سر قبر! (گفت و شنود)
گفت: مدعیان اصلاحات آقای پزشکیان را دوره کردهاند و نابلدیها و ناتوانیهای خودشان را به حساب ایشان فاکتور میکنند!
گفتم: کاش آقای رئیسجمهور در گزینش مشاوران خود دقت میکرد و کسانی را که نقطه مثبتی در کارنامه خود ندارند به کار نمیگرفت.
گفت: ایول! به عنوان نمونه - و فقط یک نمونه- در مدیریت سوخت نیروگاهها کوتاهی کرده و باعث خاموشی شدهاند و به جای اعتراف به نابلدی و ناکارآمدی خود، هرکدام یک بهانه میآورند!
گفتم: عذرخواهی نمیکنند که به جای خود! تازه طلبکار هم شدهاند و میگویند پس انرژی هستهای که قرار بود برق کشور را تامین کند چی شد؟!
گفت: باید گفت اگر ۲۰ سال برنامه هستهای را به مذاکرات گره نزده بودید، در آب سنگین اراک را بتن نریخته بودید، تاسیسات هستهای را از کار نینداخته بودید، فعالیت صدها خوشه سانتریفیوژ را متوقف نکرده بودید، کارخانه یو سی اف اصفهان را تعطیل نکرده بودید و... بهجای همه این خسارتها، تحریمها را دو برابر نکرده بودید، الان از برق هستهای استفاده میکردیم و...
گفتم: یارو کارتش را در دستگاه خودپرداز وارد کرد ولی با تعجب دید روی صفحه مونیتور عکس یک قبر آمده! دوباره و سهباره امتحان کرد بازهم عکس قبر آمد. با عصبانیت به رئیس بانک زنگ زد که این چه وضعیه؟ رئیس بانک گفت؛ عمو جان! وقتی پولی توی حسابت نریختهای، از سر قبرت پول بیاورم بریزم توی حسابت؟!