این همصدایی اتفاقی نیست(یادداشت روز)
روز 18 اردیبهشت 1397 «دونالد ترامپ» رئیسجمهور وقت آمریکا رسما از برجام خارج شد. فردای آن روز، روزنامههای جریان مدعی اصلاحات در صفحه اول به این اقدام دولت آمریکا واکنش نشان دادند.
روزنامههای زنجیرهای در همین رابطه نوشتند «خروج مزاحم از برجام»، «برجام بدون مزاحم»، «کودتای مجنون» و «خروج موجود مزاحم از برجام»؛ حدود 16 ماه بعد، «روحانی» رئیسجمهور وقت گفت: «[آمریکاییها] به بعضی از کشورهای شرق آسیا پیغام میدهند که با ما مذاکره کن؛ این کشورها مگر دیوانه شدهاند که با شما مذاکره کنند؟ شما [آمریکاییها] علناً مذاکره دیروز را زیرپا میگذارید.»
«محمدجواد ظریف» وزیر خارجه وقت نیز - تیرماه 1400 - (حدود سه سال پس از خروج آمریکا از برجام) گفت: «با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود رنجاندیم. اتفاقی که اگر نمیافتاد نه دوستان دوران سختی رهایمان میکردند و نه با فشار حداکثری آمریکا مواجه میشدیم.»
در همان مقطع روزنامه مدعی اصلاحات «شرق» در یادداشتی به قلم یکی از دیپلماتهای سابق با اعتراف به سیاست خارجی خسارتبار دولت روحانی نوشت: «دولت یازدهم و دوازدهم... روابط دوجانبه با کشورها و بهخصوص همسایگان را تعطیل کرد و به تعبیر مخالفانش سیاست خارجی کشور را به زلف برجام گره زد... دولت روحانی در سیاست خارجی از دو ابراولویت «اقتصادی» و «همسایگان» سخن گفت که در عرصه عمل به اندازه سر سوزنی اجرائی نشد.»
با اینحال و با توجه به تجربه پرهزینه و البته خسارتبار برجام، اکنون همین طیف در واکنش به روی کارآمدن ترامپ، مدعی هستند که باید هر طور شده با شخصی که او را «دیوانه» و «مزاحم» و «مجنون» مینامیدند، پشت یک میز نشسته و به توافقی «برد-برد» برسیم!
همزمان با فضاسازی سنگین مدعیان اصلاحات درباره لزوم مذاکره با آمریکا، کانال 12 تلویزیون رژیم صهیونیستی با ذوقزدگی در گزارشی به نقل از یک مقام آمریکایی اعلام کرد: «ترامپ به دنبال رسیدن به یک توافق بسیار محدودکننده با ایران است و معتقد است که میتواند با ایران به تفاهم برسد.»
البته این ذوقزدگی صهیونیستها مسبوق به سابقه است. به عنوان نمونه، «یائیر گولان» نظامی سابق و سیاستمدار کنونی رژیم صهیونیستی - اسفند 1399- در یادداشتی در روزنامه واشنگتنپست نوشت: «وقتی در سال 2015 توافق هستهای ایران امضا شد، من در آن موقع ژنرال ارتش و معاون ستاد کل نیروهای دفاعی اسرائیل بودم. به جرأت میتوانم بگویم که همه امرای ارتش اسرائیل از این توافق راضی بودند. توافق هستهای مزیتهای فراوانی داشت. توافقی بود که ایران را ترغیب میکرد 98 درصد از انبار اورانیوم غنیشدهاش را تحویل بدهد و رآکتور آب سنگینش را با سیمان پر کند. بهطور جدی انبار سانتریفیوژهای فعالش را کم کند. جلوی راه فرعی ساخت سلاح هستهای از طریق تولید پلوتونیوم را هم میگرفت.»
«گولان» در ادامه تصریح کرد: «بهطور کلی؛ توافق هستهای توافقی بود که برنامه هستهای ایران را به طرز چشمگیری به عقب میراند. این عقب رانده شدن قابل راستیآزمایی هم بود. همه اینها همان چیزی بود که ما میخواستیم. و اما امروز هم من هنوز هم معتقدم این به نفع امنیت فوری اسرائیل است که آمریکا به توافق هستهای برگردد و آن را مبنایی برای دنبال کردن مذاکرات قرار بدهد.»
رسانهها و فعالین تندرو مدعی اصلاحات باید به این سؤال پاسخ بدهند که چرا اینچنین آشکارا با صهیونیستها همصدا هستند؟! آیا این همصدایی اتفاقی است؟! وقتی کمی به عقب برمیگردیم و اظهارات مقامات صهیونیست درباره افراطیون مدعی اصلاحات را مرور میکنیم، نمیتوانیم این همصدایی را «تصادفی» و «اتفاقی» قلمداد کنیم. از طیفی که صهیونیستها پیش از این از آنان با عنوان «سرمایههای اسرائیل در ایران» نام میبردند، اصلا بعید نیست که در پازل دشمنان ایران بازی کرده و آب به آسیاب دشمن ریخته و منافع ملی و عزت مردم ایران را نادیده بگیرند.
نکته قابل توجه اینجاست که فضاسازی طیف تندرو مدعی اصلاحات درباره لزوم مذاکره و توافق با آمریکا به عنوان تنها راهحل رفع مشکلات کشور، با منش و مشی رئیسجمهور محترم به هیچ عنوان همخوانی ندارد.
نشان به آن نشان که جناب آقای پزشکیان، اخیرا در نشست با فعالان سیاسی و فرهنگی استان خوزستان گفته است: «سیاستمداران و روشنفکران هم رفع مشکلات و هم ایجاد مشکلات استان به دستشان است. اگر فکر میکنید کسی از بیرون بیاید و مشکلاتمان را حل کند سخت در اشتباه هستید.»
افراطیون مدعی اصلاحات در حالی مذاکره و توافق با آمریکا را کلید حل مشکلات جا میزنند که حتی دولتهای اروپایی نیز، مثمرثمر بودن این رویکرد را نفی میکنند. به عنوان نمونه، در روزهای گذشته «فرانسوا بایرو» نخستوزیر فرانسه در جمع خبرنگاران گفت: «ایالات متحده تصمیم گرفته تا از طریق دلار، از طریق سیاست صنعتی خود، از طریق این واقعیت که میتواند سرمایهگذاریهای جهان و تحقیقات جهان را به دست آورد، یک شکل بسیار سلطهگرانه از سیاست را آغاز کند.»
این دیپلمات فرانسوی در ادامه تاکید کرد: «اگر ما کاری انجام ندهیم، سرنوشت روشن است؛ ما تحت سلطه خواهیم بود، ما خُرد خواهیم شد، ما به حاشیه رانده خواهیم شد.»
این اولینبار نیست که مقامات اروپایی از خسارتبار بودن رابطه با آمریکا سخن میگویند. در یک نمونه دیگر، «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه پیش از این گفته بود: «اروپا باید در برابر فشار برای تبدیل شدن به «دنبالهروهای آمریکا» مقاومت کند... اروپا باید وابستگی خود به آمریکا را کاهش دهد... اروپا باید وابستگی خود به «فراسرزمینی بودن دلار آمریکا» را نیز کاهش دهد.»
واقعیت این است که برای افراطیون مدعی اصلاحات، لغو تحریمها و گشایش اقتصادی اصلا محلی از اعراب ندارد؛ که اگر داشت، در دوران روی کار بودن این طیف شاهد ۲ برابر شدن تحریمها و رکوردزنی افزایش قیمت دلار و سکه و مسکن و گوشت و مرغ و تخممرغ و خودرو نبودیم.
یکی از لیدرهای طیف تندرو مدعی اصلاحات و از بازداشتشدگان فتنه ۸۸ پیش از این پشت پرده اسم رمز «مذاکره و توافق با آمریکا» را فاش کرد. وی در همین زمینه گفته بود: «در الگوی مذاکره با خارج، ابتدا باید پذیرفت بر نفس مذاکره ایرادی مترتب نیست چه با جمهوریخواهان چه با دموکراتها، چه بیواسطه و چه با واسطه... از تقاطع دو متغیر «خارج» و «مذاکره»...مقرر است میان دولتهای خارجی و نظام مذاکراتی صورت بگیرد که اولا؛ در رفتار نظام تغییراتی ایجاد شود و ثانیا؛ بر سر مسائلی از جمله فعالیتهای منطقهای، موشکی و هستهای توافقاتی حاصل شود.»
شهید بزرگوار، حاج قاسم سلیمانی پیش از این ضمن اعلام خطر درباره این پروژه ضدایرانی که توسط دشمن و دنبالههای داخلی آن پخت و پز شده است، گفته بود: «برای دشمن، این برجام، سهضلعی است نه یکضلعی. اوباما فکر میکرد به مرور زمان به دو ضلع دیگر میرسد، اما آدم عجولی که آمده (ترامپ)، اصرار دارد به سرعت برسد و تصورش این بود که میرسد. اینکه اصرار میکنند بر برجام 2 در منطقه، برای این است که میخواهند این تحرکی را که از ایران اسلامی به جهان اسلام روح و جان داده، این خونی را که در عالم اسلامی جریان پیدا کرده، بخشکانند. اگر العیاذبالله ما رفتیم و در برجام 2 شرکت کردیم، به همین تمام میشود؟ نه، برجام اصلی در داخل ایران است. تلاش آنها به اینجا منتهی نخواهد شد و برجام ۳ هم خواهند داشت، چون دشمنان معتقدند که چشمه باید خشکانده شود و این چشمه، ایران است.»
رهبر معظم انقلاب - 9 اردیبهشت 94- فرمودند: «کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست، در داخل کشور است و همه باید مسئولیتهای متفاوت خود را در تقویت تولید داخلی به عنوان تنها راه علاج مشکلات اقتصادی انجام دهند.»
بله، کلید حل مشکلات اقتصادی در داخل است و آن طیفی که فکر میکند کسی از بیرون بیاید و مشکلاتمان را حل کند، سخت در اشتباه است. حال انتظار از جناب آقای پزشکیان، رئیسجمهور محترم این است که با قاطعیت، افراد و جریانهایی که در اطراف ایشان در کسوت «معاون»، «مشاور»، «کارشناس»، «وزیر»، «مسئول رسانهای و اطلاعرسانی» و...قائل به این هستند که «باید کسی از بیرون بیاید و مشکلاتمان را حل کند.»، را کنار گذاشته و افراد شایسته و امتحان پس داده را جایگزین کنند که قطعا این کار به صلاح کشور و مردم عزیزمان است.
مسعود اکبری