فرازهای جشنواره ۱۴۰۳
آرش فهیم
چهلوسومین دوره جشنواره فیلم فجر، یکی از ادوار ویژه و خاص در تاریخ برگزاری این رویداد محسوب میشود. این دوره، جشنوارهای بود که در کشاکش جابهجایی دولت و تغییر مدیران فرهنگی و سینمایی برگزار شد. به همین دلیل هم دوره چهلوسوم جشنواره فیلم فجر، جزء آن دسته از ادوار این جشنواره محسوب میشود که فیلمهای آن حاصل دولت قبل و برگزاری و اجرا، توسط دولت جدید صورت میگیرد. اتفاقا محتوای این دوره فیلم فجر را میتوان برآیند سیاستها و برنامههای دولت سیزدهم در حوزه سینما دانست. دولت شهید ابراهیم رئیسی، دو سیاست کلی درباره سینما داشت؛ اول تلاش برای زنده و احیاء کردن سینما در ایران از طریق تنوع بخشیدن به آثار، راه دادن به گونهها و ژانرهای مختلف و توجه به موضوعات و مضامین بر زمین مانده بود. این سیاستگذاری، در جشنواره چهلوسوم نمود بیشتری یافت؛ تقریبا در همه ژانرها و زیر ژانرها آثاری در جشنواره حضور داشت. برخلاف یک تبلیغ سیاسی که القاء میکند طی سه سال گذشته، آثار موسوم به سینمای اجتماعی به سمت رکود رفتند، اما درامهایی با موضوعات اجتماعی در جشنواره چهلوسوم به وفور حضور داشتند. شاید حتی بتوان گفت که چهلوسومین جشنواره فیلم فجر، از لحاظ آماری، جزء کم نظیرترین ادوار این رویداد در زمینه ارائه فیلم با سوژههای اجتماعی است. این نشان میدهد که تبلیغات سیاسی رواج یافته درباره تضاد سیاستگذاری دولت سیزدهم با تولید آثار اجتماعی، واهی و پوچ بوده است. علاوه بر این، در گونهها و زمینههای دیگری چون کمدی، کمدی فانتزی، جنگی و دفاع مقدسی، تاریخی، تاریخی- مذهبی و حتی یک فیلم با رگههایی از ژانر وحشت در جشنواره امسال دیده شد.
رویکرد دوم در دولت سید ابراهیم رئیسی، نسلسازی در سینما بود؛ طی ادوار اخیر فیلمسازان نسل نو به ویژه فیلماولیها در جشنواره حرف اول را میزدند. در چهل و سومین دوره جشنواره فیلم فجر نیز این سیاستگذاری بارز بود. شاید جشنواره چهل و سوم، اولین دوره این جشنواره بود که فیلمسازان نسل قبل از انقلاب هیچ حضوری نداشتند و از نسل اول کارگردانهای بعد از انقلاب هم فقط سه کارگردان (ابراهیم حاتمی کیا، ابوالفضل جلیلی و رسول صدرعاملی) در رقابت قرار داشتند. در بخش مسابقه این دوره جشنواره فجر 13 فیلماولی حضور داشتند و دیگران نیز اغلب فیلمدومی و فیلمسومی بودند.
تعداد فیلمهای خوب و قابل تماشا در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر، بیش از حد انتظار بود. قبل از جشنواره، برخی منتقدان و کارشناسان پیشبینی میکردند که امسال در جشنواره فجر، غیر از یکی دو مورد، فیلم خوب نداشته باشیم، اما این دوره، جزء ادواری از جشنواره فجر بود که آثار خوب و نسبتا خوب و متوسطهای امیدوارکننده، آمار بالایی داشتند. هر چند که فیلمهای متوسط متمایل به ضعیف، ضعیف و خیلی ضعیف هم در جشنواره حضور داشتند. اگر بخش مسابقه جشنواره فجر، مانند سه دوره اخیر با بیست و دو یا بیست و سه فیلم صورتبندی میشد، قطعا شاهد یک جشنواره متفاوت میبودیم. اما بزرگ و حجیم کردن بخش مسابقه فقط باعث افزایش تعداد فیلمهای ضعیف شد!
در مجموع، میتوان گفت که چهل و سومین جشنواره فیلم فجر از نظر حضور آثار تماشایی و با کیفیت، جزء یکی از برترین جشنوارهها در 10 دوره اخیر محسوب میشود. آثار خوب این دوره جشنواره به انتخاب نگارنده «موسی کلیمالله»، «خدای جنگ»، «بچه مردم»، «اسفند»، «پیشمرگ»، «پسر دلفینی2» و «ناتور دشت» هستند. آثار متوسط و قابل قبول این دوره جشنواره فجر هم عبارتند از: «صیاد»، «شمال از شمال غربی»، «اشک هور»، «شاه نقش»، «1968» و...
اما قطعا بهترین، فیلم جدید ابراهیم حاتمیکیاست؛ «موسی کلیمالله؛ طلوع» که در واقع یک طلوع جدید برای کارگردانش است. فیلمی که فراتر از سینمای ایران و برترین تجربه در تولید فیلم سینمایی تاریخی- مذهبی به حساب میآید. حاتمیکیا نشان داد که در شصت و سه سالگی هنوز برنا و با انگیزه و خوشفکر است. با توجه به سنگین بودن تولید فیلم تاریخی، به علاوه اینکه زمینه تخصصی این کارگردان نیست، بزرگی کار حاتمیکیا بیشتر به چشم میآید. فیلم «موسی کلیمالله» یک دستاورد تازه برای سینمای ایران است و در تاریخ هنر هفتم کشور ما ماندگار خواهد شد.
یکی دیگر از درخششهای چهلوسومین جشنواره فیلم فجر، «خدای جنگ» است. فیلمی که عنوان چندان زیبا و با مسمایی برای آن انتخاب نشده است اما روایت فیلم، برملاکننده یک زیبایی و شکوفایی در صنعت موشکی کشور است. این فیلم ماجرای قهرمان جوانی به نام ابراهیم است که در دوران دفاع مقدس، با همت و تدبیر خودش، موجب استقلال و خوداتکایی در تولید موشک نقطهزن میشود. حسن دارابی در سومین فیلم سینمایی در کارنامهاش، موضوعی متناسب باشرایط روز ایران و جهان را تولید کرده است. برگزاری دو عملیات غرورآفرین «وعده صادق» خیلی زود به سینما هم رسید و این فیلم به ریشه و منشاء موشکهایی که در این عملیات، قلب اسرائیل را شکافتند پرداخته است.
در نهایت...
چهلوسومین جشنواره فیلم فجر، محکی جدی برای مدیریت سینمایی دولت چهاردهم نیست، چون همان طور که گذشت، آثار این جشنواره محصول دولت قبل هستند. امید است که مدیریت سینمایی دولت جدید که درواقع اسب زین شدهای را تحویل گرفته و امسال نیز دست پری برای برگزاری جشنواره فجر داشتند، در همین مدار و بلکه قویتر از این کار کنند. بیم آن میرود که مدیران جدید و به ویژه شورای سیاستگذاری جشنواره فجر که دارای گرایش و رویکرد خاصی هستند، بار دیگر سینمای ما را به عقب برگردانند و دوباره اتفاقات دهه 90 در سینما تکرار شود. باز هم مانند آن دهه، کمدیهای پوچ و بیخاصیت و جنسیزده غالب شوند و فیلمهایی با دورنمایه اجتماعی به سمت تاریکی مطلق و بنبست بروند. باز هم موانعی سر راه جوانگرایی و نسلسازی در سینما بهوجود آید و گذشتهگرایی بر آیندهسازی فائق آید. یک نمونه اینکه در جشنواره امسال، امکان اکران فیلمهای کوتاه و مستند در مرکز جشنواره فراهم نشد. این درحالی است که برگزیدگان این دو بخش نه تنها این حق را دارند که در کاخ جشنواره به نمایش درآیند بلکه میتوان این آثار را به تناوب در خلال فیلمهای بلند سینمایی و در سالن اصلی روی پرده برد تا شرایط بهتری برای دیدهشدن بیابند.