kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۶۹۱۳
تاریخ انتشار : ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۸

آداب مهمانی خدا از نگاه امام خمینی(ره)

 
 
ماه مبارک رمضان در پیش است... و این یکی از نعمت‌های بزرگ خداست که به ما عنایت فرموده است. ماه رمضان شما را دعوت‌ کرده خدای تبارک و تعالی به مهمانی خودش. همان‌طور که می‌بینید مهمانی خدا صوم است، مثل میهمانی ماها نیست که آن جور تشریفات را داشته باشد، پرهیز‌دادن است از آن چیزهایی که مربوط به شهوات انسان است. (1) خداوند تعالی بندگان را به همه خیرات و مبرّات و بسیاری از لذات معنوی و روحانی دعوت فرموده است، ولی اگر آنان برای حضور در چنین مقامات عالیه‌ای آمادگی نداشته باشند، نمی‌توانند وارد آن شوند. با آلودگی‌های روحی، رذایل اخلاقی، معاصی قلبیه و قالبیه، چگونه می‌توان در محضر ربوبی حضور یافت و در مهمانسرای رب‌الارباب که «معدن العظمة» می‌باشد وارد شد؟ (2)
کسی که هنوز حجاب‌های ظلمانی را پاره نکرده، کسی که تمام توجه او به عالم طبیعت است و، العیاذباللّه، منحرف عن‌الله می‌باشد و اصولاً از ماوراء دنیا و عالم روحانیت بی‌خبر بوده و منکوس إلی الطبیعه (در بند طبیعت) است و هیچ‌گاه در مقام (این) برنیامده که خود را تهذیب کند، حرکت و نیروی روحانی و معنوی در خویشتن ایجاد نماید و پرده‌های سیاهی را که روی قلب او سایه افکنده کنار زند، در اسفل سافلین که آخرین حجب ظلمانی است قرار دارد: ثُمَّ رَدَدْناهُ اسْفَلَ سافلین. در صورتی که خداوند عالم، بشر را در عالی‌ترین مرتبه و مقام آفریده است: لَقَدْ خَلَقْنَا الانسانَ فی احْسَنِ تَقویمٍ. (3)
امراض بی‌درد انسان
خدا نکند انسان به امراض بی‌درد مبتلا گردد. مرض‌هایی که درد دارد انسان را وادار می‌کند که در مقام علاج برآید؛ به دکتر و بیمارستان مراجعه کند؛ لیکن مرضی که بی‌درد است و احساس نمی‌شود بسیار خطرناک می‌باشد. وقتی انسان خبردار می‌گردد که کار از کار گذشته است. مرض‌های روانی اگر درد داشت باز جای شکر بود: بالأخره انسان را به معالجه و درمان وا می‌داشت؛ ولی چه‌توان کرد که این امراض خطرناک درد ندارد. مرض غرور و خودخواهی بی‌درد است. معاصی دیگر بدون ایجاد درد، قلب و روح را فاسد می‌سازد. این مرض‌ها نه‌تنها درد ندارد، بلکه ظاهر لذت‌بخشی نیز دارد: مجالس و محافلی که به غیبت می‌گذرد خیلی گرم و شیرین است! حب نفس و حب دنیا که ریشه همه گناهان است، لذت‌بخش می‌باشد. مستسقی از آب تلف می‌شود، ولی تا آخرین نفس از آشامیدن آن لذت می‌برد و قهراً اگر انسان از مرضی لذت برد و درد هم نداشت، دنبال معالجه نخواهد رفت؛ و هر چه به او اعلام خطر کنند که این کشنده است، باور نخواهد کرد. (4)
ماه «رمضان‌ها» می‌آید و می‌رود، و ماه‌ها یکی پس از دیگری می‌روند و عمرها هم می‌رود، آنچه که باقی می‌ماند آن صفحات اعمال شماست که در قلب شما ثبت است، و شاید نامه عمل هم همان باشد. قلب شما نسبت به دنیا چه بوده است؟ دنیا با قلب شما چه کرده است و شما توجه‌تان به دنیا چه اندازه بوده است؟ آن روزی که دستتان نمی‌رسید زاهد و عابد بودید، آن روزی که دست رسید خدای نخواسته عکس او بود؟ مراقبت در کار است... داشتن مال، داشتن خانه، داشتن چیز، اینش مهم نیست. مهم این است که قلب انسان را این‌ها تسخیر کنند. اینکه مال‌اندوزی و ثروت‌اندوزی مذموم است برای این است که این مال‌اندوزی و ثروت‌اندوزی و امثال این‌ها و زرق‌و‌برق دنیا دل انسان را می‌کشاند به طرف غیرخدا و از آن ضیافت‌های خدا محروم می‌کند. بخواهید دعوت خدا را به ضیافت اجابت کنید و وارد بشوید در ضیافة‌الله بدون اینکه قلب‌های خودتان را از این دنیا منسلخ کنید امکان ندارد. اولیای خدا آن چیزی که پیششان مهم بود تهذیب نفس بود و دل‌کندن از غیرخدا و توجه به خدا. تمام مفاسدی که در عالم واقع می‌شود از این توجه به خود است در مقابل توجه به خدا. تمام کمالاتی که برای اولیای خدا و انبیای خدا حاصل شده است از این دل‌کندن از غیر و بستن به اوست؛ و علامات این مسائل در اعمال ماها ظاهر می‌شود. (5) لیاقت می‌خواهد؛ آمادگی لازم است. با روسیاهی‌ها و قلب‌های آلوده که به حجاب‌های ظلمانی پوشیده شده است این معانی و حقایق روحانی را نمی‌توان درک کرد. باید این حجاب‌ها پاره گردد و این پرده‌های تاریک و روشنی که بر قلب‌ها کشیده شده و مانع وصال إلی اللّه گردیده کنار رود، تا بتوان در مجلس نورانی و با شکوه الهی وارد شد. (6)
از همه بالاتر این است که انسان خودش را اصلاح کند در ماه رمضان، ما محتاج به اصلاح هستیم، محتاج به تهذیب نفس هستیم، تا آن دم آخر ما محتاجیم. پیغمبرها هم محتاجند. انبیای بزرگ هم محتاجند، منتها آنها احتیاج خودشان را فهمیده‌اند و دنبالش عمل کرده‌اند، و ما از باب اینکه حجاب داریم نتوانستیم بفهمیم و به تکالیف خودمان عمل نکردیم. امیدوارم که ان‌شاء‌الله این ماه مبارک رمضان به همه شما مبارک باشد. و مبارک‌بودن به این است که بنا بر این بگذارید که به تکالیف خدا عمل کنید. در این ماه مبارک دعا کنید که خدای تبارک و تعالی شما را موفق کند به اینکه در این خدمتی که‌ متکفل او هستید، مطابق رضای او عمل کنید. از خدا بخواهید که ما را از عنایت خودش محروم نفرماید و این ضیافت خدا را قدر بدانید. این ضیافت خیلی لطافت و ظرافت دارد، این را باید قدر بدانیم ما. این ادعیه‌ای که وارد شده است در ماه مبارک رمضان و در ماه شعبان این‌ها راهبر ماست به مقصد، به تعبیر شیخ ما (میرزا محمدعلی شاه‌آبادی، استاد امام خمینی در عرفان)- رحمه الله- قرآن صاعد است... در هر صورت ظرایفی در این ادعیه مبارکه هست که سابقه ندارد. این‌ها را توجه به آن بکنید، انسان را این ادعیه می‌تواند حرکت بدهد. ماه مبارک می‌تواند که انسان را موفق به بسیاری از امور بکند. ماه مبارک می‌تواند انسان را طوری بکند که تا ماه مبارک دیگر یا تا آخر دیگر کنترل بشود و تخطی از آنچه رضای خداست نکند. (7) من خوف این را دارم که در این ماه مبارک رمضان که ماه تهذیب نفس است و همه را خدا به ضیافت خودش دعوت کرده است، ما با صاحب خانه کاری بکنیم که عنایتش از ما برگردد. (8) اگر بنا باشد که انسان به اسم روزه دهان را از مطعومات ببندد و به غیبت مردم باز کند و شب‌های ماه مبارک رمضان، که مجالس شب‌نشینی‌،گرم و دایر بوده وقت و فرصت بیشتری است، با غیبت، تهمت و اهانت به مسلمانان به سحر انجامد، چیزی عاید او نمی‌شود و اثری بر آن مترتب نمی‌ گردد. بلکه چنین روزه‌داری آداب مجلس مهمانی حق را رعایت نکرده، حق ولی­ نعمت خود را ضایع نموده است- ولی ­نعمتی که پیش از آفرینش انسان، همه گونه وسایل زندگی و آسایش را برای او فراهم کرده؛ اسباب تکامل را تهیه دیده است؛ انبیا را برای هدایت فرستاده؛ کتاب‌های آسمانی نازل فرموده است؛ برای رسانیدن انسان به معدن عظمت و نور ابهج قدرت‌ داده؛ عقل و ادراک عنایت کرده؛ کرامت‌ها فرموده است و اکنون از بندگانش دعوت به عمل آورده که به مهمانخانه او وارد شده بر خوان نعمت او بنشینند و شکر و سپاس حضرتش را تا آنجا که از دست و زبان آنان برمی آید ادا نمایند. آیا صحیح است که بندگان از خوان نعمت او بهره مند گردند، از وسایل و اسباب آسایشی که در اختیار آنان قرار داده استفاده کنند و با مولی و میزبان خود مخالفت ورزند و بر ضد او قیام نمایند؟ (9)
ضرورت خودسازی و رهایی از تعلقات مادی
از خدا بترسید؛ از عواقب امور بپرهیزید؛ از خواب غفلت بیدار شوید! دوراندیش باشید؛ عواقب امور را بسنجید؛ عقبه‌های خطرناکی که دارید به یادآورید، از فشار قبر، عالم برزخ، مشکلات و شدایدی که به دنبال آن است غفلت نکنید! جهنم با اعمال و کردار زشت انسان روشن می‌گردد. اگر بشر با اعمال و کردار خویش آتش نیفروزد، جهنم خاموش است. باطن این طبیعت جهنم است؛ اقبال به طبیعت اقبال به جهنم است. آنچه در عالم آخرت واقع می‌شود چیزی است که در این دنیا تهیه گردیده است. (10)
شما باید خودتان را بسازید و بعد ملت را بسازید. (11)
خدا نکند انسان پیش از آنکه خود را بسازد جامعه به او روی آورد و در میان مردم نفوذ و شخصیتی پیدا کند که خود را می‌بازد. قبل از آنکه عنان اختیار از کف شما ربوده شود خود را بسازید و اصلاح کنید. (12)
خودسازی به این است که تمام ابعادی که انسان دارد و انبیا آمدند برای تربیت آن- تمام ابعاد را- ترقی دهید؛ جنبه علمی، همه ابعاد علم؛ جنبه اخلاقی، همه ابعاد اخلاق؛ تهذیب نفس، وارسته‌کردن نفس از تعلقات دنیا؛ که سرمنشأ همه کمالات، وارسته‌شدن نفس از تعلقات است و بدبختی هر انسان تعلق به مادیات است. توجه و تعلق نفس به مادیات، انسان را از کاروان انسان‌ها باز می‌دارد و بیرون رفتن از تعلقات مادی و توجه به خدای تبارک و تعالی انسان را به مقام انسانیت می‌رساند. انبیا هم برای همین دو جهت آمده بودند: بیرون‌کردن مردم از تعلقات و تشبث به مقام ربوبیت. (13) پیش از آنکه فرصت از دست برود چاره بیندیشید! شما جوانان، رو به پیری و ما پیران رو به مرگ پیش می‌رویم. هر نفسی که می‌کشید، هر قدمی که برمی دارید و هر لحظه‌ای که از عمر شما می‌گذرد، اصلاح‌، مشکل‌تر گردیده، ممکن است ظلمت و تباهی بیشتر شود. (14) قلب انسان مانند آینه صاف و روشن است و بر اثر توجه فوق‌العاده به دنیا و کثرت معاصی کدر می‌شود؛ ولی اگر انسان لااقل صوم را برای حق تعالی خالص و بی‌ریا انجام دهد (نمی گویم عبادات دیگر خالص نباشد، همه عبادات لازم است خالص و بی‌ریا انجام گیرد) این عبادت را که اعراض از شهوات، اجتناب از لذات و انقطاع از غیر‌خداست در این یک ماه بخوبی انجام دهد، شاید تفضل الهی شامل حال او شده آینه قلبش از سیاهی و کدورت زدوده گردد؛ و امید است که او را از عالم طبیعت و لذات دنیوی منحرف و منصرف سازد؛ و آنگاه که می‌خواهد وارد «شب قدر» شود، نورانیت‌هایی که در آن شب برای اولیا و مؤمنین حاصل می‌شود به دست آورد و جزای چنین روزه‌ای خداست؛ چنان‌که فرموده است: الصّوم لی و انا اجزی به. چیز دیگر نمی‌تواند پاداش چنین روزه‌ای باشد. جنات نعیم در مقابل روزه او بی‌ارزش بوده نمی‌تواند پاداش آن به حساب آید. (15)
منابع:
1. صحیفه امام، ج ۱۸، ص: 480؛   2. جهاد اکبر، صص: 45 - 46؛   3. جهاد اکبر، صص: 46 - 47؛   4. جهاد اکبر، ص: 52؛   5. صحیفه امام، ج ۱۷، صص: 492 - ۴۹۳؛   6. جهاد اکبر، ص: 46؛   7. صحیفه امام، ج ۱۸، صص: 480 - ۴۸۱؛   8. صحیفه امام، ج ۱۸، ص: ۴۷۶؛   9. جهاد اکبر، صص: 44 - 45؛   10. جهاد اکبر، ص: 68؛   11. صحیفه امام، ج ۸، ص: 267؛   12. جهاد اکبر، ص: 22؛   13. صحیفه امام، ج ۸، ص: ۲67؛   14. جهاد اکبر، ص: 67؛   15. جهاد اکبر، صص: 43 - 44.
از: پرتال امام خمینی