kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۳۵۴۳
تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱۴۰۳ - ۲۱:۳۹

اخبار ویژه

 
 
فارین پالیسی: ترامپ قبلا یک بار در مقابل ایران شکست خورده است
 
«نظریه مرد دیوانه» ترامپ در برابر ایران کارایی ندارد، چرا که دست ترامپ برای ایران رو شده است.
این تحلیل را «فارین پالیسی» نشریه تخصصی سیاست خارجی در آمریکا منتشر کرد و نوشت: دونالد ترامپ در دوران ریاست‌جمهوری خود از «نظریه مرد دیوانه» استفاده کرد تا خود را رهبری غیرقابل پیش‌بینی و خطرناک جلوه دهد. اما آیا این رویکرد توانست ایران را وادار به تغییر رفتار کند، یا صرفاً به تشدید بحران منجر شد؟
ترامپ، به خاطر روش‌های غیرمعمول خود در سیاست خارجی شهرت دارد. یکی از تاکتیک‌هایی که به طور مکرر توسط او به کار گرفته شده، چیزی است که تحلیلگران آن را «نظریه مرد دیوانه» می‌نامند. این نظریه، که ریشه‌های آن به رفتار ریچارد نیکسون در دوران جنگ سرد بازمی‌گردد، مبتنی بر این ایده است که رهبران می‌توانند با نمایش غیرقابل پیش‌بینی بودن و تهدید به اقدامات شدید، طرف مقابل را وادار به امتیازدهی کنند. اما آیا این استراتژی در برابر ایران موفقیت‌آمیز بود یا به تشدید تنش‌ها منجر شد؟
ترامپ بارها با افتخار از سبک مذاکره خود صحبت کرده است. او در یک مصاحبه در سال ۲۰۱۸ اظهار داشت: «من مذاکره‌کننده‌ای هستم که همیشه گزینه‌های متفاوتی را روی میز می‌گذارم. این باعث می‌شود طرف مقابل هرگز نداند که گام بعدی من چیست.» یکی از نمونه‌های برجسته این روش، تهدید او به «نابودی کامل» کره شمالی در سخنرانی‌اش در سازمان ملل بود. اما در مورد ایران، این روش چگونه عمل کرد؟
ترامپ با خروج از توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۸، سیاست «فشار حداکثری» را علیه ایران آغاز کرد و امیدوار بود که این سیاست بتواند ایران را وادار به پذیرش توافقی سختگیرانه‌تر کند. به گفته جان بولتون، مشاور وقت امنیت ملی‌، ترامپ معتقد بود که ایران در برابر فشارهای اقتصادی سر تعظیم فرود خواهد آورد. بولتون در کتاب خود می‌نویسد: «ترامپ تصور می‌کرد که ایرانی‌ها نمی‌توانند فشار را تحمل کنند و در نهایت به میز مذاکره بازخواهند گشت.»
اما پاسخ ایران به این فشارها متفاوت بود. تهران نه تنها از مذاکره خودداری کرد، بلکه با گسترش برنامه هسته‌ای خود و افزایش حملات نیابتی در منطقه نشان داد که به راحتی تسلیم نمی‌شود. ظریف، وزیر خارجه وقت ایران، در مصاحبه‌ای اظهار داشت: «ترامپ فکر می‌کند که با فشار می‌تواند ما رابه زانو درآورد، اما تاریخ نشان داده که ایرانی‌ها در برابر فشار مقاومت می‌کنند.»
یکی از تصمیمات جنجالی ترامپ، صدور فرمان کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، در ژانویه ۲۰۲۰ بود. این اقدام که در نزدیکی فرودگاه بغداد انجام شد، به تشدید تنش‌ها میان دو کشور انجامید. ایران در پاسخ، حملات موشکی به پایگاه‌های آمریکا در عراق انجام داد و اعلام کرد که دیگر به محدودیت‌های برجام پایبند نخواهد بود. 
نظریه‌ای که شکست خورد! رزانه مک‌مانوس، استاد علوم سیاسی دانشگاه پن استیت اشاره می‌کند که «نظریه مرد دیوانه» تنها زمانی مؤثر است که طرف مقابل باور کند رهبر مربوطه واقعاً در مورد یک موضوع خاص غیرقابل پیش‌بینی است. او توضیح می‌دهد: «اگر رهبر مربوطه بیش از حد غیرمنطقی به نظر برسد، اعتماد به تهدیدهای او کاهش می‌یابد و استراتژی شکست می‌خورد.»
در مورد ترامپ، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که رفتار او بیش از حد پیش‌بینی‌پذیر شده بود. تصمیم او برای عدم واکنش نظامی به سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط ایران در ژوئن ۲۰۱۹، این پیام را ارسال کرد که ترامپ تمایلی به ورود به جنگ ندارد. این تناقضات باعث شد که ایران، تهدیدهای او را جدی نگیرد.
ترامپ ممکن است تلاش کند بار دیگر از «نظریه مرد دیوانه» استفاده کند. اما تجربه گذشته نشان می‌دهد که این استراتژی در برابر ایران موفق نبوده است. ایران نه تنها تسلیم فشارهای اقتصادی نشد، بلکه با گسترش برنامه هسته‌ای و تقویت نفوذ منطقه‌ای خود نشان داد که سیاست فشار حداکثری ترامپ نتیجه معکوس داشته است. 
مک‌مانوس در این باره هشدار می‌دهد: «رهبران باید مراقب باشند که شهرتشان به دیوانگی به یک نقطه ضعف تبدیل نشود.» در نهایت، اگر ترامپ بخواهد دوباره از این استراتژی استفاده کند، باید به این نکته توجه کند که رقبای او، از جمله ایران، اکنون به خوبی با این بازی آشنا هستند.
 
 
ظریف: بخش عمده مردم از دولت خاتمی ناراضی بودند
 
بر خلاف فضاسازی همیشگی مدعیان اصلاح‌طلبی، مبنی بر این که دولت خاتمی در اوج محبوبیت و رضایت مردمی قرار داشت، محمد جواد ظریف تأکید کرد بخش عمده‌ای از جامعه، از دولت خاتمی رضایت نداشت و از او عبور کرده بود.
ظریف که در دولت خاتمی، معاونت حقوقی و بین‌الملل وزارت خارجه و همچنین سفیر ایران در سازمان ملل بوده، به روزنامه ایران گفته است: ما توقع اتفاقاتی را داریم که یک شبه به ثمر برسد؛ مثلاً اینکه توقع داریم شب بخوابیم و صبح بیدار شویم و ببینیم که پولدار شده‌ایم و مشکلات حل شده است. خب مردم به دلیل اینکه شرایط کشور خوب نیست توقع دارند رئیس‌جمهوری در عرض سه الی چهار ماه با ایده وفاق همه مشکلات را به سرعت حل کند. چنین چیزی امکان‌پذیر نیست. باید بپذیریم بازگشتن از مسیر چه هزینه‌هایی دارد.
در این‌جا ضرورت دارد یادآوری کنم که در سال‌های آخر دولت آقای خاتمی، بخش عمده‌ای از جامعه پروژه عبور از ایشان را مطرح کردند و راضی نبودند. در شرایطی که دولت آقای خاتمی یکی از بهترین و موفق‌ترین دولت‌های بعد از انقلاب اسلامی بود. ما توقعاتی داریم که آن توقعات اساساً با واقعیات سازگاری ندارد، نه اینکه توقعات زیادی باشد. اینکه مردم توقع داشته باشند که زندگی خوبی داشته باشند، کاملاً بحق است. اما اینکه توقع داشته باشند این وضعیت بعد از یک دوره طولانی از شرایطی که در آن موجی از ناترازی‌ها ایجاد شده حتی برخی ناترازی‌ها با اهداف تخریبی صورت گرفته و سرمایه‌گذاری صورت نگرفته با آمدن یک دولت که به دنبال ایجاد یک وضعیت متفاوت است، یک شبه یا در فاصله 2 الی 3 ماه درست شود، یک مقدار نامعقول است. 
وی می‌افزاید: حرف من این است که منتظر نتایج یک شبه نباشیم. برجام یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای سیاست خارجی بود. اما برخی به خاطر اینکه توقع داشتند این توافق یک شبه زندگی آنها را عوض کند، می‌گویند که برجام شکست خورده است. در صورتی که برجام شکست نخورده است. ما پیروزی را بر اساس توقعات سریع، به شکست تبدیل می‌کنیم.
ظریف ضمن دستاورد‌تراشی برای دولت گفته است: «بله برجام نتوانست یک شبه مشکلات را حل کند، اما داشت به آن سمت حرکت می‌کرد. چرا اجازه دادیم یک گروه از برجام تبلیغی کند که برجام پیروز را تبدیل به برجام شکست خورده کند».
در تأیید سخنان ظریف مبنی بر نارضایتی ‌بخش عمده‌ای از جامعه از خاتمی و دولت او به عنوان یک سند روشن باید انتخابات سال 1384 را یادآوری کرد که کسانی مانند مصطفی معین وزیر خاتمی و مهرعلیزاده معاون خاتمی و همچنین مهدی کروبی رئیس‌مجلس اصلاحات و ‌هاشمی رفسنجانی متحد اصلی خاتمی در این انتخابات نامزد بودند اما مردم حاضر نشدند به هیچ یک از نمایندگان طیف مدعی اصلاحات و اعتدال رأی بدهند و بنابراین در روز دوم انتخابات، ‌هاشمی رفسنجانی توانست فقط 10 میلیون رأی در برابر بیش از 17 میلیون رأی احمدی‌نژاد کسب کند. این در حالی است که اگر مردم از عملکرد دولت خاتمی رضایت داشتند، نباید شاهد این نتیجه در انتخابات بودیم.
نکته دوم درباره برجام و ناترازی‌های ناشی از آن است که آقای ظریف درست توضیح نمی‌دهد. اینکه برجام فتح الفتوح قرن است و همه تحریم‌ها را لغو می‌کند و نوع مشکلات اقتصادی، از آلودگی هوا تا آب خوردن و سرمایه‌گذاری و تورم و رکود اقتصادی را حل می‌کند، سخن آقای روحانی و برخی دیگر از دولتمردان و حامیان تراز اول وی بود و اگر توقع خلاف واقع نابه‌جایی به وجود آمد و مردم را سرخورده کرد، زیر سر طیف شیدای مذاکره و اعتماد به غرب بود. در اثر این بی‌تدبیری بزرگ (که نفوذ دشمن هم در طراحی آن نقش مؤثری داشت) هم فرصت‌های مدیریت درونزا برای حل مشکلات از بین رفت، هم برنامه هسته‌ای (و تأمین برق اتمی) به تعطیلی سوق داده شد، هم بر اساس تعهد توافق پاریس کاهش مصرف سوخت فسیلی در نیروگاه‌ها را پذیرفتند و از توسعه ظرفیت‌های نیروگاهی بازماندند، هم درباره توسعه ظرفیت‌های پالایشگاهی کوتاهی کردند و هم دست خود را در دیپلماسی و تجارت خارجی بستند. بنابراین ناترازی‌های موجود یک شبه ایجاد نشده بلکه زیر سر مدیریت و دولت برجامی است.
ضمناً باید یادآور شد که توقع فایده از برجام توقع یک شبه نبود بلکه مردم چند سال منتظر سیب و گلابی‌های برجام ماندند اما در نهایت دیدند که تورم رکورد زده، چند هزار کارخانه از رونق افتاده، رشد اقتصادی منفی شده، صادرات نفت کاهش یافته، و دولت در دوره دوم خود صرفاً در حال بازی در زمین غرب، یعنی اتلاف وقت با دیپلماسی التماسی برای نقد کردن چک تقلبی برجام است.
 
 
شرق: مدیران روابط‌ عمومی دولت فاقد کمترین تخصص لازم هستند
 
روزنامه حامی دولت با انتقاد از وضعیت روابط عمومی در دولت تأکید کرد: فلسفه روابط‌عمومی، نیاز واقعی جامعه به پاسخ‌گویی و اقناع افکار عمومی و تقویت اعتماد اجتماعی است نه صرفاً اطلاع‌رسانی.
روزنامه شرق در یادداشت خود آورده است: یکی از شعارها و قول‌های پرتکرار دکتر پزشکیان، چه در دوره رقابت‌های انتخاباتی و چه در دوره استقرار دولت و انتخاب همکاران دولت در بخش‌های مختلف، تأکید بر دو مقوله مشترک تخصص و تجربه کافی و مرتبط در انتخاب نیروها و همکاران و تیم دولت بوده است.
در حوزه روابط‌عمومی دولت، در وزارتخانه‌ها و سازمان‌های مهم ملی و حتی استانی، تقریباً غیر از یکی، دو مورد، بقیه مدیران روابط‌عمومی انتخاب و انتصاب شده کمترین تخصص و تجربه در رشته روابط‌عمومی را دارند و بیشتر این مدیران یا از حوزه رسانه (سردبیران و دبیران و خبرنگاران و بعضاً مدیران مسئول) انتخاب شده‌اند که بعضاً حتی روزنامه‌نگاری هم نخوانده‌اند، یا با تخصص‌ها و تجربه‌های غیرمرتبط با مقوله رسانه و روابط‌عمومی انتخاب شده‌اند. 
برای نمونه شورای اطلاع‌رسانی دولت و مدیران روابط‌عمومی دولت از چه کسانی انتخاب شده‌اند؟ کدام‌یک تخصص و تجربه موفق مدیریت روابط‌عمومی در نهاد دولتی پرمسئله و بحران را داشته‌اند که اکنون می‌خواهند به گمشده روابط‌عمومی دولتی در چهار دهه گذشته یعنی بازسازی اعتماد نهادی به دولت و نظام حکمرانی یک نگاه راهبردی و فرآیندمحور داشته باشند. 
اصولاً برنامه راهبردی روابط‌عمومی دستگاه‌های دولتی برای چالش‌ها و بحران‌های جاری در حوزه انرژی، قطعی گاز، برق، نرخ ارز، تورم و فیلترینگ و حجاب و همچنین بحران‌های زودآیند بعدی چیست؟ اتفاقاً در همه دولت‌ها یکی از پاشنه آشیل‌های اصلی دولت‌ها، نهاد روابط‌عمومی بوده است. دولت‌ها روابط‌عمومی را به مثابه رسانه درک و فهم می‌کنند و حتی در انتصاب‌ها سراغ مجریان رادیو و تلویزیون و روزنامه‌نگاران و خبرنگاران معروف، خوش‌گفتار و خوش‌قلم رفتند و اتفاقاً هیچ‌کدام کارنامه قابل دفاعی هم ارائه نکردند و حتی در زمان‌هایی با نوشتن توئیت‌ها و فعالیت‌های رسانه‌ای در شرایط عادی بحران خلق کردند یا به تشدید بحران کمک کردند. باید بدانیم که روابط‌عمومی نهادی است که راهبردها و وظایف و کنش‌هایی غیر از اطلاع‌رسانی و رسانه‌ای‌کردن فعالیت‌ها و اقدامات دارد. فلسفه روابط‌عمومی در سازمان‌ها برایند نیاز واقعی جامعه به پاسخ‌گویی و اقناع افکار عمومی و تقویت اعتماد اجتماعی به صنعت و ساختارهای سیاسی و تولیدی و خدماتی است نه صرفاً اطلاع‌رسانی و رسانه‌ای‌کردن فعالیت‌ها و خدمات. بماند که پذیرش ارزش و اهمیت اقناع و تفاهم، لزوم پذیرش و باور به وجود انسانی پرسشگر و ظهور مفهوم شهروند است که ساختارهای سیاسی و ساختار صنعتی برای ادامه حیات خود به جلب مستمر رضایت شهروندان و مشارکت اجتماعی و ایجاد و تقویت اعتماد اجتماعی نیاز دارند.
رویکرد رسانه‌ای به روابط‌عمومی به‌جای خلق اعتماد نهادی و تقویت سرمایه اجتماعی دولت در جامعه به ابزار پروپاگاندا، اطلاع‌رسانی یک‌سویه و مونولوگ تبدیل می‌شود. رویکرد رسانه‌ای به روابط‌عمومی، مقوله گفت‌وگوی دولت و ملت، شفافیت اطلاعاتی، اقناع افکار عمومی و شهروندان پرسشگر را دچار اختلال می‌کند. به نظر می‌رسد دولت دکتر پزشکیان نیاز به یک بازنگری اساسی در حوزه مدیریت روابط‌عمومی دولتی دارد تا بتواند با برنامه مشخص و آینده‌نگرانه به مواجهه با دغدغه‌ها، ریسک‌ها، مسئله‌ها و بحران ملی و محلی بپردازد.
یادداشت انتقادی شرق در حالی منتشر می‌شود که بخش عمده‌ای از مدیریت‌های روابط عمومی و رسانه‌ای دولت به واسطه حضور افراد در ستاد انتخاباتی و صرفاً با نگاه سیاسی و جناحی و واگذاری غیمت انتخاباتی انجام شده و تخصص و توانایی حرفه‌ای، کمترین نقش را در اغلب این انتصاب‌ها در شورای اطلاع‌رسانی و... داشته است.
 
 
معاون ظریف: اروپایی‌ها کور می‌کنند اما شفا نمی‌دهند
 
معاون محمدجواد ظریف در معاونت راهبردی ریاست جمهوری تصریح کرد با وجود چند بار پیگیری طرف ایرانی، اراده جدی از طرف اروپا برای آغاز مذاکرات وجود ندارد. ساسان کریمی همچنین از قول ظریف گفت: اروپایی‌ها شفا نمی‌دهند، اما کور می‌کنند. 
روایت ساسان کریمی در گفت‌و‌گو با روزنامه شرق، دقیقاً خلاف چند ماه فضاسازی برخی محافل سیاسی و رسانه‌ای در جذاب‌نمایی و مهم وانمود کردن چند دور مذاکره با اروپایی‌ها ظرف چند ماه گذشته است.
معاون معاونت راهبردی ریاست جمهور درباره دور جدید گفت‌و‌گو با اروپا (۲۴ دی ماه) گفت: واقعیت امر این است که برای آغاز مذاکرات جمهوری اسلامی ایران، چه با سه کشور اروپایی عضو برجام (آلمان، فرانسه و انگلستان) و چه با کل اتحادیه اروپا، گلوگاه تهران نیست. جمهوری اسلامی ایران و دولت چهاردهم در چند ماه گذشته بارها از آمادگی خود برای مذاکره گفته‌اند، اما موضوع اینجاست که اکنون اراده جدی از طرف اروپا برای آغاز مذاکرات وجود ندارد. این جمله منقول از دکتر ظریف هم هست که «اروپایی‌ها شفا نمی‌دهند، اما کور می‌کنند». لذا همین دفع شر و مدیریت تنش با اروپا هم قابل دفاع است.
وی افزود: من معتقدم اروپایی‌ها توانمندی راهبردی برای حل چالش‌ها، مشکلات و موضوعات جاری را ندارند و نیم نگاه جدی به روی کار آمدن دونالد ترامپ دارند تا ببینند ایالات متحده، چه سیاست و برنامه‌ای را در قبال ایران پیاده 
می‌کند.
کریمی درباره فاصله زمانی بیش از یک ماهه بین دو دوره گفت‌وگوهای ژنو اظهار کرد: من هم این فاصله زمانی را نشانه خوبی نمی‌دانم. اما در عین حال باید این تأکید را داشته باشم که این نشانه بد از جانب ایران مخابره نشده است. در این بین و پیرو تأکیدتان بر موضوع ابتکارات فردی، من در پیشنهادی که به وزارت امور خارجه داشتم به این موضوع اشاره کردم که باید مجموعه‌ای از ابتکارات مختلف و متنوع دیپلماتیکی را در دستور کار قرار داد که ذهنیت دولت ترامپ و شخص ترامپ در قبال ایران در مسیر درست و مثبتی قرار بگیرد تا کنشگری او درخصوص ایران شکل بگیرد که البته این موضوع یک برنامه‌ریزی دقیق و خاص خود را 
می‌طلبد. 
معاون معاونت راهبردی ریاست جمهوری، این نکته را هم گفته که «به نظر من سرمایه‌گذاری کردن بیش از حد روی مذاکرات صرف با اروپا می‌تواند هزینه بالایی را برای ما به دنبال داشته باشد.»