اخبار ویژه
فرافکنی درباره خاموشیها کمبود ذخایر یا ناترازی مدیریتی؟
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت در توجیه تصمیمات اخیر درباره تعطیلیها و مدیریت انرژی گفته است: «نمیشود هم خاموشی نداشته باشیم و هم تعطیل نکنیم، وگرنه همانند دولت قبل شمال و شرق کشور دچار قطعی گاز شده و مردم دچار سرمازدگی میشوند.»
این اظهارنظر، بیش از آنکه پاسخی کارشناسی و مبتنی بر راهحل باشد، نوعی فرافکنی و مقصر جلوهدادن دولت گذشته است؛ رویکردی که بارها برای توجیه و عدم مسئولیتپذیری از سوی برخی مسئولان فعلی تکرار شده است.
دولت سیزدهم طی قرارداد سوآپ گازی با ترکمنستان و آذربایجان توانست گاز مورد نیاز شمال کشور را تامین کند. نمیتوان سوءمدیریت حال حاضر مثل تعطیلیها و قطعیهای برق و قطع احتمالی گاز را به گردن دولت قبل انداخت.
وضعیتی که امسال به یکباره در حوزه برق و گاز و تعطیلیهای مکرر رخ داده است بدیهی است که حاصل سوءمدیریت است. چرا که در دولت شهید رئیسی مسئله قطعیهای مکرر برق با مدیریت جهادی و ایجاد ظرفیتهای گسترده حل شد.
علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت شهید رئیسی اخیراً گفته بود: ما با یک ناترازی مدیریتی مواجه هستیم که باعث قطعی برق شده است. زمانی که مسئولیت را بر عهده گرفتیم، همان کمبود بیست هزار مگاواتی برق به ما تحویل داده شد. با اینحال، در ماه پایانی دولت قبل، حدود چهار هزار مگاوات به ظرفیت تولید برق اضافه کردیم و در نتیجه، کمبود برق به حدود پانزده هزار مگاوات کاهش یافت. با توجه به افزایش مصرف، مجدداً با کمبود مواجه شدیم، اما تفاوت در چه چیزی بود؟ وزارت نفت از قبل میدانست که باید سوخت مایع را ذخیره کند. وزارت صنعت نیز آگاه بود که باید کارخانهها را مدیریت کند. سازمان اداری و استخدامی میدانست که در دوره اوج مصرف باید ساعات کاری ادارات را تغییر دهد. سازمان برنامهریزی از تأمین مالی این اقدامات مطلع بود. همچنین، بانک مرکزی آگاه بود که در این بازه زمانی، فروش نفت و سوخت مایع کاهش مییابد و باید از قبل برای ذخیرهسازی برنامهریزی کند. مدیریت این موارد برعهده چه کسی بود؟ همان کسی که گفته میشود مدیریت بلد نیست.
وی افزود: اکنون نیز وزیر نیرو اعلام میکند که برق قطع خواهد شد، اما این مسئله تنها به وزارت نیرو مربوط نمیشود. وزیر نیرو یکی از شش عامل مؤثر در این موضوع فرابخشی است. بسیاری از مسائل دولت، ماهیت فرابخشی دارند و مدیریت آنها برعهده رئیسجمهور و معاون اول است. برای مثال، در دوره اوج مصرف باید برنامهریزی شود تا سفرهای مردم کاهش یابد، زیرا وزارت نفت بهتنهائی نمیتواند این مسئله را کنترل کند. بنابراین، باید تلاش کرد که تعطیلیهای غیرضروری اتفاق نیفتد تا مصرف بنزین افزایش نیابد. تمام این موارد نیازمند برنامهریزی دقیق و مدیریت صحیح است.
گفتنی است، با وجود الگوی موفق دولت شهید رئیسی، دولت فعلی نیز رویه دولت برجامزده روحانی را در پیش گرفته و به بهانه تحریم در دام کمکاری افتاده است.
سخنگوی دولت قبلاً در نشست خبری گفته بود: «یک قسمتی از آلودگی هوا برمیگردد به موضوع تحریمها.»
پیشتر آمار وزارت نیرو مشخص کرد که کاهش 3 میلیارد متر مکعبی گاز طبیعی و همچنین تخلیه 500 میلیون لیتری ذخایر مازوت نیروگاهها از شهریور تاکنون سبب شده خاموشی 2 ساعته به خانه مردم برسد.
سخنگوی دولت چندی پیش نیز برای توجیه بازگشت خاموشیها مدعی توقف مازوتسوزی شد. فاطمه مهاجرانی در حساب کاربری خود در فضای مجازی نوشته بود؛ «شرط عدالت نیست برای تولید برق، بخشی از جامعه با جان خود هزینه آن را پرداخت کند. از همینرو به دستور رئیسجمهور مازوتسوزی در سه نیروگاه اراک، کرج و اصفهان که شرایط ویژهای دارند، متوقف میشود. میتوان برای مدت محدودی، «خاموشی منظم» را جایگزین «تولید سم» برای عموم شهروندان کرد.»
گفتنی است، مازوت فقط 5 درصد سوخت نیروگاهها بود و ماجرا به بیتدبیری در ذخیرهسازی گازوئیل برمیگشت. پس از آن نیز مازوتسوزی در نیروگاهها ادامه داشت، همزمان، آلودگی هوا جریان داشت و چندین روز ادارات و مدارس و دانشگاهها تعطیل شد.
رئیسجمهور برخلاف سخنگوی دولت، در حیاط دولت علت خاموشیها را ناترازی دانست و گفت که «چون ذخایرمان کم است اگر الان تن به خاموشی ندهیم، در زمستان با مشکل جدی مواجه میشویم.»
سخنگوی دولت همچنین بعد از ۴ روز قطعی برق در منازل مردم، در توجیه خاموشیها گفت که دولت از شهریور مستقر شده، ذخایر نیروگاهی در ایامی که باید پر میشد، پر نشده و «معمولا ذخایر از فروردین تا مرداد پر میشوند.» بر خلاف ادعای سخنگوی دولت، بر اساس اطلاعات شرکت برق حرارتی، سال ۱۴۰۰ در زمان انتقال دولت دوازدهم به سیزدهم دو سوم ذخیره سوخت نیروگاهی بعد از شهریور پرشده بود اما از شهریور تا نیمه آبان امسال نهتنها ذخیره گازوئیل نیروگاهها افزایش نیافت بلکه یکسوم آن نیز تخلیه شد.
به گزارش فارس، از اول شهریور تا نیمه آبان طی سالهای ۱۴۰۰، ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ به ترتیب ذخایر نیروگاهی ۱۱۰۰، ۹۰۰ و ۴۰۰ میلیون لیتر پر شد اما امسال به جای پرکردن، ۶۰۰ میلیون لیتر از راهبردیترین دارایی نیروگاهها در فصل سرد تخلیه شد.
در نیمه اول سال ۱۴۰۰ و در مقطعی که دولت روحانی روی کار بود شاهد قطع مداوم و گسترده برق در شهرهای مختلف کشورمان بودیم. در همان مقطع رسانههای زنجیرهای مدعی شدند که قطعی برق ناشی از تحریمهاست.
این در حالی بود که به دلیل سوءمدیریت در دولت روحانی، واحدهای نیروگاهی در اوج بار به دلیل تعمیرات نیروگاهی از مدار خارج میشدند اما در دولت سیزدهم با مدیریت جهادی به نقطهای رسیدیم که هیچ واحد نیروگاهی، خارج از مدار قرار نداشت. علاوهبر این، در کنار تعمیرات نیروگاهی، ارتقای ظرفیت نیروگاهی موجود در کشور با اتکا به روشهای دانشبنیان با هزینه بسیار کم و بدون نیاز به سوخت نیز در دستور کار قرار گرفت. نتیجه آن شد که با وجود گرمای زیاد، شاهد قطعی برق نبودیم.
رشد «0» درصد و تعطیلی 8 هزار کارخانه افتخار ندارد آقای روحانی!
حسن روحانی درباره مباحث مربوط به مذاکره گفت: برخی استناد میکنند که مقام معظم رهبری با مذاکره مخالف هستند. رهبری با اصل مذاکره مخالف نیستند، بلکه با توجه به شرایط زمانی ممکن است امروز مخالف باشند ولی چند ماه بعد با تغییر شرایط موافقت کنند. مخالفت مطلق وجود ندارد.
وی در دیدار جمعی از وزیران و معاونان خود گفته است: مهمترین مسئله در امنیت ملی، همراه داشتن ملت است. انتخاباتهایی که اخیراً برگزار شده را ببینید. در انتخابات آلمان و ترکیه مشارکت مردم بالای ۸۰درصد است. دور اول انتخابات ریاستجمهوری ما مشارکت ۴۰درصد بود، دور دوم ۱۰درصد اضافه شد که آن هم برای این بود که گرفتار یکی دیگر نشوند. مردمی که قبلاً ۷۵درصد پای صندوق میآمدند، چرا به این میزان مشارکت رسیده است؟
روحانی همچنین درباره موضوع مذاکره اظهار کرد: در مسئله عراق و افغانستان که با آمریکا مذاکره کردیم، مقام معظم رهبری شاهد و ناظر بودند و حتی به من که دبیر شورای عالی امنیت ملی بودم نوشتند فلان آقا که برای مذاکره با آمریکا میرود، راجع به عراق این اصول را مراعات کند. مگر در برجام با ارشادت مقام معظم رهبری مذاکره نکردیم؟ مذاکره که اشکال ندارد. مذاکره شرایطی دارد، ممکن است امروز شرایط مهیا نباشد و فردا باشد. چرا یقه هم را میگیریم؟ چرا به صورت هم چنگ میزنیم؟ این چه بساطی است در کشور درست کردهایم؟
وی به مشکلات اقتصادی کشور اشاره کرد و گفت: «با خروج ترامپ از برجام در سال ۹۷، هر سال حداقل ۱۰۰میلیارد دلار ضرر کردیم. میتوانیم این ضرر را جبران و مسئله اقتصاد حل کنیم؟ اقتصاد کشور بدون تعامل سازنده با جهان، جذب سرمایه و تکنولوژی مدرن و دستیابی به بازار احیا نخواهد شد. مردم در فشار شدید اقتصادی هستند، دیگر ظاهراً کسی مطالبه توسعه نمیکند. کسی از دولت مطالبه رشد اقتصادی ۸درصد نمیکند. تنها زمانی که رشد بالای ۸درصد داشتیم، در دو سال اجرای برجام بود. در سالهای ۹۵ و ۹۶ به طور متوسط ۹.۴درصد رشد اقتصادی داشتیم. در این دو سال تورم هم تکرقمی بود».
اظهارات آقای روحانی نشان میدهد که او هیچ عبرتی از خسارتهایی که در اثر اعتماد به شیطان بزرگ به کشور وارد کرد، نگرفته است. او در حالی دو سال رشد اقتصادی در دولتش را برای مردم فاکتور میکند که معدل رشد اقتصادی در هشت سال دولت وی، 6دهم درصد یعنی تقریباً صفر بوده است. تعطیلی هشتهزار کارخانه، ثبت بالاترین نرخ تورم چند دهه اخیر، 9 برابر شدن قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی، سقوط فروش نفت به زیر سیصدهزار بشکه و التماس بیهوده از غرب برای اجرای حداقلی تعهداتشان در برجام در حالی بود که صاحبنظران، به وی و وزیر خارجهاش درباره منافذ بزرگ برجام و ادبیات کلاهبردارانه توافق هشدار داده بودند اما روحانی و ظریف، این هشدارها را مسخره و به ویژه روحانی، آنها را هو و هجو میکرد!
او درست میگوید مسئله نفس مذاکره و کیفیت مذاکره است و در اینباره، کلاهبرداری چندلایه آمریکا و غرب در برجام نشان میدهد که روحانی و تیمش فاقد کفایت در زمینه صیانت از مناقع ملی بودهاند وگرنه هیچ خردمندی نمیپذیرد که در معاملهای عادی (و نه توافق با دشمنش شیطان بزرگ)، همه امتیازات را ظرف دو ماه واگذار کند و سپس از دشمن برای انجام تعهداتش التماس کند. به اینها علاوه کنید کار گذاشتن سازوکار اسنپبک (ماشه) در توافق را که موجب شد طرف عهدشکن غربی بتواند ایران را به بازگرداندن تحریمها تهدید کند.
نکته بعدی، تذبذب و بیثباتی شخصیتی روحانی است. او پس از تحقیر شدنش از سوی ترامپ و لگدمال شدن برجام و بازگشت تحریمها گفت: «داستان مضحكي اتفاق افتاده. ميگويند تعهدي كه قبلاً با هم بستيم، فعلاً محكم نباشد، بياييد در مورد موضوع ديگر مذاكره كنيم. ميگويد من پاي پيمانم نيستم، اما جايزهاش اين است كه درباره تعهد دوم حرف بزنيم! کشورها مگر ديوانهاند كه مذاكره كنند؟ شما به مذاكرهاي كه به تاييد سازمان ملل رسيده، پايبند نيستيد». همچنین آقای ظریف در اینباره گفته بود: «با ترامپ مگر میشود مذاکره کرد؟ روی کلمه به کلمه برجام ساعتها مذاکره شده. بعد آقای ترامپ میآید یک لحظه یک چیزی را امضا میکند، میگوید همهاش باطل! شما اصلاً نشان بدهید مذاکره با شما ارزش وقت آدم را دارد». و «نیازی نیست که بر سر توافقی که پیشتر بر سر آن مذاکره شده، مذاکره انجام دهیم. شما یک اسب را دومرتبه نمیخرید. ما این اسب را خریداری کردهایم و بهایش را دادهایم. حال این آمریکا است که باید اسب را تحویل دهد».
اکنون باید پرسید رژیم عهدنشناس آمریکا چه تغییری کرده که دیوانگی مذاکره و اعتماد دوباره به وی، عقلانی شمرده شود؟
موضوع دیگر، وقاحت و فرافکنی آقای روحانی در مؤاخذه دیگران به خاطر خسارتهای ناشی از سوءمدیریت خود و دولت خویش است! کسی که بالاترین فشارها و خسارتهای اقتصادی مانند توقف رشد اقتصادی و صادرات نفت و تعطیلی هشتهزار کارخانه را به کشور تحمیل کرده، بیجا میکند درباره نتیجه این سوءمدیریت یعنی کاهش مشارکت دست پیش بگیرد.