کمیت و کیفیت پیوند بین خانواده و سینما-بخش نخست
سینمای خانوادگی مأمن رشد و بالندگی جامعه سالم
گالیا توانگر
سینما باید محل در کنار همنشینی اعضای خانواده باشد. برای دستیابی به این مهم باید فیلمهایی تولید کرد که هسته اندیشه خانواده و جامعه را تقویت کند. ساعاتی که با فرزندانتان به تماشای یک فیلم مینشینید درواقع همگی با هم سر سفره معنوی فرهنگ نشستهاید، پس بسیار مهم است که با چه غذایی روح خانوادهتان را تغذیه میکنید؟
از سوی دیگر همچنان که پدر چتر خانواده است، اما مرکزیت و تدبیر درونی خانواده با مادر است که بالاترین جایگاه را در مدیریت فکری و معنوی اعضای خانه دارد؛ بنابراین باید ذهن زنان را به واسطه تولید آثار خوب تقویت و تربیت کرد تا انتخابشان را فیلم خوب قرار داده و متعاقباً آن را به اعضای خانواده پیشنهاد دهند.
با این تعریف یک دنیا بحث وجود خواهد داشت که از مباحث اساسی برای سینما است و یکی از آنها خانواده و زن است. انعکاس درست خانواده در سینما نیازمند تعریف علمی مبتنی بر نظریههای فلسفی، روانشناسانه و جامعهشناسانه و تاریخی است. سینمای خانواده مهمترین ژانر و گونه سینمایی است و به جرأت میتوان گفت: اهمیتش کمتر از سینمای دفاع مقدس نیست. جامعهشناسان و روانشناسان میتوانند درباره تصویر خانواده مطلوب در سینما همکاری لازم را یا سینماگران داشته باشند.
آشنایی بچهها با زندگی سالم خانوادگی
در تولیدات سینما
بچهها را باید با ابزار فیلم و سینما، با زندگی سالم خانوادگی، دوستی در مدرسه و محله آشنا کرد و به آنها آموخت که با یکدیگر بودن بهتر از تنهایی است.
مرضیه برومند، کارگردان میگوید: «این یک واقعیت است که بچهها نیاز به فیلم دیدن و سینما رفتن دارند. درست است که الان همه در خانههایشان فیلم و سریال میبینند، اما سینما رفتن، آیین با هم تجربه کردن است. فضائی برای با هم خندیدن،گریه کردن و با هم داد زدن و هیجان گروهی. درواقع سینما به نزدیک شدن بچهها به هم کمک میکند و جای این تجربه مشترک را هیچ چیزی نمیتواند پر کند.»
کارگردان فیلم «شهر موشها» با اشاره به این نکته که سینمای کودک نیازمند حمایت است، ادامه میدهد: «مخاطبان سینمای کودک، تنها سه تا چهار ماه در سال در اختیار خانوادهها هستند که در حال حاضر با توجه به وضعیت اقتصادی، اولین چیزی که از سبد خانوار حذف میشود، سینماست پس ما باید آگاهانه عمل کنیم تا رابطه بین مخاطبان کودک و نوجوان با سینما قطع نشود.»
برومند عنوان میکند: «باید محصولات مخصوص کودکان و نوجوان امروز را بهگونهای تولید کنیم که ضمن سرگرمکنندگی، محتوایش هم کنترل شده باشد. از همینرو بهترین شیوه، روزآمدی ضوابط موجود در سینمای کودک برای مخاطبی است که نسبت به نسل گذشته، تغییر کرده است و با موضوعات متفاوتتری ارتباط برقرار میکند.»
کارگردان فیلم «مربای شیرین» تأکید دارد: «باید مراقب زبان و ادبیات کودک بود و در فیلمهای مناسب این مخاطب، از کلمات زشت که در برخی فیلمها شنیده میشود، دوری کرد. بچهها را باید با ابزار فیلم و سینما، با زندگی سالم خانوادگی، دوستی در مدرسه و محله آشنا کرد و به آنها آموخت که با یکدیگر بودن بهتر از تنهایی است.»
وی میافزاید: «سینما در هر کشوری برای جذب حداکثری مخاطب، نیازمند گونههای مختلف سینمایی است که یکی از آنها سینمای کودک است. سینمای کودک و خانواده میتوانند در کنار یکدیگر رشد کنند. ما باید کاری کنیم که سینمای خانواده، جدی گرفته شود. سینمایی که اعضای خانواده با یکدیگر در سالن سینما فیلم ببینند و از دیدن فیلم لذت ببرند.»
کارگردان «الو، الو من جوجویم» در ادامه میگوید: «خوشبختانه فیلمهایم تماشاگرانی از همه سنین داشته است. من کارهای بسیاری ساختهام که برخی از آنها نیز مخاطب بزرگسال دارند، اما همیشه در همه آثارم یک بچه حضور دارد، به بچهها تعلق خاطر بسیاری دارم؛ چراکه کودک و نوجوان یکی از اعضای اصلی خانواده محسوب میشوند و تمرکز آثار من نیز بیشتر بر بستر خانواده و شهر استوار بوده است.»
سینما در قرق دمی خنده!
در حال حاضر با نگاهی به فیلمهای در حال اکران بر پرده سینما در مییابیم که عناوین و موضوع بالغ بر 90 درصد فیلمها حول و حوش آثار طنز هستند.
محمدرضا رحمانی، کارگردان فیلمهایی با تم اجتماعی متذکر میشود: «این روزها جریان حاکم بر اکران و سینماداری به خاطر تأمین هزینههای فرسایش گر خود، نوعاً در پی اکران برخی ژانرهای سینمایی سطحی هستند که هیچ نقشی در بالندگی و آگاهی و ارتقای اخلاقی جامعه ندارد و مسیر سینما بهصورت دیموار به سمتوسویی میرود که سینمای فرهنگی و اجتماعی را با سکه و ریال رایج کشور فاصله انداخته است و مخاطبان هم تدریجاً این نوع سینما و ژانرهای متنوع و سازنده آن را فراموش کردهاند. درحالیکه در روزگارانی در دهههای ۶۰ و ۷۰ سینمای مطلوب آنی دانسته میشد که از رشد همهجانبه ژانرهای سینمایی سر برآورد و هر ژانری دوستداران خود را به اخلاق و رفتار انسانی رهنمون باشد. شاهد این مدعا، آمارهای رسمی دررابطهبا تعداد تماشاگران آن دو دهه سینمایی با دو دهه پسین (۸۰ و ۹۰) است که حاکی از قطع ارتباط بسیاری از مخاطبان جدی با سینماست که بیشتر مخاطبان دیروزی به خاطر عدم تولید فیلمهای مطلوبشان، با سینما قهر کردهاند.
این روزها سینماها میزبان مخاطبان خاصی هستند که بیش از احساس، تعقل، خردورزی و ارتقای نگاه انسانی و اخلاقگرا، در جستوجوی گذران اوقات و سرگرمی با پاکت پفیلا و تخمه... همچون سینمای دهههای 5۰ – 4۰ هستند و اکثریت جامعه ایرانی در سوی دیگر با پشت کردن به سیما و سینمای فعلی، در پی گزینهگرایی نمایشی از غیر کانالها و پلتفرمهای غیرایرانی هستند.»
وی در ادامه میافزاید: «در این حال فیلمسازان دردمند زیادی به دلیل عدم حمایت کافی، ناگزیر از ساختن چنین فیلمهایی اجتناب میکنند و برخی دچار افسردگی، انزوا و برخی هم به خانهنشینی روی میآورند.
سینما و بخشهای دیگر هنری و فرهنگی امروز ما چون گذشته رنجور فقدان دولتمردانی شجاع و خداترس هستند که صمیمانه و جان سوزانه برای بازگرداندن اقتدار فرهنگ از هیچ تلاشی کوتاه نیایند و از رویارویی با هیچ جریان تند و افراطی پایدار و ناپایدار کوتاه نیایند و از هنرمندان دردمند حمایت کنند و راه را برای رونقبخشی به ژانرهای فراموش شده سینمای فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، معرفتگرا که متضمن تقویت بنیههای دفاع انسانی باشد، باز کنند.»
ضرورت حفظ جایگاه خانواده
در تولیدات سینمایی و تلویزیونی
اگر میخواهیم جامعهای سالم و شاداب داشته باشیم باید در قدم اول خانواده مستحکمی را در اجتماع خود بسازیم.
محمد نشاط تهیهکننده سینما در گفتوگو با بیان اینکه خانواده مهمترین رکن در هر جامعهای است، میگوید: «اگر میخواهیم جامعهای سالم و شاداب داشته باشیم باید در قدم اول خانواده مستحکمی را در اجتماع خود بسازیم. برای رسیدن به خانواده الگو که برای ما مبتنی بر سبک زندگی ایرانی - اسلامی است مهمترین شرط پایبندی به اخلاقیات است.»
وی میافزاید: «جامعهای که در آن اخلاقیات حاکم باشد به بسیاری از معضلات تن نخواهد داد؛ اخلاق باعث میشود انسانها در هر شرایطی پایبند دستورات شرعی و قانونی باشند. برای ترویج اخلاق در جامعه، فرهنگ بهترین راهکار است. منظور اینکه با کار فرهنگی میتوان اخلاقیات را در جامعه اشاعه داد وگرنه با دستور و بخشنامه نباید چندان انتظار دستاورد بزرگ را داشت.»
تهیهکننده سینما با بیان اینکه هنر میتواند به ترویج فرهنگ در جامعه کمک کند، اظهار میدارد: «تمامی بخشهای هنری قادرند ابزاری برای ترویج اخلاقیات در جامعه باشد؛ اما در میان تمامی هنرها سینما و تلویزیون بیشترین کاربرد را دارد، چرا که تجربه نشان داده بسیاری از تولیدات نمایشی توانستند در جامعه فرهنگسازی داشته باشند.»
به گفته محمد نشاط، فیلمها و سریالهای ایرانی باید خانواده را به شکل مطلوبی در آثار نمایشی تصویر کنند. تصویرگری خانواده متناسب با آموزههای ایرانیاسلامی میتواند الگوسازی مناسبی در جامعه رقم زند، البته برای چنین امری باید آثار تولیدی واقعی و مستند باشد وگرنه نگاه شعاری و کلیشهای به این حوزه نهتنها نتیجه خوبی به همراه نخواهد داشت؛ بلکه تأثیرات منفی نیز بر جامعه خواهد گذاشت. تهیهکننده فیلم «بهت» با تأکید بر اینکه خانواده در آثار نمایشی باید بر اساس احترام تصویرسازی شود، تصریح میکند: «تصویرگری از نوع روابطی که بین والدین و فرزندان وجود دارد میتواند اتفاقهای خوبی را رقم زند؛ اما متأسفانه من در برخی از تولیدات نمایشی بهویژه آثاری که در پلتفرمها تولید میشود روابط خوبی را بین والدین شاهد نیستم فرزندان با پدر و مادر خود درست صحبت نمیکنند همچنین والدین رفتار مناسبی با فرزندان ندارند. این مسئله قادر است عواقب مخربی در پی داشته باشد.»
کارگردان سینما در انتهای سخنانش تأکید دارد: «جامعه در شرایط فعلی که درگیر مشکلات اقتصادی است نیاز به آثار شاد و پر امید دارد؛ اما این امر نباید بهانهای باشد تا برخی تولیدات سخیف به اسم کمدی روی پرده سینماها برود، زیرا اینگونه تولیدات نهتنها سلیقه تماشاگران سینما را پایین میآورد؛ بلکه موجب میشود فیلمهای دینی مجالی برای خودنمایی پیدا نکنند.»
چند نمونه مثبت در سینمای خانوادگی
انصاف حکم میکند به معدود آثاری هم که در آنها کموبیش تصویری مثبت از نهاد خانواده بهنمایش درآمده یا فیلمساز تلاش کرده تا ارزشهای خانوادگی را برجسته سازد اشاره کرد.
مثل فیلم «موقعیت مهدی» که اصلاً با تشکیل خانواده قهرمان فیلم (شهید مهدی باکری) آغاز میشود. تا پایان نیز اصلیترین مقر و قرارگاه شهیدان مهدی و حمید باکری، خانوادههایشان هستند. مخاطب در فیلم موقعیت مهدی شاهد تجلی سبک زندگی ایرانی - اسلامی است که در سایه آن، خانواده ایرانی را هم میبینید. عشق و ارتباط عاطفی شخصیتهای فیلم با اعضای خانوادهشان کاملاً در چارچوب فرهنگی ماست و این زیبایی به عنوان بخشی از جهاد رزمندگان در دوران دفاع مقدس به تصویر درآمده است.
در فیلم «هناس» هم محور اصلی فیلم، خانواده است. این فیلم به بهانه ترور و شهادت فعال هستهای کشورمان، شهید داریوش رضایینژاد ساخته شده است؛ اما قهرمان اصلی فیلم همسر این شهید است. در واقع این فیلم، به دغدغهها و دلواپسیهای همسر یک دانشمند هستهای که طعمه ترور قرار گرفته میپردازد. هناس هم از معدود آثاری است که در آن خانواده کامل بهنمایش درآمده و فراز و نشیبهای عاطفی و ارتباطی بین اعضای خانواده ترسیم شده است.
فیلم «مرد نقرهای» نیز از دیگر آثار جدید سینما ماست که ارزش خانواده در آن برجستهسازی شده است. در این فیلم، همه کاراکترها بهنوعی به اعضای خانواده خودشان وابستگی عاطفی دارند. یکی از کاراکترها هم در طول فیلم، پس از سالها با مادرش مواجه میشود و ارتباط تازهای با او مییابد. فیلم مرد نقرهای وطن، پرچم، هویت ملی، خانواده و قهرمانان را ستایش میکند. فیلم «مدیترانه» هم علاوهبر آنکه از معدود تلاشهای قابل ارج با موضوع شهدای مدافع حرم است؛ اما به خانواده و زندگی زناشویی به شکل مثبت آن هم توجه کرده است.