیت، امّا وزن یعنی بررسی کردن از نظر سبکی و سنگینی و وزنه اعمال. برای تشخیص اندازه اعمال، میزان و ترازویی بهتر از حیا نیست، زیرا با توجه به مقدار حیا و شرم در صورت عرضه عمل، اندازه مطلوب بودن و مقدار سنگینی یا سبکی عمل معلوم میشود و عمل سنگین و مطلوب عملی است که هیچ شرم و حیایی برای نشان دادن آن وجود نداشته باشد.
ضمناً معلوم میشود که تصور و تعمق در بهشت و دوزخ و سایر احوال قیامت و به ذهن سپردن آنها، حالت پیدایش پس از مرگ است و هر کسی به ملاحظه اعمال و به تناسب رفتار و کردار خود، بهشتی یا دوزخی است. در حقیقت، خواه و ناخواه از نظر روحی حالت پس از مرگ را دارد و در این صورت لازم است به خود آمده و از این زندگی ظاهری و موقّتی و عاریتی فریب نخورَد و خود را برای عالم جاودانی آماده سازد.