kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۹۹۵۱
تاریخ انتشار : ۲۸ آبان ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۲

چالش‌ها و فرصت‌های صندوق‌های  بازنشستگی در ایـران

 
 
نظام تأمین اجتماعی به‌ عنوان اساسی‌ترین پیش‌نیاز توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در هر کشوری تلقی می‌شود و مهم‌ترین اهرم برقراری عدالت اجتماعی در جوامع مدنی به‌ شمار می‌رود.
در ایران، این نظام به‌ جهت تکلیفی که اصل ۲۹ قانون اساسی بر دوش دولت گذاشته، اهمیت ویژه‌ای دارد. به‌ موجب این اصل، «برخورداری از نظام تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بی‌سرپرستی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی» حقی همگانی و قهری بوده که دولت موظف است طبق قوانین، از محل درآمدهای عمومی و مشارکت مردم، خدمات و حمایت‌های مالی را تامین کند.
نظام تامین اجتماعی ایران شامل چندین صندوق بوده که هر یک وظایف خاصی را بر عهده‌دارند. بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین این صندوق‌ها، سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی کشوری هستند که بیش از ۷۰ درصد جمعیت کشور را تحت پوشش قرار می‌دهند. 
این صندوق‌ها به‌ عنوان نهادهای مالی، با جمع‌آوری پس‌اندازهای خرد افراد، تحت عنوان حق بیمه و سرمایه‌گذاری این منابع در قالب دارایی‌های مختلف، امکان تامین حقوق دوران بازنشستگی افراد را فراهم می‌آورند. بنابراین این صندوق‌ها نه تنها به‌ عنوان نهادهای اجتماعی، بلکه به‌ عنوان نهادهای اقتصادی نیز عمل می‌کنند و از دو مسیر بر روی شاخصه‌های توسعه و رشد اقتصادی تاثیرگذار هستند.
توسعه بنگاه‌های اقتصادی
صندوق‌های بیمه‌ای و بازنشستگی به‌ عنوان سرمایه‌گذاران نهادی با هدایت پس‌اندازهای خرد به بخش سرمایه‌گذاری، نسبت به تامین منابع مالی مورد نیاز برای تداوم و توسعه عملیات بنگاه‌های اقتصادی و پروژه‌های بزرگ مقیاس اقدام می‌کنند. این امر موجب افزایش بهره‌وری کار و سرمایه شده و در نهایت منجر به رشد اقتصادی کشور می‌شود. علاوه‌بر این، صندوق‌های بازنشستگی با ایجاد رونق و افزایش خلاقیت در بازار سرمایه، انتفاع جمعی را نیز به دنبال خواهند داشت. 
با این حال، وضعیت کنونی صندوق‌های بازنشستگی در ایران نگران‌کننده است. براساس سه شاخص پایداری، انسجام و کفایت، بسیاری از این صندوق‌ها به مرز بحران رسیده‌اند. افزایش جمعیت بازنشستگان به دلیل کاهش نرخ تولد و افزایش سن افراد، فشار مضاعفی بر منابع مالی این صندوق‌ها وارد کرده است.
کسری نقدینگی یکی از نشانه‌های بارز ناپایداری مالی در نظام تامین اجتماعی بوده که ناشی از پیشی گرفتن مصارف بر منابع نقدی است. رشد سریع آمار مستمری‌بگیران نسبت به تعداد بیمه‌شدگان منجر به افزایش مصارف نسبت به منابع می‌شود. این چالش‌ها فقط محدود به کسری نقدینگی نیستند، بلکه فشارهای سیاسی، شوک‌های مقرراتی و نوسانات اقتصادی نیز بر وضعیت صندوق‌ها تاثیر گذاشته‌اند.
ذی‌نفعان این نظام غالبا قربانیان فساد و ناکارآمدی هستند که ناشی از فقدان شفافیت و عدم استفاده بهینه از مشارکت جمعی بوده‌اند. همچنین، عدم توجه کافی به آموزش و ارتقا سطح آگاهی مردم درباره حقوق خود در نظام تامین اجتماعی، باعث ایجاد فضای ناامنی برای ذی‌نفعان شده است. در سال‌های اخیر، کسری نقدینگی نظام تامین اجتماعی با تزریق منابع مالی حاصل از سود سرمایه‌گذاری‌ها و تسهیلات اخذ شده از بانک‌ها، تأمین اعتبار شده اما این نظام هم از لحاظ تامین نقدینگی و هم از لحاظ اندوخته‌گذاری با شرایط بحرانی مواجه است. تصور عمومی بر این بوده که تهدیدات ناشی از وضعیت کنونی نظام تامین اجتماعی در آینده‌ای دور، بروز خواهد کرد. حال آنکه شواهد حاکی از آن بوده که احتمال ورشکستگی مالی این نظام در یک دهه آتی حتمی است. 
ایفای نقش تعیین‌کننده صندوق‌ها
صندوق‌های بازنشستگی در کشورهای مختلف، نقش تعیین‌کننده‌ای در اقتصاد ایفا می‌کنند. آن‌ها با دارا بودن منابع مالی فراوان، می‌توانند به‌ عنوان یکی از اصلی‌ترین تامین‌کنندگان مالی بازارهای مالی عمل کنند. حق بیمه‌های پرداختی افراد بیمه‌شده نیز به‌ صورت جریانی ثابت در طول سال‌های متمادی، صندوق‌های بازنشستگی را تبدیل به منبع پایدار سرمایه می‌کند. جایگاه صندوق‌های بازنشستگی در توسعه اقتصادی کشورها قابل بررسی است. این صندوق‌ها نه تنها موجب تحقق عدالت اجتماعی می‌شوند، بلکه با افزایش تولید و کاهش ضایعات، بهره‌وری بالاتری را فراهم می‌آورند. دارایی‌های صندوق‌های بازنشستگی، نیروی محرکه اقتصاد در کشورهای توسعه‌یافته محسوب می‌شود. برای مثال، دارایی‌های صندوق‌های بازنشستگی هلند و ایالات متحده آمریکا به‌ ترتیب حدود 18 و چهار دهم و ۱۲ و دو دهم درصد تولید ناخالص داخلی آن کشورها در سال ۲۰۱۶ بوده‌ است. 
در ایران نیز باید توجه ویژه‌ای به اصلاحات ساختاری نظام تامین اجتماعی شود تا بتواند پاسخگوی نیازهای روزافزون جامعه باشد. باید برنامه‌هایی برای جذب مشارکت بیشتر کارگران و کارمندان تدوین شود تا بتوان منابع مالی بیشتری برای پوشش هزینه‌های جاری نظام تامین اجتماعی فراهم کرد.
همچنین ضروری است که سیاست‌گذاران با اتخاذ رویکردهای نوآورانه، زمینه را برای پایداری این نظام فراهم آورند تا بتواند وظایف خود را در راستای حمایت از اقشار مختلف جامعه به نحو احسن انجام دهد. علاوه‌بر این، توجه جدی به آموزش حقوق شهروندان درباره نظام تامین اجتماعی نیز ضروری خواهد بود.
آگاهی‌بخشی می‌تواند نه تنها موجب افزایش مشارکت مردم شود بلکه باعث ایجاد فشار بر روی دولت برای ارتقا کیفیت خدمات ارائه‌شده گردد. در نهایت، با توجه به چالش‌های متعدد پیش روی نظام تامین اجتماعی ایران، ضروری بوده که سیاست‌گذاران با اتخاذ رویکردهای نوآورانه و اصلاحات بنیادین زمینه را برای پایداری این نظام فراهم آورند تا بتواند نقش خود را در توسعه اقتصادی کشور ایفا کند.
اگرچه مشکلات موجود جدی هستند اما با برنامه‌ریزی دقیق و همکاری بین نهادها می‌توان راهکارهایی مؤثر برای حل آن‌ها پیدا کرد تا آینده‌ای روشن‌تر برای نظام تامین اجتماعی ایران رقم بخورد. نظام تامین اجتماعی باید با شفافیت بیشتری عمل کند تا بتواند اعتماد عمومی را جلب نماید. فقدان شفافیت باعث ایجاد فضای ناامنی برای ذی‌نفعان شده و ممکن است که منجر به کاهش مشارکت مردم شود. همچنین نیازمند تدوین برنامه‌هایی برای جذب مشارکت بیشتر کارگران و کارمندان هستیم تا بتوانیم منابع مالی بیشتری برای پوشش هزینه‌های جاری نظام تامین اجتماعی فراهم کنیم. 
دولت، ناظر بر عملکرد صندوق‌ها
از سوی دیگر، نقش دولت در نظارت بر عملکرد صندوق‌ها باید تقویت بشود تا اطمینان حاصل شود که منابع مالی موجود به نحو مطلوب مدیریت می‌شوند. نظارت دقیق بر عملکرد صندوق‌ها نه فقط موجب جلوگیری از فساد خواهد شد، بلکه باعث افزایش کارایی آن‌ها نیز می‌شود.
در کنار تمامی این موارد، اصلاحات قانونی نیز ضروری است تا ساختار فعلی نظام تامین اجتماعی متناسب با نیازهای روز جامعه تغییر کند. قوانین موجود باید مورد بازنگری قرار گیرند تا بتوانند پاسخگوی نیازهای جدید جامعه باشند چراکه تغییرات سریع اقتصادی و اجتماعی ایجاب می‌کند که قوانین نیز همگام با آن تغییر کنند. به طور کلی، باید اذعان داشت که پایداری نظام تامین اجتماعی نه فقط وابسته به مدیریت صحیح منابع مالی، بلکه مستلزم ایجاد فرهنگ مشارکت فعال میان اقشار مختلف جامعه نیز است. فرهنگ‌سازی درباره اهمیت پرداخت حق بیمه و مشارکت در برنامه‌های تامین اجتماعی باید جزء اولویت‌های اصلی قرار گیرد تا همه افراد جامعه احساس مسئولیت کنند.
در نهایت، اگرچه چالش‌های جدی پیش روی نظام تامین اجتماعی وجود دارد اما با اتخاذ رویکردهایی جامع‌نگرانه می‌توان امید داشت که این نظام بتواند وظایف خود را بهتر انجام دهد و زمینه را برای تحقق عدالت اجتماعی فراهم آورد. آینده‌ روشن‌ برای نظام تامین اجتماعی ایران، مستلزم همکاری همه‌جانبه میان دولت، نهادها و جامعه مدنی خواهد بود تا بتوانیم گام‌هایی مؤثر در جهت تقویت این نهاد حیاتی برداریم.
اقتصاد معاصر