مهمترین سرمایه برای ساخت فیلم خوب
آرش فهيم
یکی از مسائل اساسی سینمای ایران طی دهههای اخیر، فعالیت ارگانها و نهادهایی است که در زمینه تولید فیلم سینمایی مشغول هستند. این ارگانها، طبق رسالت و مأموریتی که برایشان تعریف شده، هر ساله صدها میلیارد تومان را صرف تولید آثاری در قالبهای مختلف میکنند، اما بخش اعظم بودجه آنها صرف فیلم سینمایی میشود. تولیداتی که گاه جنبه بیلان کاری و رفع تکلیف دارند. حتی گاهی نهادها آثاری را تولید کردهاند که با مأموریت آنها در تضاد بوده است. بهطور مثال، بنیاد فارابی که هم در گذشته و هم اخیرا روی آثار خوب و نسبتا خوبی سرمایهگذاری کرده، در دورههایی فیلمهایی را میساخت که نه از نظر موضوعی و محتوایی و نه تولیدی، هیچ ربطی به وظایف این بنیاد نداشته است. مثلا فیلمهای «مردن در آب مطهر» و «روایت ناتمام سیما» و... ضعیفترین فیلمنامهها را داشته و در مضمون نیز آثاری ناسالم محسوب میشوند و در فروش و استقبال علاقهمندان سینما نیز شکست خوردند؛ یعنی هیچ توجیهی در تولید آنها نبوده است! سازمان اوج، بنیاد شهید، حوزه هنری، سازمان صداوسیما و سایر نهادهای تولیدکننده محصولات سینمایی نیز از این نمونه فیلمها کم نداشتهاند.
سخن رهبر فرزانه انقلاب اسلامی را باید
فصل الخطابی برای این ارگانها دانست. حضرت آیتالله خامنهای در دیدار اخیر دستاندرکاران برگزاری کنگره بزرگداشت شهدای استان اصفهان با ایشان فرمودند: «صِرف ساختن فیلم کافی نیست؛ ممکن است یک فیلمی را زحمت بکشند بسازند، بیننده هم نداشته باشد، کسی نگاه نکند.
فیلمی که کارگردانیِ خوب نداشته باشد، ساخت خوب نداشته باشد، مضمون خوب نداشته باشد، شیرین و زیبا نباشد، خب زحمت کشیدید، پول خرج کردید، کسی هم به این فیلم نگاه نمیکند! بروید سراغ بهترین کارگردان، بهترین سناریونویس، فیلمنامهنویس، بهترین پشتیبان و تهیهکننده؛ بروید سراغ اینها. به جای
ده فیلم، دو فیلم بسازید، منتها دو فیلمی که وقتی پخش شد، همه بگویند که باز هم پخش کن؛ این خوب است.» (بیانات در 21 آبان 1403)
واقعیت این است که برخلاف برخي رشتههاي هنري مانند آهنگسازي، نويسندگي، نقاشي، مجسمهسازي و... كه هنرمند در خلوت و تنهايي خود آثارش را مي آفريند، كار فيلم سازي الزاما يك كار گروهي است. به همين دليل هم آثار موفق در اين عرصه نتيجه گردهمايي يك گروه بزرگ و متخصص و همچنين تعامل خوب بين آنها بوده است. چنين سرمايهاي نيز تنها با پشتوانه اي اعتقادي به وجود مي آيد. اگر عشق و ارادت به يك ارزش والا در كار نباشد، نمیتوان همدلي گروهي و تأثيرگذاري اجتماعي را پديد آورد.
هم از اين رو مي توان با بودجه اي اندك و امكانات ناچيز اما با تكيه بر هم و غيرت گروهي و برخورداري از پشتوانه حمايت اجتماعي و مردمي آثار هنري بزرگ و جاودان ساخت. اما برعكس آن امكان پذير نيست. به عنوان يك مصداق در زمينه تاثير تعهد جمعي بر خلق آثار بزرگ، فيلم ماندگار «پيام» را مي توان نام برد كه در ايران به «محمد رسولالله(ص)»مشهور شده است. اين فيلم نمونه يك كار گروهي همراه با همدلي براي خلق يك اثر جاودانه است.
تا آنجا كه حتي گروه ساخت موسيقي اين فيلم به سرپرستي موريس ژار براي يافتن تم و لحن مورد نظر خود ماهها در كشورهاي عربي و به ويژه اطراف مكه سپري مي كردند.
نتيجه اين حميت تيمي، پديد آمدن آهنگي است كه نمايه هويت فيلم مذكور براي انتقال حس عظمت اسلام محسوب مي شود. در كشور خود ما نيز فيلمهاي موفق و مانا، ماحصل كار گروهي همراه با همدلي و غيرت تيمي اعضاي گروه بوده است.
اما علاوه بر مناسبات درون فضاي نظام سينمايي كشور، جامعه و مناسبات اجتماعي نيز بر ساختار سينما مؤثر است. موضوعها و سبك و سياقهاي سينمايي در عين تاثير گذاشتن بر جامعه از شرايط و موقعيتهاي اجتماعي تاثير مي پذيرند. در اين ميان، مخاطبهاي سينما اصلي ترين ضلع نهاد اجتماعي سينما محسوب مي شوند. جلوه اين امر نيز زماني است كه صدها نفر در يك سالن تاريك جمع مي شوند تا يك فيلم را تماشا كنند. يك اثر سينمايي خوب تنها زماني به نتيجه اصلي مي رسد و مي تواند جريان ساز شود كه توجه مردم را به خود جلب كند.
برخورداري از مخاطب گسترده، يك پديده صرفا گيشه اي و سودجويانه نيست. طبيعي است كه يك فيلم اگر قصد تاثيرگذاري و جريان سازي دارد، بايد تماشاگر زيادي هم داشته باشد. در واقع، برخورد با تماشاگر، مرحله تكميلي و الزامي يك پروژه سينمايي است. فيلم خوب زماني معنا مي يابد كه حرفش را
به ذهن و دل مردم تقديم نمايد.
به بيان بهتر، فرايند مخاطبيابي نيز مثل مراحل ديگري چون تصويربرداري و تدوين و... يكي از مراحل يك پروژه سينمايي است. گاهي از زبان برخي فيلمسازان سخناني از اين دست مي شنويم كه هدف ما فروش فيلم و سود در گيشه نبوده بلكه قصد
فرهنگسازي و آموزش و گسترش اخلاق را داشتهايم، به همين دليل هم اهميتي براي جذب مخاطب قائل نيستيم! اين رويكرد درست مانند اين است كه يك فيلمساز بگويد كه تدوين هيچ اهميتي ندارد و فيلم را بدون تدوين روي پرده مي بريم!
نمیتوان تاثير تزريق بودجه و سرمايه را در ارتقاي كيفيت آثار سينمايي انكار و كتمان كرد. اما سرمايه مالي و مادي زماني براي يك پروژه سينمايي و تلويزيوني نتيجه بخش خواهد بود كه سرمايههاي اعتقادي و اجتماعي هم باشد. وگرنه نتيجهاش مي شود بسياري از فيلمهايي كه دهها ميلياردها تومان براي آنها هزينه شده، اما از شدت ضعف يا محتواي ناجور حتي به اكران عمومي هم نرسيدند.