«عدالت آموزشی» تستی نیست (یادداشت روز)
سالها دیدهایم خانوادههایی که وقتی فرزندان آنها کمکم به سن پایان تحصیلات متوسطه و شرکت در آزمون سراسری دانشگاهها میرسند، با ورود به یک مسابقه نابرابر، به قدر وسع به ثبتنام فرزند خود در کلاسهای گران قیمت مؤسسات تستزنی میپردازند و یا چندین کتاب آموزشی تست محور را با هزینه گزاف تهیه میکنند تا بتوانند به عبور فرزندانشان از سد آزمون سراسری کمک کنند؛ زیرا به تجربه یا مشورت به این نتیجه و ذهنیت رسیدهاند که قفل کنکور تنها با این کلید باز میشود. در این میان بسیار خانوادهها را نیز دیدهایم که علیرغم استعداد بالای فرزندشان به دلیل ناتوانی در تأمین هزینه گزاف کلاس کنکور و کتاب تست، احساس سرخوردگی یا شرمندگی کرده و چه بسا فرزند مستعدشان به توفیق لازم در این مسابقه نفسگیر دست پیدا نکند.
در این میان سالهاست که میدانداری مؤسسات تستزنی و انتشاراتیهای مرتبط با کنکور از تبلیغ پرحجم تلویزیونی تا گوشه گوشه شهرها و روشهای مختلف به این القا و تصور دمیدهاند که راه موفقیت در آزمون سراسری تنها از مسیر آنها میگذرد، مسیری که البته چندین هزار میلیارد تومان گردش مالی دارد و برخی، جریان حاکم بر آن را «مافیای کنکور» میخوانند.
از سوی دیگر در سالهای گذشته بارها و بارها شاهد بودهایم که کارشناسان و برخی رسانهها به انتقاد از شیوه برگزاری کنکور به روشی که سرنوشت و آینده داوطلبان در یک جلسه دو سه ساعته و بر اساس میزان توانایی در تستزنی تعیین شود پرداختهاند. از جمله این انتقادها این بوده است که آنچه در کلاسهای تستزنی در قبال دریافت هزینهای بالا آموزش داده میشود تنها ترفند و تبحر در تستزنی سریع است نه آموزش علم و گاه ممکن است دانشآموزی ضعیفتر با این ترفندها و مهارت از دانشآموزی که نکات علمی یک درس و کتاب را بهتر و عمیقتر فهمیده است بیشتر تست بزند و بر همین اساس در رقابت برای نشستن بر صندلی دانشگاه موفق باشد؛ آن هم با توانایی علمی کمتر!
از سوی دیگر؛ ممکن است مستعدترین دانشآموز که امید زیادی به موفقیت در کنکور دارد، روز آزمون دچار بیماری حتی یک سرماخوردگی ساده شده و نتواند به خوبی و با تمرکز پاسخ سؤالات را بدهد، آیا سپردن تمام سرنوشت دانشآموزان به یک روز و یک جلسه و نادیده گرفتن سالها تلاش آنها منطقی است؟
واقعیت هم این است که شاید نتوان کشور پیشرفتهای را پیدا کرد که گزینش پر اهمیت ورودی دانشگاهها و جذب استعدادهایی که قرار است آینده آن کشور را بسازند به توانایی در تستزنی و نه تسلط بیشتر علمی منوط کند. حتی در بسیاری کشورها آزمون جذب دانشجو به صورت تشریحی برگزار میشود.
یکی دیگر از انتقادها به روش برگزاری کنکور در کشورمان این بود که در 12 سال تحصیل، دانشآموزان هرگز آزمون تستی را تجربه نمیکنند اما یکباره آزمون ورودی دانشگاهها به صورت تستی برگزار میشود. همین کافی است تا از دوره دوم متوسطه میدان برای ورود و میدانداری مؤسسات و انتشاراتیهای پر تعداد کنکور و تست باز شود. با ورود آنها نیز عملاً مرجعیت علمی و تربیتی مدرسه و معلم به حاشیه رانده میشود.
متأسفانه در این چرخه معیوب، بسیاری مدارس بهویژه بسیاری مدارس غیردولتی تمام همّوغم و توان و تمرکز خود را تنها بر روی آمادهسازی دانشآموزان برای کنکور معطوف کردند تا جایی که برخی از آنها حتی تدریس کتابهای درسی با محتوای اعتقادی و تربیتی را به بهانه اهمیت نداشتن در کنکور کنار گذاشته یا با حفظ ظاهر نمره آن را لحاظ کردند تا زمان آن را برای کتابهای کنکوری و تمرین تست صرف کنند! با این کار عملاً مدرسه از چرخه تربیت خارج و به مؤسسهای کنکوری تبدیل میشد.
در سالهای گذشته و در دولتهای مختلف بارها از سوی وزرای آموزش و پرورش این نکته به درستی مورد اعتراض و انتقاد قرار گرفت که «کنکور ساحت تربیتی و جایگاه و مرجعیت مهم مدرسه را مختل کرده است».
همان طور که در ابتدا هم اشاره شد، مبحث مهم دامن زدن به نابرابریها و تضعیف عدالت آموزشی و تشدید شکاف عدالت اجتماعی یکی از مهمترین معضلات و نتایج منفی برگزاری تست محور آزمون سراسری بوده است، تا جایی که در سالهای گذشته عملاً بیشتر رتبههای برتر کنکور و بیشترین قبولی در رشتههای محبوب و مرغوبتر به دهکهای بالای جامعه که توانایی هزینه کردن دهها میلیونی و بیشتر برای ثبتنام کلاسهای تست و مدارس خاص و کنکور محور را دارند اختصاص یافته است و دست بسیاری از دانشآموزان خانوادههای دهکهای پایین و دانشآموزان مناطق کمبرخوردار از این موفقیتها کوتاه مانده است.
اما این پایان کار نبود؛ خوشبختانه انتقادها و هشدارها کارساز شد و اکنون و طی دو سال اخیر با تصویب شیوه جدید برگزاری کنکور دانشگاهها که سهم قابل توجهی از ملاک قبولی را به سوابق تحصیلی و تاثیر قطعی معدل امتحانات نهائی سالهای پایانی دبیرستان اختصاص داده است، شاهد مسیر جدیدی برای جبران اشکالات گذشته هستیم.
هرچند برخی منتقدان نسبت به این روش جدید نیز انتقادات یا اشکالاتی را مطرح کردهاند اما بسیاری از همین منتقدان هم اعتقادی به بازگشت به آن روش صددرصد تستی گذشته ندارند. از سوی دیگر در ارزیابی چند روز گذشته شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز به برخی انتقادها توجه شد و به عنوان مثال تأثیر قطعی سوابق تحصیلی برای کاهش بار روانی و ذهنی دانشآموزان از پایه دهم حذف و به پایههای یازدهم و دوازدهم اکتفا شد.
با وجود اینکه به طور طبیعی ارزیابی کامل روش جدید با همه محسنات آن نیازمند اجرای چند ساله است اما در مقام مقایسه میتوان گفت؛ اکنون روش جدید در همین دو سال اجرا نیز نسبت به روش قبلی اتفاقات بهتری را رقم زده است.
بر اساس برخی آمار اولیه و کلی که نیاز است به طور رسمی و با لحاظ کردن همه جوانب مطالعاتی از سوی سازمان سنجش و شورای عالی انقلاب فرهنگی در اختیار عموم مردم قرار بگیرد، در همین مدت کوتاه چند مهم اتفاق افتاده است. نخست اینکه با توجه به اهمیت درصد بالایی از نمره مورد نیاز قبولی در آزمون سراسری به معدل و سوابق تحصیلی، مرجعیت مدرسه و معلم در حال احیا شدن است. اکنون یادگیری عمیق علمی برای موفقیت در امتحان نهائی اهمیت پیدا کرده و در حال جایگزینی به جای عطش تستزنی است. به طور طبیعی اکنون وابستگی و گرایش به مؤسسات کنکور و کتابهای تست در حال کاهش است و کلاس درس در حال بازیابی اهمیت خود است.
بنا بر برخی آمارها که نمیتوان نقش روش جدید برگزاری آزمون سراسری را در آن کتمان کرد یا نادیده گرفت، به عنوان مثال بر اساس دادهها، سهم دهکهای کم درآمد (دهکهای 1 تا 5) در رشتههای پرطرفدار مانند پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی و... افزایش چشمگیری یافته است که این تغییر به نفع مناطق کم برخوردار است.
علت را میتوان اینطور تحلیل کرد که وقتی بخش بیشتری از موفقیت در کنکور به جای تبحر در تستزنی، به توانایی واقعی علمی و استعداد دانشآموز اختصاص یابد، بسیاری از استعدادهای ویژه مناطق محروم هم که پیش از این امکان شرکت در کلاسهای تست و کنکور با هزینه گزاف را نداشتند اکنون که نقش تست و کلاس کنکور کمرنگتر شده است با همه کمبودها در مدرسه و معلم و... بر پایه توان علمی و استعداد و هوش خود، امکان رقابت بیشتری با دانشآموزان مناطق برخوردار و دهکهای بالا دارند. اینجا استعداد علمی و هوش بر تبحر تستزنی میچربد.
البته با وجود نظرات بسیاری از کارشناسان که معتقدند مصوبه و روش جدید توانسته است روشهای یادگیری مفهومی و منطقی را در دانشآموزان تقویت کند، و در حالی که بر اساس نظرسنجی ایسپا، بیشتر معلمان و درصد قابل توجهی از اولیای آنها مصوبه جدید را گامی در مسیر بهبود فرآیند شناسایی داوطلبان مستعدتر، توانمندتر و شایستهتر برشمردهاند، از همان ابتدای تصویب و اجرای این مصوبه جدای از برخی نقدها و توصیههای فنی کارشناسان، به بهانههای مختلف شاهد مخالفتهای پرحجم، قابل تأمل و هدایت شدهای که به نظر میآید از سوی مافیای کنکور در حال پمپاژ است هستیم تا روال کنکور را به حالت پرآسیب سابق برگرداند.
در این مسیر تلاش میشود تا ذهن دانشآموزان و خانوادهها را درگیر کنند و به بهانههایی مانند اینکه «فشار روانی بر دانشآموزان در سه سال پایانی دبیرستان به علت استرس شرکت در امتحان نهائی مؤثر در سوابق تحصیلی افزایش یافته است» تلاش میکنند بازی را به هم بزنند، حال اینکه باید گفت؛ اولاً با انعطاف شورای عالی انقلاب فرهنگی در روزهای اخیر سال دهم از این سوابق خارج شد و دوم اینکه در گذشته تمام استرس و بار روانی دانشآموزان و خانوادهها به طرز سنگینی به جلسه چند ساعته روز کنکور منتقل میشد؛ اما اکنون این استرس که باید از سوی خانوادهها و کادر آموزشی مدارس مدیریت شود به دو سال تقسیم و شکسته شده است.
یک سوی ماجرا و فشارها هم به مدارس غیردولتی برمیگردد که برگزاری امتحانات نهائی متوسطه دوم در این یکی دو سال پرده از واقعیت پنهان شده برخی از آنها برداشت تا جایی که برخلاف تصور، با برگزاری سراسری و نهائی امتحانات به جای امتحانات داخلی مدارس مشخص شد که میانگین نمره دانشآموزان مدارس غیردولتی با همه هزینههایی که از خانوادهها میگیرند از میانگین نمره مدارس دولتی هم پایینتر است.
نکته پایانی اینکه، رهبر انقلاب بارها بر اهمیت تحقق عدالت آموزشی تأکید کردهاند. در سالهای اخیر نیز این موضوع از جمله برنامههای جدی شهید رئیسی بود و خوشبختانه این امر مهم اکنون یکی از رئوس دغدغههای دکتر پزشکیان رئیسجمهور محترم هم میباشد؛ با این شرایط انتظار از دولت این است تا ضمن اجرای درست و کامل شیوه جدید کنکور و در ادامه حرکت به سمت هرچه کمرنگتر شدن سهم تستزنی و توجه به توانایی علمی و استعداد در جذب دانشجو و همچنین رفع اشکالات احتمالی مصوبه جدید از طریق شورای عالی انقلاب فرهنگی که ریاست آن با رئیسجمهور است، مسیری که رئیسجمهور برای تقویت مدارس دولتی اعلام کردهاند با جدیت دنبال شود تا بیش از پیش به تحقق عدالت آموزشی نزدیکتر شویم.
عباس شمسعلی