پیروزی فلسطین در جنگ ارادههـا
نتانیاهو عقب نشست
وقتی اوضاع به مرحله بحرانی و جدی رسید، این بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اسرائیل، بود که اولین قدم را به عقب برداشت. برای ماهها، نتانیاهو به مانع اصلی برای آتشبس غزه تبدیل شده بود و این موضوع بهطور قابل توجهی موجب ناامیدی مذاکرهکنندگان صهیونیست تبدیل شده بود. این واقعیت به وضوح بیش از دو ماه پیش با کنارهگیری «یوآو گالانت»، وزیر دفاع او و مهندس اصلی جنگ ۱۵ماهه مشخص شد.، گالانت بهوضوح گفت که دیگر چیزی برای ارتش در غزه باقی نمانده است. با این حال، نتانیاهو به تلاشهایش ادامه داد. در بهار گذشته، او به توافقی که توسط حماس در حضور «ویلیام برنز» رئیس سیا، امضا شده بود، نه گفت و بهجای آن تصمیم به حمله به رفح گرفت. در پاییز، نتانیاهو به «طرح ژنرالها» روی آورد که هدفش خالی کردن شمال غزه بهمنظور اسکان اسرائیلیها بود. این برنامه بر این پایه بود که جمعیت شمال غزه را با تحریم و بمباران به ترک منطقه وادارد و اعلام کند که هر کسی که بهطور داوطلبانه خانه خود را ترک نکند، بهعنوان تروریست تلقی خواهد شد. این برنامه بهقدری افراطی و مغایر با قوانین بینالمللی جنگ بود که توسط وزیر دفاع سابق، «موشه یعلون»، بهعنوان جنایت جنگی و پاکسازی قومی محکوم شد. کلید این برنامه، کریدوری بود که با یک جاده نظامی و مجموعهای از پایگاهها از درون نوار غزه از مرز اسرائیل به دریا کشیده میشد. کریدور «نتزاریسم»بهطور مؤثری مساحت زمین این منطقه را تقریباً یکسوم کاهش میداد و مرز جدید شمالی اسرائیل میشد. هیچ فلسطینی که از شمال غزه بیرون رانده میشد، مجاز به بازگشت نبود.
خطوط قرمزی که از بین رفت
«ارل سگال»، تحلیلگر اسرائیلی، درباره آتشبسی
که نتانیاهو مجبور به پذیرش آن شد گفته است: «ما اولین کسانی هستیم که بهای انتخاب ترامپ را پرداخت میکنیم. [این توافق] به ما تحمیل میشود... ما فکر میکردیم که کنترل شمال غزه را بهدست میگیریم و آنها اجازه میدهند که مانع ارسال کمکهای انسانی شویم.» این موضوع بهعنوان یک اجماع در بین صهیونیستها در حال شکلگیری است. جَو غالب در اسرائیل نسبت به ادعاهای پیروزی بدبینانه است. «یوسی یهوشوا»، ستوننویس، در «یدیعوت آحارونوت» نوشت: «نیازی به پنهان کردن واقعیت وجود ندارد: آتشبس در حال ظهور و توافق آزادسازی گروگانها برای اسرائیل بد است، اما چارهای جز پذیرش آن ندارد» توافق آتشبس بهوضوح بیان میکند که اسرائیل باید تا پایان روند آتشبس از هر دو کریدور «فیلادلفیا» و «نتزاریسم» عقبنشینی کند، شرایطی که نتانیاهو قبلاً رد کرده بود. حتی بدون این، پیشنویس توافق بهوضوح اشاره میکند که فلسطینیها میتوانند به خانههایشان، از جمله در شمال غزه، بازگردند. تلاش برای پاکسازی این منطقه از ساکنانش شکست خورده است. این بزرگترین شکست تهاجم زمینی اسرائیل به غزه است.
این موضوع در افکار عمومی رژیم اسرائیل در حال جا افتادن است که جنگ بدون دستیابی به هیچیک از اهداف اصلی اسرائیل در حال پایان است. نتانیاهو و ارتش اسرائیل بهدنبال «نابودی» حماس پس از تحقیر و شوک ناشی از حمله غافلگیرکننده آن در اکتبر ۲۰۲۳ بودند. اما بهوضوح نتوانستهاند به این هدف دست یابند.
«بیت حانون» در شمال غزه را به عنوان تصویری از نبردی که حماس علیه نیروهای متجاوز به راه انداخت در نظر بگیرید 15 ماه پیش، این اولین شهری در غزه بود که توسط نیروهای اسرائیلی اشغال شد و آنها آن را ضعیفترین گردان حماس ارزیابی کردند. اما پس از موجهای مکرر عملیات نظامی، که هرکدام قرار بود شهر را از مبارزان حماس «پاکسازی» کند، بیتحانون به محلی تبدیل شد که یکی از سنگینترین تلفات نظامی را به صهیونیستها تحمیل کرد.حماس همچنان از زیر آوارها برای مقابله با نیروهای اسرائیلی بیرون میآمد و بیتحانون را به میدان مین برای سربازان اسرائیلی تبدیل کرد. از زمان آغاز آخرین عملیات نظامی در شمال غزه، ۵۵ افسر و سرباز صهیونیست در این منطقه جان باختهاند که ۱۵ نفر از آنها تنها در هفته گذشته در بیتحانون بودند.واقعیت عینی نظامی در غزه این است که پس از ۱۵ ماه، حماس میتواند سریعتر از آنکه اسرائیل بتواند رهبران یا مبارزانش را بکشد، نیروهای جدید را جذب و خود بازسازی کند.
«امیر آویوی» ژنرال بازنشسته اسرائیلی، به روزنامه والاستریت ژورنال گفت: «ما در شرایطی هستیم که سرعت بازسازی حماس بالاتر از سرعتی است که [ارتش اسرائیل] آنها را از بین میبرد.» او افزود که «محمد سنوار»، برادر کوچکتر «یحیی سنوار»، رهبر پیشین حماس، «همه چیز را مدیریت میکند.» اگر چیزی نشاندهنده بیفایده بودن اندازهگیری موفقیت نظامی تنها بر اساس تعداد رهبران کشته شده یا موشکهای نابود شده باشد، همین موضوع است.
نبرده ارادهها
در یک جنگ آزادیبخش، افرادی که نسبت به دشمن خود ضعیفتر و بهطور قابل توجهی از نظر تسلیحات در مضیقه هستند، میتوانند در برابر قدرت نظامی غیرقابل تصور موفق شوند. این جنگها نبرد ارادهها هستند. آنچه مهم است، توانایی ادامه نبرد است، نه خود نبرد.
در «الجزایر» و «ویتنام»، ارتشهای فرانسه و آمریکا دارای برتری نظامی فوقالعادهای بودند. هر دو نیرو سالها بعد با ننگ و شکست عقبنشینی کردند. در فرانسه، زخمهای الجزایر تا به امروز باقی مانده است. در هر جنگ آزادیبخش، عزم و اراده طرف ضعیف برای مقاومت از آتش نظامی طرف قویتر تعیینکنندهتر بوده است. در غزه، عزم مردم فلسطین برای ماندن در سرزمین خود- حتی در حالی که این سرزمین به ویرانه تبدیل میشد- عامل تعیینکننده در این جنگ بود. و این یک دستاورد شگفتانگیز است، با توجه به اینکه ارتباط این سرزمین ۳۶۰ کیلومتر مربعی کاملاً با جهان قطع شده بود و هیچگونه متحدی برای شکستن محاصره و زمین طبیعی برای پناه گرفتن نداشت. نه قحطی اجباری، نه سرمازدگی، نه بیماری، و نه خشونت و تجاوز دستهجمعی بهدست مهاجمانشان نتوانست اراده آنها را برای ماندن در سرزمینشان بشکند.
هرگز پیش از این، مبارزان و غیرنظامیان فلسطینی این سطح از مقاومت را در تاریخ جنگهای فلسطین با رژیم اسرائیل از خود نشان نداده بودند و این میتواند تحولی مهم باشد.
حافظه نسلی
اسرائیل نه تنها حمایت کشورهای جنوب جهانی را که سرمایهگذاریهای زیادی در آفریقا و آمریکای جنوبی کرده بود، از دست داده است، بلکه حمایت یک نسل در غرب را نیز از دست داده است، نسلی که خاطرات و تجربههایشان مانند بایدن آن قدری طولانی نیست که به تاریخهای دوری مانند تأسیس اسرائیل یا جنگهای گذشته بازگردد.. این موضوع بهخوبی توسط «جک لو»، فردی که بایدن یک ماه قبل از حمله حماس به عنوان سفیر خود در اسرائیل منصوب کرده بود، بیان شده است.
«جک لو» به عنوان یک یهودی ارتدوکس، در مصاحبه خداحافظیاش به روزنامه تایمز اسرائیل گفت که نظر عمومی در آمریکا هنوز عمدتاً به نفع اسرائیل است، اما در حال تغییر است. او گفت: «آنچه که من به مردم اینجا گفتهام این است که آنها باید نگران باشند که وقتی این جنگ تمام شد، حافظه نسلی به زمان تأسیس دولت اسرائیل، یا جنگ شش روزه، یا جنگ یوم کیپور، یا حتی انتفاضه برنمیگردد. حافظه نسلی با این جنگ آغاز میشود و نمیتوان تأثیر این جنگ بر سیاستگذاران آینده را نادیده گرفت؛ نه افرادی که امروز تصمیم میگیرند، بلکه افرادی که امروز ۲۵، ۳۵، ۴۵ ساله هستند و در ۳۰ یا ۴۰ سال آینده رهبران خواهند بود.»
«جک لو» گفت که بایدن آخرین رئیسجمهور از نسل خود است که خاطرات و دانشش به «داستان تأسیس» اسرائیل برمیگردد. نقد لو به نتانیاهو بهخوبی در نظرسنجیهای اخیر مستند شده است. بیش از یکسوم نوجوانان یهودی آمریکایی با حماس همدردی میکنند، ۴۲ درصد معتقدند که اسرائیل در غزه نسلکشی انجام میدهد و ۶۶ درصد بهطور کلی با مردم فلسطین همدردی دارند. این پدیده جدیدی نیست. نظرسنجیها دو سال قبل از جنگ نشان میدهد که یکچهارم یهودیان آمریکایی با این جمله موافق بودند که «اسرائیل یک دولت آپارتاید است» و اکثریت پاسخدهندگان این جمله را ضد یهودی نمیدانستند.
آسیبهای عمیق
جنگ در غزه به لنز جدیدی برای نسل آینده رهبران جهانی تبدیل شده است تا درک کنند که درگیری رژیم اسرائیل و فلسطین چیست. این یک شکست استراتژیک بزرگ برای دولتی است که در ۶ اکتبر ۲۰۲۳ فکر میکرد که مسئله فلسطین را مختومه کرده افکار عمومی جهان را با خود همراه دارد. اما آسیب به اینجا ختم نمیشود و عمیقتر از این است. اعتراضات ضد جنگ، که ابتدا توسط دولتهای غربی به عنوان یهودستیزی و سپس به عنوان تروریسم محکوم شد، جبههای جهانی برای آزادسازی فلسطین ایجاد کرده است. جنبش بایکوت اسرائیل قویتر از همیشه شده است. رژیم صهیونیستی اکنون بیشتر از هر زمان دیگری در معرض عدالت بینالمللی قرار دارد. نه تنها برای نتانیاهو و گالانت به خاطر جنایات جنگی حکم جلب صادر شده است و پروندهای ادامهدار در دادگاه بینالمللی دادگستری در مورد نسلکشی وجود دارد، بلکه پروندههای فراوان دیگری در حال ورود به دادگاهها در دموکراسیهای بزرگ غربی است.
دادگاهی در بریتانیا علیه «بریتیش پترولیوم» به دلیل عرضه نفت خام به اسرائیل که گفته میشود توسط ارتش اسرائیل از خط لوله آن از آذربایجان به ترکیه استفاده میشود، آغاز شده است. علاوهبر این، ارتش اسرائیل بهتازگی تصمیم گرفته است هویت تمامی نیروهایی را که در جنگ غزه شرکت داشتهاند، پنهان کند، به دلیل اینکه ممکن است هنگام سفر به خارج از کشور تحت تعقیب قرار بگیرند. این اقدام مهم به یک گروه کوچک فعال که به نام «هند رجب»، دختر شش سالهای که در ژانویه ۲۰۲۴ توسط نیروهای اسرائیلی در غزه کشته شد، نامگذاری شده است، برمیگردد. این گروه مستقر در بلژیک، شواهدی از جنایات جنگی علیه ۱۰۰۰ اسرائیلی از جمله فیلم، صدا، گزارشهای پزشکی قانونی و مستندات دیگر به دادگاه کیفری بینالمللی ارائه داده است. بنابراین، آتشبس در غزه نه پایان کابوس فلسطین، بلکه آغاز کابوس اسرائیل است. این اقدامات قانونی تنها با گذشت زمان و با افشای حقیقت آنچه در غزه اتفاق افتاد و مستند شدن این وقایع پس از پایان جنگ، شتاب بیشتری خواهد گرفت.
شکافهای داخلی
رژیم اسرائیل پس از آتشبس بیش از هر زمان دیگری دچار تفرقه و اختلاف است.. بین ارتش و هردیدیها (یهودیان ارتدکس) که از خدمت سربازی، سر باز میزنند، درگیری وجود دارد. بین صهیونیستهای سکولار و ملیگرای مذهبی نیز جنگی در جریان است. با عقبنشینی نتانیاهو در غزه، شهرکنشینان راست افراطی احساس میکنند که فرصت ایجاد اسرائیل بزرگ از آروارههای پیروزی نظامی ربوده شده است. در این بین، خروج بیسابقهای از یهودیان از اسرائیل نیز در حال رخ دادن است.از نظر منطقهای، اسرائیل همچنان با نیروهای نظامی در لبنان و سوریه باقی مانده است. احمقانه است که این عملیاتهای جاری را به عنوان بازدارندگی از دست رفته اسرائیل در زمان حمله حماس در 7 اکتبر 2023 در نظر بگیریم.
تلاشهای علنی اسرائیل برای تقسیم سوریه به کانتونها به گونهای برای سوریها از همه فرقهها و نژادها تحریککننده است، همچنان که طرحهایش برای الحاق مناطق «بی» و «سی» کرانه باختری، تهدیدی وجودی برای اردن محسوب میشود. در اردن، الحاق این مناطق به عنوان یک عمل جنگی تلقی خواهد شد.کاهش تنشها نیاز به سالها کار برای بازسازی دارد و ترامپ مرد صبوری نیست.
آنچه غزه در ۱۵ ماه گذشته به آن دست یافته، میتواند درگیری را متحول کند. غزه به تمام فلسطینیها- و جهان- نشان داده است که میتواند در برابر جنگ تمام عیار مقاومت کند و از زمینی که بر روی آن ایستاده است تکان نخورد.این پیام به دنیا با افتخار میگوید که اشغالگران تمام توان خود را علیه ما به کار گرفتند و دیگر نکبت جدیدی اتفاق نیفتاد. ممکن است سالها طول بکشد تا بسیاری از مردم به درک واقعیتهای جدید در مورد جنگ غزه دست یابند، اما برای برخی دیگر، این درک در حال حاضر به وجود آمده است. «یائر آسانین»، تحلیلگر، در هاآرتص نوشته است:«حتی اگر ما تمام خاورمیانه را تسخیر کنیم، و حتی اگر همه تسلیم ما شوند، ما در این جنگ پیروز نخواهیم شد». اما ثبات و مقاومت افرادی که در غزه باقی ماندهاند و آنچه آنها به دست آوردهاند از لحاظ تاریخی با اهمیت است.
یدیعوت آحارونوت: «نیازی به پنهان کردن واقعیت وجود ندارد؛ توافق آتشبس کنونی برای اسرائیل بد است، اما اسرائیل چارهای جز پذیرش آن ندارد.»
این موضوع در افکار عمومی صهیونیستها در حال جا افتادن است که جنگ بدون دستیابی به هیچیک از اهداف اصلی اسرائیل در حال پایان است.
هرگز پیش از این، مبارزان و غیرنظامیان فلسطینی این سطح از مقاومت را در تاریخ جنگهای خود با رژیم اسرائیل نشان نداده بودند و این میتواند تحولی مهم باشد.
واقعیت عینی نظامی در غزه این است که پس از ۱۵ ماه، حماس میتواند سریعتر از آنکه اسرائیل بتواند رهبران یا مبارزانش را بکشد، نیروهای جدید را جذب و خود بازسازی کند.
منبع: فرهنگ سدید