جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر- ۹۳
نقش وودهاوس در کودتای 28 مرداد
فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
وودهاوس در سال ۱۹۳۹ در دو موضوع رتبه اول را کسب کرد و رویای یک حرفه دانشگاهی و سخنرانی در مورد افلاطون و ارسطو را در سر میپروراند که ناقوس جنگ نواخته شد. ]نوع[ تحصیلات او پس از آن واقعه کاملاً متفاوت شد، «میدان سربازخانه1، تمرین اسلحه، چتربازی، خرابکاری، اطلاعات»، که در نهایت او را به یک جنگ چریکی قهرمانانه در یونان اشغالی هدایت کرد. وودهاوس، جاسوس شجاع و باجذبه قدیمی، بازیگری کلیدی در آمادهسازی برای سرنگونی نخستوزیر ایران محمد مصدق بود، در کنار کیم روزولت در کودتایی که مشترکاً توسط CIA و SIS مهندسی شد و سلطنت راست افراطی شاه را برپا نمود، کار کرد. در بازگشت از تهران به یک کار فوق سری در واحد اطلاعات تحقیقات گمارده شد. او دفتر جداگانهای که توسط SIS در مقابل ایستگاه مترو پارک سنت جیمز فراهم گشته بود را اداره میکرد. این دفتر از تعداد انگشتشماری از افراد جوان وزارت خارجه تشکیل میشد که اسماً زیر نظر واحد اطلاعات تحقیقات بودند اما در واقع به عنوان یک تیم نیمه خودمختار توسط وودهاوس اداره میشدند.
وودهاوس که تمایلی به «انجام تجارت» در باشگاه خود، «ریفرم» را نداشت، موافقت کرد در کلوپ سلطنتی اتومبیل در خیابان پال مال [واقع در منطقه سنت جیمز در وست مینیستر لندن] (جایی که دونوفویل حق عضویت برون مرزی داشت) دیدار کند. جوسلسون و دونوفویل برای این دیدار از پاریس به لندن سفر کردند. اینجا بود که، در اواخر بهار ۱۹۵۲، سرویسهای اطلاعاتی بریتانیا و آمریکا، یکی از مهمترین مداخلات خود در طول تاریخ روشنفکری پساجنگ را انجام میدادند. در طول نهار در اتاق نهارخوری کسا2 آنها طرح خود را برای راهاندازی و حمایت مخفیانه از یک مجله نخبگانی جدید تشریح کردند. او این اختیار را داشت که طرح را قبول [یا رد] کند و بدون هیچ تردیدی این کار را کرد. این طرح میبایست برای وودهاوس که در واحدهای مختلف جغرافیایی وزارت خارجه کار کرده بود، یک طرح دسته چندم و بیاهمیت تلقی میشد. اما او از طرفداران سرسخت جنگ روانی بود و این پیشنهاد به خوبی مورد توجهش قرار گرفت. لحن گفتوگو در کسا، هیچ شکی را برای او باقی نگذاشت که این یک کمک ظریف به مبارزات تبلیغاتی مخفیانه است.
تنها پیششرطش این بود که نبض امور باید در دستان بریتانیا باشد [و در جریان اتفاقاتی که میافتد قرار گیرد]. توافق شد کنگره آزادی فرهنگی از طریق مأمور ویژهای که از طرف سازمان سیا انتخاب شده بود، با وودهاوس در مورد رویههای «عملیاتی» مربوط به مجله مشورت نماید. به علاوه، SIS مایل به حفظ منافع مالی خود در طرح بود تا سهم کوچکی که از رأی مخفی واحد اطلاعات تحقیقات حاصل میشد [را از آن خود کند]. وودهاوس پیشنهاد کرد که این سهم برای [پرداخت]حقوق سردبیر بریتانیایی و منشی او کنار گذاشته شود. این کار از پرداختهای ناجور3 سازمان سیا به سوژههای بریتانیایی جلوگیری میکرد4.
علاوه بر این، او گفت که منفعت اصلی وزارت خارجه در چنین طرحی، دستیابی به ابزاری برای انتقال ایدههای ضد کمونیستی به روشنفکران در آسیا، هند و خاور دور است. برای اینکه توزیع مجله به این حوزههای نفوذ تضمین شود، وزارت خارجه میبایست تعداد مشخصی از نسخهها را خریداری میکرد و از طریق شورای بریتانیا [به کشورهای هدف] منتقل و توزیع مینمود. فراتر از این، مسئولیت مالی مجله به عهده کنگره آزادی فرهنگی بود. جوسلسون تأیید کرد که بودجه باید از طریق بنیاد فارفیلد در دسترس قرار گیرد، اگرچه مجله تشویق خواهد شد به عنوان یک کسب و کار عمل کند تا شک و تردیدها برطرف شود. سرانجام جوسلسون به وودهاوس گفت از میان نامزدهای بسیار، دو نامزد برای سردبیری مشترک مجله انتخاب شدهاند. توافق شد بعد از [بررسی سوءپیشینه دو نامزد و] صدور مجوزهای امنیتی از طرف هر دو سرویس اطلاعاتی آمریکا و انگلیس، کنگره آزادی فرهنگی با آن دو تماس بگیرد. همه چیز طبق برنامه پیش رفت و در جلسه تصمیم بر این شد که جوسلسون و دونوفویل پروژه را پیش ببرند و سپس دوباره جلسهای با وودهاوس برگزار کنند. وودهاوس در همین حال شروع به جستوجوی «جبهههای»مناسب («افراد ثروتمند» ویزنر)کرد که از طریق آنها پول واحد اطلاعات و تحقیقات را به مجله جدید منتقل نماید. نامزد آمریکایی برای دریافت پست سردبیری مشترک، ایروینگ کریستول مدیر اجرائی کمیته آزادی فرهنگی در آمریکا بود. او متولد سال 1920، پسر یک پیمانکار جزء پوشاک در نیویورک، در سال 1936 به سیتی کالج رفت، جایی که با ایروینگهاو، دنیل بل و ملوین لاسکی پیوند دوستی برقرار نمود. در آنجا با انجمن سوسیالیستی جوانان5، که یک سازمان چپی ضدکمونیستی در دانشگاه بود و تروتسکیستها وارد همکاری گردید.
پانوشتها:
1- منطقه باز نزدیک سربازخانه که تمرینات نظامی آنجا انجام میشود.
2- کلوپ سلطنتی اتومبیل
3- یعنی کمکهایی که توجه همگان را معطوف به خود میکرد و سیا در در مظان اتهام قرار میداد.
4- یعنی با استفاده از شیوههای درست پرداخت، سازمان سیا در حاشیه امن قرار گرفته و بدون اینکه متهم به تزریق پول به عوامل مجله شود، دستمزد سردبیر و منشی مجله پرداخت میشد.
5- Young People’s Socialist League