kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۰۸۶۳
تاریخ انتشار : ۱۱ آذر ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۴
نگاهی به فیلم «طعم سیب قرمز است»

مُسَکِن صهیونیستی برای تحمل نفرت جهانی

 
 
 
فاطمه قاسم‌آبادی
سینما و تلویزیون در رژیم صهیونیستی، معمولا موضوعاتی را به تصویر می‌کشند که یا تصویر غربی شده و مدرن‌تر یهودیان باشد و یا معضلات و مشکلات بین خودشان، ماجرای اصلی را تشکیل می‌دهد و معمولا بیشترین مخاطب در اسرائیل، جذب قسمت دوم می‌شوند....
البته فیلم‌هایی هم هستند که در مورد افسانه‌های تورات مانند گولم و... باشند ولی باز همچنین فیلم‌هایی نمی‌توانند جای داستان‌هایی با مشکلات خود مردم را پر کنند.
در این میان اسرائیل تولیداتی هم دارد که نه در مورد خود مردم صهیونیست در اسرائیل، که در مورد مسلمانان و زندگی آن‌ها است. معمولا در چنین تولیداتی، هیچ اثری از یهودیان غاصب وجود ندارد و خود مسلمانان هستند که با جنایت‌های شان، آرامش را از خودشان گرفته‌اند! دلیل ساخت چنین فیلم‌ها وتولیداتی بر می‌گردد به نگاه منفی مردم دنیا که به خاطر جنایت‌های اسرائیلی‌ها، در طول دهه‌های گذشته، هر روز دنیا را بر صهیونیست‌ها تنگ‌تر کرده و تنها راه‌گریز روانی برای مردم اسرائیل را، در انداختن اعمال خبیثشان بر گردن طرف مقابل، باقی گذاشته است.
فیلم «طعم سیب قرمز است» به کارگردانی «ایهب تربیه» محصول سال 2022 اسرائیل است. این فیلم داستانی تخیلی در مورد مردی مسلمان است که در شمال اسرائیل زندگی می‌کند. 
داستان طایفه چندپاره
داستان فیلم «طعم سیب قرمز است»، در مورد زندگی مردی به نام «شیخ کامل» است که در طایفه دروزی‌ها که بین سوریه، شمال فلسطین اشغالی(اسرائیل) و اردن پخش هستند، زندگی می‌کند. 
خانه شیخ کامل در مرز‌بندی جدید، در شمال اسرائیل است. یک روز خیلی اتفاقی، بعد از گذشت بیشتر از 50 سال، برادر شیخ «مصطفی» که در آن طرف مرز و در سوریه زندگی می‌کرد، به وطنش بر می‌گردد!
این بازگشت که با برگشتن داماد شیخ کامل از سوریه همراه شده، باعث می‌شود که برادر و داماد شیخ اعتراف کنند که در مدت زندگی در سوریه، در ارتش سوریه بوده‌اند و حالا موفق به فرار شده‌اند!
در نهایت وقتی راز فرار مصطفی و جنایت‌های قبل از فرارش به همراه دوستش آشکار می‌شود، مصطفی دوستش را می‌کشد و فیلم تمام می‌شود!
تصورات یا توهمات؟
در فیلم «طعم سیب قرمز است»، مخاطبین از همان سکانس ابتدائی، با ماجرائی علمی تخیلی رو‌به‌رو می‌شوند. در سکانس ابتدائی، پسر بچه‌ای هفت ساله که ادعا می‌کند با تناسخ به زندگی برگشته، عنوان می‌کند که در زندگی قبلی‌اش، افسر سابق ارتش سوریه بوده که سالها قبل به خاطر گرفتن دستور کشتن مردم بیگناه روستایی توسط «اسد» و دیگر جنایت‌ها، از ارتش فرار می‌کند و در نهایت بعد از دستگیری، کشته می‌شود و باز به دنیا می‌آید!
سازنده سعی کرده در طول فیلم، عقیده ی ملحدانه تناسخ را به مسلمانان ربط بدهد و طوری نشان می‌دهد که در این روستا، همه باور دارند تنها وقتی کسی بمیرد، شخص دیگری می‌تواند به دنیا بیاید!
این نگاه بی‌سر و ته و ربط دادن آن به تفکرات اسلامی که همیشه چنین تفکراتی را نهی کرده است و به شدت روی معاد تکیه دارد، تنها از ذهن نویسندگان اسرائیلی بر می‌آید....
از طرف دیگر مخاطبین از همان ابتدای داستان، شخصیت‌هایی را می‌بینند که معلوم نیست تیپ هستند یا نماد یا چه؟
شیخ کامل مثلا شخصیت مثبت ماجرا است اما به شدت انسان منفعلی است و عملا نه طرف مردم خودش و طایفه‌اش است و نه طرفدار اسرائیل و از ابتدا تا انتهای فیلم، فقط به صورت فیزیکی وجود دارد و به خاطر مکالمات کمش هم چیز خاصی از او و داستان زندگی‌اش، دستگیر مخاطبین نمی‌شود.
این فرم شخصیت پردازی‌های دست و پا شکسته و داستان پردازی بی‌سر و ته، که حتی نتوانسته با قسمت تخیلی و تناسخ پیوند درستی بر قرار کند، «طعم سیب قرمز است» را به فیلمی سطح پایین و دستوری تبدیل کرده که مخاطبین غیر اسرائیلی، نمی‌توانند با آن رابطه بر قرار کنند.
اسرائیل کجای این ماجرا است؟
تقریبا از ابتدا تا انتهای فیلم طعم سیب قرمز است، یک پیام بیشتر وجود ندارد و آن پیام این است «سوریه و دولت و ارتشش، خیلی جنایت کار هستند و مردم فلسطین از دست آن‌ها در عذابند!»
این وسط هم هیچ خبری از جنایتکاران اصلی که فلسطین را اشغال کرده‌اند وجود ندارند و صهیونیست‌ها شاید در درجه پنجم یا ششم ماجرا، مایه عذاب فلسطینی‌ها هستند!!!
البته این رویکرد پر از دروغ، وقتی سازنده فیلم اسرائیل باشد کاملا منطقی به نظر می‌رسد ولی ماجرا جایی عجیب‌تر می‌شود که تمام جنایت‌هایی که در این هفتاد و هفت سال، صهیونیست‌ها در فلسطین انجام داده‌اند، به ارتش سوریه نسبت داده می‌شود و طبق روایت فیلم، مسلمانان به زنان خودشان تجاوز کردند، زنان و کودکان‌شان را کشتند و در این میان یهودیان هم تنها از دور شاهد ماجرا بوده‌اند و لابد تخمه می‌شکستند!
این رویکرد بی‌سر و ته و سر تا پا دروغ، تقریبا اصل پیام فیلم است و در انتها هم مخاطبین می‌فهمند مصطفی شخصیت گمشده فیلم در حقیقت متجاوزی است که به سوریه فرار کرده است و بر عکس دوستش نتوانسته با جنایت‌هایش کنار بیاید!
سازنده در فیلم مو به مو خاطرات جنایت‌های سربازان اسرائیلی را به مسلمانان نسبت می‌دهد و مخاطبین آگاه را یاد خاطرات کثیف سربازان پیر اسرائیلی می‌اندازد که در مصاحبه‌ها، با لبخند خاطرات جنایت‌شان را جلوی دوربین تعریف می‌کردند و با جزئیات، از کارهای پلیدشان پرده بر می‌داشتند.
خریدار این تخیلات سیاه کیست؟
فیلم طعم سیب قرمز است، نه داستان جذابی دارد، نه شخصیت پردازی درستی، در مورد کارگردانی و بازی بازیگران و... هم که نمی‌شود حرفی زد، چون از دو مورد اول بدتر است. 
اصل پیام فیلم هم، در سعی سازنده برای عوض کردن جای مظلوم و ظالم خلاصه می‌شود و جنایت‌های مردم اسرائیل را به گردن مردم مسلمان فلسطین اشغالی و سوریه می‌اندازد.
با توجه به سیل فیلم‌ها و مستند‌ها و کتاب‌هایی که در مدت این هفتاد و خرده‌ای سال، راجع به جنایت‌های رژیم صهیونیستی تولید شده و البته با وجود سیل محتواهای جدید از جنایت این رژیم در فضای مجازی، در یک سال اخیر(بعد از طوفان الاقصی)، دیگر کسی در دنیا وجود ندارد که به جنایتکار بودن صهیونیست‌ها و ظلمی که به مردم مظلوم فلسطین می‌کنند، شک داشته باشد.
حالا با توجه به این مسائل، فیلمی مانند طعم سیب قرمز است، کدام مخاطب را جذب می‌کند؟ 
مردم مسلمان و غیر مسلمان منطقه که هرگز چنین محتوایی را نمی‌خرند، با توجه به استانداردهای ساخت فیلم هم مخاطب جهانی اهمیتی به چنین فیلمی نمی‌دهد. 
تنها گزینه موجود، مردم خود اسرائیل هستند که برای آرام شدن وجدان‌های مسموم‌شان و البته که برای سیاه دیدن تمام دنیا، با دیدن فیلمی که اعمال خودشان را روی دوش دیگری می‌اندازد، احساس آرامش می‌کنند....
در حال حاضر که وضعیت بلندی‌های جولان و شمال فلسطین اشغالی، بعد از صلح دو ماهه با لبنان، همچنان آشفته است و برگشت صهیونیست‌ها به این مناطق که ویران هم شده است، اصلا معلوم نیست، واقعیت زندگی در این مناطق و جنایتکار اصلی ماجرا کاملا مشخص است و هیچ مُسَکِنی هم نمی‌تواند این درد کشنده را برای صهیونیست‌ها کمی آرام کند....
نقش شاهدان بیگناه را بازی کردن هم دیگر لطفی برای غاصبان ندارد و تنها تحقیر و احساس شکست است که برای اسرائیلی‌ها از ورای جنایت‌ها و دروغ‌های شان، باقی مانده است.