طوفان فکری بیحاصل دو دهه اتلاف وقت در مذاکره با اروپا (خبر ویژه)
در حالی که مذاکرات روز جمعه گذشته در ژنو میان ایران و تروئیکای اروپایی هیچ نتیجهای جز فرار به جلو و ادبیات طلبکارانه طرف اروپایی به همراه نداشت، روزنامههای مبلغ مذاکره تعابیر متناقضی درباره این نشست مطرح کردند.
روزنامه آرمان در این زمینه تیتر زد: «چراغ سبز مذاکرات نشست ژنو به ادامه مسیر دیپلماسی» و شرق نوشت: «بازیابی مسیر دیپلماسی در ژنو». روزنامه دنیای اقتصاد هم تیتر خود را به عنوان «طوفان فکری در ژنو» اختصاص داد؛ مشابه تیتر خبرگزاری ایرنا (طوفان فکری برای تنشزدایی در نشست ژنو) و اعتماد هم تیتر زد: «نشست ژنو؛ طوفان فکری دیپلماتیک یا آمادگی برای بازگشت ترامپ».
تعبیر طوفان فکری از سخنان وزیر امور خارجه اقتباس شده بود که گفته بود: «دیدار مذاکرهکنندگان ایرانی و اروپایی در ژنو در روز جمعه در حقیقت یک جلسه طوفان فکری است تا ببینیم آیا واقعاً راهی برای خروج از وضعیت فعلی وجود دارد یا خیر».
طوفان فکری روشی برای حل مسئلهای است که راهحل مشخصی برای طرح آن وجود ندارد و از افراد در یک جلسه خواسته میشود از هرچه به ذهنشان برای حل مسئله میرسد پیشنهاد کنند.
البته طرف اروپایی قبل و بعد از جلسه ذهنش اصلاً خالی نبود و برای حل مسئله هم نیامده بود بلکه بنا داشته و دارد که با شگرد اتهامپراکنی و فرافکنی و دست پیش گرفتن، طرف ایرانی طلبکار در برجام را بدهکار کند و به جای تسویهحساب بدهیهای پیشین، امتیازات جدیدی بستاند! به همین علت هم هست که آنها دو تحریم هواپیمایی و کشتیرانی را علیه ایران اعلام کردند و یک قطعنامه حقوق بشری صادر کردند و قطعنامهای ضدایرانی را هم در شورای حکام آژانس به تصویب رساندند.
بعد از مذاکره روز جمعه هم «انریکه مورا» معاون دبیرکل سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا با انتشار پیامی طلبکارانه در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: حمایت (ادعایی) نظامی ایران از روسیه باید متوقف و از تشدید بیشتر تنشهای در منطقه جلوگیری شود. مسئله هستهای ایران نیز به راهحل دیپلماتیک نیاز دارد.
اما فارغ از بازی برخی روزنامهها با عبارت مبهم «طوفان فکری»، روزنامه هممیهن درباره مذاکرات ژنو، تیتر «شروع ناامیدانه» را انتخاب کرد و نوشت: «بعید است طرف ایرانی بدون گرفتن امتیازهای قابل توجه برای رفع تحریمها حاضر به پذیرش خواستههای غرب باشد و چنین امتیازهایی از طرف غرب، نیازمند همکاری و مشارکت کامل آمریکا در مذاکرات است. طرفهای مذاکره به دلایل مختلف هیچیک چندان امیدوارانه در مورد موفقیت این مذاکرات سخن نمیگفتند. مجموعه اقدامهای اخیر اتحادیه اروپا علیه ایران، از جمله بستههای تحریمی علیه شرکتهای هوانوردی و دریانوردی غیرنظامی ایران، تصویب قطعنامه در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهرغم اعلام آمادگی ایران برای همکاریهای داوطلبانه از جمله ثابت نگه داشتن میزان ذخایر اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی، اتهامزنیهای مکرر غرب به ایران درخصوص حمایت از روسیه در جنگ اوکراین بهرغم تکذیبهای مکرر مقامهای ایرانی درخصوص فروش موشک بالستیک به روسیه، غیبت ایالات متحده آمریکا به عنوان اعمالکننده اصلی تحریمهای ثانویه علیه ایران که باعث ممانعت از تجارت دیگر کشورهای جهان با ایران شده است و نامشخص بودن سیاست دولت بعدی آمریکا در قبال ایران از جمله مواردی هستند که باعث ابهام در مورد سرنوشت این مذاکرات شدهاند. براساس قاعده دو طرف مذاکرهکننده نخستین امتیازهایی که برای معامله در اختیار یکدیگر قرار میدهند، عقبنشینی از تازهترین تهدیدها است، درحالیکه مسائل میان ایران و غرب بسیار عمیقتر از اتفاقهای اخیر است». یادآور میشود تروئیکای اروپایی پیش از این ظرف چند ده گذشته به ویژه دو دهه اخیر، شرارت و دشمنی خود با ملت ایران و عهدشکنی و بیارادگی در انجام تعهدات را به نمایش گذاشته و بنابراین تعابیری مانند طوفان فکری و هم اندیشی و چارهجویی دوباره (چندباره) با آنها هیچ معنایی در عالم واقع ندارد. برجام سند روشنی است که چگونه یک طوفان فکری بیش از دو ساله، به علاوه دو سال و نیم پشت هماندازی اروپا در توافقات پایانی دولت خاتمی، و سرانجام دو سال و نیم وقت تلف کنی پس از خروج آمریکا از برجام، به هیچ فرجامی جز اتلاف فرصتهای طرف ایرانی ختم نشده است.